همسفر شهدا

همسفر شهدا ، زنده یاد سید علیرضا مصطفوی

همسفر شهدا

همسفر شهدا ، زنده یاد سید علیرضا مصطفوی

همسفر شهدا

فعال فرهنگی ، طلبه بسیجی ، ذاکر اهل بیت (ع) ، پرپر شده راهیان نور و همسفر شهدا
زنده یاد "سید علیرضا مصطفوی"

سید علیرضا مصطفوی در هفدهم تیرماه سال ۱۳۶۶ مصادف با میلاد حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا (ع) در خانواده مذهبی و در محله میدان آیت الله سعیدی (غیاثی) دیده به جهان گشود. مراحل رشد را به همراه آموزه های دینی سپری کرد. پس از جذب در بسیج مسجد موسی ابن جعفر (ع ) ابتدا کانون نوجوانان شهید آوینی و هیئت رهروان شهدا را تاسیس نمود و سپس مسئول فرهنگی بسیج شد و با جذب نوجوانان محله کار فرهنگی را آغاز نمود.
در نهایت در تابستان سال ۱۳۸۸ به دلیل سفر به مناطق عملیاتی دفاع مقدس آسمانی شد.
در این رابطه گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی پس از مصاحبه با خانواده و دوستان و همراهانش ، کتابی با عنوان «همسفر شهدا» تهیه و در سرتاسر کشور توزیع نمودند.

پس از مطلع شدن رهبر معظم انقلاب از زندگینامه وی ، ایشان پیام زیر را به همراه یک جلد قرآن کلام الله مجید به خانواده وی اهدا نمودند.

«خداوند سکینه و سلام بر قلب این مادر دلسوخته و رحمت بی منتها بر قلب آن جوان صالح عطا فرماید»

طبقه بندی موضوعی

۳۵ مطلب با موضوع «وصیت نامه شهدا :: پیام شهید به پدر و مادر» ثبت شده است

خانوادة عزیزم، بدانید اگر هزار بار ترکش بخورم و هزاران بار شهید شوم و زنده شوم آن‌قدر برایم زجرآور نخواهد بود که ببینم چادر از سر شما پایین بیفتد. از پدر و مادرم می‌خواهم صبور باشند. اگر نتوانستم شخصی باشم که در پیری بازوان شما را بگیرم، بدانید که هرجا روم افتخار خواهم کرد. دیگر طاقت نداشتم که عکس خود رادر کنار دو شهید بزرگ و دوستان گرامیم ببینم. خواستم مانند آنها پر بکشم و به آنجایی بروم که نتوان فکر کرد. این شستشوی مغزی نیست، این ایمان است، این عقیده است و این جهاد است. مادر، روزی در دامان تو افتاده و می‌خندیدم. اینک در دامان کویر غرقه به خون می‌میرم و می‌خندم. مادر، یک روز از شیر تو نوشیدم و امروز آن را به این کویر تشنه دادم. مادر، یک روز فریاد زدی نان، ولی مادر من امروز نانم را به دیگری دادم. مادر، یک روز با تو ماندم تنها در میان گرگ‌ها و امروز با خونم جدا می‌کنم امتم را از گرگ‌ها. مادر، زمین بی‌آب و تشنة پدرم با خونم سیراب خواهد گشت و اشک تو و گرسنگی خواهرم پایان خواهد یافت./رحمت‌الله انصاری

*******************

مادر عزیزم، به نظر من، امروز هر جوان ایرانی که غیرت و شرف و حمیّت داشته باد نمی‌تواند بایستد و ببیند مشتی از خدا بی‌خبر قسمتی از خاک کشورش را اشغال کرده دست به هر جنایتی می‌زنند و تجاوزها و بیحرمتی‌ها به مردم مسلمان این سرزمین می‌کنند. برای یک جوان مسلمان ننگ است که اسمش را مسلمان بگذارد و بنشیند و تماشا کند که اسلام مورد حمله واقع شده و هیچ کاری نکند. در شأن یک جوان مسلمان نیست که رهبرش و مرجعش امام خمینی باشد و در برابر زورگویی مشتی مزدور بعثی بی‌تفاوت بایستد. برای یک جوان که خود را مرید امام حسین(ع) می‌داند ننگ است که در برابر این تعدیات ساکت بنشیند./حسن نورسعادت

******************

و حال نوبت به ما رسیده است که انتخاب کنیم مرگ با عزت را یا زندگی ذلت‌بار را و حال ما نیز شاهدانه و به ول و قوة الهی ان‌شاءالله تزکیه شده عاشقانه پای در کوی معشوق می‌گذاریم تا دگر ظلم و جور در پشت زمین نباشد و حق را لبیک‌گو باشیم تا با خون ما درخت اسلام آبیاری شود و حقانیت اسلام بر همگان روشن شود و با پیروزی کامل جمهوری اسلامی، به رهبری امام خمینی، آن پیر اهل حق، آن رهبر کبیر تمام مسلمین، متحد شده بر تمام غاصبان جهان و صاحبان زر و زور و تزویر قیام کرده و منتظرانه منتظر ظهور حضرت ولی‌عصر امام زمان(عج) شوند و تا پرچم «لااله الاالله» را خمینی کبیر به حضرتش بسپارد./غلامعلی مینائی‌فر

******************

پدر، اسلام برای من از شما و زنم و مادرم عزیزتر است./خداداد کرمی

******************

اگر با مرگ من شب تار مظلومی پرنور می‌گردد، پس هزاران بار مرا بمیرانید. اگر جدایی من از خانواده‌ام دل‌هایی را به یاد خدا خاشع می‌گرداند، پس، ای بهترین کسانم، از من دوری جویید. اگر با ریخته شدن خونم انسانی آگاه می‌گردد، پس بهای آگاهی تمام انسان‌ها را با قطرات خونم بپردازید. اگر با گمنام مردن من آیین خدا جاوید می‌گردد، پس جنازة مرا در دوردست‌ترین نقاط غربت خوراک گرگ‌ها کنید. اگر پیکر خونینم باید وسیله‌ای برای یاد خدا گردد، پس وای بر من اگر در خون خود خدا را نیابم./محمدحسین قربانی

******************

پدرم، خورشید لحظه به لحظه از پس کوه‌های سر به فلک کشیده شده بالا و بالاتر می‌آید و دنیای بر تاریکی نشسته را از سیاهی‌ها نجات می‌بخشد و به همة موجودات حیات می‌بخشد، حیاتی دوباره که حیاتی است معنوی و عرفانی که در آن خبری از ظلم و ستم نمی‌باشد و بالا آمدن خورشید زمینه می‌خواهد و زمینه‌اش از بین رفتن سیاهی شب ات. به جانبازانی احتیاج دارد که این جانبازان لاله‌هایی هستند که این زمینه را با ستیز کردن با سیاهی پدید می‌آورند و در حین ستیز به معبود خود می‌پیوندند و به عرش اعلی صعود می‌کنند. و امیدوارم از شهادت من افسرده و ناراحت نباشی و به پاداش اخروی این مصیبت وارده بیندیشی، چراکه پیامبر گرامی می‌فرماید ای مؤمنین اگر مصیبتی و بلایی بر شما وارد شد ناراحت و غمگین ننباشید و به پاداش این مصیبت وارده فکر کنید./محمد ملکی

******************

مرگ حق است و سرانجام زندگی همه گذر از این مجراست. اما چه زیباست مرگ در راه خدا و جهاد در راه او و چه زیباست به دور از دلهره‌های گناه و خوف از غرور و خودخواهی در امواج عشق الهی پرواز کردن و در قربانگاه عشق به لقاءالله شتافتن! اکنون که قدم در راهی گذاشته‌ایم که مشتاقان آزاده از آن گذشته و با اسلحه شهادت زنجیرهای بندگی را گسیختند و اسماعیل‌وار در قربانگاه الهی جان باختند، شاید با شلیک گلوله‌ای و انفجار مینی و یا ترکش خمپاره‌ای به صفوف شهدا و عاشقان الله بپیوندیم. و این است حیات جاوید که خداوند داده است. بدانید که این سعادتی است برای من و پدران و مادرانی که چنین فرزندانی تربیت کرده‌اند که حسین‌وار در راه خدا به خاطر خدا و قرآن و رسول خدا شهید می‌شوند./مصطفی محمدی

 

 

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۱۳
همسفر شهدا

پدر و مادر عزیزم، در تظاهرات شرکت کنید. امام را چون جان دوست بدارید. آن‌گونه باشید که فردا تو، مادر عزیزم، در پیش فاطمه زهرا(س) و تو، پدر عزیزم، در پیش امیرالمؤمنین و تو، برادر، در پیش آقایمان اما حسین(ع) روسفید باشید که فرزند برومندش امام امت را یاری کرده‌اید./رضا نورزیان

******************

زیر عکس و اعلامیة من اسم طایفة خاصی نوشته نشود، زیرا من به یک خانواده وابسته نیستم. من مبارزی از یک ملتم ـ البته اگر لایق باشم. بزرگترین خواهش من این است که بعد از مردن من به من شهید نگویید. شاید تعجب کنید، ولی تعجبی ندارد. من خودم را لایق نمی‌دانم که نام پرارزش «شهید» بر من نامگذاری شود. برای من هیچ‌گونه تبلیغ نشود، زیرا دوست دارم بی‌نام و نشان باشم و نمی‌خوام مرگ من باعث غرور و تکبر من شود./عباس صفری

******************

پدر و مادر عزیزم، در زمانی که ارزش‌های والای انسانی توسط لجن‌صفتان شرق و غرب این‌گونه به تباهی کشیده می‌شود و در آن هنگام آیندگان صالح خدا جهت تعدیل فطرت‌های انسان اسماعیل‌وار به مسلخ شهادت می‌روند، در آن هنگام که اصحاب پابرهنة امام خمینی ـ که یاد اصحاب پیامبر را زنده می‌کنند ـ با فرماندهی امام زمان، برای تعمیم شعار «لااله الا الله» در مقابل همة کفر این‌گونه ایثار و اخلاص دارند و قامتشان بلندای ابدیت را می‌نمایاند، پس من چرا عقب باشم و ازاین فوز خدایی بی‌نصیب باشم؟ پدر، این مطلب را تو در تعزیه‌های حسین(ع) به من آموختی که بایستی گفت: طیا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأفُوزَ فَوْزاً عَظیماً»: کدام وقت نزدیکتر از حالا به حسین(ع) امیدوارم مصمم‌تر از همیشه در خدمت اهل‌بیت باشی. ارزش‌ها را در غرب دیدم و صورت دیگر آن را در شرق. و اکنون اصالت ارزش‌های واقعی انسانی اسلام را با تمام وجودم احساس می‌کنم و به آن عشق می‌ورزم./محسن رنگرز

******************

خوشحال باشید که پسرتان در بستر نمرد، بلکه در حال جنگ در راه خداوند و مملکت و ناموس کشته شد و این را می‌دانید. چه بهتر اینکه انسان روزی به دنیا آمده روزی هم از دنیا می‌رود و در هنگام مرگ چیزی در دست داشته باشد و بی‌فایده در دنیا زندگی نکرده باشد؛ چه بهتر انسان در راه هدفی بزرگ به نام اسلام کشته شود و بویی از مسلمانیت برده باشد و آزاد و آزاده زندگی کند و تن به ذلت ندهد. به خدا قسم افتخار بزرگی است که به جبهه آمده‌ام و حقیقت را با چشمی باز می‌بینم و دلم می‌خواهد خداوند نیز چشمی بازتر نصیبم بفرماید تا جزء لشکر امام زمان(عج) قرارگیرم./بابک عطاریان

******************

مادرم، همواره از خدا می‌خواستم که مرگ مرا شهادت در راهش قرار دهد و زندگیم را خدمتی به خلق خدا در جهت رضای او، و حال خود اوست که نصیبم گرفته است مرا ببرد و من هم پسندم آنچه را جانان پسندد. اگر پنجاه سال دیگر هم زندگی می‌کردم چیزی جز مقداری لذت زودگذر که بعید بود آلوده به هیچ‌گونه گناهی نباشد نصیبم نمی‌شد. و حال مطمئن باش که در شادی و لذت غرق شده‌ام، آنچنان که خود بارها در قرآن فرموده است و من خوانده‌ام و خدا می‌داند که همیشه دلم را به آن خوش کرده‌ام./منصور کاظمی

******************

این‌جانب حقیر کوچک شما با آگاهی که به شهادت دارم برای دفاع از اسلام و حیثیت انقلاب اسلامی به فرمان بزرگ رهبر مسلمانان جهان و مرجع عالیقدر، حضرت امام خمینی، به جبهة حق علیه باطل شتافتم و امید است که خون ما نهال نوپای انقلاب اسلامی را بارور کند و شهادت ما موجب آگاهی و رشد فکر جامعه جهانی اسلام گردد./امیر معینی

پدر و مادر عزیزم، من دیگر نمی‌توانم طاقت بیاورم که یک عده مزدور کافر به ناموس ما و به مرزها و کشور مسلمین تجاوز کنند و قصد سرنگونی دولت اسلامی را داشته باشند، این دولتی که ثمرة خون هزاران شهید و معلول است، و ما در عوض دل‌هایمان را خوش کنیم به اینکه نماز می‌خوانیم و مسلمانیم. نه، هرگز این اسلام واقعی نیست! و ایمان بدون عمل به درد نمی‌خورد. و ما وقتی در قرآن می‌خوانیم که باید با دشمنان دین در راه خدا مبارزه کرد و غاصبان حق مظلومان را از بین برد، دیگر آیا جایز است بنشینیم و مانند کبک سر در برف فرو ببریم؟ هرگز آن هم به خاطر ترس از مرگ در حالی که یک مسلمان از مرگ و شهادت نمی‌ترسد و به جنگ با کافران و دشمنان اسلام می‌شتابد، چون اگر کسی ایمان به این داشته باشد مرگ و شهادت را برای خود سعادت می‌داند./سجاد کشاورز رضائی

