همسفر شهدا

همسفر شهدا ، زنده یاد سید علیرضا مصطفوی

همسفر شهدا

همسفر شهدا ، زنده یاد سید علیرضا مصطفوی

همسفر شهدا

فعال فرهنگی ، طلبه بسیجی ، ذاکر اهل بیت (ع) ، پرپر شده راهیان نور و همسفر شهدا
زنده یاد "سید علیرضا مصطفوی"

سید علیرضا مصطفوی در هفدهم تیرماه سال ۱۳۶۶ مصادف با میلاد حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا (ع) در خانواده مذهبی و در محله میدان آیت الله سعیدی (غیاثی) دیده به جهان گشود. مراحل رشد را به همراه آموزه های دینی سپری کرد. پس از جذب در بسیج مسجد موسی ابن جعفر (ع ) ابتدا کانون نوجوانان شهید آوینی و هیئت رهروان شهدا را تاسیس نمود و سپس مسئول فرهنگی بسیج شد و با جذب نوجوانان محله کار فرهنگی را آغاز نمود.
در نهایت در تابستان سال ۱۳۸۸ به دلیل سفر به مناطق عملیاتی دفاع مقدس آسمانی شد.
در این رابطه گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی پس از مصاحبه با خانواده و دوستان و همراهانش ، کتابی با عنوان «همسفر شهدا» تهیه و در سرتاسر کشور توزیع نمودند.

پس از مطلع شدن رهبر معظم انقلاب از زندگینامه وی ، ایشان پیام زیر را به همراه یک جلد قرآن کلام الله مجید به خانواده وی اهدا نمودند.

«خداوند سکینه و سلام بر قلب این مادر دلسوخته و رحمت بی منتها بر قلب آن جوان صالح عطا فرماید»

طبقه بندی موضوعی

۲۰ مطلب با موضوع «وصیت نامه شهدا :: جهان بینی شهید» ثبت شده است

دنیا آزمونکده‌ای بیش نیست، آزمونکده‌ای موقت که، در آن ایمانها در زیر امواج متصل اضداد امتحان و صابران گلچین می‌شوند. آری توقفگاهی که باید در آن پاک شد، عقیده یافت، جهاد کرد، مستقیم ماند و با آنچنان ایمانی رفت که هرگز خداوند هستی و رحمت و سعادت ناپایان او را در ازای یک قاچ میوه و یا ... نفروخت./ حمیدرضا نظام

    ***********

این دنیای پست جز عجوزه‌ای بیش نیست که هرازگاهی خود را برای کسی آرایش کرده و جز سرابی بیش نیست. دنیا چون آب دریاست که هرچه از آن بیشتر بیاشامی بیشتر تشنه می‌شوی تا آخر انسان را به هلاکت می‌رساند. خود را از این دنیا دور کنید تا راه هجرت و سیر به وجود واقعی خویش باز شود. سعی کنید از بودن به شدن، و از شدن به شدنی دیگر در حال حرکت باشید، و این دنیا سدی پوشالی بیش نیست./ محمد ساروقی 

    ***********

این دنیا زرق و برق شیطان است و هر لحظه انسان را به طرف جهنم سوق می‌دهد. بترسید از جهنمی که روز قیامتش فقط 50 هزار سال است. از جهاد در راه خدا غافل نشوید که عاقبت شومی دارد. خداوند از ما پیمان گرفته که ما را به جان و مال و زن و بچه وعزیزترین کسان و چیزها آزمایش خواهد کرد؛ اگر دادیم خوشا به حال ما و اگر ندادیم وای به حال ما. در روز حساب شما دارید مسیر مرگ را می‌پیمایید، چه بهتر که خود تسلیم شوید که سربلند باشید و پیش از این اسیر شیطان نشوید که در کمین شماست./ اکبر ملکی نوجده‌ای

    *************

اوصیکم بتقوی الله و اینکه دنیا برای کسی باقی نبوده و برا یمن و شما هم همین‌طور خواهد بود. امروز سفره‌ای هست که معلوم نیست دیگر پهن شود و بر فرض پهن شود این دنیا بهتر است یا آخرت، به آسمان بالا رفتن یا به زمین چسبیدن؟ راه را باید رفت و همه منظور ما الله است. پس، راهی را برویم که حتماً برسیم، نه اینکه برویم و خدای ناکرده همه زحمت را در راه کج و انراف بکشیم و بعد بفهمیم شیطان را ولی خود قرار داده‌ایم./سیدعبدالمجید صفوی

    **************

دنیا دار آزمایش است و خوشا به حال مقاومت‌کنندگان، و آنان که در راه خدا مبارزه می‌کنند و از هیچ چیز هراسی ندارند. چون با مردن فانی نمی‌شوند،‌بلکه از دنیایی به دنیای دیگری هجرت می‌کنند؛ و گذشته از همه این حرفها آفریننده خود را راضی کردند و چه کاری بهتر از این کار. و ما در آخرت هم پیش فاطمه زهرا(س) روسفید هستیم جون پسر بزرگوار او را یاری کردیم، و او امام برحق ما حضرت آیت‌الله امام خمینی است که یار و یاور مستضعفین جهان است./ رضا قلبیربند  

آاین دنیا فانی است و همه چیز در فنا شدن است، همه چیز در طبیعت می‌میرد، ولی شهید زنده است و در پیش خدای خود روزی می‌خورد و فنا نمی‌شود. برای همین من این راه «شهادت» را انتخاب کرده‌ام.برای آنهایی که باقی می‌مانند بعد از «شهادت» ما مسئولیت سنگینی باقی می‌ماند./ اسماعیل احمدلو

    ************

این را بدانید و در نظر داشته باشید که دنیایی که شما در آن زندگی می‌کنید فناشدنی است. و همه ما ـ چه زود و چه دیر ـ باید از این دنیا برویم؛ و حال شما فکر کنید و بنگرید، چه بهتر است که با سر از پیکر جدا مانند مولایمان اباعبدالله الحسین(ع) از این دنیا برویم./ جعفر گروسی 

    **************

این دنیا سرایی است که ما در آن چند روزی بیش نیستیم. این دنیا پر از رنگها و نیرنگها و دلبستگی‌های پوچ می‌باشد که مانند ماری خوش خط و خال انسان را به خود مشغول می‌کند و ما دو راه بیشتر نداریم؛ یا ماندن و غوطه‌ور بودن در این منجلاب دو روزه، یا دل کندن و جهش کردن و روح را پرواز دادن به ملکوت اعلی./ احمد سلیمانی

    *************

دنیا مانند ماری است زهری؛ و مار پوست نرم و رنگارنگی دارد، ولی زیر این پوست زهر کشنده‌ای وجود دارد. پس، نباید به این دنیا دلبستگی پیدا کنیم./ غلامرضا مریم‌زاده 

    *************

این دنیا مزرعه‌ای برای آخرت است، و هر چه در این دنیا انجام دهیم در آن دنیا فقط اعمالمان هستند که جوابگوی مسائل ما هستند. این دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم همه‌اش وسایل مادی برای مردم است ـ جز چیزهای معنوی. حال اگر ما بخواهیم کفران نعمت کنیم و بخواهیم در این دنیا به عیش و نوش بگذرانیم و در آن به اوامر الهی و دستورات ـ همچون جهاد ـ عمل نکنیم، در قیامت خداوند جلوی پل صراط نگهمان می‌دارد و از ما بازخواست می‌کند و خدا کند همچون روزی پیش نیاید./ محمدرضا هیزمی آرانی

*************

باور کنید دنیا مزرعه و گذرگاه آخرت است. حال، من و تو مختاریم که این مزرعه را آباد کنیم یا ویران. خوشا به حال مؤمنینی که با دست پر از عمل نیک و صالح با دنیا وداع می‌کنند./ غلامرضا بیات سرمدی 

    ***********

این دنیا جاودانی نیست و فنا شدنی است. آنچه باقی می‌ماند سرای دیگر است. به فکر سرای دیگر باید بود؛ اینجا منزل موقت است. منزل حقیقی جای دیگر است. لحظه‌ای به مرگ فکر کنید، از مرگ هیچ فراری نیست و شربتی است که همه آن را می‌چشند. مرگ برای دوستان دنیا اتمام لذات و برای طالبان آخرت ابتدای زندگی و حرکت است. کمی به فکر آخرت باشید و هرگز غافل نشوید؛ دنیا و ظواهر آن انسان را به سوی غفلت می‌کشاند و چون چسبهایی به خود می‌چسباند. از دنیا چشم بپوشید، این دنیا بازیچه است و ارزش دلبستگی را ندارد و به جای دیگر دلبسته باشید و علایق و دلبستگیهای دنیوی را ببرید و به محاسبه اعمالتان بپردازید./ علی صادقی قمی

    ************

دنیا جای ماندن نیست، بلکه پلی است که باید از آن گذر کرد و به سرای ابدیت پیوست. خوشا آنان که از این ره‌توشه‌ای برداشتند و به جوار رحمت حق پیوستند./ حسین آزمایش

    ***********

دنیا را نباید بیش از یک پل فرض کنیم، پلی برای عبور است و از روی این پل باید سریع عبور کرد. منزل گزیدن خطا می‌باشد؛ مشغول شدن به دنیا اولین مرحله گمراهی است./ داوود بنی‌جمال 

    ***********

دنیا از ‌آب بینی یک بز پست‌تر است. آنقدر پست و فانی است که ارزش ندارد انسان آخرتش را حتی لحظه‌ای به تمامی دنیا بفروشد؛ مگر نمی‌دانید که بهای انسان بهشت برین است. پس، این بها را از دست ندهیم و بشتابیم که آخرت خود را بیمه کرده و روسفید در روز محشر حاضر شویم. حال اگر چنین چیزی می‌خواهید، به شما بگویم اصل دوری ما از خدا به خاطر عشق به دنیای فانی است. پس،‌اول عشق به دنیا را در خود بکُشیم و دلبندی خود را قطع کنیم و این زنجیرهای اسارت ـ که ما را در بند دنیا کرده ـ پاره کنیم، آنگاه عشق به معشوق یعنی الله جل جلاله را در دل جای کنیم و خانه دل را فقط به خدا بدهیم و بس./ محمدرضا هادیان دولت‌آبادی 