******************

مادر، اینک در برهه‌ای از زمان زندگی می‌کنیم که آن کودک فلسطینی پابرهنه را نه تنها از خانه و وطن خود آواره می‌کنند، بلکه بمب‌های امریکایی به او امان نمی‌دهد که فریاد زند و صدای حق‌طلبانة خود را به گوش جهانیان برساند. در زمانی زیست می‌کنیم که آن کودک مظلوم و معصوم افریقایی، تنها به دلیل داشتن رنگ پوست سیاه، گرسنگی می‌کشد. در همان حال هم‌چون هزاران برادر و خواهر خود جان می‌دهد در حالی که در گوشة دیگر جهان مستکبران هزاران هزار تن گندم را به دریا می‌ریزند تا خوراک ماهیان شود و به آن کودک نمی‌دهند، چرا که می‌دانند اگر او از جا بلند شود آنچنان چنگ به گلوی کثیف آنان می‌اندازد و آنچنان آنرا می‌فشارد که دیگر کسی هوس به استعمار کشیدن خلق‌الله را نکند. بنابراین، مادر، ما در برابر این ندای مظلومانه مسئولیم. پس شکر خدا به جا بیاور صبر پیشه کن و افتخار کن که فرزندی پرورش دادی و او را به میدان مبارزه برای یاری محرومین فرستادی، باشد که این عمل مورد رضایت خدای مهربان قرارگیرد ـ هرچند که ناقابل باشد. و ای کاش که هزاران جان داشتم و در این راه می‌دادم./مسعود کیانی‌ثابت

******************

پدر عزیز، راه شهید منطقی دارد که آن منطق را فقط شهید و آن کسی که در راه شهادت حرکت می‌کند می‌فهمد. امام حسین(ع) را فقط یارانش درک کردند، وگرنه سایر بنی‌هاشم می‌گفتند که پسر رسول خدا(ص) در اشتباه است. پدر، منطق شهدای ما هم منطق حسین(ع) و یاران حسین(ع) است. پس، ای پدر عزیز، دعا کن تا خداوند شهادت فرزندت را قبول کند تا شما هم مفتخر به عضویت خانواده‌های اسلام بشوید. و من معتقدم که درس چندین ساله‌ای را که می‌بایست در دانشگاه امام جعفر صادق(ع) می‌خواندم و در مدت کوتاهی مدرکی را می‌گرفتم که از هیچ دانشگاهی داده نمی‌شود و آن مدرک شهادت است و الآن من جزو فارغ‌التحصیلان دانشگاه امام حسین(ع) هستم./محمود کرمی

******************

به پدر خوبم بگویید که خود را ناراحت نکند، چون پسرش مردانه و در راه حق کشته شده است. من زندگی خود را فدای اسلام کرده‌ام. و تنها مرا شهادت می‌تواند سیراب کند. من مرگ باعزت را به زندگی پرذلت ترجیح می‌دهم. و این نصیحت را نیز از طرف من به دوستان خوبم برسانید که همیشه چون مرد زندگی کنند و همیشه پشتیبان ضعیفان و دشمن خونی ظالمان و ستمگران باشند./حسن کرمی

******************

شهادت شیرین‌تر از قند است و معامله بزرگ و بسیار سودمند با خداست، چه اگر پایان کار جسم انسان مرگ است، بهتر که این مرگ در راه خدا باشد. و اگر من در این آزمایش روسفید بودم و این افتخار را داشتم که در صف شهدای اسلام باشم، از خانواده‌ام می‌خواهم به این امر افتخار کنند تا هم رویة شهادت‌طلبی را در ملت ما نشان داده باشند و هم نزد حضرت زهرا(س) و حضرت سکینه و رقیه و امام حسین(ع) روسفید باشند./رضا کرمی

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۱۲
همسفر شهدا

تو پدرم، تویی که با ایثار و از جان‌گذشتگی تمام در راه خوشبختی و سعادت ما از همه چیزت گذشتی و در راه آسایش ما چه رنج‌ها که متحمل نشدی. بر تو بشارت بهشت ابدی خداوند باد! از من درگذر و مرا ببخش. به خدا قسم فردای قیامت، همین شما پدرانید که محمد(ص) خاتم‌الانبیاء بر وجودتان افتخار می‌کند و سرافراز است که چنین شیرمردانی در امتش وجود دارد. مادر، مبادا که بر این شهادت غصه‌ای به خود راه بدهی و افسوس بخوری، چون من ودیعه‌ای بودم در نزد شما. اکنون موقع رد امانت و ودیعه است. هشیار باش و با غرور از شهادتم سخن بگو. سرت را همچون هزاران مادر جوان از دست داده در این راه بالا بگیر و با افتخار بگو که پسرم را در راه خدا فدا کردم. و به یقین که تو در این امتحان خدایی، سرافراز خواهی بود. هرگاه دلت تنگ شد، به دیدار خانوادة شهدا برو و از آنان روحیه بگیر. سلام و درود خداوند بر شما مادران که چنین ایثارگرانه از جگرگوشه‌های خود در راه خدا می‌گذرید و راه زینب را پیش می‌گیرید. بر شهادتم صبر کنید و خدا را یاد کنید که خداوند با صابرین است./محمدعلی مهماندوست

******************

پدر و مادر عزیزم، ان‌شاءالله که از دوری من هیچ‌گونه غم و اندوه به خود راه نمی‌دهید و همیشه این را به خاطر دارید که بهترین مرگ شهادت در راه خداست، مرگی با سعادت و عزت و شرافت.

والدین عزیزم، من پیروزی و موفقیت خود را که ان‌شاءالله مورد قبول حق‌تعالی باشد، مدیون کوشش‌ها و زحمات بی‌وقفة شما در راه پرورشم، به عنوان یک مسلمان مؤمن و معتقد، می‌دانم و امیدوارم که این خود توشه‌ای برای آخرت شما باشد./رضا مرادی

******************

ای پدر و ای مادر و برادرانم، بدانید و یقین داشته باشید که مرگ سراغ همه خواهد آمد. پس در شهادتم اندوهگین نشوید و با صبر خود مشت محکمی بر دهان منافقان بکوبید. مبادا امام را تنها بگذارید که می‌دانم نخواهید گذاشت. و از شما پدر و مادر ممنونم که اجازه دادید به جبهه بروم و در راه خونین حسین(ع) خودم را بازیابم و تولد دیگری داشته باشم. ای پدر و مادر مهربانم، ان‌شاءالله بتوانید راه شهیدان را ادامه دهید. به نمازجمعه و دعاهای کمیل و... بروید و برایم دعا کنید که از شهیدان واقعی باشم و با شهدای کربلا محشور شوم. ان‌شاءالله./حمید فاضل‌بجستانی

******************

مادرجان، شیرت را حلالم کن. می‌دانم شیر از سینة پاک مادری خورده‌ام که همیشه پیرو حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) بوده است. فرزندانش را همانند این پاکان پرورش داده تا در راه حفظ دین خدا به شهادت برسند. و از شما می‌خواهم از اینکه بار دیگر فرزندی را تقدیم اسلام می‌کنید غمگین نباشید، چونکه من و دیگر برادرانم امانتی بودیم در دست شما و بحق که این امانت را خوب حفاظت کردید و آن را به صاحب اصلی‌اش تحویل دادید. اگر جنازه به دستتان رسید، سعی کنید در کنار برادرانم باشد، شاید زمانی جنازة آنها به دست شما برسد./ مجید فاضل‌بجستانی

******************

ای پدر و مادر عزیزم، از پندها و نصیحت‌هایی که به من کردید و از اینکه درست و مکتبی مرا تربیت کردید و از زحماتی که برای من کشیدید و خلاصه مرا تحویل جامعه دادید و تا اینجا رساندید تا به دانشگا حق و حقیقت، یعنی جبهة اسلام علیه کفر، راهی کردید تا بتوانم در این دانشگاه درس آزادی و شهادت را بیاموزم متشکرم. امیدوارم که مرا عفو کنید و حلالم کنید./محمدصادق طوبائی

******************

مادرم، لحظه‌ای از نام و یاد خدا غافل نباش! در راه دین خدا بکوش که هرچه بکوشی، باز کم است. مادرم، گریه نکن، بخند و خوشحال باش، زیرا در راه هدفی مقدس گام برداشته و جان باخته‌ام. مادرم، سلام بر تو که بالاخره بر احساس مادرانه‌ات پیروز شدی و فرزندت را روانة میدان نبرد مسلمین علیه کفار کردی و گفتی تو را در راه خدا هدیه به انقلاب اسلامی می‌کنم و من به وجود تو افتخار می‌کنم./روح‌الله کاویانی مهریز

******************

مادر، خوشحال باش که فرزندت از میان تمام راه‌های بی‌ارزش مادی راه رسیدن به حد نهایت تکامل انسان را برگزید و شادباش که حسن تو حسین‌گونه در مقابل کفر و ناحق سلاح برکشید و مرگ باعزت را به زندگی با ذلت ترجیح داد./حسن سلخوری

ای پدر و مادر عزیزم، وقتی به خود نگاه می‌کنم و می‌بینم که در راه راست قرار دارم، همه را مدیون تربیت صحیح شما می‌دانم، چون شما بودید که دست مرا گرفتید و در این وادی قرار دادید. این پدر عزیزم، محبت‌هایی که در دل من از اهل‌بیت است از شما ناشی می‌شود، و به این واقعیت یقین دارم. ای پدر و مادر عزیزم، بخوبی می‌دانم که شما درک کرده‌اید که درخت اسلام در حال رشد کردن است و تا چندی دیگر شانه‌هایش بر تمام جهان سایه‌انداز می‌شود. برای آبیاری احتیاج به خون دارد. حال خون من چه ارزشی دارد؟ و از خدا می‌خواهم این خون ناقابل من را در راه اسلام قرار دهد. خدایا! مرگ مرا طوری قرار بده که باعث بقا و تکامل یافتن اسلام و اهداف جمهوری اسلامی باشد. اما یک خواهشی که از شما دارم این است که می‌دانم شما به حضور امام امت می‌رسید. از قول بنده دست این پدر همه ملت ایران و جهان را ببوسید و به ایشان بگویید که ملت ایران اهل کوفه نیستند که شما را تنها بگذارند، و تا آخرین نفس دین خود را یاری می‌دهند./محمدمهدی مقدم

******************

ای نعمت‌های الهی! اگر من در حال حاضر جان بر کف نهاده و در راه خدا به جهاد مشغولم از لطف وجود شما بوده و خودم را در این امر خیر با شما شریک می‌دانم و اگر به فیض عظیم شهادت هم دست یابم در اجر آن با شما شریک هستم. خانوادة گرامیم من مدتی است که در این فکرم چرا خانوادة ما تابه‌حال نتوانستند به اسلام و انقلاب قربانی هدیه کند و هیچ‌کدام از ما نتوانسته‌ایم از این مقام و فیض بزرگ الهی بهره‌مند شویم، در صورتی‌که این فیض عظیم نصیب بسیاری از خانواده‌ها شده. امیدوارم بتوانم با خونم خانواده‌ام را از این فیض محروم نگردانم. از مادرم می‌خواهم که صبر پیشه کند و شهادت من به هیچ عنوان او را ناراحت نکند. مگر این نیست که باید روزی از این دنیا برویم و گلی که بعد از چند روز پرپر می‌شود چه بهتر که در شادابی چیده و از آن استفاده گردد./علیرضا فرّخ

******************

درود بر تو پدر که ابراهیم‌گونه فرزندانت را به قربانگاه عشق می‌فرستی! درود بر مادر که فاطمه‌گونه حسین خود راتربیت کرده و روانة کربلا می‌کنی! پدر عزیزم، تو هم چو کوه استوار باش و مگذار که یک لحظه افراد فرصت‌طلب از گرد راه برسند و دسترنج تو را ـ که همان خون فرزندانت است ـ از بگیرند و اجر شما را در مقابل خدا ضایع کنند./فرهاد فرش‌فروش

******************

مادرجان، من نمی‌توانستم زندگی در زیر جور و ستم دشمنان اسلام را تحمل کنم. نمی‌توانستم بنشینم و ببینم که برادرهایمان فریاد آزادی و «الله اکبر» سر می‌دهند ولی من اسوده خاطر به زندگی خود ادامه دهم. مادرجان، من نمی‌خواهم که با رفتنم میدان نبرد علیه استعمارگران و اجنبیان را خالی کنید و هیچ‌وقت نمی‌خواهم که شهادتم را برای دیگران بازگو کنید و فخر بفروشید. می‌خواهم همان‌طوری که مرا مانند شیر به این عرصه وجود رساندی، همان‌طور نیز بعد از من خم به ابرو نیاوری و در مقابل کفر و دشمن ستمکار راسخ و استوار گام برداری. پدرجان، بعد از من می‌خواهم که با صبر و استقامت درسی به خصم کافر بدهی که مانند لاکپشتی در لاک خود فرو رود، در بغض خود غرق شود و در زباله‌دان تاریخ محو و نابود شود./علیرضا مینائی

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۱۲
همسفر شهدا

هم‌اکنون که دسترنج چند سالة خود را هدیه به پیشگاه صاحب حق و مبدأ آفرینش کرده‌اید، انتظار می‌رود که پاسدار خوبی از رسالتی سنگین که بر دوش شما قرارگرفته است، با تمام وجود باشید. دادن خون موقعی بها پیدا می‌کند که از آن خون به خوبی پاسداری شود. حال که به سرای دیگر هجرت گزیده‌ام، حال با چه توشه‌ای؟ آیا جزء شهدا باشم یا نباشم؟ تشخیص‌دهنده خداوند است که ببیند با چه نیتی محشور می‌شوم، و لیکن برحسب ظاهر، جزء خانوادة شهدا قراگرفته‌اید. تکلیف شما سخت است و مورد آزمایش خداوند قرارگرفته‌اید. هم‌اکنون باید خیلی بیشتر از گذشته مواظب اعمال ود باشید. اکنون اگر اشتباهی از شما رخ دهد، به حساب شخصی نمی‌گذارند بلکه به حساب اسلام می‌گذارند. شما قداست خاصی در جامعه دارید، باید این قداست را همیشه و همواره حفظ کنید. خلاصه کاری نکنید که موجب گرفتگی روح برای من باشد./رضا‌هاشمی

******************

مادرم بر خود ببال و افتخار کن که یگانه فرزندت را در راه خدا دادی. همچون مادر وهب شیردل و صبور باش. جامة نو بپوش و بر سر مزارم شیرینی تقسیم کن. مادرم، خواهرانم را جمع کن و شادی کنید و برای من گریه نکنید. من خود آگاهانه این را هرا انتخاب کرده‌ام، همان راهی که حسین(ع) برای خویشتن انتخاب کرد./احمد آقامحمدی

***********************

مادر، چه‌قدر از یک مادر صبور مصیبت دیده خوشم می‌آید! واقعاً چنین مادرانی یک قیافة نورانی پیدا می‌کنند که انسان با دیدنشان احساس معنویت می‌کند و واقعاً چه‌قدر حیف است که قیافة روحانی با شیون و بی‌تابی کردن مخدوش شود. این حالت روحانی را همچون آن حالات امام عزیزمان، خمینی بت‌شکن، دوست دارم./عباسقلی علیزاده

******************

پدر بزرگوارم و مادر محنت‌کشم، می‌دانم که فرزند بدی برای شما بودم، همان‌طوری که عبد ناصالحی برای خدا بودم، ولی از شما تشکر می‌کنم که با لقمة حلال و شیر پاک و عزاداری، روح و جانم را پروراندید و راه درست زندگانی را به من آموختید که به قول اباعبدالله الحسین، «مرگ سرخ به از زندگی ننگین است.» پدر و مادر ارجمندم و عزیزتر از جانم، اگرچه فراق و دوری من برای شما، بسیار سخت است، ولی بدانید که وقتی ابراهیم، اسماعیل خود را به قربانگاه برد و اسماعیل را خداوند به عنوان قربانی قبول نکرد، ناراحت شد و گفت: «ای کاش قبول می‌کردی و من هم جزء مصیبت‌دیدگان عالم قرار می‌گرفتم.» اگر دادگر منان مرا از شما گرفت، ولی بدانید مقامی به شما داد که ملائکه و انبیاء و اوصیا حسرت این مقام را می‌خورند، چونکه گلی را در گلزار اباعبدالله الحسین(ع) نهاده‌اید که باغبان آن گلها فاطمة زهراست. و مگر از اول، برنامة کربلا بدین صورت نبوده که باید کالای گرانقیمت داده شود تا به زیارت کربلا رفت. حال این جان شیرین است و چه خوش است! اگر قرار است که جان داد، بهتر است که در راه کرب و بلا جان داد که کربلا رفتن خون می‌خواهد که همة جان‌های عالمیان فدای یک لحظه دیدار رخ نیلگون اباعبدالله الحسین مادر و پدرم، ناراحت نباشید. ان‌شاءالله وعدة بعدی ما در روز قیامت کنار آقا اباعبدالله. هر وقت من از این دانشگاه عشق برمی‌گشتم، برایم قربانی می‌کردی. دوست دارم این‌بار قربانی، خودم باشم و شما دست به سوی آسمان بلند کنید و بگویید: «خداوندا، این قربانی را در ره کربلا بپذیر.» و گریه برای اباعبدالله الحسین کنید و مجلس را فزونی بخشید که صاحب عزای آن فاطمة پهلوشکسته است. و بدانید که من به نیت زیارت کربلا از خانه خارج شده‌ام که اکنون به کربلا رسیده‌ام، و به جای کربلا، خود اباعبدالله الحسین را در اینجا دیده‌ام. و بدانید که اگر آقا به شما نظری نداشت، مرا از شما نمی‌گرفت که گویند:

اگر با دیگرانش بود میلی چرا جام مرا بشکست لیلی؟

بدانید اباعبدالله الحسین(ع)، بر شما نظر داشته است، و برای شما همین بس./علیرضا نانگیر

آیا معنای زندگی شهید حرکت به سوی الله نیست که آن خاک حیات واقعی می‌یابد و از مبدل گشتن به گندآبی متعفن رهایی می‌یابد؟/احمدرضا کاظمی مهرآبادی

******************

مادر، می‌دانم که صبری همچون زینب و فاطمه زهرا داری و برایم گریه نخواهی کرد و خوشحال خواهی بود از امتحانی که خداوند بزرگ در برابرت قرار داده. شما خود فهمیدی که خداوند برای چه تو را آفرید، و شما در برابر نفس‌های شیطانی ایستادی و مبارزه کردی و خود را اماده ساختی تا بتوانی دیگر فرزندانت را در راه خدا بدهی و افتخار کنی و برای ملت و دین اسلام ـ که همچون تو مادرانی شیرزن می‌پرورد. و خدا از شما قدردانی می‌کند و وعدة الهی برجای خود پابرجاست و هرچه را او تقدیر کند همان می‌شود./نبی‌الله نجفی

******************

پدر ارجمندم، در راه خدا اسماعیل‌های خود را آماده کن. مبادا اگر فرزندت در راه الله حرکت کرد و شهید شد، غمی بر چهرة مردانه‌ات بنشیند. شادمان باش و بدان که شهادت یکی از اعضای خانواده باعث سربلندی و عزت و شرف خانواده، بلکه اسلام خواهد شد. مادرم، می‌خواهم همچون زینب باشید و او را بشناسید و مقلّدش باشید و با حفظ حجاب و نجابت و عفت خود او را خوشال کنید./سلمان عبدالهی

******************

به شما، ای پدر عزیز و خوبم، نخست از زحمات فراوان شما که از کودکی سعی در پرورش روح و جسمم داشتی و مرا با عشق حسینی و برپا داشتن نماز، پرورش داده و چون گلی از آب عشق به اسلام و حسین سیراب کردی و پرورشم دادی، تشکر فراوان می‌کنم. خوشا به سعادت تو که دست‌پروردة خود را در جهت رضای خداوند و پاسداری از دین و قرآن و استقلال میهن اسلامی و زنده نگاه داشتن قیام حسین روانة قربانگاه عاشقان کردی. باشد که خداوند شما را قرین رحمت خویش بگرداند./امیر کاشانی

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۱۱
همسفر شهدا

از شما می‌خواهم قرآن، این کتابی را که در راهش خون‌های بسیار داده شده، بسیار بخوانید و سپس به قوانین انسان‌ساز آن عمل کنید. باید قرآن و احکامش بر زندگی حکمفرما شود تا به سعادت رسیدم. هرچه بیشتر در اسلام و قرآن تحقیق کنید تا ان‌شاءالله به وسیلة شما این مکتب جهانی شود و امتی واحد در زیر پرچم توحید «لااله الاالله» قرارگیریم و به کمال بشری، که همانا هدف از خلقت انسان است، برسیم. همیشه گوش به فرمان امام عزیزمان باشید، این امامی که دامن پرمهرش، پناهگاه تمامی محرومان و مستضعفان جهان است،‌این رهبری که با اتکال به قدرت لایزال الهی، توانسته پشت تمامی ابرقدرت‌های شرق و غرب را به خاک افکند. بدانید اگر ما شهید و مجروح داده‌ایم، تنها به خاطر راه همین امام امتمان است./یوف عدالت‌پژوه

******************

مادر و پدر عزیزم، تقاضای من از شما این است که منتظر من نباشید، چون من منتظر شهادتم. مادرم، هر وقت به یاد من افتادی، به یاد آن مادرانی باش که فرزند در آغوش به سوی لوله‌های مسلسل شتافتند. به یاد آر پدران و مادرانی را که در این راه چندین فرزند عزیزشان را قربانی کرده‌اند. پدر عزیزم، فقط یک توصیه دارم و آن این است که صبر کنی. پدرم، برای من دعا کن، شاید خداوند به خاطر دعای شما از گناهان من درگذرد. پدرم، هیچ می‌دانی که می‌توانی سرت را بالا بگیری و بگویی که من در راه خدا و اسلام عزیز و امام زمان(عج) شهید داده‌ام./مصطفی فضلی

******************

پدر و مادر، بعد از شهادتم، که بزرگترین آرزوی من در طول این سنین جوانی است، شما به عنوان یک پیام‌رسان همچون زینب(س) عمل کنید و ندای تمامی شهدای انقلاب خونبارمان را به گوش تامی جهان پر از کفر و نفاق و الحاد برسانید که دنیا بداند، به قول امام بزرگمان، «ملتی که شهادت در راه خدا را افتخار خود می‌داند هیچ‌وقت شکست ندارد.» و در مقابل، تمامی توطئه‌ها و لشگرکشی‌ها و تحریم اقتصادی‌ها را تحمل کرده و حقانیت مکتب خود را به دنیا ثابت خواهد کرد. و تمامی این نداها را ـ که شما به عنوان یک خانوادة شهید تلقی خواهید شد ـ باید که با جدیت به گوش عالمیان برسانید. و در این راه ان‌شاءالله که موفق باشید./احمد نظرلی

******************

پدر و مادر عزیزم، وقتی که خبر شهادت پسرتان را آوردند، مبادا ناراحت شوید. بگویید، الحمدلله که یک قربانی در راه خدا دادیم. پدرجان، الآن اسلام به خون من و برادران مسلمانم احتیاج دارد، و ما باید این درخت اسلام را آبیاری کنیم. مادرجان، وقتی خبر شهادت رسول را برای شما آوردند، بگو الحمدلله اگر رسول نیست، خدای رسول که هست./رسول مقدسی

مادرجان، دلم می‌خواهد مثل حضرت زینب ندای اسلام را به گوش همه برسانی و در تشییع جنازه‌ام جلوی صف راه بروی تا دشمنان خیال نکنند خون جوانان کمر مادران را خم می‌کند. دلم می‌خواهد وقتی شهید شدم، مثل یک ستون استوار باشی و در شهادتم خرما ندهی، بلکه شیرینی و شربت پخش کنی تا دشمن چشمش کور شود و بداند در راه اسلام شهید شدن آرزوی ماست./داود مهربانی بصیر

******************

مادرجان، من دوست دارم، وقتی که خبر شهادت مرا به تو می‌دهند، خوشحال شوی، مثل مادری که جنازة پسرش را در قبر می‌بوسید و گریه نمی‌کرد. تو باید افتخار کنی که فرزندی در راه اسلام دادی و به دوستان و آشنایان بگو که این راه سعادت است از نظر خدا./محمدعلی همتی‌فر

******************

پدر و مادر عزیزم، افتخار کنید که در راه پیروزی اسلام و کمک به عزیز زهرا(س)، حسین زمان، آن پیرجماران، امام خمینی، شهید شدم. ای مادر، از تو می‌خواهم بی‌تابی نکنی و بدانی که من در بیت شهدا آسوده هستم. گیرم چند سالی دیگر هم زنده بودم، ولی عاقبت باید می‌مردم. خوشحال باش که در بهار عمر و جوانی، به سوی خدا رفتم و جزء مادران شهیدان قرار خواهی گرفت./حمید کیهانی

******************

اگر در این سفر برنگشتم، مرا حلال کرده باشید؛ و در مصیبت شهادتم، در عین اینکه گواراست، مقاوم و استوار باشید. طوفان‌های آزمایش الهی، در شهادت من، شما را نلرزاند و باعث چرکین شدن قلب‌هایتان (قلب‌های پاک شما) نگردد، بلکه شکر نعمت‌ها کنید و شهادت نیز نعمت بیکران الهی است./حسین مقدم دیزج هریک

******************

مادر، چون کوه استوار و ثابت‌قدم باش. جاودانه بمان و از حق خود و فرزندان این آب و خاک دفاع کن.‌هان! بیدار باش که شهادت من تو را از هدف باز نایستاند. زینب‌وار کوله‌بار مصیبت را به دوش بکش و رسالت شهیدان را به هر کوی و برزن بانگ بزن و برسان./محمد کریمی

******************

پدر عزیزم، شما بدان که شهادت من مدیون تربیت صحیح شماست، گرچه من قدر ندانستم. اما می‌خواهم مرا ببخشید و استوار و مقاوم در راه امام عزیز قدم بردارید. مادر مهربانم که در تربیت من رنجها بردی، امیدوارم در دعاها و جلسات جهت آمرزش من دعا کنی و در شهادت فرزند کوچکت، با قامتی استوار و با رشادتی زینب‌گونه، از مهمان‌ها که جهت دامادی فرزندت آمده‌اند، پذیرایی کنی و با گفتار و اعمال خود، مشت محکمی بر دهان ضدانقلابیون بزنی./مسعود مربوبی

******************

پدرم، در برابر سختی‌ها، چون کوه باش ـ که همچون کوه هستی ـ و چون کوه استقامت کن و لحظه‌ای از یاد خدا غافل مباش و تا می‌توانی در راه دین بکوش که هرچه بکوشی، باز کم است. پدرم و مادرم، در مرگ من گریه نکنید، بلکه در مرگ من بخندید، چراکه من در راه خدا و اهداف مقدس خود کشته شدم و این آرزوی من بود و سلام خدا بر شما که بر احساس پدرانه و مادرانه‌اتان پیروز شدید و فرزندتان را به جبهه‌های حق علیه باطل فرستادید و گفتید تو را در راه خدا هدیه به انقلاب اسلامی می‌کنیم و من نیز به وجود شما افتخار می‌کنم که از سلالة زهرا(س) و حسین(ع) هستید./ستار محمودخانی

******************

ای عزیزان، خانواده‌ام، توصیه می‌کنم که مسئولیتی خودتان را که رساندن پیام خون شهیدان است، بخوبی ادا کنید تا خدا از شما راضی و خشنود گردد. پدر و مادر عزیزم، آخرین سلامم را که حاکی از عشق و محبت است، نثارتان می‌کنم. بگذارید اولین کسی باشم که شهادت فرزندتان را به شما تبریک می‌گویم. از شما می‌خواهم که برایم دعا کرده و مرا حلال کنید./مهدی محمدی