    ************

    «الدنیا مزرعه الآخره» دنیا مزرعه آخرت است،‌سعی کنید به دنیا وابسته نباشید، چرا که وابستگی به دنیا به قول پیامبر و امامان عزیز در رأس تمام خطاهایی است که از انسان سر می‌زند. مگر دنیا چست؟ «ان هذه الحیوه الدنیا لهو ولعب» به گفته قرآن دنیا بازیچه است پس چرا ما بیشترش کنیم. وقتی تمام اعمال ما برای سرگرمی انسان است، چرا بیشتر سرگرم بشود. دنیا محل آزمایش و امتحان است، دنیا محل عبور است. بمانند درختی که در بیابان خشک باشد و باید برای مدتی استراحت از سایه آن درقت استفاده کرد تا راحت‌تر به راه و به مقصد رسید. هیچگاه خدا را فراموش نکنید چرا که فراموشی خدا همانا و به أسف سافلین رفتن همانا. عالم محصر خداست./ اکبر مظاهری

    ***********

این دنیای چند روزه ارزش این را ندارد که خود را به بازیچه‌های زودگذر دنیوی سرگرم نماییم و خداوند متعال بارهادر قرآن کریم فرموده که دنیا جز بازی و لهو چیز دیگری نیست. «وما الحیوه الدنیا الا لعب و لهو والدار الاخره خیر للذین یتقون افلا تعلقون» و انسان باید خودش را برای سفر آخرت آماده نماید و این سفری است که به قول مولا علی(ع) راه طولانی است و باید در این سفر طولانی توشه به اندازه کافی به همراه داشته باشیم تا بتوانیم صحیح و سالم به مقصد نهایی یعنی به معبود و معشوق خود برسیم. انسان اگر در این دنیا پا بر روی هوی و هوسهای زودگذرش بگذارد و با آن مخالفت نماید در آخرت زندگی سراسر نشاطی را خواهد داشت./ مهدی صدیقی

همه ما یک روز می‌میریم و این دنیا پایدار نیست؛ این دنیا محل گذر است. هدف جای دیگر است که اگر افرادی که در این گذر هستند بتوانند خداوند را از خود راضی کنند و دستورات خداوند را اجرا کنند به آن هدفی که جایی جز بهشت نیست می‌رسند. و آنهایی که از دستورات خداوند سرپیچی کردند،‌خداوند آنها را به سزای عمل خود می‌رساند و آنها را از رفتن به بهشت باز می‌دارد. پس همه باید از این دنیا برویم، چه بهتر که این رفتن افتخارآمیز باشد. با افتخارترین رفتن هم «شهادت» است.  «شهادت» در راه خدا، در راه تحقق بخشیدن به قوانین الهی، در راه حاکمیت بخشیدن تمام مستضعفان جهان بر کره زمین؛ و ما معتقدیم که وعده خدا حق است./ حسین رضائی

    ************

زندگی دنیا کوتاه است و یک روز خواهیم رفت. پس، چه بهتر که سربلند و سرافراز و سعادتمند برویم تا به چهره و روی امام زمان(عج) و نایب بر حقش و قرآن محمد مصطفی(ص) و اسلام الهی با سربلندی نگاه کنیم. آری، می‌رویم اما با کوله‌باری از گناه، می‌رویم تا شاید از سنگینی بکاهیم./ عادل کرمی

************

دنیا گذرگاهی بیش نیست، وآخرت کتابی است که انسان در جهان به دست خود می‌نویسد، آخرت روزی است که انسان با دو دست خود آنچه را از پیش ساخته و فرستاده با دو چشم خود می‌بیند، و اگر او چیزی نساخته و با دست خالی برود در آنجا به دست او چیزی نخواهند داد. پس، چه بهتر که در مسیری گام بردارید و عملکردهایتان طوری منطبق بر مسیرتان باشد که بتوانید محصول کار خویش را هر چه پربارتر در آخرت درو نمایید./ غفور صمدپور

    ***********

همه چیز ما در این دنیا آزمایشی بیش نیست و حالا که ما می‌دانیم این آزمایش برای آخرت است چرا جان را برای الله ندهیم؟ جانی که او به ما داده تا ما را در آزمایش قرار دهد و جواب آن روز قیامت، که روز معاد است، ‌معلوم می‌شود. کسانی که گول این دنیا را خورده‌اند باید روز جزا جوابگو باشند. قسم به الله و کتابش قرآن که انسان در اشتباه است، مگر اینکه به خدا ایمان آورد و راه امامان را پیشه خود کند و عمل خوب انجام دهد و راه مستقیم، که راه انبیاست، پیش گیرد./ حسن محبی

    *************

بدانید که خوشی مطلق در این دنیا وجود ندارد و نکند حب دنیا شما را در بر گیرد، چون حب دنیا از صفات کفار است و در قرآن می‌فرماید: «رضوا بالحیوه الدنیا واطمأنوا بها» کفار به زندگی دنیوی دلخوش شدند و به آن قرار گرفتند./ هاشم کارگشا

    **********

ما مسافری بیش در این دنیا نیستیم، و مرگ هر لحظه بر روی سرمان سایه افکنده است. در قرآن می‌فرماید زمانی که بچه می‌خواهد متولد شود دوست ندارد، و جای خود را در آن فضای کوچک خوب می‌پندارد و هیچ جای دیگری را مانند آنجا نمی‌پندارد، و پس از تولد بر این گمان است که این دنیا بهترین مکان است و آرزوی آخرت و بهشت می‌رسد، می‌گوید: که ای کاش زودتر به این عالم پا می‌گذاشتم. ما هم همین هستیم و می‌گوییم که دنیا بهترین جا برای ماست و قرآن می‌فرماید که: بالاترین و بهترین جای ممکن در عالم دیگری است، ولی ما باز برخلاف همیشه می‌خواهیم در اینجا بمانیم./ رضا بصیری آق قلعه

    **********

آری، بایستی از مظاهر دنیا که بسیاری از پیشنیان را به ضلالت در این دنیا و عذاب سخت بعد از مرگ کشانده است گذشت. باید بدانیم که ما در این دنیا همچون مسافری می‌باشیم که صبحگاهان باید ترک مسافرخانه کنیم و به سوی مقصد اصلی بشتابیم؛ و این دنیا مانند مسافرخانه‌ای است که مدتی کوتاه در آن باید توقف کرد و خداوند مقصد اصلی ما را در آخرت تعیین فرموده است، و این دنیای فانی و پرفتنها را سبب آزمایش بندگان خویش قرار داده تا که چه‌سان عمل نمایند./ محمدتقی حاج محمدیزدی

    *************

از آنجا که این عرصه دنیا، این وجود و عدم، و این زندگانی ابتلا و آزمایش الهی است، اینجا (دنیا) مکانی است ظلمانی که هر کس دست به سویی دراز می‌کند. و فردایی نورانی است که مشخص می‌گردد آنچه را که این دستها کسب کرده‌اند، و معلوم می‌شود چه کشت کرده‌اند و حصال کشتشان چیست./ قاسم رستمی

    ************

هر وقت قلبتان گرفت به یاد امام حسین(ع) و مظلومیت او گریه کنید. وقتی دنیا به عزیزترین موجود بر روی خود رحم نمی‌کند، چگونه می‌خواهید به دیگران رحمت و مروت نشان دهد؟ اینجا محل قرار نیست، اینجا محلی نیست که سرمایه عمرمان را در جهت ساختن و ‌آباد کردن آن صرف کنیم، چرا که چون نقش بر روی آب می‌ماند که اثری به دنبال نخواهد داشت. پس، چه بهتر که انسان با خدا معامله کند و با او طرف حساب باشد. حال که قرار است ما را به زور از این دنیا ببرند،‌چه بهتر با میل و با احترام خودمان در رفتن از این خانه بلا و مصیبت پیشقدم شویم و نگذاریم کارمان به جاهای وخیم و خراب بکشد و نگذاریم حیثیت فطری و خدادادیمان با مرگ در کنج بیغوله‌ها و خرابه‌های بظاهر آباد لکه‌دار شود./ غلامعباس محمدی

    *************

بر شماست که دین را هدف قرار دهید. از دنیا دوری نمایید و آن را وسیله‌ای قرار دهید برای رسیدن به دین و جلب رضای خدا. ممکن است در دنیای لذتهای فراوانی موجود باشد و نفس اماره را تحریک کند که دل به آنها بندیم. اما، می‌پرسم که این زندگی که حداکثر 100 سال یا کمی بیشتر است، انسان چقدر می‌تواند از آن لذت ببرد که به اندازه لذت نزدیک به خدا باشد، به اندازه دوستی با آفریدگار آن لذتها باشد. پس، خدا را هدف قرار دهید و دنیا را وسیله‌ای برای رسیدن به آن هدف؛ و دوری کنید از آن چه دور می‌سازد شما را از خدا و روی آورید به کارهایی که نزدیک می‌کند شما را با به خدا./ محمد کریمی

این دنیای فانی تمام زرق و برقهایش گذراست، تمام چیزهایی که ما به آن دل خوش کرده‌ایم و آنچه موجبات سرافرازی ما می‌شود سپاس و ستایش خدای یکتاست. / سعید مرزآبادی فراهانی 

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۵
همسفر شهدا

ستایش خدای را که براستی بازگشت همه به سوی اوست. چه نیکوست به او پیوستن از بهترین صراط یعنی «جهاد» در راهش، و چه زیباست به راهش جان دادن که بحق جان دادن در «شهادت» حیات می‌یابد، و بندگی در کشته شدن برای او تکامل می‌یابد،‌و تنها «شهادت» زیبنده جان است. از خدای بزرگ طلب مغفرت می‌نمایم و امیدوارم مرا بخشیده و این ناچیز قربانی را از من پذیرا شود، که تنها آرزویم به او پیوستن است./ حبیب الله زمانی

****************

در تلاش برای ادامه راهم و رسیدن به هدف نهایی که آفرینش و مردنم برای اوست، به ندای رهبرم و ولی امرم لبیک گفتم و در میدان آزمایش که همانا صحنه «جهاد» است حاضر تا ذره‌ای از دین خود را نسبت به دین و مکتبم ادا کرده باشم./ حمید فقیدپازوکی 