۱ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۱۰
همسفر شهدا

مواظب اعمال و گفتار و افکارتان باشید. از نعمت‌هایی که خداوند به شما عطا فرموده به نحو احسن استفاده کنید و از دست‌هایتان در انجام اعمال نیکو استفاده کنید. از پاهایتان برای رفتن به جاهای خوب و مقدس استفاده کنید. از چشم‌ها و گوش‌ها و زبانتان در جهت دیدن و شنیدن و گفتن چیزهایی که مورد رضای خداست استفاده کنید. زبانتان را به غیبت و تهمت آلوده نکنید، که این آلودگی، ایمان شما را مثل «خوره» می‌خورد. با هم به نیکویی صحبت کنید و به یکدیگر احترام گذاشته و همدیگر را دوست داشته باشید و خشم و غضب خود را برای دشمنان اسلام قرار دهید و بدانید که اگر غیر از این باشیم، زیان کرده‌ایم. خداوند همة ما را بیامرزد و با لطف و کرمش با ما رفتار کند./حسن خسروی‌پور

******************

گمان نمی‌کنم از این مأموریت، زنده برگردم. من برای انجام وظیفه می‌روم تا در موقع حمله، بسیاری از برادرانم را نجات دهم و به خاطر ملت، به خاطر اسلام، به خاطر پیروزی و به خاطر شهیدان راه خدا و به خاطر مادران شهیدپرور و به خاطر آنچه از نظر بشریت زیباست به این مأموریت می‌روم. مادر، این آخرین نامه و آخرین سخن من است. اگر هزاران بار در این راه کشته شوم، در برابر اسلام، وظیفة خود را ادا نکرده‌ام... این از خودگذشتگی من در راه دین و قرآن و وطن اسلامی دیوانگی نیست، نه، بلکه خود زندگی به من آموخته است که این‌طور باشم. من افتخار می‌کنم که عالی‌“رین وظیفة انسانی خود را در برابر دین و اسلام و نسل آینده انجام می‌دهم. مادر، برای من اشک نریزید و نگذارید هیچ‌کس برای من اشک بریزد. در این مورد گریه جایز نیست. مرا ببخش. روز عاشورا، در کربلای خوزستان، حسین(ع) مشتاقان خود را می‌طلبید و من مشتاق حسین، در روز عاشورا، به کربلای خوزستان می‌روم تا در راه حسین شهید شوم و در آن دنیا، به یاران حسین بپیوندم./رحیم صحرایی‌ملایی

******************

به پدر و مادرم سفارش صبر و تقوا دارم و از آنها، که مدت مدیدی را که در راه تربیت صحیح و اسلامی من مصروف داشته‌اند، تشکر کرده و از خداوند برای آنها طلب‌مغفرت و توفیق و عاقبت به خیری می‌کنم، که اگر نبود آن رزق و روزی و شیر حلال و نفسی مقدس، هرگز فرزند خود را در این راه کشته و غرقه به خون نمی‌دیدید و خدا را از این بابت شکرگذار باشید و مرا هیچ‌گاه از دعای خیرتان محروم نکنید./محمدرضا شیخ‌عظیمی

ای عزیزان، دست از اسلام برندارید و به آن وابسته‌تر گردید که سعادت دنیا و آخرت در این است. نکند سستی نشان دهید. از اینکه مشکلات بر شما روی می‌آورد یا عزیزی را از دست می‌دهید، بدانید که این امتحانی است که خداوند از بندگانش به عمل می‌آورد. سعی کنید در این امتحان پیروز باشید و از آنچه که شما را به راهی جز راه خدا سوق می‌دهد، دوری کنید، و پیشه کنید راه تقوا پیشه‌کنندگان را. از آنچه که خدا، روزی شما کرد، صدقه بدهید، انفاق و احسان کنید. با قلبی پاک نماز به جای آورید و با انجام فرامین مقدس اسلام، خود را به خدا نزدیکتر کنید. در اجرای امر به معروف و نهی از منکر کوشا باشید. بر کناز بزنید تمام لذایذ دنیوی را و به لذت عبادت خدا، مشتاقتر شوید. در راه انقلاب و اسلام از هیچ کوششی دریغ نکنید و نسبت به آن بی‌تفاوت نباشید که اگر چنین باشد، این بزرگترین ننگ است./محمدرضا کارور

******************

مادر و پدر عزیزم، ان‌شاءالله آن صبر و استقامتی که دارید، خداوند محکمتر کند که خدا صابرین را دوست دارد. مادر و پدرجان، شما خوبی مرا می‌خواهید. خوبی ما در اینجاست. می‌دانم که ناراحتید، اما وقتی استخاره کردم، ماندنم بد بود و رفتنم خوب که معنی استخاره‌ام این بود: «هرکس می‌میرد. چه بهتر است مرگ سعادتمندانه باشد.» امام صادق(ع) می‌فرماید: «احادیث مذهبی و معارف اسلامی را به فرزندانتان یاد دهید، پیش از آنکه مخالفین بر شما، سبقت گیرند و دل‌های عزیزانتان را، با سخنان گمراه کننده آلوده سازند.»/مجتبی عظیمی

******************

پدر و مادرم، شما انقلاب خونین کربلا را شنیده‌اید که حضرت زینب در یک روز عاشق الله را در راه الله داد، تحمل کرد و صبر کرد و به جهانیان فهماند که این مبارزین در راه خدا شهید شدند، چراکه بر حق بوده‌اند. و ما هم پیروی از آنها می‌کنیم. من در جبهه‌های حق، معجزه‌های غیبی خدا را دیده‌ام و دیگر نمی‌توانم از خدا و اسلام و قرآن دل بکنم. پدر و مادرم، من در راه خدا جهاد کرده‌ام و در راه قرآن و اسلام مبارزه می‌کنم، تا آنجا که نفس در بدن دارم و خون در رگ دارم. هرجا که خداوند صلاح بداند، اگر لایقش باشم، به شهادت می‌رسم و جانم را به حسین و نایبش خمینی بزرگ فدا می‌کنم و باید صبر کنید. و صبر کردن در راه خدا یک نوع مبارزه است. و جلوی دشمنان خدا غمگین نشوید. هرچند شهید شدن من برای شما سنگین است ولی به خاطر خدا باید صبر کنید چون مکتب ما اسلام است، سلاح ما ایمان است، هدف ما قرآن است، رهبر ما خمینی است و پیروی از علی‌بن‌الحسین است./گنجعلی علی‌یاری

******************

مادرم، آرامش شما خاری است در چشم دشمنان اسلام. مبادا بگویی پسرم از دستم رفت. نه، من نرفتم. بلکه تازه به مقصود نهایی خویش رسیده‌ام. نگویید دوست داشتم عاقبت بخیرتر از این شود. مادرم، شهادت نهایت عاقبت بخیری است، زیرا امامان ما همگی شهید شدند. آیا عاقبت بخیرتر از ائمة معصومین نیز کسی هست؟ همه بدانید که شهدا در زیر سایة مولای خویش، اباعبدالله الحسین، به سر می‌برند. راستی که چه خوش جلوه‌ای دارد! آیا بهتر از این، نیز می‌شود؟/سیدمجیدرضا عالی‌پیام

******************

پدر و مادر عزیزم، شما را در این دنیا، بیش از هر چیز دیگر دوست می‌دارم و از اینکه پسرتان در راه خدا شهید شد، ناراحت نباشید. به فرزند خود و تمامی نعمات الهی به دیدة امانت الهی بنگرید که باید به صاحب آن، حضرت حق‌تعالی، تحویل دهید. پس در فقدان من صبر پیشه کنید و شکرگذار خدا باشید و بدانید که تمامی این رنج‌ها و عذاب‌ها و فشارها و مصائب و بلاها برای بیمه شدن در برابر رنج موت و عذاب برزخ و فشار قبر و مصیبت قیامت و بلای آتش است. پس خوشا به حال آنان که در این امتحان الهی نلغزیدند و این هدیة خدا را به جان پذیرا شدند و توجه و اتکاشان بر خدا افزون گردید./سیدمحمد عظیمی

******************

پدرم، شما هم مانند مردان بزرگی چون اام استوار باشید و با شهادت من هرگز درنگ به خود راه مدهید و به راه خود ـ که راه امام زمان است و راه نایب اوست ـ ادامه دهید و فرزندانی تربیت کنید که شجاعتشان مانند حضرت علی(ع) شهادتشان مثل سیدالشهدا(ع) باشد./عباس موحّدی

******************

به حرف‌های امام گوش فرا دهید و به دستوراتش عمل کنید که باعث پیروزی شما و حزب‌الله بر تمامی کفار و منافقین است، و همان‌طور که او گفته است، مسجد سنگر است و براستی که سنگری به استقامت سنگر مسجد هرگز ندیده‌ام و کسی نخواهد دید. این بزرگ سنگر را حفظ کنید. در نمازجماعت، که پشت دشمن خارجی و داخلی را می‌شکند، حاضر شوید و مانند مثلی که می‌گویند اگر صد چوب را یکی یکی به دست کسی دهید می‌شکند ولی اگر همان صد چوب را با هم بخواهند بشکنند، نخواهد شکست و دشمن من و ما و شما، از همین اتحاد نیروهای حزب‌الله می‌هراسد. پس، ای جندالله، در سبیل‌الله، برای پیروزی خلق‌الله و در انتظار بقیهالله و با آوای کلام‌الله با هدف لقاءالله و به فرمان روح‌الله، به پا خیزید و درهم کوبید کاخ نظام ظالمان ستمگر و برگیرید سلاح آتشین ایمان به الله و برکوبید راه ننگین منافقین الله را./غلامحسین جعفری‌فرزام

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۱۰
همسفر شهدا

اگر من شهید شدم، بدانید که تازه باید شما بیشتر بکوشید و نمازجمعه همیشه بروید و نماز شب‌ها را زیاد کنید و دعای کمیل بخوانید و به منافقین نشان بدهید ما نه تنها پسرمان را به اسلام هدیه کردیم، بلکه با شهید شدن او ما هوشیارتر و بیدارتر شدیم، و همچنین مشت محکمی بر دهان این منافقین ضد دین بزنید.

خداوند، در قرآن می‌فرماید: آنهایی را که شهید می‌شوند مرده مپندارید، بلکه آنها زنده هستند و پیش خدا روزی می‌خورند. و این را بدانید که انسان همیشه زنده نیست که بتواند برای خدا و اسلام خدمت بکند. الآن بهترین موقع برای یاری کردن به اسلام و امام است./داود جهانبخش‌نژاد

******************

من چون امانتی از خدا برای شما بودم که شما وظیفه داشتید این امانت الهی را بخوبی و در نهایت دقت نگهداری کنید و پرورش دهید و این کار را بخوبی انجام دهید و از یک امتحان حق‌تعالی سرافراز بیرون آمدید. و اکنون نوبت امتحان دوم است که این امانت الهی را به صاحب اصلیش برگردانید و امیدوارم که از این امتحان هم پیروز بیرون آیید و قبول شوید./غلامحسین جعفری‌فرزام

******************

ای مادر، ای پدر و خواهرم، من متعلق به شما نبودم، من متعلق به خدا بودم، یعنی همة ما متعلق به خدا هستیم و هر لحظه خدا بخواهد باید به او رجوع کنیم، همان خدایی که ما را از خاک و از یک قطره آب گندیده آفرید. پس جان ما در دست اوست و اسم ما در دفتر لوح خدا نوشته شده و هر موقع که او صلاح بداند یک یک ما، به نوبت، باید برویم و بدانید آنچه که خدا بخواهد می‌شود. اگر تمام دنیا جمع شوند، نمی‌توانند جلوی آن کار را بگیرند و آنچه که خدا نخواهد بشود، تمام دنیا اگر اراده کنند، نمی‌توانند آن چیز را عمل کنند./داود جعفری

******************

همیشه، به یاد مستمندان و مستضعفان باشید. با کسانی معاشرت کنید که دلسوز انقلابند، با کسانی که با عمل خود انقلاب را یاری می‌دهند. مادر مهربان، برادران عزیز، آیا می‌دانید هدف خدا از خلقت ما چه بوده است؟ می‌دانید که زندگی این دنیا ابدی نیست؟ و بالاخره می‌دانید که همه رفتنی هستیم. پس چرا وقت تلف کنیم؟ و چرا با توجه به جنایت فجیعی که امریکا و عمالش انجام می‌دهند، ساکت نشسته‌ایم؟ عزیزان من، مگر بچه‌های شما با دیگران فرق دارند؟ انتظارم از مادر و برادرانم این است که در مرگ من ماتم نگیرید و درنظر داشته باشید برادرانی را که در پاوه و سنندج و در مکان‌های دیگر با چه وضعی شهید شدند./احمد رحیمی نهوجی

******************

پدر مهربانم، از اینکه مرا از دست داده‌ای هیچ ناراحت نباش، و دوست دارم که حتی گریه هم نکنی، چراکه من تنها وظیفة شرعی خود را انجام داده‌ام و انسان‌ها، سرانجام، بایستی روزی با این دیار فانی وداع کنند و چه بهتر که این مردن در راه هدف مقدس باشد. مادر فداکارم، همان‌طوری که بارها گفته‌ام، از تو می‌خواهم که همچون شیرزنان تاریخ باشی و صبر و مقاومت را پیشة خود ساخته و سربازان دیگری در آینده برای دفاع از حق و حقیقت تربیت کنی./حمید رستمی

پدر و مادر عزیزم، من در این زندگی آموختم که هر آغازی پایانی دارد و بالاخره روز موعود می‌رسد، پس چه بهتر آنکه انسان راهی را انتخاب کند که راه حق و الهی باشد و پایانش را در راه الله تمام کند. اگر برادرانم مایل بودند که این راه را ادامه دهند، شما آنها را تشویق کنید و سعی کنید خودتان راهیشان کنید و آنها را از رفتن باز ندارید، چون ما امانتی بیش در نزد شما نیستیم. و در آخر، بازگشتمان به سوی خداست. پس چه بهتر که خودتان این امانات را به دست خدا بسپارید، و دراین صورت است که شما هم در شهادت آنها شریک می‌شوید. به معنویات بیشتر توجه کنید و بیشتر به یاد خدا باشید، به مسجد بروید و بیشتر از همه امام عزیزمان را دعا کنید، چون ما همه چیزمان را به امام مدیون هستیم. مادرم، از تو نیز می‌خواهم که صبر و بردباری را از دست ندهی و مانند زینب(س) صبور باشی. و از پدرم می‌خواهم که برایم دعا کند و از خدا بخواهد که مرا جزو شهدای درگاهش قبول کند، چون دعای پدران در درگاه خداوند متعال مورد قبول واقع می‌شود./سعید گل‌پیرا

******************

پدر و مادرم، امیدوارم که با شنیدن خبر شهادت دومین فرزندتان نه تنها روحیه‌تان ضعیف نشده، بلکه قوی‌تر هم شده باشد. و از اینکه دومین فرزندتان نیز از میان شما رفت غمگین و افسرده نشده باشید و همچنان مثل گذشته گوش به فرمان امام امت بوده و حمد و ثناگوی امام و رزمندگان راه اسلام باشید، و این را نیز باید متذکر شوم که دین اسلام احتیاج به خون داشته و دارد و خواهد داشت. پس باید این خونها برای زنده نگهداشتن اسلام عزیز ریخته شود. من پیامی برای پدر و مادرم و مادران و پدران دیگر شهدا دارم و آن این است که خداوند می‌فرماید: آنانی که صبر داشته باشند، به هنگام پیشامد سخت، ثواب شهید را می‌برند و خداوند اجر زیادی به آنان می‌دهد. صبر کنید، سفارش به صبر و حق به دیگران کنید، باشد که خداوند از شما راضی باشد و در روز آخرت شما خانواده شهدا همراه تمامی شهیدان به بهشت ملکوتی که انبیا وعده داده‌اند رهنمون شوید./مرتضی توکلی

******************

اگر یک لحظه انسان خودش را به جای این خانواده‌های شهدا و این جنگزدگان بگذارد، تازه می‌فهمد که باید با مردم، همدرد و هم‌رنج شد؛ باید به ارزش‌های اسلامی و مکتبی پایبند شد؛ باید به ارزش‌ها احترام گذاشت که محبوب شما در راه آن شهید شده است. آری، تقوا، صبر می‌آورد، و صبر داشتن آرزوها و امیدهای انسان را جامة عمل می‌پوشاند./ابوالفضل سرآبادانی

******************

پدرم، در مقابل سختی‌ها، چون کوه استوار باش! و لبخند تو در مقابل مشکلات، باعث حرکت فکری و معنوی دیگر مسلمین می‌شود. پدرم، سلاح تو صبر است و همچنان باید، مقاوم و با همت، این اسلحه را حفظ کنی. و تو، ای مادرم، همة ما روزی دفترچة زندگیمان بسته خواهد شد و روز موعود خواهد آمد. پس مرگ و شهادت ما یک امر غیرمنتظره‌ای نیست. چه خوب است مرگی را انتخاب کنیم که تمام پیغمبران و اولیای خداوند آن را دنبال کردند. آری، مادرم، ان‌شاءالله به هیچ‌وجه از شهادت من گریه نکن؛ و هر وقت خواستی، گریه کنی برو بهشت زهرا برای شهدای کربلا و تنهایی زینب و مظلوم بودن فاطمة زهرا و شهدای گمنام جنگ تحمیلی گریه کن. ان‌شاءالله خداوند به شما صبر دهد./علی شجاعیان

******************

فرزندانتان را افرادی صالح، مؤمن و معتقد و عالم و آگاه و هوشیار تربیت کنید که اینان در آینده باید بار مسئولیت ادارة جامعه را بر دوش بکشند و باید افرادی متقی و عالم باشند./امیرحسین سیفی

******************

آگاه باشید که آن‌قدر به جبهه خواهم رفت تا آنکه، به فضل خدای متعال، به احدی‌الحسنیین موفق گردم یا بر دشمن پیروز گردم و یا با خیل عاشقان روح‌الله کشته و شهید گردم./محمد رسول‌زاده فرساد

******************

مادر، من با خدا پیمان بسته‌ام و این‌چنین گفته‌ام: خدایا، معبودا، معشوقا، ای مولای من، ای آقای من، ای بهتر از جانم، ای گردانندة زمین و آسمان، ای خداجان، حالا که به من لطف کردی، قربان آن لطف و کرمت. ای خدا، اگر گناهان مرا ببخشید، ای پروردگارم، نمی‌خواهم دیگر برگردم. ای خدا، دلم می‌خواهد به نزد تو بیایم و دلم می‌خواهد اگر بدون گناه هستم، شهید شوم./محمدرضا صفری

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۹
همسفر شهدا

مادرجان، من بیوفا و عهدشکن نسبت به تو نبودم. لذت شهادت و بهشت از این راه است، نه اینکه پیش تو بمانم. پدرجان، ناراحت مباش، چون می‌دانی که خود من راه خوب و بد را تشخیص دادم و به راه اسلام رفتم. ناراحت نباش./مصطفی محمدی

******************

مادرم، اگر شهادت نصیبم شد، نگران مشو و شکرگزار باش و خوشحال، و خوشحالیت را به همه نمایان کن و با این کارت، مشت محکمی باش بر دهان یاوه گویان داخلی و خارجی. و بگو که فرزندم امانتی بود در دستم که آن را به صاحب امانت سپردم و خیر و سعادتش را خواسته بودم که اولاً به جبهه فرستادم. و نیز بگو که فرزندم به امید زیارت کربلا به این سفر رفته است./سعید خمانی‌قلعه

******************

ای پدر و مادرم، از مرگ و شهادت فرزندت خود نگویید و ناراحت مباشید که اجر و مزد خود را کم نکنید. و هرگاه زیاد ناراحت شدید، سورة والعصر را بخوانید./محمود لیل‌آبادی

******************

ای مادر عزیز و گرامیم، همة مادران آرزو دارند که فرزندشان ازدواج کند و به کامش برسد. این در گوشمان باشد که شهدا ناکام نیستند. جوانانی که با روی باز به طرف شهادت می‌روند و کامشان شهادت است. پس ناکام نیستند. شهیدان جملگی خوشکام هستند؛ چه کامی بهتر از لقاءالله؟/علی‌اصغر خضرایی‌دوست

******************

مادرجان و پدر عزیزم، فکر می‌کنم با شهید شدنم شما را نزد خانوادة رسول‌الله(ص) روسفید کرده باشم. شما را توصیه به صبر می‌کنم، اگر خواستید برای امام حسین(ع) گریه کنید، که زنده نگه داشتن عاشورا و خون حسین تداوم‌دهندة انقلاب است. امام را دعا کنید./اسماعیل ترابی‌پور

******************

مادرم، از تو می‌خواهم که بعد از من مانند شیرزنان تاریخ صبر کنی ـ مانند سمیّه، اولین زن شهیدی که اسلام به خود دید؛ مانند حضرت فاطمه(س)، حضرت زینب(س). و هیچ‌گونه اندوهی به خاطر من به خود راه ندهی و برای من. گریه نکنی. برای امام حسین(ع) و علی‌اکبر و علی‌اصغرش و رقیه‌اش اشک بریز و نالان باش، چون آنان بودند که اسلام را زنده نگه داشتند./محمدهادی مهدوی

مادرم، اگر من شهید شدم، در مرگ من گریه مکن. چون دیدم اماممان در سوگ عزیزانش نگریست، و اوست سرمشق زندگی ما. مادر، من به تو افتخار می‌کنم که، بعد از خدا، مهربانترین و عزیزترین موجود نزد من هستی. مادرم، آفرین بر تو که به من درسی آموختی که پای خود را جای پای یاران حسین‌بن‌علی(ع) گذارم. و چه کشته شوم و چه سالم برگردم، برای تو افتخار بزرگی است./ مجتبی محب‌روز

******************

پدرجان و مادرجان، دنیا ارزش مادی دارد و مادّیات شخصیت نمی‌آورد. همه با هم مهربان باشید و ناراحتی‌ها را دور بریزید./عباسعلی طاهری‌آزاد

******************

حلالیت مرا از نزدیکان بخواهید. به آنها بگویید که زیاد دنباله‌رو مادیات نباشند. من از آنها و شما می‌خواهم که پیرو امام خمینی و امام زمان و پیامبر اسلام باشید و بدانید که پیران، جوانان، زنان و مردان حزب‌اللهی راهی انتخاب کردند و می‌کنند که سعادت دنیا و آخرت را دارد و از هر لحاظ مورد تأیید خدا قرار گرفتند./حسین طاهری

******************

از شما پدر و مادرم می‌خواهم که از خدا بخواهید مرا جزو شهدا و یکی از سربازان امام زمان قبول کند. با اینکه خدا به کسانی که در راه حق کشته می‌شوند وعدة بهشت در آخرت را داده است، اما باز هم از شما پدر و مادرم می‌خواهم که در دعا مرا فراموش نکنید. و این را بگویم که دین و ایمانم را از تربیت صحیح پدر و مادرم دارم و از شما که دو ستارة زندگیم بودید. و خیلی برای من زحمت کشیده‌اید و من قادر به جبران نبوده‌ام، می‌خواهم که هرچه بدی و نافرمانی از من دیده‌اید، مرا ببخشید و از من بگذرید./امیرسعید جوهرچی

******************

انسان یک‌بار بیشتر نمی‌میرد. چه بهتر است این مردن در راه الله باشد. چنین انسانی هرگز خود را تنها و بی‌پناه و سرگردان یا پوچ و بی‌ارزش نمی‌یابد، بلکه بعکس، خود را ذره‌ای بی‌انتها و وابسته به ابدیتی بی‌پایان و جاودانه به عظمتی باشکوه و به کمالی بی‌غایت و بی‌نهایت دوست‌داشتنی می‌یابد و هرگز به نابودی مطلق کشیده نمی‌شود. و حتی مرگ او در حقیقت آغاز دورة جدیدی از حیات است.

مادرجان، حال وقت آن رسیده که رسالت زینب‌وار خود را نشان دهی. مادرجان، گریه نکن، بخند، وحال باش! زیرا در راه هدف مقدسی گام برداشته‌ام و جان باخته‌ام. مادر، به من درسی آموختی که پای خود را جای پای یاران حسین‌بن علی(ع) گذارده‌ام و شهادت من برای تو افتخار است، و من این سعادت را مرهون تو می‌دانم که از هنگامی که حرف زدن و راه رفتن آموختم، توسط تو به هیئت‌های مذهبی راه یافتم و در آنجا بود که حسین(ع) را شناختم./سعید حشمتی‌کلهر

***********************

مادر، تو هم همانند زهرای اطهرباش و فرزندانی چون حسین(ع) پرورش ده که اگر به فیض پرافتخار شهادت رسیدم، فرزند دیگری را برای احقاق حق، به کربلای ایران بفرستی./جمال حسن‌مسطور

******************

مادرجان، تحمل کن دوری و شهادت من را، چون من به سعادت رسیده‌ام. پدرجان، می‌دانم شما هم توان تحمل این شهادت را نداری، ولی خداوند تحمل و صبر می‌دهد و شهادت من آزمایشی است برای شما که خداوند ما را به تمام چیزها، آزمایش می‌کند./بهمن حسینی

******************

من با شهادت عروسی کردم؛ حجله‌مان سنگرم بود، ‌و شیرینی و نُقل‌هایمان باران گلوله و ترکش بود. ای مادر مهربانم، در آخر، من با خون سرخم سند این عروسی را امضا کردم. مادرجان، در میان آتش و دود، باروت و گلوله، عروسیم انجام گرفت. مادر خوبم، ایمان داشته باش که بزودی ثمرة این وصلت خدایی را خواهی دید: فرزند ما آزادی است، آزادی، آزادی، آزادی./علی‌اکبر حماصیان

******************

در شهادت من شکیبا باشید و زیاد بی‌تابی نکنید، که فرزند خود را در راه خدا و دین خدا فدا کرده‌اید، و این خود جزو افتخارات شماست. از شما می‌خواهم که در مراسم من اسرافی نباشد و شما هم بعد از شهادت من عملی را انجام ندهید که در شأن خانوادة شهید نباشد. و با مشکلات و سختی‌ها، چون گذشته، مبارزه کنید و از آن هراس نداشته باشید که خدا با صابرین است./حسین حسن‌زاده

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۸
همسفر شهدا

پدر و مادر مهربانم، چه عنایتی خدا بر شما عطا فرموده که پدر و مادر شهید شوید! پدر و مادر شهید شدن یک تاجی است که خدا بر سرتان نهاده و این تاج را خداوند به خاطر لیاقت و ایثار عطا کرده؛ باید نگاهش دارید. هر پدر و مادری آرزوی سعادت فرزندش را در دل دارد؛ بزرگش می‌کند ت اازدواج کند و سروسامان بگیرد، و چه سعادتی والاتر از شهادت؟ چه سعادتی والات راز همنشین شدن با حضرت سیدالشهدا(ع)؟ پدرم، صبور باش و آسوده. مادرم، تو نیز برای خواهرانم چنان زینب باش که بر دختران قافلة حسینیان درس می‌داده و بر مردان درس شجاعت و ایثار، و صبور باشید که خداوند با صابران است. پدر و مادر عزیز و مهربانم، می‌دانم دل شکسته‌اید، ولی این دل شکستگی شما نکند که باعث سوءاستفادة دشمن شود. مادرم، تو همیشه یاری غمخوار برایم بودی. حال نیز شاد باش که دیگر غمی ندارم. آیا کسی که همجوار مولایش حسین(ع) شده غمگین است؟/رضا عباسی

******************

مادر عزیزم، برادران گرامیم، مبادا فکر کنید پناه بردنم به شهادت فرار از زندگی یا فرار از شما باشد. این‌چنین نیست، بلکه فرصتی است که به دست آمده تا بتوانم به ندای حسین زمانمان خمینی بزرگ لبیک گویم و فرصت دستیابی به فوز عظیم را ـ که عین سعادت است ـ غنیمت بشمارم، و امیدوارم هدیه‌ای را که در راه اسلام داده‌اید مورد قبول خداوند قرارگیرد./غلامحسن باقری

******************

ای پدر که سراسر عمرت جز رنج و سختی ندیدی، بعد از شهادت من، مغرورانه سرت را بالا بگیر تا همه بدانند که شهادت ارثی است که از امامان به شیعیان رسیده است. ای مادر عزیز که همیشه غم‌های زندگی را در پس چهرة مهربانت مخفی کردن، افتخار بر تو باد که فرزندت و ثمرة عمرت را چنین با میل و رغبت در راه خدا دادی. درود خداوند بر تو باد!/مسعود خلیلی