  *************

من نه به عنوان انتقام، بلکه برای خدا و احیای اسلام و قرآن و برقراری عدل اسلامی د رجهان تحت رهبری امام زمان، و برای نجات مستضعفین جهان و ثبات ولایت فقیه و جمهوری اسلامی و نابودی گروهکهای وابسته به قدرتهای چپ و راست ـ که خود را حامی خلق می‌دانند و در حقیقت دشمنان خلق هستند ـ پا به میدان مبارزه گذاشته و تا آخرین قطره خون و آخرین نفس به یاری الله مبارزه خواهم کرد. / حسن فیض‌زاده بیدگلی

**************

«الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله» ما باید کاری کنیم که به درجه سوم ایمان از دیدگاه امام علی(ع) برسیم، و عمل کنیم. خداوند می‌گوید: ای بنده من، من خودم خونبهای تو می‌شوم./ عسگر امیری

  ************

این امر، امر خداست. اگر کمی در قرآن دقت کنید می‌خوانید که: «با دشمنان خدا و قرآن جهاد کنید و بکشید آنها را ه تعدی و تجاوز می‌کنند». و ما نه به این امر که آمدیم انتقام اسلام را بگیریم، آمدیم خونبهای شهدا را بگیریم. هنوز صدای زینب بلند است، که سر امام حسین(ع) و دیگر شهدا را بر سر نیزه کرده و در شهرها می‌گردانند. صدای نصف شب رقیه(س) شنیده می‌شود و صدای تازیانه ظالمانه بر بدن سکینه(س) که از کاروان عقب افتاده است./ قاسم رستمی 

  ************

امیدوارم تمام بندگان صالح این راه را برگزینند «جهاد فی سبیل الله»، و از نعمتهای بیشمار آن بهره‌مند گردند. و آنان که خود تمایل بر این راه پاک و هستی‌بخش ندارند مطمئن باشند که در روز جزا پشیمان و درمانده خواهند شد. پس، چه بهتر که تا زمان در اختیار ماست ارزشهای نیکو و نعمتهای والای اسلامی را به پستیها و گناهکاریها ترجیح داده و راهی را انتخاب کنیم که خدای بزرگ، پرودرگار بی‌همتا و رب‌العالمین در پیش روی ما گذاشته است./ مصطفی ترکمن 

  ***********

ما در برهه‌ای از زمان قرار گرفته‌ایم که استثنایی است و هر لحظه‌اش مورد امتحان خداوند قرار می‌گیریم. بقور رهبر کبیرمان، ما در محضر خداوند قرار گرفته‌ایم، در محضر خدا نباید معصیت کرد. و این بستگی به شخص دارد که چقدر احساس وظیفه و تعهد می‌نماید، و آن فرد چقدر می‌تواند و به چش شکل باید از دین و مکتب اسلام دفاع نماید. این خون حسین(ع) است که می‌جوشید. این حسین است که یار و یاور می‌طلبد و، به این ندای مظلومیت حسین(ع) و امام زمان(عج) و نایب آن حضرت لبیک گفتیم و از همه چیز خود گذشتیم، که باید گذشت و باید سبکبار بود وگرنه اوج نخواهی گرفت./ پرویز درگاهی خانقاه (احمد)

پرارزشترین این آزمایشات الهی ‌آزمایش نفس و جان است. یعنی آن موقع که دین خدا احتیاج به «جهاد» و «شهادت» داشته باشد انسان باید برای رضای خدا در این «جهاد مقدس» شرکت کند و خالصانه بجنگد و بکشد و شهید شود، و اگر چنین کرد پیروز است و سربلند بیرون آمده است./ مسعود حلوبی 

  ************

چطور انتظار دارید بدون اینکه خونی ریخته شود عدالت در جهان برپا شود. باید خون بدهیم تا مظلومیت اسلام ثابت شود. / بهمن رحمانی 

  **************

امروز، اسلام احتیاج به خون دارد که بر ماست این احتیاج را رفع کنیم. چنانکه دیدید، نه این اولین شهید است و نه آخرین شهید. پس تا اسلام هست احتیاج به خون دارد و باید همه شما تا آنجایی که می‌توانید اسلام را یاری کنید، حتی با بخشیدن جان و مالتان./ حسن رئوفی

  ***********

مگر این ملت آزادیخواه و حق‌پرست چه کرده است که این چنین ناجوانمردانه علیه‌اش بسیج گشته‌اند. آخر مگر در این دنیا استقلال و آزادی جرم است که اینچنین ملتهای آزادیخواه محاصره می‌کشند؟ کفنم را بیاورید تا بپوشم، که خون من از خون حسین(ع) و علی‌اکبر به خون خفته رنگین‌تر نیست. تنها جای دیدار با معبود اینجاست. آمدم تا شاید سهمی در ریشه‌کن کردن ضد انقلاب و بیرون کردن متجاوزین داشته باشم، آمدم تا من نیز در احیای دین مبین اسلام و به ثمر رساندن انقلاب اسلامی شریک باشم. می‌دانم که دیگر شبهای آخر است و پس از این دیگر شما را نمی‌بینم، ولی من که گناهکارم، من که درجامانده‌ام، می‌دانم که خداوند کالای جان را خوب می‌خرد، ولی می‌ترسم که کالای من گندیده باشد. وای بر من،چه کنم اگر کالای من از بین رفته باشد، دیگر باچه رویی روبروی معبود بایستم و در خانه خدا را بزنم./ رضا بیگی

  **************

  «شهادت» هر چند از عسل شیرین‌تر است، اما باید انسان مومن برای اسلام جهاد کند نه برای شهادت مگر اینکه خدا بخواهد و شهادت را نصیب کسی کند. همانطور که امام حسین(ع) در روز عاشورا به خدای خود گفت: راضیم به رضای تو، و تسلیمم به امر تو. من هم می‌گویم راضیم و تسلم امر توام.من احساس کرده‌ام اسلام و هدایت اسلام را به وسیله ولی‌عصر(عج) و نایب برحقش. خود راهدایت شده می‌بینم، و گمراهی چیزی غیر از نادانی و جهالت و لجبازی و عناد نیست. ما می‌رویم که قدمی برای پیروزی اسلام برداریم و با خود کاری نداریم. داور آن بالاست، هر چه مصلحت دانست همان است./ احمد افشار

**************

  بیایید راهمان را مشخص کنیم. تا کی در این وادی دنیا غوطه‌ور باشیم؟ چند سال این روش را طی کنیم؟ و اگر بخواهیم تا آخرین لحظه عمر خویش نیز به این روش ادامه دهیم، خسران کرده‌ایم، خسران به کی؟ خسران به خودمان، به خودمن صدمه زده‌ایم، چراکه ما بعضی اوقات، که این اوقات هم متاسفانه در اکثریت هستند،‌خدا را از یاد می‌بریم و به محض اینکه مصیبتی به ما می‌رسد و یا اینکه فقدان عزیزی بر ما وارد می‌آید، به یاد خدا می‌افتیم و خدا را صدا می‌زنیم. در صورت وجود همان مسئله‌ای که در بالا گفتم، لحظات ما به فراموشی خدا می‌گذرد. ما هم دنیا را از دست می‌دهیم و هم آخرتمان را، چرا؟ چونکه اگر قرار است فکر و ذکرمان دنیا و لذات زودگذر دنیا باشد، پس بیاییم همیشه اینگونه باشیم، و اگر این راه را نمی‌خواهیم طی کنیم، پس منصفانه بیاییم و قبل ازاینکه خدا به حسابمان رسیدگی کند ما خودمان به حساب خودمان رسیدگی کنیم. انشاءالله تعالی در راه دین استوار قدم برداریم و تردید بر خود راه ندهیم، به بهانه‌جویی دست نزنیم، چرا که بهشت را به بها می‌دهند نه به بهانه./ حسن پوری‌محمد

**************

ما برای این دنیا خلق نشده‌ایم، بلکه این دنیاست که برای انسان خلق شده است. ما مصداق همان شعری هستیم که می‌گوید: مرغ باغ ملکوتیم نیم از عالم خاک / چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم. باید دل را از غیر خداوند تهی نمود، زیرا دل حرم خداوند است./ حسین دشتی‌زاده

    ************

حیات طبیعت، جهت شتافتن ما به حیات جاودان اخروی است. دل از دنیا که به بال مگسی نمی‌ارزد ببرید و قلب را مشغول به معشوق صادق خویش گردانید./ عبدالعلی رضایی 

    **********

های انسانها، دنیا پوچ است و دیگر هیچ. فقط و فقط به فکر این باشید که بذری در این دنیا بکارید که در آخرت یاریتان نماید و رزق شما در این دنیا جمع باشد؛‌نه اینکه در آن دنیا بی‌بهره باشید./ مجتبی امیری

    ***********

دنیا با جمع ثروت و زیبایی و جمالش در نزد خدا به اندازه پر کاهی ارزش ندارد. پس عزیزان، در این دنیا مواظب باشید که دل به آن نبندید و همیشه در ذهنتان یاد خدا باشید و همیشه توکل بر او داشته باشید چون، «الا بذکرالله تطمئن القلوب» با یاد خدا دلها آرام می‌گیرد./ محمود پارسا

    ************

اصل زندگی چیست تا جزئیات آن چه باشد، خوشا به حال کسانی که دنیا را به حقارت شناختند و به آن مایل نشدند،‌و جان خود را در راه خدا فدا کردند./ عباس خالوشاندیز

    ************

دنیا داری است فناپذیر که هیچ کس در آن باقی و برقرار نخواهد ماند، جز ذات مقدس احدیت. و سرایی است ناپایدار، که ساکنینش از یک در می‌آیند و از در دیگر می‌روند. و کسی موفق است که با توشه آخرت بیرون رود./یوسف معدنی 

    *************

هان ای زندگان، این را بدانید که شما برای آخرت آفریده شده‌اید نه برای دنیا، برای مردن نه زندگانی. پس، بترسید از اینکه مرگ شما را دریابد و شما در حال گناه باشید پس تقوا و ترس از خدا پیشه کنید و ایمان به خدا و جهاد در راه او از همه اعمال نزد خدا محبوبتر است./ محمود اسدی  