******************

از مادر عزیزم، انتظار دارم که پیرو حضرت فاطمة زهرا(س) باشند و حجابشان را حفظ کنند. از برادران و پدران هم می‌خواهم که چشمشان را از نگاه به نامحرم بپوشانند، چون ریشة تمام بدبختی‌ها از همینجا شروع می‌شود. از تمام دوستان و فامیل می‌خواهم که پیرو ولایت‌فقیه باشند و از ولایت‌فقیه حمایت کنند، چون پیروی از ولایت‌فقیه، پیروی از راه انبیاست. و جبهه را خالی نگذارند که خای گذاشتن جبهه خیانت به خون شهداست، و مراقب باشید که شهدا را از خود نرنجانید و همیشه به فکر آخرت باشید، چون آخرت به جا ماندنی و این دنیا فانی است./محمدمسعود حمیدیان

******************

مادر و برادران عزیزم، زندگی یک درس بیش نیست که انسان باید دیر یا زود امتحان پس بدهد. و اگر من به جبهه برای دفاع از حق و اسلام عازم شدم، شاید موقع امتحانم فرا رسیده است، زیرا در قرآن کریم آمده است که «و اَنْ لیس للانسان اِلا ما سَعی». و بدرستی که انسان جز به آنچه در راهش کوشیده است نمی‌رسد. و شهادت مرگ سعادت‌آمیزی است که آغازیدن زندگی پربار و جدیدی را نوید می‌دهد، و خوشا به حال آنان که پیش از من به این فوز عظیم نایل شدند همانان که زنده‌اند و نزد خدای خویش، روزی می‌خورند و همسایگان سرور شهیدان امام حسین(ع) هستند. آری، شهادت است که مرز حق و باطل را مشخص می‌کند و حسین(ع) با پیام و خونش به مستضعفین عالم گفت که‌ای مستضعفین در هر کجا که هستید، اگر می‌توانید، بمیرانید و اگر نمی‌توانید، بمیرید. و ای مسلمان، در هرکجا که هستی، اگر می‌توانی بمیران از گروه‌های مشرک و کسانی که سد راه خدا می‌شوند و در هر لباسی که باشند، اگر نمی‌توانی شهادت بطلب و بمیر./اکبر پروانه‌پور

به مادرم وصیت می‌کنم که مرا ناکام خطاب نکند. تمام لذایذ دنیا و خوشی‌های آن اعتباری هستند و اصالتی ندارند، و من در میدان جنگ حق و باطل اصیل‌ترین لذایذ دنیا را چشیدم و دیگر هیچ چشمداشتی به این دنیای مادی ندارم./حسن خلیلی

******************

مادرم، با آنکه می‌دانم ایمان داری که باید هرکس هست و نیست خود را برای آزادی و رهایی ایران بدهد، ولی اگر جز این بود و حتی تو کوشش می‌کردی تا مرا در خانه نگه‌داری، باز هم به جبهه می‌رفتم و برای وطنم می‌جنگیدم./فرهاد خادم

******************

مادرم، به جوانان بگو که شهادت افتخار مردان است و آنها از شهادت نمی‌هراسند که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است. مادرم به مادران بگو شهیدپرور شوند و از اسلام غافل نشوند تا فرزندانی مبارزه‌گر و افتخارآفرین به یاری خدا گسیل دارند. مادرم، به مسلمانان بگو که نایب مهدی، علی زمان، فرزند حسین، خمینی بت‌شکن فریاد «هَلْ مِنْ ناصرٍ ینصرنی» سر داده و وظیفة انسان‌هاست که به یاریش بشتابند که اگر چنین نکنند، صدای اسلام و مستضعفین را برای همیشه خفه خواهد کرد. و بگو آنهایی که خون شهیدان را هیچ انگارند و بر سر مطامع دنیا به ستیز برخیزند و حمایت امامشان را فرو گذارند راهشان رااه طاغوتیان است و جایشان در دوزخ است./سیدهادی بلاغی

******************

پدر و مادر گرامی، از خداوند بخواهید که این قربانی را از شما بپذیرد و خوشحال و شاد باشید که من به پیشگاه خداوند شتافتم و برای من طلب مغفرت بکنید و به همه بگویید که من رفتم که پهلوی امامان قرار گیرم، من رفتم که در خدمت امام حسین(ع) باشم. ای عزیزانم، خدا را کاملاً بشناسید و به او معرفت پیدا کنید تا از مصائب و مشکلات زندگی، ترس و بیمی به خود راه ندهید. خدا را بشناسید و اعمال صالح انجام دهید و از گناهان دوری جویید تا رستگار شوید. مسائل مادی و زندگی دنیا شما را فریب ندهد و خود را به دنیا مشغول نکنید که در آن خسران ابدی است. ای عزیزان، در نمازجمعه و دعای کمیل شرکت کنید که خار چشمی برای دشمنان اسلام باشید./علی‌اکبر گیوه‌چی یزدی

******************

پدر و مادر و برادر و خواهر، من راه خودم را شناختم و دنبالش رفتم و خوشحالم. و امروز احساس می‌کنم که واقعة کربلا دوباره تکرار می‌شود و حسین زمان، خمینی روح‌الله «هَلْ مِنْ ناصرٍ ینصرنی» را فریاد می‌زند. آیا می‌شود جواب فرزند پیغمبر را نداد؟ به خدا، نه! و من مردن را بهتر از زندگی ذلت‌بار می‌دانم./غلامرضا ملک

******************

مادرجان، بعد از کشته شدنم مبادا در برابر کسی گریه کنی و نقطة ضعف دست این و آن بدهی. مادرجان، برادرم با کشته شدنش مرا روسفید و سربلند کرد و من با کشته شدنم تو را روسفیدتر و سربلندتر می‌کنم./سیدمحمود میرفارسی

******************

پدر و مادرم، شما همیشه آرزو داشتید که فرزندتان راهی دانشگاه شود، ولی می‌دانید که من راهی دانشگاهی شدم که بالاترین دانشگاه‌هاست، دانشگاه کربلا. استاد این دانشگاه حسین‌بن‌علی(ع) و درس این دانشگاه شهادت و دانشجویان این دانشگاه شهدا هستند ـ همان‌هایی که از معلمشان حسین آموختند و جانشان را در راه خدا فدا کردند. همیشه اعمالتان را برای خدا و خالصانه انجام دهید. انسان باید خیلی کم‌محتوا باشد که اعمال خود را برای بنده‌ای شبیه خود انجام دهد و خدا را فراموش کند. اعمال مستحب زیاد انجام دهید، قرآن زیاد بخوانید، دعا را همچنین. همیشه پشتیبان ولایت‌فقیه باشید و همیشه در خط امام باشید و هیچ‌گاه نماز را سبک مشمارید./سیدعباس اکبر

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۸
همسفر شهدا

خانوادة عزیز و گرامیم، همان‌طوری که می‌دانید، من به عشق شهادت و به منظور پیروزی حق بر باطل به منطقة نبرد آمدم. هرکس که خود داوطلب به اینجا بیاید می‌داند که در این منطقه مردن و معلول و مصدوم شدن هم هست. پس بدانید که من با چشمی باز و با فکری روشن و با اعتقاد به روز رستاخیز و نیز با ایمانی محکم و استوار به هدفم، به اینجا آمدم. البته امیدوارم که خداوند بزرگ ما را جزء شهدای روز عاشورا و یاران امام حسین(ع) و نیز یاران رهبر عزیز انقلاب اسلامی ایران به حساب بیاورد، ان‌شاءالله.

عزیزان من، خود می‌دانید که هرکسی چیزی را از کسی به امانت بگیرد، بعد از مدتی باید خود آن را به صاحبش برگرداند یا آن را به کسی که معتبر است بدهد تا خلاصه امانت به صاحبش برگردد، حال چه زود و چه بعد از قرن‌ها. شما هم امانت‌دار خوبی باشید که هستید: امانتی را که از خداوند یکتا گرفته بودید باید با قلبی پاک و روشن به خداوند بزرگ تحویل دهید، یعنی اینکه من فرزند کوچک و حقیرتان را، چه زود و چه دیر، باید تحویل خالق می‌دادید و حال باید افتخار کنید و سرافراز و سربلند باشید که امانتی را که در دست داشتید بدرستی به صاحبش برگرداندید و با این کارتان ـ که نوعی فداکاری و از خودگذشتگی بود ـ هم خودتان و هم من گناهکار را رستگار کردید. پس، ای عزیزان، بر خود ببالید و خوشحال باشید که رستگار شدم و در پیشگاه خداوند سربلند گشتم. در این صورت هیچ‌گونه اندوهی از دوری من نداشته باشید و هیچ اشکی از چشمان نورانیتان به خاطر دوری من نریزید و همواره خداوند را ستایش کنید و بدانید که دوری من از شما فقط و فقط خواست پروردگار است و من از صمیم قلب دوباره تکرار می‌کنم که عاشق شهادت بودم و بنا بر خواست خداوند در کوتاهترین مدت به معشوق خود رسیدم./شعبانعلی عسگری

******************

پدرم و مادرم، درست است که شما دو فرزند خود را از دست داده‌اید، اما چه کنم که من دیگر در زندگی آرامش نداشتم و با دیدن آن ساله‌ها وجود خود را بی‌ارزش می‌دانستم. سرنوشت هرکس در دست خداست: هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد./احمد افتخاریان طرقی

******************

مادر، شما گفته بودید که زود برگردم، به خدا قسم، دلم راضی نمی‌شود که من بیایم و دیگران بمانند، انسان در جبهه زنده است. پدرجان، شما به مادرم بگو که انسان در کجا رشد می‌کند. آیا در تهران یا در جبهه؟ انسان خیلی چیزها در جبهه می‌بیند، تمام آیات قرآن را به چشم خود می‌بیند. مادرم، به خدا برای ما ننگ است که دشمن خونخوار در خاک ما باشد. امام حسین(ع) فرزندان خود را در این راه داد خود نیز در این راه رفت./ سیروس‌الدین طاهریان

مادر و پدرم، هم‌اکنون که این وصیت‌نامه را می‌نویسم، روزی است که فکر نمی‌کنم بیش از یا حداکثر ساعت به آغاز حمله مانده بادش. مادرم، تو را به حقانیت این روز و این ساعت عزیز قسمت می‌دهم که مانند دختر رسول‌اکرم، فاطمة زهرا، و... باشی. از شما می‌خواهم که پیام خون مرا با ایستادگیتان به جهان برسانید. اگر من زنده بودم، چه می‌کردم؟ آیا بالاخره باید می‌رفتم یا نه؟ پس چرا، پدر و مادرم و دوستانم و فامیل‌هایم، این تکلیف الهی که بر دوش من و شما گذاشته شده است را انجام ندهیم و انجام ندهم. مگر خون ما از خون شهیدان ما پاکتر است؟ پس چرا ما شهید نشویم؟ پس چرا نجنگم و چرا به امر خدا، عمل نکنم؟ این چراها جواب نمی‌خواهد./عسگر امیری

******************

اگر بناست همه چیز دنیا با مرگ پایان یابد، چه بهتر که شهادت پرافتخار، آخرین قفس زندگی انسان باشد. باید دوستان و خویشان و نیز پدر و مادرم شاد باشند و موقع تشییع جنازة من، عروسی‌ام را درنظر آورند و شادی کنند که فرزندشان را در راه خدا قربانی کرده‌اند. در سختی‌های جنگ، درس ایثار را از ابوالفضل و درس شهادت و شجاعت را از علی‌اکبر و درس شهادت را از حسین(ع) آموختم، تا در آن دانشگاه فارغ‌التحصیل شوم./اسماعیل برازنده

******************

پدر و مادر عزیز، من که لیاقت شهادت را ندارم، چون خداوند گل‌های خوشبو را انتخاب می‌کند، و اگر پروردگار بزرگ عنایتی به حقیر کرد، شما صبر کنید./علی‌اکبر برغمدی

******************

شاید افتخار کنید که یک پسر شما در جبهه، در حال جنگ با صدامیان کافر، هست. و اگر شهادت نصیب ما شد، باید خوشحال باشید که یک پسر در راه خدا داده‌اید، چون خدا به آنهایی که در راه خدا شهید می‌دهند بر شهید دادن آنان افتخار می‌کند و بر آنان همان‌قدر اجر می‌دهد که به خود شهید می‌دهد./رضا غزنچائی

******************

و تو، ای مادر، دلم می‌خواهد به آرزویم برسم و تو هیچ‌گاه برای من اشکی نریزی، بلکه خوشحال باشی که هدیة کوچکی به درگاه خدا تقدیم کرده‌ای./حسینعلی غلامعلی‌یزدی

******************

و اما شما، خانوادة عزیزم، سخنی کوتاه و خواسته‌ای بزرگ از شما دارم: شما به خود افتخار کنید که توانستید فرزندی را پرورش دهید که در خدمت اسلام باشد. و در قبال شهادت من، از خدا طلب صبر کنید و از شهادتم سرافراز باشید که یکی از خانوادة شما راه حسین(ع) را در پیش گرفت. کم‌ارزش ندانید این محبت الهی را که نصیب خانوادة شما می‌شود./محمد غلامرضازاده

******************

هم‌اکنون به مقصد اصلی خود نزدیک می‌شوم و به آرزویم خواهم رسید. پدرم، عشق بیکرانی به خدایم داشتم و جان خویش را فدایش می‌کنم و به مقصد اصلی خود می‌رسم. در مقابل دشمنان چون کوهی آهنین باشید. مادرم، مگر شهادت در راه خدا سعادت نیست؟ پس اگر من به این سعادت دست یافتم، افتخار کن که پسرت را در راه الله فدا کردی./محمدحسین زمردیان