آری، انسانها باید بدانند که دنیا جای ماندن نیست و آفریدن آنان دلیل بر این بوده که آنان به مقامات والا برسند و این مقام بدست نمی‌آید مگر با ترک لذات و شهوات و هوای نفسانی. این لذات اگر چه در ظاهر شیرین باشد، در اصل چنان تلخ و ناگوار می‌باشد که انسانها تاب تحمل کیفرآن را ندارند و یکی از دورانهایی که باید مسائل را رعایت کرد، دوران جوانی می‌باشد که حساسترین موقع زندگی می‌باشد./ احمد تقدسی 

    *************

حیات دنیوی و جاذبه‌های آن، نعمتهای زودگذر آن، زن و فرزند، مال و دارایی، خانه و خانواده، رفاه و آسایش ظاهری، همه و همه جاذبه‌هایی بس شدیدهستند که انسان را همواره به سوی خود می‌کشند و انسان را از حرکت و پرواز به سوی معبود باز می‌دارند. اگر حتماً آرزوی نهایی این است که به سوی قرب حق و جوار حق درآییم، باید که خود را از این تمایلات و کششها که دائماً ـ هر لحظه و هر روز ـ از سوی جاذبه‌های مادی دنیا ما را به خود می‌کشاند آزاد و رها شویم، دلبستگی پیدا نکنیم، جذب این امور نشویم، به طوری که ما را از حرکت اصلی باز دارد. این امر فرق می‌کند با اینکه انسان باید زندگی کند، زن و فرزند اختیار کند و در کسب مال تلاش کند. این دو با یکدیگر هیچگونه تضادی ندارند، چرا که خود پیغمبر(ص) نیز اینگونه بود و ما را امر به آن کرده است. اما نکته ظریف اینجاست: در عین اینکه در زندگی مادی غوطه‌وریم، به دنبال کسب مال و ثروت هستیم، به دنبال تشکیل خانواده و زن و فرزند هستیم ـ اما در عین حال ـ این امور ما را از ادامه راه خداوند باز ندارد، این امور سد و مانعی برای حرکت ما در مسیر الی‌الله نشوند./ اکبر علی‌اکبر

**************

برادر و خواهری که وصیت مرا می‌خوانی، این دنیایی که من در آن می‌زیستم و تو هم اکنون در آن هستی سرابی بیش نیست که هر چه به سوی او پیش بروی هرگز بدو نخواهی رسید، و چه بهتر راهی را انتخاب کنی که هم سعادت دنیا در آن است و هم سعادت اخرت و آن راهی است که قرآن متذکر شده: «یجاهدون فی سبیل‌الله»./ مرتضی حسینی اشتهاردی

    **********

دنیا متاعی قلیل و وسوسه‌انگیز است و بهترین متاع نزد خدای متعال است. مبادا در گرداب دنیا در خود بپیچید. خدا و آخرت و مرگ را فراموش نکنید. ما رفتیم، شما هم بار سفر ببندید و آماده مرگ باشید و به یاد داشته باشید که شما در سختیهای زندگانی است که آبدیده می‌شویم. شما با خوشیهای زندگانی به بیچارگی در اخرت دچار می‌شوید. بهشت لابلای سختیهاست و جهنم لابلای شهوات و آسانیها پیچیده شده است. حالا که دنیا با مرگش بر ما سایه افکنده و مرا با گذشتنش به مرگ نزدیکتر می‌کند، و به عاشقان پیش از ما که عاشقتر از ما بودند، نیز وفا نکرد، پس بیایید دست از دنیا برداریم که واقعاً متاعی قلیل است و فقط مزرعه‌ای برای آخرت است که وقت کم است و کوشش بسیار بایستی کرد که دنیا مهلت زیاد نمی‌دهد./ منوچهر صالحیان (حامد)

**************

دنیا دار آزمایش است، خوشا به حال مقاومت کنندگان، آنانی که در حوادث زندگی راه بندگان را پیش کردند و با تحمل مشقات فراوان در عمل ثابت کردند که فقط بنده الله هستند و بس؛ و شهادت دادند که لاالا الا الله./محمدعلی جابری 

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۴
همسفر شهدا

                                                                 ********** 

«ما خلقت الجن و الانس الا یلیعبدون» برای عبادت آمده‌ایم تا در این فاصله حرکتی داشته باشیم، که آن حرکت ذکر خدا باشدو عبادت معبود. نه به آن جهت که خداو خالق نیازی به عبادت ما داشته باشد، نه که رشد و تکامل ما در مسیر خدا چیزی غیر از عبادت نیست و تمام داده‌ها برای خود اوست. خوب چه کار باید بکنیم؟ اولین شرط انجام، ‌ایمان به آن است، و ایمان زبانی، تازه ثبت‌نام در کلاس است./ مجید سلیمی

 

**************

اگر بواسطه رضای او نبود ما هم می‌توانستیم جواب دشمنانمان را همچون خود آنها ناجوانمردانه بدهیم. اما نه، ما باید در تمام حالات زندگی ـ چه در جبهه جنگ باشیم، چه تنها و چه در جمع ـ فقط به رضای خدا فکر و عمل کنیم. ما به دنیا آمده‌ایم تا در اینجا بواسطه امتحانهایی که از ما می‌شود، توشه‌ای برا یمنزل ابدیمان و جایگاه اصلیمان برداریم. ما به دنیا نیامده‌ایم که در اینجا هر چه می‌خواهیم بکنیم، نه برادر، هر چه در دنیا بکاری حاصلش را در آن دنیا خواهی چید، و اگر این نکته را از ته قلب می‌فهمیدی و درک می‌کردی به دنبال اصلاح عمل خود بودی و سعی می‌کردی که هر روز از روز پیش کمتر گناه کنی؛ تا بتوانی از این امتحان که زمانش به طور طبیعی 60 سال و ورقه امتحان کره زمین است سربلند و موفق بیرون آیی./ حمیدرضا رضایی 

  ***********

ای مردم جهان، بدانید که در زندگی باید بنده یکی باشید و آن هم خداست. و این را در عمل پیاده کنید، نه به زبان. و گمان مبرید که خداوند شما را امتحان نمی‌کند. دست از خودپرستی و شهوترانی بردارید، یک لحظه فکر کنید و بیندیشید که چقدر بت در بتکده دل می‌پرستیم، بتها را بشکنید و آزاده باشید و با سلاح لا اله الا الله و محمد رسول الله به پیش بروید تا نیست قدرتی بالاتر از قدرت خدا./ حسن احمدی شهرابی

  ***********

بدانید، من همه معبودهای زمانم را کنار زدم، و به خدای خود که خالق همه است پیوستم. و خدا را بر همه آنها ترجیح دادم، و قبل از اینکه به آنها عشق بورزم به خدیا خود عشق ورزیدم؛ و اگر هم یاران را دوست داشتم به خاطر خدایی بودن آنهاست. و نیز خدا به من عشق ورزید و این را بدانید که، شهادت تنها یک باختن نیست، بلکه یک پیروزی و یک انتخاب است./ محسن گل‌گیر نوش‌آبادی 

  *************

در زندگی خود، یک لحظه از خالق غافل نشوید، خالقی که رحیم است، رحمان و قهار است و عزیز، و خالقی که جهانیان را آفریده و نشانه حیات در آن به وجود آورده. پس چرا از چنین پروردگاری دوری گزینیم، بلکه باید به سویش بشتابیم که خود فرموده است: «آن کس که به من عشق ورزد من نیز به او عشق می‌ورزم.» و عشق ورزیدن خدا، به خود ما مربوط است و هر چه عاشق دنبال معشوق رود تا حدی می‌گریزد و عاشق را دنبال خود می‌کشد، و اگر عاشق کوتاه بیاید دیگر نوبت معشوق می‌شود که به دنبال عاشق رود، پس ما هر چه دنبال خدا برویم و در راهش سختی بکشیم و عبادت بکنیم در آن وقت است که خدا به دنبال ما می‌آید، که در این باره نیز فرموده «هر که را من به او عشق ورزم می‌کشم او را» و اگر بکشد ما را، خود می‌فرماید: «آن کس را که من بکشم، خونبهایش بر من واجب است، و آن کس که خونبهایش بر من واجب است پس من خود خونبهایش هستم» پس وقتی چنی خدایی دارم چرا از او جدا بشوم، که اگر لازم باشد برای او جهاد می‌کنم./ محمدصادق قیومی

زندگی مانند کوهستاین است پر از فراز و نشیب که انسان را در خود هضم کرده است، و زندگی به مثابه جاده‌ای پرپیچ و خم است که انسان در آن گام نهاده و تنها یک اشتباه کوچک کافی است تا او را به قعر دره‌های تنگ و تاریک ضلالت و نکبت بکشاند و او را فنا سازد، و از طرف دیگر کوهی است بس دور و دراز با پرتگاههای خطرناک که انسان استوار و پابرجا آن را با چشم‌انداز می‌پیماید تا به لقه عظمت و کمال دست یابد و خود را برای جهانی جاوید مهیا سازد، و «شهادت» و «خون» به مانند چشمه‌ای خروشان است که به زندگی طراوت و نشاط خاصی می‌بخشد، و کوتاهترین راه است برای رسیدن به کمال سعادت و خوشبختی./ حیدر بیرخام

  ************

زندگی جنگ است، جنگ علیه کفر، فقر، بیسوادی، جهل و نادانی، خرافات و تعصبات خشک و منحط و هوای نفس که مهمترین آنهاست. انسان هر چه بجنگد و جلوتر برود تکامل پیدا می‌کند، نقاط ضعف او به نقاط قوت تبدیل می‌شود و سستی از بدن او بیرون رفته و لاابالی نخواهد بود. انسان باید بنده فکر صحیح و عقل خود باشد، نه هوای نفس و احساسات. وقتی یک فکر صحیح است که به راه راست هدایت شده باشد. / عباس جعفرملک

  *************

زندگی جولانگاه مرگ و گذشت ایام عمر و شتافتن به دیار نیستی است و فرار از مرگ، روی آوردن به مرگ است. خود را همچون فرعونیان در میان کولاک و گرداب جهالت و بلاهت سرگردان مسازید. دنیاپرستان کوردل، از هر سو راههای گناه و فاسد و گمراهی و تبهکاری را برگزیده‌اند و از شاهراه های روشن و راست هدایت و رستگاری چشم پوشیده‌اند. اینک شتاب مکنید که جملگی این فتنه و فسادها بوقوع خواهد پیوست، بطور قطع انتظار این رویدادها بعید و عجیب نیست، بر فزونی حالات و کیفیات عبادت و بندگی که دورکننده وسوسه و افسونهای ابلیس است دست یاری به سوی پروردگار پیش می‌آورم، عابدانه از او می‌خواهم تا در دام هوسهای پست و خواهشهای نفسانی فرو نیفتم. این جهان دیر ویرانه‌ای است که شما را برا ینزول بر کاخ رفیع آن جهان آماده می‌سازد. شما این بندگان خدا، بدانید که سرانجام این دو روزه زندگی هم به سر می‌رسد و این عمر کوتاه و گذران شتابان می‌گذرد، درست همچنانکه بر گذشتگان بگذشت و عمری که گذشت باز نمی‌گردد و این هستی با این همه شهد و شرنگش هرگز پایدار نمی‌ماند. آوخ که امروز این دنیا چنان کوتاه است که فردای مرگ به شما بس نزدیکتر است. از دفتر گذشتگان عبرت گیرید و حکمت آموزید. اگر می‌دانستید که بهشت جاوید چه سرای باشکوه و بی‌مانندی است خیال خام دنیا را از سر به در می‌کردید و برای وصالش جان به اخلاص می‌بخشیدید./ صفر اسکندری

  ***********

این دنیا، و زندگی این دنیا، همانند کاروانسرایی است که انسانها می‌آیند، چند روزی در آن منزل می‌کنند، و بعد راهی کاروانسرای دیگر می‌شوند و تنها چیزهایی که از خود باقی می‌گذارند رد پای خود است، و پس از چندی همه چیز تمام می‌شود. این چنین است و هر کس را به نحوی به خود مشغول می‌دارد و آن آرزوها و آمال را به کاهی نمی‌پندارد. زندگی جنگ است، یعنی سراسر زندگی جنگ است. اگر بخواهی پیروز شوی در سراسر زندگی باید بجنگی و این جنگ انواع گناگون دارد./ حیدری

  ************

ما انسانهایی هستیم که مکتب و هدفمان، دنیا و آخرتمان روشن و معلوم است. «الدنیا مزرعه الاخره»، این دنیای مادی مزرعه‌ای برای آخرتمان است، و هر چه در این مزرعه کشتیم در آخرت برداشت خواهیم کرد. پس چه بهتر که راه انبیا و اولیا و شهیدانمان را ـ که از صدر اسلام تاکنون تمام سعی و کوشش‌شان برای جهانی کردن اسلام و حکومت الهی بوده ـ ادامه دهیم و از خونهای سرخی که در این راه ریخته شده حفاظت نماییم./ مسعود مقیمی

**************

امت مسلمان ایران و مستضعفین جهان در این شرایط مبارزه خود را همراه با دعا شروع کرد‌ه‌اند و نوید اماممان است که پیروزی را برای ما شرح می‌دهد. تنها مسئله‌ای که ممکن است خلافی در مبارزه ما باشد، حب هواهای نفسانی فردی و کیش شخصیت می‌باشد که باید تزکیه شود و مانند یک انسان مومن به تمام اصول و ضابطه حکومت اسلامی عمل کنند./ علی‌اصغر شکیبی‌فرد

  ***************

امروز معیار ارزش من انسانیت در پناه توحید است، معیار ارزش من میزان تقوا و پرهیزکاریهایم می‌باشد؛ امروز خوش بودن در خوش یدیگران و تن را پوشاندن با ازار ساده؛ و انسانی که خلیفه‌الله بر روی زمین می‌باشد، معیارهای ارزش من می‌باشند و با ابعاد مادی و معنوی آن شروع به خودسازی کرده‌ام تا خودی بسازم در خدمت خلق‌الله و برای رضای الله. / محمداسماعیل محمدی 

  **************

رستگاری تنها در تقواست، و تقوا تنها کاری و راهی است که مردان حق می‌توانند آنرا طی کننند. امیرالمؤمنین(ع) تقوا را به دژی محکم تشبیه می‌کند که همچنانکه مردان و سربازان محافظ دژ هستند، دژ و قلعه نیز محافظ آنهاست. این حفاظت دوطرفه است. وقتی کسی از تقوا و پرهیزگاری خویش دفاع کرد، آنهم او را در برابر گناهان محافظت می‌کند و به او مقام عصمت از گناه می‌بخشد. در تاریخ بسیار دیده شده‌اند بزرگانی که با آراستن وجود خویش به جامه تقوا جامعه‌ای را از گرداب هلاکت نجات بخشیدند، و بسیار بیشتر هم دیده شده‌اند آن دیوصفتان که با درآوردن لباس انسانیت نه تنها خود، بلکه قوم و جامعه‌ای را در آتش دنیوی و اخروی سوزاندند. برای گروه اول بزرگانی چون یوسف(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع)، حضرت رسول اکرم(ص) وامام خمینی را به آشکار می‌توان مثال زد. و برای دسته دوم: چنگیز، هیتلر، لنین و صدام را، هر چند راهشان با هم متفاوت بود ولی، همگی در یک چیز مشترک بودند، منحرف شدن از جاده آدمیت. تنها راه رسیدن به تقوا جنگ و جهاد است. گاهی جنگیدن در جبهه در مقابل دشمن کافر است که باید کوشید و خون طرف مقابل را به زمین ریخت، و گاهی در جبهه داخلی و درون است که الحق نام جهاد اکبر ـ که رسول اکرم(ص) فرمودند ـ تنها زیبنده این جهاد است. جنگ با نفس لحظه‌ای قطع نمی‌شود و در آن احتمال حمله از طرف شیطان و نفس اماره هست و انسان در هر لحظه‌ای به مقابله با آن می‌پردازد، و اگر به فکر بود و جنگید خداوند هم او را یاری می‌دهد و نصرت می‌بخشد. چون خود او فرموده: «هر که مرا یاری دهد من نیز او را نصرت می‌بخشم» و در این لحظه است که به رستگاری ابدی می‌رسد./ سیدجلال خوش

  **************

سبیل‌الله همان سیری است که هر کس باید این راه را بپیماید، حالا این راه به هر نحوی که باشد خدا به راه خودش هدایت می‌کند، البته با خلوص نیت باید همراه باشد. در این راه، چه جهاد با طواغیت و مستکبرین بیرونی و چه جهاد با نفس سرکش درونی مانند بریدن عاطفه‌ها و محبتها برای رضای خدا، لگد کردن نفس؛ و در راه خدا با دادن مال و جان و میوه‌های زندگی. و هر کس چنین کاری کند خدا او را به سبیل خود رهنمون می‌سازد که خوب رهنمودی است و ره صد ساله را در یک آن طی می‌کنند./ سعید شیراکبری

ظلمت و نور همیشه با هم در مبارزه هستند، و حق و باطل پیوسته در ستیزند. دنیا، به فرموده سیدالشهدا(ع) یعنی: «ان الحیاه عقیده و جهاد». / حسین اینانلو

  *************

جهان عرضه نبرد دایمی حق بر باطل است، نبردی که از آغاز زندگی بشر شروع شده و همچنان تداوم خواهد داشت و این نبرد و حرکت مستمر تاریخ هر روزه به صورتی شکل می‌گیرد و زمانی هابیل به دست قابیل کشته می‌شود، و هماهنگی عیسی(ع) را در مسلخ قیصر به بند می‌کشند، و لحظه‌ای ضربت شمشیرآلود به نفاق منافقی محراب عبادت علی(ع) را به مشهدش مبدل می‌سازد، و زمانی در عاشورا خون می‌دهد. و اکنون، این خونفشانی را می‌توان در جبهه‌های جنگ خودمان مشاهده کرد که چگونه رهروان راه ایمان با همان صلابت و جوشش تا پیروزی حق بر باطل با گرفتن انتقام خون شهیدان از قابیلیان تاریخ و پیروزی نهایی و امامت مستضعفین و برقراری حکومت حضرت مهدی(ع) ادامه خواهد داشت./ علیرضا غفاری 

  ****************

به هر جا در آفاق سرگذشت‌‌نامه انسان چشم باز کنی، به هر کجا از دوران آدم آن هنگامه بی‌کس و کم کسی گرفته تا روزگار انبوه ناآدمان، از این سوی عالم گرفته تا آن سوی عالم، از این سوی تاریخ تا آن سویش، همه و همه را شاهدان دو سیما می‌یابی؛ یکی در جامعه شرک و ستم، و یکی بر آهنگ توحید و عدل. در هر دوره از دورانهای استیلای نامردمی و بیداد سیمای نجیب و رسالت انسانی مردانی را خواهی یافت که به نبرد با بیدادگران آزمند برخاسته‌اند. این آیه‌های خدا بوده است، تکرارهای پیروز تاریخ. هر چند گامی در شعله‌های آتش بوده باشند و گاه در قربانگاه فرزندانشان و گاه در اسارت پیروان خام گوساله‌پرستان، و گاه در میدان سوداگران خام سر، و هنگامی هم بر بالای صلیب به خون کشیده شده باشند، که در اصل حقیقت نه چنین بود و اینان پیروزان هماره جاوید زمان خواهند بود./ اکبر پروانه‌پور

  ***********

امروز، تاریخ صدر اسلام تکرار شده و دوباره مکتب توحید در برابر ابرقدرتها خودنمایی می‌کند. امروز، روزی است که به سادگی می‌توان حق را از باطل شناخت، و روزی است که تمام ابرقدرتها، چه شرقی و چه غربی، چهره کریه خود را به نمایش می‌گذارند. ای برادر، امروز براحتی می‌توانی راهت را برگزینی./ محمدتقی اصلانی

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۲
همسفر شهدا

 اوست که انسان را خلق کرد، و دو خط؛ یکی خط وحی، و دیگری خط رأی را بر سر راهش قرار داد. خط رأی، خوخواهیها و خودبزرگ‌بینی‌ها و شرارتهاست، خطی است که خدا را از یاد انسان می‌برد،‌خطی است که معنویت انسان را می‌گیرد و مادیات را جلوی چشم انسان ظاهر می‌سازد، و خطی است که شیطان او را هدایت می‌کند. پس خطی که هدفش مادیان دنیوی و رهبری شیطان باشد، پایانش کفر ورزیدن به خداوند است، و جایگاهش دوزخ می‌باشد. اما خط وحی، خط خدابینی و یکتاپرستی است، خطی است که انسان خدا را بر همه کارهایش ناظر می‌داند. خطی است که هدفش رستگاری در آخرت است و دنیا فقط وسیله‌ای است برای رسیدن به هدف و معبود. خط وحی، خطی است که رهبرش محمد(ص) است؛ محمد(ص) که از جانب خداوند مامور شد که انسانها را به عرش اعلی و جایگاه برتر هدایت کند. / محسن وزرنه