******************

ای خانوادة عزیزم، بزرگترین افتخار برای من این است که ببینم پدر و مادر و خواهر و برادرانم آن‌قدر شجاع هستند که اجازه داده‌اند من با این بدن ناقصم به جبهه‌های حق علیه باطل بیایم. و تنها من نیستم که بر شما افتخار می‌کنم، بلکه تمام مسلمانان جهان بر تمام شما افتخار می‌کنند و می‌گویند خوش به سعادت چنین پدر و مادرانی که خداوند آن‌قدر نیروی ایمان به آنها داده است که فرزندان و برادران خودشان را در این راه می‌دهند و باز هم می‌گویند: ای خدا! چرا ما سعادت شهادت را نداریم؟ خوشا به سعادت آنهایی که فرزندان خود را مثل حسین(ع) به میدان حق علیه باطل فرستادند تا از اسلام عزیز دفاع کنند، و هیچ باکی از شهادت پسران خود ندارند./اسماعیل عشقی

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۷
همسفر شهدا

 بعد از شهادتم گریه نکنید، بلکه جای گریه کردن ندای «مرگ بر امریکا»، این «ام‌الفساد قرن»، را سر دهید. و در پایان متذکر می‌شوم که امام را فراموش نکنید. برای سلامتی او و تداوم انقلاب امام همیشه دعا کنید و به خانوادة شهدا سرکشی کنید، زیرا آنان احتیاج به محبت و دلداری دارند./امیر هوشنگ اکبری

******************

خود را برای تحمل رنج‌ها و مصیبت‌ها و ناکامی‌ها و ناروایی‌ها آماده سازید و دل قوی دارید که قادر یکتا نگهبان و پشتیبان شماست، و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات می‌بخشد و عاقبت شما را به خیر می‌گرداند و دشمنان شما را به انواع عذاب‌ها و شکست‌ها دچار می‌گرداند. این مصیبت‌ها و سختی‌ها زودگذر و تمام‌شدنی است، ولی به پاداش این جانفشانی‌ها و فداکاری‌ها به نعمت‌های ابدی و بی‌پایان خدا می‌رسید و بر سریر کرامت و بزرگواری تکیه خواهید زد./غضنفر آقانوری

******************

پدرم، مگر آرزوی تو این نبود که مرا خوشبخت بیابی؟ بدان که برای من خوشبختی فقط مرگ در جبهة حق است ـ البته اگر مورد قبول خداوند باشد. و تو، مادرم، همیشه آرزویت این بود که من ازدواج کنم. تو نیز بدان که من چند سالی است که ازدواج کرده‌ام، آن هم چه ازدواجی و با چه ثمراتی: ازدواج با مکتب حسین(ع)، ازدواجی که حجله‌اش در جبهه‌ای به بزرگی تمام دنیاست و امروز در جبهه‌های ایران ساخته شده و ازدواجی که ثمره‌اش خون سرخ شهید است./حسین عباسیان

******************

مادر عزیزم، تو یک‌بار سوختی و من بایستی که هر روز هزاران بار بسوزم./مهدی تن‌ساز

******************

این را شما بدانید که یک روز همة ما از این دنیا می‌رویم، و چه بهتر که کارهایمان را طوری انجام دهیم که در راه خدا باشد و برای رضای او باشد که اگر هم کشته شدیم، در آن دنیا از نعمت‌های خدا روزی بخوریم. و به خدا قسم که من تنها آرزویی که داشتم همین بود که اگر خدا راضی باشد، من در راه او شهید بشوم، شاید خون من یک ضربه‌ای باشد به دوستان که به خود آیند و راه هزاران شهید را ادامه دهند./جواد توکلی

******************

پدر و مادر عزیزم، اگر خداوند توفیق شهادت را نصیب من کرد، یک وقت خدای نکرده ناراحت و گریان نشوید، چون ضدانقلاب نهایت سوءاستفاده را می‌کند، بلکه سعی کنید که از شهادتم به نفع اسلام و مسلمین بهره‌برداری کنید. و یک مورد دیگر اینکه کسانی که به اندازة یک دانه خشخاش با انقلاب و دولت مخالفند و در زیر لوای اسلام، ضربه به اسلام می‌زنند نباید در تشییع جنازه و حتی در ختم هم شرکت کنند./رضا ترکمان‌سهرابی

******************

نمازهایتان را با حضور قلب بخوانید و در نمازهای جماعت و نمازجمعه شرکت کنید، و همیشه امام را دعا کنید؛ برای فرج امام زمان(عج) دعا کنید و به سخنان یاوه‌گویان گوش ندهید و پشت جبهه را خالی نگذارید و جبهه را فراموش نکنید./محمدعلی تقی‌زاده

از شما می‌خواهم که اگر از دنیا رفتم و یا اگر لیاقت شهادت در راه خدا را پیدا کردم، ناراحت نباشید و خدا را شکر کنید که در زمانی قرارگرفتیم که چنین لیاقتی پیدا کردیم و بتوانیم دین خدا و نایب امام زمان را یاری بدهیم. ان‌شاءالله که خداوند قبول کند. و این کلام را همیشه و در همه‌حال، در ناراحتی و در شادی، بر زبان رانیم که «خدایا رضایم به رضای تو.» و بدانید که این کلام خیلی بزرگ است. و آن مقدار حرفی که من زدم، در این کلام خلاصه می‌شود: خدایا رضایم به رضای تو. از شما می‌خواهم که بعد از مرگ من سعی کنید که دشمن را شاد نکنید. حالا به هر صورت که خودتان می‌خواهید این کلام را معنی کنید./محسن توحیدی منفرد

******************

مادرم، ممکن است تو جزء مادرانی باشی که حتی پسرشان قبری هم ندارند. پس ناراحت نباشید و نگویید پسرمان قبری ندارد، چون بسیارند کسانی که حتی ماه‌ها و سال‌ه از ا پسرانشان خبری ندارند، ولی شما می‌دانید که پسرتان شهید شده. دعا کنید که از شهیدان باشیم و نه از کسانی که در این دنیا یک پایشان گیر است. مادر و پدر عزیزم، اگر می‌خواهید روزهای پنجشنبه به بهشت‌زهرا بروید، برای عزیزانی گریه کنید که مظلومانه شهید شدند، مانند سروران ما ـ بهشتی‌ها، رجایی‌ها، باهنرها، مدنی‌ها، دستغیب‌ها و دیگر شهیدان عزیز جبهه‌ها./ابتهاج صمیمی خلخالی

********************

و از تو، مادر حزب‌اللهی‌ام، می‌خواهم با شهید شدن فرزندانت، از ایمانت کاسته نشود و مثل شیرزن کربلا حضرت زینب(س) پیام‌آور خون فرزندانت در راه خدا باشی./سیدساجدین سیدموسوی

******************

افتخار کنید که خدا این هدیه را ـ هرچند ناقابل است ـ از شما پذیرفته و بر شما و من منت نهاده که مرا به شرف شهادت رسانیده. از خود کوچکترین ضعفی نشان ندهید و بر تابوتم ـ که تخت دامادی من است ـ نُقل بریزید. لباس مشکی نپوشید و لباس‌هایی را که برای دامادیم قصد داشتید بر تن کنید بپوشید، و از اسراف جلوگیری کنید./علیرضا رسولی

******************

خانوادة عزیزم، من امانتی از جانب خدا پیش شما بودم و بعد از اینکه خبر کشته شدن مرا شنیدید، دو رکعت نماز بخوانید و شکر خدای را به جای آورید و از درگاه خداوند تشکر کنید و اجر و منزلت خود را از میان نبرید و اینبار شما را و همة خانوادة شهدا را به صبر و مقاومت دعوت می‌کنیم، زیرا خدا صابران را دوست دارد./داود دهقانی مهرآورانی

*******************

ای پدر و مادرم، موقعی که خبر شهادت مرا شنیدید، بدانید آن روز یکی از بهترین روزهای زندگی شماست./داریوش علیزاده

******************

پدر و مادر گرامیم، ممکن است وقتی که شما این نوشته‌ها را می‌خوانید، من دیگر نباشم و از این حالت مادی که دارم خارج شده باشم، چون برای یک مسلمان مرگی وجود ندارد و این حالت تحولی بیش نیست. امیدوارم که زیاد بی‌تابی نکنید که این کار از اجر شما می‌کاهد. انسان برای گذراندن امتحان در این جهان آفریده شده است و تمام کارها و مسائل برای امتحان انسان است و فرزنددار شدن هم جزئی از این امتحان است، و فرزند امانتی است پیش شما، از طرف خداوند، که در موقع لزوم آن را باید پس بدهید. وانگهی، این مرحله برای همه است. پس چه خوب است آدمی در راه خدا از این مرحله بگذرد./علی قدرتی

******************

پدر عزیز و گرامی، تو همچون کوه استوار و سرافراز باش و خبر شهادت مرا که شنیدی، غم مخور و برایم گریه مکن. پدر، تو باید افتخار کنی که فرزندت را در راه خدا دادی. پدرجان، من فقط از این ناراحت هستم که چرا فقط یک‌بار آدمی کشته می‌شود و چرا من نمی‌توانم در راه خدا، چندین‌بار کشته شوم؟ مادرم، ای زینب زمان تو همانند زینب رفتار کن. و روحیه‌ات باید چنان قوی باشد که سیل دشمنان را درهم شکنی. و سعی کن گریه نکنی و اجر مرا از بین نبری. من راه خودم را رفتم و به سوی خدا رجعت کردم./علی‌اصغر زارع‌بیدکی

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۶
همسفر شهدا

مادرجان، تو باید مثل مادر سایر شها افتخار کنی که در مقابل اسلام و خدا عزیزت را دادی و فردای قیامت دیگر در پیش روی جدّت فاطمة زهرا(س) سربلند خواهی بود و خواهی گفت که من هم در راه خدا و به عشق کربلا و حسین(ع) پسرم را راهی جبهه کردم. مادرجان، یک آرزو دارم و آن این است که وقتی شهید شدم و راه کربلا باز شد و کربلا رفتی، عکس مرا با خودت به حرم امام حسین(ع) ببر و بگو یا حسین، پسر من هم یکی از سربازان تو بود و با دشمنان تو جنگید./رحیم محرمی

******************

مادرم، رهبری زینب‌گونه را بر تو مبارک می‌دانم. شهیدان شاهدند و ما ماندگان، رهروان آنها که بر ما تکلیف است ادامه راهشان./منوچهر پناهی

******************

پدر و مادر بزرگوارم، اگر خبر شهادتم برایتان رسید، امیدوارم بی‌تابی نکنید که امانت خود را که پروردگار به شما سپرده با بهترین حالت به خدایتان بازگردانیدید و جزء کسانی باشدی که هنگامی که مصیبت می‌بینند، به فرمایش قرآن، عمل می‌کنند و می‌گویند ما از خداییم و ماییم به سوی او بازگردندگان. و بدانید که خداوند ما را مورد امتحان قرار می‌دهد تا صابران را جدا کند و در قرآنش می‌فرماید: «هر آینه بیازمایی شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در مال‌ها و جان‌ها و میوه‌ها، و مژده ده به صبرکنندگان.» پس صبر کنید که در آن صورت، خدایتان ان‌شاءالله از شما راضی خواهد بود./ علی پاک‌جم پورفرد

******************

مادر دلسوزم، می‌دانم که نمی‌توانی از گریه کردن خودداری کنی، ولی بدان که فرزندت، اگر خدا قبول کند، برای رضای پروردگار و در راه اسلام کار کرده است. پس اگر گریه نیز می‌کنی از روی ضعف نباشد که «انالله و انا الیه راجعون»: از اوییم و به سوی او می‌رویم و چه بهتر که این رفتن به سوی او با شهادت توأم باشد./علی پاک‌جم پورفرد

******************

پدر و مادر عزیزم، اگر من لیاقت شهید شدن در راه خدا را داشتم، گریه نکنید، زیراکه این راه سرخ شهادت را از سرورم حسین‌بن‌علی(ع) آموختم و او بود که به ما راه مبارزه کردن در راه خدا و شهید شدن در راه خدا را آموخت. پدر و مادرم، من امانتی بودم که خدا به شما داده و الآن وقت آن رسیده که شما امانت را پس بدهید./علیرضا پوراسد مهربانی

******************

امیدوارم که بعد از شهادتم گریه نکنید، و اگر گریه می‌کنید، زینب‌وار باشید و صبور و مهربان و پشتیبان امام و روحانیت مبارز باشید، از شما می‌خواهم بعد از شهادتم لباس مشکی نپوشید، زیرا روز شهادت من روز عروسی من است، و شما باید جشن بگیرید و خوشحال باشید که فرزندی بزرگ کردید که از تبار حسینیان است. امام را در موقع نماز دعا کنید؛ سربازان امام را دعا کنید و مساجد را که سنگر است پر کنید./فریدون پریار

******************

مادر عزیز، چون فاطمه زهرا(س) در مقابل سختی‌ها و گرفتاری‌ها استوار باش، هرچند که هستی. و هر موقع به یاد من افتادی در ازای گریه کردن، دست‌هایت را هرچه می‌توانی به سوی خدا بلندتر کن و خدا را، همچون دیگر مادران، شکر کن و زیاد ناراحت نشو که غمگین خواهم شد./علی‌اکبر پوران حاجی شربیانی

ای پدر و مادرم، از شما می‌خواهم که اول از هر چیز، مرا کنار شهیدان گمنام کربلای خونین اسلام دفن کنید که شاید با آنها در کنار هم باشیم و از شفاعت آنان ما هم روسپید باشیم در آن دنیا، مادرم، بر من گریه مکن که دشمنانم خوشحال می‌شوند. بخند و خوشحال باش چون زینب و زهرا. همچون کوه استوار باش. مگذار که دشمنان خیال کنند این امت ماتم فرزندان را می‌کشند. نه، هرگز مکنید این کار را! بزنید بر دهان دشمنانم! همچون کوه استوار، با روحیه‌ای والا در خط خدا قدم بردارید. پدرم، می‌دانم جدایی درد است، چون حسین(ع) هم در دوران یزیدیان درد می‌کشید و با آنان همیشه موجه بود. چه تهمت‌هایی که بر حسین(ع) و اهل‌بیتش نگفتند. به هر حال زنده بر آن باشید که راه حسین(ع) و راه انبیا و راه شهیدان را ادامه دهید./مهدی پورمند