    *****************

ـ انسان به منزله موجودی که آسمان و زمین مسخر در اراده‌اش است و تمام ملائکه مسجود او هستند و او خلیفه خدا روی زمین است، دارای ویژگیهای مخصوص و نیروهای منحصر به فرد است. یکی از این نیروها قوه تعقل و سنجش است؛ یعنی از لحظه‌ای که انسان در روی کره خاک پدید آمده وحرکت خود را در این دنیا شروع کرده همیشه دو راه در برابرش بوده و دو انتخاب می‌توانست بکند؛ یکی انتخابی در جهت هوسهای نفس و حرهای خلق و جلوه‌های دنیا، یعنی جهتی پایین‌تر از استعداد وجودیش و راه خسران و زیان؛ و دیگر انتخابی برتر از خود و برای رشد استعدادها و تکامل نیروهای درونیش. از همان ابتدا این دو راه مشخص می‌شود، قابیل راه خسر را انتخاب می‌کند و جلوه دنیا وهوای نفس او را می‌فریبند و دچار خسارت می‌شودو جاودان در آتش، و هابیل در راه رشد را طی می‌کند و به رضوان خدا می‌رسد. پس این دو راه در برابر هر انسانی هست و انتخاب هر یک بستگی به شناختی دارد که از خود و این دنیا داریم./ داود دژکام

**********************

انسان موجودی است که او را اشرف مخلوقات گفته‌اند؛ نتیجتاً انسان دارای حرکاتی است که با سایر موجودات متفاوت است. یکی از آن تفاوتها نیرویی است در انسان به نام عقل که سایر موجودات از آن برخوردار نیستند. انسان در رابطه با این آن قدر می‌تواند پیش برود که به مقامات عالیه برسد که از جمله آنها شهادت در راه خداست، که امروزه به لطف و عنایت الهی در کشورها این نیرو بسیار پا گرفته و همچنان مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. غرض اینکه من از وقتی خود را شناختم حس کردم نیرویی خدادادی در درونم هست که اگر به نحو مطلوب از آن استفاده شود انسان را به عالی درجات می‌رساند که امروزه می‌گویند به لقای خداوند رسیده، و به عکس اگر استفاده صحیح نشود دیده‌ایم که می‌شوند منافقین امروز./ مرتضی حسینی اشتهاردی

**************

ارزش هر انسانی تنها از آرزو و آمال وی نزد خدای و دیگران برملا می‌گردد. لذا باید شجره‌ای پرثمر بود تا اسلام شکوفاتر گردد، تا ثمرش را به خدای تقدیم داریم. پس چرا آنقدر ناراحتیم برای چیزی که از اوست و نزد ما ودیعه است، نه تنها امانت، بلکه همه از خود اوست و اختیارش را نیز او دارد، زیرا مالک قلب ماست و ما باید بهترینها را در راه او هدیه نماییم، پس چرا در تأمل هستیم؟ آیا از این ارزانتر؟ علی راه‌روان فرد 

    *************  

حرکت انسان ملهم از نیازهای او می‌باشد که بر مبنای جهتی که برای خویش انتخاب کرده شکل می‌گیرد، آن کس که نیازش قرب به الله گشت، جهت الهی پیش می‌گیرد و به راهی قدم می‌گذارد که بیگانه را در آن راهی نیست، تا چه رسد که به رابطه انسان با خدا لطمه‌ای وارد آورد. / مجید کمالیان 

 

            ************

شما می‌دانید هر انسانی که قدم در این دنیای فانی می‌نهد، ناگزیر مجموعه گرانقدر عمر و وجود خود را صرف تحصیل اموری می‌کند که آن امور حاصل عمر او بوده و سرنوشتش محسوب می‌شود. گروهی آنچه راکه در زندگی چند ساله خود کسب می‌کنند جز اشباغ هواهای نفسانی چیز دیگری نیست،‌گروهی هم عمر خود را صرف یافتن و کسب اسسباب سفر در راهیمی‌کنند که جان خود و جهان را نشان از انتهای بی‌مثال آن راه می‌دانند. روزهای آخر عمر که می‌رسد، من آنهایی را که بویی از آن مبدأ کمال و فیض برده‌اند و لحظه‌ای به یاد او بوده‌اند و او را منظر نگاه دل خویش قرار داده‌اند و از آن بالا بدین دنیا یمنفور و اهل محبوس و در بندش نگریسته‌اند و از فرط بیچارگی خود و اهل دنیا در مقابل جمال و کمال خدا اندکی تأمل داشته‌اند و اشکی بر گونه خود لغزانده‌اند، سزاوارتر برای وصیت می‌دانم تا آن کسی که ... حیف است قلم در این ساعات مقدس به یاد کسی جز راهیان الی‌الله مطلبی بنویسد. / الطفات شرافتی            

نها انسان با بی نهایت ارضا می‌شود، زیرا انسان طالب بی نهایت است، و ما تنها یک بی نهایت داریم و آن خداست؛ و انسان باید تنها هدفش خدا و کسب رضای او باشد./ حمیدرضا پیوندی

            ************

آدم اول باید خودش را بسازد و از خود شروع کند، تا خودش را بشناسد و زمان خودش را بشناسد و دین و آیین خود را بشناسد، خلاصه حق و باطل را بشناسد./ سیدمهدی حسینی

     

            ************

مکتبی انسان را حیوان ابزارساز می‌داند و برده ابزار تولیدش می‌کند. و مکتبی دیگر او را حیوانی مصرف می‌داند؛ اما انسان در اسلام موجودی است که از درون انقلاب کرده و از ماندن وجودیش سرباز زده و به سوی خدای خود روان گشته است./ رضا الله‌وردی

            ************

 

نیت خالص هر انسان در هجرت، جهاد و شهادت است، و آنگاه جامه عمل می‌پوشد که پا بر فرق تمام وابستگیهای دنیایی گذاشته و با یقین کامل و با استقامتی چون کوه در برابر مشکلات، و با عشق به خدا از متاع قلیل دنیا دل کنده و در بهشت پرنعمت و جاویدان خداوند، پرواز روح را از قفس تن نظاره‌گر باشد./ محمد ولدخانی

 

************

فعالیت در راه خدا، جهاد و دفاع از دین مبین و سعادتبخش اسلام تنها در جبهه و اسلحه به دست گرفتن نیست،‌زیرا در روایات امده، اگر طالب علم واقعاً انگیزه‌اش حقیقت‌جویی و در خدمت و تقرب به خدا باشد و علم را وسیله مطامع خود قرار ندهد و در این میان از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است./ محسن ریحانچی

 

            **********

ای انسان، تو آزاد نیستی، در بندی، در بند یک صیاد لطیف، تسلیم شو. آدمها فکر می‌کنند آزادند، بسی حماقت، راه یک یبیش نیست، کدام انتخاب؟ انتخاب میان ماندن و پوسیدن و یا رفتن به حرص و سبقت./ ابوالفضل شکوری

            ********

انسان یک بار بیشتر نمی‌میرد، چه بهتر است این مردن در راه الله باشد. چنین انسانی هرگز خود را تنها و بی‌پناه و سرگردان، یا پوچ و بی‌ارزش نمی‌یابد، بلکه به عکس خود را ذره‌ای بی انتها وابسته به ابدیتی بی‌پایان وجاودانه به عظمتی باشکوه و به کمالی بی‌غایت و بی‌نهایت دوست داشتنی می‌یابد و هرگز به نابودی مطلق کشیده نمی‌شود و حتی مرگ او در حقیقت آغاز دوره جدیدی از حیات است./ سعید حشمتی کلهر

 

**************

بدانید که، هر کس به مصداق آیه «بل الانسان علی نفسه بصیره...»، و آنچه می‌کند، بیناست، و نیز بر نیت خویش آگاه است که برای خداست یا برای غیر اوست. پس برای او جای هیچگونه عذری نمی‌ماند که اگر خطایی کرد عذر و بهانه بیاورد و یا باطلش را با توجیه حق جلوه دهد و تنها خود را فریفته است، و بدانید که انسان خلق نشده مگر برای عبادت و بندگی خدا و آن انجام عمل صالح است./ کامران آقاحسینی نائینی

 

        **********

انسان گاهی خود را فرموش می‌کند که بدنی ضعیف و ناتوان دارد که در مقابل عالم و زمان کوچک و ناچیز است. فراموش می‌کند که همیشگی نیست و چند روز بیشتر در این دنیای خاکی و مادی نیست. در آن موقع است که احساس تکبر و غرور می‌کند و خدا را فرموش می‌کند و مشغول آرزوهای دور و دراز می‌شود و پا در صراط گمراهی می‌گذارد. خدای را شکر که مرا به خود آورد و نیستی و زوال و ضعیفی انسان را برایم نمایان گردانید./ علی افشاری

        *********

ادامه حیات انسان بسته به مقدار نشاط و پیروزی است که در او وجود دارد، و طبعاً‌هر قد نشاطش در زندگی بیشتر باشد بهتر می‌تواند با نیک‌بختی روزگار خود را بگذارند و موفقیت به دست آورد و بر مشکلات فایق آید. اگر روزی نشاط خویش را از دست داد، زندگی سراسر غم و اندوهی را داشته که چون مردگان از زندگی خویش بهره‌ای نمی‌برد، و پوسته آرزوی مرگ می‌کند. آن روز است که مرگ به سراغ او نمی‌آید، پیداست که نشاط انسان بستگی به مقدار امید او دارد./ حسنعلی پیامی 

 

        ***************

پروردگارا، کریما، غفارا، ای پرده‌پوش عیبها، ای عالم غیبها، ما را از قطره‌ای آب گندیده خلق نمودی و عقل و هوش و درک عطا کردی و در طریق سیر تکامل قرار دادی و خواستی که ما هم به این تکامل برسیم. عده‌ای در این مسیر از ملک بالاتر رفتند و عده‌ای از حیوان پست‌تر شدند. گروهی در لقای تو جای گرفتند، و جمعی آتش مأوایشان شد. و آنان که لحظه‌ای از یاد تو غافل نشدند و یار و پناهی جز تو اختیار نکردند، الطاف شامل حالشان شد و به سوی تو سیر نمودند و در دریای بی‌حد و کمال عشقت غوطه‌ور شدند. پس ای کریم، از روی کرم نظری و عنایتی کن به این بنده بیچاره و بدبخت والا در وادی غرور و هوای نفس گرفتار و مبهوت و سرگردان خواهد ماند. ای محبوب دلان، و ای ولی المؤمنین، و ای غیاث المستغیثین. / ستار امینی


از خداوند می‌خواهم مرا جزو غلامان درگاهش بپذیرد؛ خدایی که بهترین و نزدیکترین راه را برای رسانیدن من به خودش برایم نمایان ساخت، و هر چه را که در دنیا هست وسیله برایم قرار داد تا من بهتر بتوانم به سویش گام بردارم، و شکر می‌کنم خدایی را که مرا دلباخته دنیایی فانی نکرد تا به آتش دوزخ دچار نشوم. خواهران و برادران، این حقیقتی است که همه ما دیر یا زود باید برویم، ولی وسیله رفتنها فرق می‌کند، پس بگذارید آدمی بهترین وسیله را که شهادت می‌باشد انتخاب کند و به لقاءالله بپیوندد. دوست دارم در میادین نبرد کشته شوم، مانند شهدای کربلا. من می‌خواهم ـ مانند شهدا ـ با همین لباس رزم به خاکم سپارید و همه بدانند من پاسدار اسلام بودم و به خاطر اسلام شهید شدم. آری من در جبهه جنگ می‌رزمم تا امامم، تا مجلس شورای اسلامی، تا دولتم و ملتم بتوانند برای اسلام خدمت کنند. / منوچهر کسب کار حاجی آقا 

        *********

سپاس خداوندی را که در پیش پای من راهی قرار داد تا از میان منجلاب گناه و تباهی و معصیت خدا بدر آیم و به سوی او پرواز کنم. من «شهادت» را دریافتم که راهی راحت‌تر از آن برای رسیدن به بهشت موعود نیست و هرگز نخواهد بود./ محمد واحدیان

        *********

هر کس سرلوحه کار و عملش را خدا قرار دهد، و هیچ دوستی هم نداشته باشد، بداند که خدا یاور اوست. و اگر شما یک قدم بردارید خداوند ده قدم برمی‌دارد. پس همه برای خداوند هستیم./ محمود اسماعیلی بمیزی

        *********

زندگی را برای خدا بخواهید تا اینکه بر ایمانتان افزوده شود. دعا و مناجات زیاد کنید، که با دعا و مناجات برقرار هستیم و همیشه به فکر ظهور حضرت مهدی(عج) باشید./ حسین رضائیهای جوادی تنها 

 

                                                                 ********* 

درک عالم معنی و روح ایمان خود از برنامه‌هایی است که فقط به اراده و خواست خدای عظیم و قادر ممکن است. البته کوشش انسان را هم قبل از این عطای بزرگ خداوندی باید در نظر داشت. یک روز وجود نداشتیم و به اراده او به وجود آمدیم، و یک روز هم به اراده و خواست او باید برویم. چه بهتر که تحول از دنیا یم ادی به دنیای معنوی را انتخاب کنیم. بالاترین توفیق این است که همه چیز برا برای او، برای رضای او باشد. باید او را شناخت، و پس از شناختن در راه او گام برداشت. بدرستی که تنها راه رسیدن به فلاح و رستگاری پیروی از اولیای خداست و یقیناً خمینی یگانه نایب برحق مهدی(عج) است./ یونس بکائی

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۱
همسفر شهدا

گواهی می‌دهم که بهشت و دوزخ حق است، و روز رستاخیز روز استواری میزان عدل الهی حتماً می‌آید. مردگان سر از گور برمی‌دارند و در محضر عدل خدا سر بلند می‌کنند. / علیرضا پیکاری سیان

  ******************

می‌اندیشم که چقدر باعظمت است و چقدر زیبا. قدرت خالق است و آفریننده ما، پس او که ما را یک بار آفرید به فرموده خود در قرآن دگربار بعد از مرگ ما را از نو زنده می‌کند و زندگی دیگری را برای ما مهیا می‌سازد. آری بدین ترتیب این زندگی و این عالم تماماً امتحان و آزمایش خداوندی است؛ آزمایشی عظیم برای مخلوقی که خدا او را جانشین خود در زمین قرار داده است. آزمایشی که سرنوشت ما را در ‌آن جهان گویاست. آری، باید در این دنیا ره‌توشه جمع کرد تا برای آن جهان (آخرت) راحت بود. / محمد حیدری درمنی

    *************

 مکتب ما، مکتب انتظار است؛ مکتبی که نقش اعتماد به معاد همواره پیروانش را به بازگشت به سوی خدا می‌خواند، و این رجعت یعنی به نور حیات رسیدن، یعنی اوج گرفتن و از پستیها کنده شدن، یعنی بندهای وابستگی دنیا را از دست وپ ا باز کردن، یعنی یکپارچه شور و عشق و شهید راه خدا شدن. این بینش و اعتقاد و انتظار است که اسلام را زنده نگه داشته است گویی رمز پویایی و شکوفایی اسلام از این است. / حسینعلی اصلانی

    ***********

 از زمانی که خود را شناختم، و با خدای بزرگ و دین و پیغمبر وامام آشنا شدم، خود را همواره نکوهش و سرزنش نموده‌ام و غبطه خورده‌ام، که چرا زودتر از این با چنین آیین از همه جهت شکوفای استعدادها و تواناییهای آدمیان، که برای تمام جهات زندگی، چه در دوره جنینی و چه در دوره‌های پیری، از  بی‌اهمیت‌ترین آنها قانون و مقررات دارد، و در واقع برای بهبود وضع مادی و معنوی و خداگونه کردن انسانها آمده، و غنی‌ترین، عادلترین، عمیقترین، واضحترین، شکافنده‌ترین، دقیقترین، شیرین‌ترین، لطیف‌ترین، آزادترین و حتی ساده‌ترین مطالب و دانستنیها ـ چیزهای درک کردنی و دانشهای دست یافته و دست نیافته و شناخته شده و نشده ـ را با زبانی که دارای مشخصات ذکر شده می‌باشد، با منطقی ثابت و نامتزلزل و علمی و همه کس فهم و جاودان و تحریف نشده و بکر، آشنا نشدم و از او فیض نبردم. اما، از آن ساعات و اوقاتی که صرف شناختن اسلام، ‌این ایدئولوژی همواره آبیاری شده از خون شهیدان زمان کردم، بسیار خوشحال و راضی هستم؛ و گرچه من تازه در ابتدای این مسیر تکاملی تدریجی قرا رگرفته ام و هرگز هم به آخر این راه دراز نخواهم رسید، اما هرگز از او سیر نمی‌شوم و هر چه در او فرو می‌روم تشنه‌تر و کنجکاوتر می‌گردم./ محمد پرسته

    **************

هدف از خلقت انسان این بوده است که آزمایشی گذاشته شود بین مردم. این آزمایش چیست؟ این آزمایش عبارت است از اینکه انسان را تحت لوای پرچمی به نام دین قرار داده‌اند و این دین روشن‌کننده راه انسان به سوی خداست. اینکه آزمایش از اینجا شروع می‌شود،‌ در دین مقدس اسلام قوانینی در تمامی جوانب و اوامر زندگانی وضع شده است؛ و اینکه این دین کاملترین دینهاست، پس یک انسان ابتدا باید به دنبال کاملترین دین برود ـ که ما مسلمانان کاملترین دین را داریم. پس ما باید به قوانین آن هم که فرستاده خداست عمل کنیم، که در اول اصول دین می‌باشد و سپس فروع دین وغیره./ مرتضی علی

    **************

 من ارزشها را در غرب دیدم و صورت دیگر آن را در شرق، و اکنون اصالت ارزشهای واقعی انسانی اسلام را با تمام وجودم احساس می‌کنم و به آن عشق می‌ورزم. چه نیک فرمود حضرت محمد(ص) که شیعیان علی(ع) رستگارند؛ و چه زیبا، ‌عاشقان علی که همچون مولایشان از علاقه مادری به طفل به مرگ نزدیکترند./ محسن رنگرز

    ****************

اسلام سوای اعمال ماست. همچنان که مرواریدی به دست بی‌خردی ارزش خود را از دست نمی‌دهد، اسلام نیز به جهت سوء اعمال ما ارزش خود را هرگز از دست نخواهد داد. چگونه ممکن است دینی که سرمنشأ اعتقاد و اعتماد به آن از یگانه سرچشمه حیات یعنی وجود خدا آغاز می‌گردد بی‌بها و کارساز در زندگی نباشد. علت اصلی عدم تغییر و تحول جدی در زندگی فرد فرد ما مسلمانها در مقابل علم به این معانی و علم به احکام و قوانین اعتقادی اسلام، کاستی اعمالمان می‌باشد. ما همه می‌دانیم جهان را صاحبی است خدای نام، و همه چیز به مشیت اوست و به سوی او باز می‌گردد و ... اما در مقابل این اعتقاد، ایمان علم را نیافته‌ایم./ الطفات شرافتی 

     ************     

اسلام حافظ و پشتیبان مستضعفین و بیچارگان است، و دین اسلام راهنمای بشر است. و ما آنقدر این راه را ادامه می‌دهیم تا ریشه ظلم و ستم را برکنیم و به ابرقدرتها بفهمانیم که با قرآن و اسلام و اسلامیمان نمی‌توانند مقابله کنند، ‌چون رهبرش روح خدا نایب بر حق امام زمان می‌باشد. /  زیادعلی حیدری

  *****************

شناخت راه مهم است، ولی مهمتر از آن سیر کردن در آن راه است که مبادا لغزشی از انسان سر نزند و به خاطر یک خطا تمام اعمال او به نابودی کشیده شود. برای اینکه انسان این راه را بدون لغزش به انتها برساند خداوند برای انسان پیامبران را قرار داد و بعد از آنها ائمه اطهار(ع) را؛ و در این زمان رهبر و مرشدمان امام زمان(عج) است./حسن محبی

 ای جوانان، اسلام به کمک احتیاج دارد، درخت اسلام خون می‌خواهد، و اگر به حد کافی خون به این درخت نرسد این درخت خشک می‌شود، و اگر این خون امروز ریخته نشود فردا خواهد ریخت./ رضا فراهانی خیرآبادی

                                    *************                                              

مکتب اسلام، به انسان راه می‌دهد و ایمان می‌بخشد که هیچگونه سر تسلیم در برابر ظلم و ستم فرود نیاورد. /ابوالفضل عباسی

  *************

همه را بدانند که اسلام ما ذلیل نیست، اسلام ما سرافراز است، اسلام حسین(ع) است؛ اسلامی است که حسین عزیز(ع) در آن صحرای گرم و سوزان همه چیزش را برای آن داد و تنها رضای خدا را خواست./ احمد لباف

    *****************

قدرت اسلام، ‌قدرت غیرمادی است و آن نیروی غیبی و درک مطالب انسان‌سازی است، قدرت اسلام تا به آنجاست که رهبر مسلمین خمینی کبیر می‌فرماید: «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»، این مهم است. این سخن محتاج تفکر است، آیا انسان می‌تواند بدون زمینه چنین گوید؟ نه، هرگز. زمینه چنین سخن عظیمی رابطه با خداست، رابطه با نیروی غیبی و رابطه با حضرت مهدی(عج) است./ محمدمحسن فلاحپور

*****************

همانطور که همگان می‌دانند انسان آزاد آفریده شده و انسان آزاد هدف می‌خواهد که باید در میان ایدئولوژیهای مطرح شده آنی را که انتخابش درست باشد برگزیند. و در این میدان تاخت و تاز باید دانست آن مکتبی بهتر است که از هر نظر انسان را به کمال برساند و آدرس دقیق را که انسان از کجا آمده و به کجا می‌رود بیاموزد. من نیز به درست بودنش شکلی ندارم، ‌و همه خصوصیات انسان کامل را در این مکتب می‌بینم. به طوری که انسان آگاه به آن مکتب عاشق می‌شود و وجود خویش را با عشقی معنوی فدایش می‌کند. ایمان و یقینم به خداست و به او امید دارم، چرا که قانونگذاری است همه بُعدی، و وجود را با تمام خصوصیاتش به نام قالب انسانی به انسان داده است، و برای چگونه بودن و چگونه آرامش داشتن، قانونی وصف کرده است که انسان بتواند به تکامل انسانیش دست یابد./ محمد مشیری

**************

خداوند متعال قرآن را فرستاد تا مردم را از ذلت و گمراهی به عزت و جوانمردی و ایثار هدایت کند، چون قبل از اینکه قرآن مقدس بر رسول‌الله(ص) نازل گردد همه انسانهای آن دوره در گمراهی و جهل سیاه زمان جاهلیت فرو رفته بودند و ارزش انسانی خود را از دست داده بودند. همه ملاکهای ارزش از ملاکهای انسانی به ملاکهای حیوانی تبدیل یافته بود. رسول اکرم(ص) برگزیده شدند تا این فرورفتگان را با نور قرآن هدایت کنند و با تلاشی که در مدت رسالت نمودند توانستند عزت از دست رفته انسانها را باز گرداند و روح انسانیت را در آنها زنده کنند. مردم آن دوره ملاک برتری را پول، فرزند و ثروت بیش از حد و مقام می‌دانستند. ولی بعد از ظهور اسلام، زحمات آن پیامبر عظیم‌الشأن و نور آیات الهی آنها را تزکیه و پاک کرد، و علم خود نگهداری و ایثار و فداکاری به آنها آموخت. از آن پس ملاک عکس شد، تغییر کرد، انقلاب سختی در درون آنها شد، ارزشهای حیوانی جای خود را به ارزشهای انسانی داد. از آن پس کسی نبود که به داشتن مقام و ثروت و اولاد و قبیله برتری جوید و خود را از همه بالاتر بداند. اسلام به آنها آموخت که ایثار کنند، فداکاری کنند و پرهیزکار شوند و ارزشهای انسانی خود را بازیابند. بعد از ظهور اسلام کسی ارزش و عظمت داشت که تقوا، ایمان و ایثار داشته باشد، خود را وقف جامعه اسلامی خود کند، و بیشتر در مقابل خدا و قانون خدا خاضع باشد؛ به یک کلمه تمام، کسی والا و ارجمند بود که تقوا داشته باشد، در کلام خداوند متعال می‌بینیم که: «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» هر کس تقوایش بیشتر باشد انسانیت او کاملتر است. انسانیت هر چه به کمال برسد قرب و نزدیکی او به الله بیشتر می‌شود؛ قرب و نزدیکی به الله میسر نمی‌شود مگر به تقوا. تقوا مرتبه اعلای ایمان است و از همه فضایل گرامیتر است، زیرا شایستگیهای انسان از قبیلعلم و عقل و صفات پسندیده، اگر با تقوا همراه نباشد چندان ارزشی ندارد. هر کسی تقوا داشته باشد، تقوا او را به حرکت وا می‌دارد و شخص را از سکون نجات می‌دهد و کسی که حرکت کند و در جایی دردهای مردم مستضعف را ببیند، احساس مسئولیت می‌کند. انسان مسئول خود را موظف می‌داند، لذا برای انجام وظیفه، مسئولیت قبول می‌کند و آن زمان است که میوه‌های ایمان رشد کرده و نتیجه خود را نمایان می‌کند. میوه‌های ایمان چیست؟ میوه‌های ایمان، صرف کردن مال و فدا کردن جان در راه الله است. راهی که از میان مردم عبور می‌کند، این دو عزیزترین چیزها در بین انسانها می‌باشند. گروه مومن و با تقوا این عزیزهای خود را فدای عزیزی که بالاتر و والاتر و ارجمندتر و ارزشمندتر و محبوبتر است می‌کنند و آن محبوب همانا الله است. مردم با تقوا کسانی هستند که خدای خود را بر همه محبوبها ترجیح می‌دهندو محبوبترین محبوبها در نزد گروه با تقوا همانا الله است و بس؛ در نتیجه خود را فدا می‌کنند، شعارشان نابودی استکبار و استبداد و استثمار است تا برقراری عدالت و قسط اسلامی. و در این میان راه شهدا راه اصلاح است و آزادکنندگان ملت از بند اسارت ستم. و آقای تمام این گروه ایثارگر و سرکرده شهیدان راه حق و آزادی امام حسین(ع) است  که با شهادت خود و کسانی که با او بودند، به بزرگواری بنی‌هاشم و دیانت حضرت محمد(ص) و معارف قرآن و شعایر اسلام، اخلاص و زندگی بخشید. و هم اکنون، عاشقان راه حسین(ع) برای اینکه آرمان خود را متصل به آرمان حسین میدانند عشق به شهات و حس فداکاری و جوانمردی در آنها نمایان است. چرا؟ برای اینکه مکتب آنها مکتب حسین، کتاب آنها کتاب حسین، رهبر آنها رهرو حسین و هدف آنها هدف حسین است. لذا شب و روز درصدد برانداختن حکومتهای جور و ستم و برقرار کردن حکومت عدل اسلامی هستند. چرا؟ برای اینکه سرور و آقای آنها هم چنین هدفی داشت. اینها همانند حسین که شعارشان همواره این بود که «هیهات مناالذله»، شعارشان همین است «هیهات مناالذله» (از ما دور است که زیر بار ذلت زندگی کنیم). تا آخرین قطره خونمان برای احیای حق و برقراری حکومت عدل اسلامی (تلاش) خواهیم کرد. این نهضت را امام حسین(ع) با خونش پیریزی کرده است و ما وارثان خون حسین هستیم و مسئولیت و نگهداری و پاسداری از این نهضت بر مردم و تک تک جوانان و نوجوانان مومن مسلمان انقلاب لازم و ضروری است. پشتیبانی از این نهضت پشتیبانی از حسین است، و پشتیبانی از حسین پشتیبانی از رسول خداست، و یاری کردن رسول خدا یاری کردن خدا و دین خدا می‌باشد. / محمود طهماسبی‌پور

حکومت جز حق خدا نیست، فرمان داده است جز او را نپرستید، این است دین راستین اسلام. حکومت انسان بر انسان ـ که عبارت است از وضع قوانین به وسیله خود انسان و اجرای آن ـ پرستش غیر خداست. بشر ناگزیر است مقررات نظام آفرینش را اطاعت کند و خواستهای خود را با آن منطبق سازد. هر کس به منظور ارضای خواهشهای نفسانی خویش از قوانین خلقت قدم فراتر بگذارد و به تصور آزادی بی‌حساب از عوامل طبیعت سرپیچی نماید، قطعا با کیفر اجتناب‌ناپذیر مواجه خواهد شد. / محمد محسنی راد آقاسی

  ******************

ایمان محور آموزش اسلام است؛ ایمان به معنای گرویدن به حقیقت و اطمینان یافتن است، و قبول داشتن به طور یقینی. ایمان محور و اصل اسلام و احکام آن است که کلیه اعمال براساس اصول ایمان محکم و استوار است. هر اندازه ایمان انسان بالا باشد و محکم، تقوای فرد نیز زیاد می‌شود و پرهیز از گناه نیز زیاد؛ پس ایمان رابطه مستقیم با تقوا دارد. فرشتگانن خدا خدمتگزار مومنین، و مومنین همیشه در پناه خدا، و بهشت از برای آنان است؛ و در کل اقرار و معرفت و کردار اساس و رکن اصلی ایمان هستند، که همان اصل اقرار به زبان و عقیده قلبی و عمل به ارکان است. تهذیب به معنای پاک کردن خود از خویها و عادات حیوانی است، هرگاه صفات رذیله را از وجود خود بیرون نمودیم آنگاه خود را می‌شناسیم، و هرگاه خود را شناختیم خدای خود را بهتر می‌توانیم بشناسیم، و یکی از بهترین راههای شناختن نفس و تهذیب خود بجا آوردن نمازهای واقعی است که در آن فقط و فقط خدا مدنظر باشد./ توکل قره‌گزلو

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۰
همسفر شهدا