******************

مادر عزیزم، پدر گرامیم، بدانید که خداوند انسان را با مصیبت‌ها و مشکلات بزرگ آزمایش می‌کند و، به قول معروف، استوار باشید تا رستگار شوید و دستور خدا را که می‌فرماید «ولا تهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین» عمل کنید. پدر و مادر عزیزم، مبادا در موقع شنیدن خبر شهادت من ناشکری کنید. مطمئن باشید که صبر و استقامت شما موجب اجری عظیم برای شما خواهد شد و بدانید به فوز عظیمی که می‌خواستم رسیدم./مهدی پوراسفندیاری

******************

ای پدر و مادر عزیزم، بدانید خدای بزرگ امانتی را بر شما داده بود و اکنون از شما پس گرفت. پس هیچ غم و اندوهی به خود راه ندهید. راه حسین و زینب را ادامه دهید و با خانوادة شهدا رفت و آمد داشته باشید. اما بدانید صبر و عظمت خدای تبارک و تعالی بیش از اینهاست و مقام شما پدران و مادران شهدا هم کم نیست و از شما، پدر و مادر مهربانم، می‌خواهم که هیچ قطره اشکی برای ما نریزید و ان‌شاءالله در آخرت همدیگر را ملاقات کنیم و از شما پدر و مادر مهربانم می‌خواهم که همیشه خوشحال باشید و دعاها را فراموش نکنید و بیشتر خود را با مسائل روز آشنا سازید و امام عزیز را دعا کنید. من دیگر پیامی ندارم، چون خون من همان پیام من است./جعفر پاک‌طینت

******************

و اما سخنی با مادر عزیزم: مادرم بر خود ببال و افتخار کن که یگانه فرزندت را در راه خدا داده‌ای و از مادر آن شهید سرمشق بگیر، همچون مادر وهب شیردل. و صبور باش، جامة نو بپوش و شادی کن و بر سر مزارم شیرینی پخش کن./عباس اکبری

******************

پدر و مادر عزیزم، دوستان، آشنایان، من از شما می‌خواهم که از نبود من یا در صورت گم شدن جنازه‌ام، هیچ ناراحت نباشید و هیچ اشکی نریزید. این اشک‌ها باید برای دعای ظهور امام زمان ریخته شود که هرچه زودتر بیاید و ریشة ظلم را از روی زمین برچیند. بله، این اشک باید برای آن یتیمانی ریخته شود که پدر خود را از دست داده‌اند؛ این اشک را باید برای پیرزنی که کنج خانه نشسته و تنها پسر خود را از دست داده ریخته شود؛ این اشک باید برای آنهایی ریخته شود که بر اثر این جنگ، خانه و زندگی خود را از دست داده‌اند؛ و در آخر، این اشک بایستی برای خدا ریخته شود که هرچه زودتر رزمندگان را پیروز کند./سیف‌الله اختیاری بزرگی

******************

برایم گریه نکنید. صبر را پیشة خود سازید. چون این یک آزمایش الهی است که از طرف خداوند برای بندگان صالحش قرار داده شده است. این دنیا فانی و زودگذر است و شتری است که در خانة هرکسی خواهد خوابید. پس چه بهتر که نثار جان فقط برای خدا باشد. مانند کوه در برابر سختی‌ها استوار باشید. همیشه یار و یاور امام بوده و پیام‌رسان خون شهدا باشید./محمد افراسیاب

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۵
همسفر شهدا

شما چون کوهی استوار مصمّم باشید که دشمنان شما را زیر ذرّه‌بین برده‌اند. پس ضعف نشان ندهید که باعث خوشحالی آنها بشود./مجید پهلوانی

******************

شما با شنیدن خبر شهادت من، شکر خدا را بکنید که خدا به خانواده‌هایی چون شما لیاقت داد و یکی از بچه‌هایتان را چون من به فیض شهادت رسانید. پدر و مادرم، به شهادت رسیدن من خدای نکرده در روحیة شما اثری نداشته باشد، بلکه راهنمایی باشد برای شما که خودتان تا آنجا که می‌توانید راهم را ادامه دهید و برادرانم را در این راه ارشاد کنید، چرا که ارزش آخرت خیلی بیش از ارزش‌های دنیایی است. به شهادت رسیدن من باعث نشود که نگذارید برادران دیگرم به راهی که جبهه است نیابند. البته می‌دانم که ایمان و صبر شما بیش از اینهاست. اگر خواستید برای من گریه کنید، بکنید، چراکه خود خدا و پیغمبر فرموده‌اند که گریه برای شهید قیمت زیادی و در درگاه خدا ارزش خاصی دارد. گریه کنید. با گریه کردنتان دل منافق و منافقین و دشمنان اسلام را به درد آورید. اگر در مجلس شهادت من کسی آمد که درک این مسائل را نداشت، شما او را راهنمایی کنید و راه ما شهدا را به او نشان دهید. و ما شهدا وظیفة خود را انجام دادیم و پرچم این راه را به دست شما می‌سپاریم، و بر شماست این وظیفه که ادامه‌دهندة راه ما باشید./حسن پارسائیان

******************

پدرجان، فرشی را که برای من خریدی در راه خدا انفاق کن، یا به مسجد بده یا به هرجای دیگر. خلاصه اینکه در راه خدا باشد. امیدوارم که همه از من راضی باشند./مجید تقدسی

******************

پدر و مادرم، انسان همیشه در معرض آزمایش‌های الهی قرار دارد و باید کوشش کند که از این آزمایش سرافراز بیرون بیاید. و این‌بار خداوند با امتحان دیگری شما را آزمایش می‌کند، همانند ابراهیم که از طرف خداوند امر شد اسماعیل را به قربانگاه ببرد و سر ببُرد. پس امیدوارم که در این آزمایش، سربلند بیرون آیید./محسن مجیدی

******************

مادرجان، این را بدان که همة ما از خداییم و به سوی او خواهیم رفت و همة ما امانتی بیش نیستیم. روزی خداوند این امانت را به شما داد و هر روز که بخواهد از شما خواهد گرفت. امیدوارم که خداوند به همة شما صبر و اجر جزیل عنایت بفرماید و هیچ ناراحتی به خودتان راه ندهید./محمدعلی گرمابدری

******************

ای پدر و مادر و برادر و ای خواهر، افتخار کنید که من شهید شدم و بگویید که اگر او هزاربار دیگر هم زنده و بعد تکه‌تکه می‌شد آرزویش بود و باز هم جان ناقابل را برای خدا می‌داد. کمی فکر کنید که اگر من به مرگ طبیعی می‌رفتم، پیش خود می‌گفتید کاش شهید می‌شد، این‌قدر ناراحت نمی‌شدیم. پس گریه از روی ضعف نکنید. بدانید که پروردگار روزی به شما امانتی داده و روزی هم از شما خواهد گرفت، پس چه بهتر که به این صورت بگیرد./ عباس محمودی

******************

حال، مادر عزیزم، تو همچون زینب ایستادگی کن و خدا را شکر کن و نماز شکر به جای آور. هیچ احساس نکن که پسر خود را از دست داده‌ای. به خدا قسم یاد می‌کنم اگر من هزار جان هم می‌داشتم، در راه الله و اسلام عزیز فدا می‌کردم و فکر نکنید که پاسداران بیخود کشته می‌شوند، بلکه این پاسداران بودند و هستند که مملکت ایران و اسلام را تا به حال با رهبری بزرگ، همچون امام خمینی، و امت بزرگ ایران زنده و پیروز نگاه داشته‌اند، و شما هم برای اسلام فداکاری کنید، به هر وسیله‌ای که می‌توانید ـ و این بهترین سرمایه‌ای است برای شما./محمدحسین محمدصادقی

از شما پدر و مادر عزیزم یک تقاضا دارم و آن این است که سعی کنید نزد امام بروید و به امام بگویید که‌ای امام! حیف که من یک جان داشتم؛ اگر هزار جان هم می‌داشتم، فدای یک لحظه عمر تو می‌کردم./رضا موسوی

******************

مادرم، بر مزارم اشکی ریخته نشود، جز به یاد حسین(ع) و یارانش و همة شهیدان گلگون کفن تاریخ ـ از‌هابیل تا حسین و از حسین تا پاسداران جان بر کف اماممان. مادرم، خود می‌دانید در چه راهی گام رزم برداشته‌ام. و خوب می‌دانی که شهادت فوزی است عظیم که جز اولیای خدا هر کسی به آن نایل نمی‌شود. و مادرجان، من هرگز عزیزتر از علی‌اکبر حسین(ع) نیستم، غم مدار که این دنیا فانی است و به هیچ‌کس وفا نکرده و همة ما روزی در پیشگاه عدل الهی باید پاسخگوی اعمالمان باشیم و از عهدة این امتحان بخوبی برآییم./غلامرضا گلستانی

******************

پدر و مادر عزیزم، می‌دانم رفتن به جبهه و دوریم از شما برایتان سخت است. چه کنم که من امانتی بیش در دست شما نبودم، امانتی که پروردگار عالم بیست سال پیش آن را به نام علی‌اصغر به شما سپرد تا در موقعی که اسلام عزیز و مملکت اسلامی به خطر می‌افتد، آن امانت را که من بودم، مانند صدها جوان دیگر به اسلام تقدیم کنید. پدر و مادر عزیزم، از شما می‌خواهم بر مزار من اشک نریزید، زیرا به فرمودة خدا، «شهیدان زنده‌اند و در آن دنیا روزی دارند.» و این را بدانید که شهادت همان سعادتی است که تمامی ما به دنبال آن هستیم؛ بهترین شیوة مردن است./علی‌اصغر گوی‌آبادی

******************

پدر و مادرم، از هجر من زیاد ناراحت نباشید، چون من امانتی بوده‌ام از جانب خدا و شما باید که مرا به پروردگار عالمیان باز می‌گردانیدید، و باید که خوب امانتداری می‌کردید، که خیلی خوب امانتداری کردید. شما طالب حق هستید. مشغول ذکر حق هستید و به یاد حق هستید. مادرجان، امیدوارم که بعد از شهادت من با گریه کردن خودت در مقابل حزب‌الله پیام خون مرا به تمام مسلمانان حزب‌اللهی برسانی و همچون زینب، قهرمان و دلاور باشی و مانند حضرت فاطمه با گریه از حق دفاع کنی و در مقابل دشمن، همچون شیر ژیان بایستی و فریاد برآوری که‌ای ظالمان که بزودی به یاری خدا بر تمامی شما، پیروز خواهیم شد: «نصر من الله و فتحٌ قریب.» و در مقابل دشمن، با مشت گره کرده بایستی و در مقابل حزب‌الله با گریة خود و در مقابل دشمن حزب‌الله با مشت گره کرده و فریاد خود ایستادگی کنی. در مقابل دوستان، گریه کن و در مقابل دشمن بخند تا هراس در دلشان افتد و خدا از عملت راضی شود. ای پدر و مادر، از هجرتان نالانم./محسن گل‌گیر نوش‌آبادی

******************

مادر عزیزم، اگر من شهید شدم، به خدا پناه ببر و اجرت را از خدا بخواه که صبر تو از شهید هم اجرش بیشتر است. پس ناراحت نباش و از من راضی باش./محمد بهشتی

******************

پدر و مادر عزیزم، از شما می‌خواهم که بر من نگریید، زیرا که لب‌های خندان شما شاهد بر این است که ما را از مردن باکی نیست و شهادت افتخار انبیا و اولیای ماست./حمید بیک‌محمدی

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۴
همسفر شهدا

سخنی با پدر و مادر عزیزم دارم. امیدوارم که این حقیر شایستگی آن را داشته باشم که بتوانم حرفی به شما بزنم: از شما متشکرم که مرا به این سن و سال رسانیدید، و این راه درست زندگی کردن را ـ که نشئت گرفته از راه اماممان بود ـ به این حقیر آموختید. و آن‌قدر شما پدر و مادر در نزد من محبوب هستید که من نمی‌توانم سخنی بگویم. پدر عزیزم، فقط می‌خواهم مرا حلال کنید و مرا ببخشید و برایم دعا کنید و گریه نکنید و فقط گریه‌هایتان برای ائمة هدی و اهل‌بیت و مسائل شب عاشورا و روز عاشورا باشد./محمدجواد باغشاهی

******************

خواهش می‌کنم که برای من بی‌تابی نکنید و خود را رنج ندهید، چراکه من، به خاطر رضای خدا به جبهه آمده‌ام و در راه خدا شهید شده‌ام، و امیدوارم که خداوند نیز گناهانم را ببخشد و اجر و پاداشی در آخرت به من عنایت فرماید./قاسم تارخ

******************

مادرم، من درس شهادت را از آقایم حسین(ع) آموختم، او که راضی شد تمام یاران را در راه معبودش فدا کند، حتی فرزندانش، همچون علی‌اکبر و علی‌اصغر را در راه خدایش قربانی کرد. مادرم، همچون زینب مقاوم باش و ظالم کوب. هنگامی که زینب بر بالین غرقه به خون برادرش در گودی قتلگاه رسید و دست‌ها را به سوی آسمان بلند کرد و فریاد برآورد که خدایا! این قربانی را از ما بپذیر؛ تو نیز همچون زینب مقاوم و استوار باش و همواره در این فکر باش که پیام خون شهیدت را به تمامی عالم برسانی و از همه بخواهی که راهش را ادامه دهند./سیداسدالله مرتضوی کُهنگی

******************

سخنی دارم با مادرم، کسی که عمرش را صرف بزرگ کردن و تربیت کردن من کرد و همیشه سپر بلایی بود برایم و همة سختی‌ها و مشقت‌ها را در راه تربیت من تحمل کرد. مطمئن هستم الآن هم که خدا امانتش را از وی پس گرفته، صبور و مقاوم می‌ایستد و خدا را شکر می‌کند. خدا دوست دارد چنین شیرزنانی را که در راه او بهترین ذخیرة عمر خود و عصارة وجود خود را تقدیم کردند./حمید نیکوئی

******************

پدر، تو همیشه سعادت مرا می‌خواستی. چه سعادتی بهتر از شهادت در راه خدا؟ پس خوشحال باش و شکر خدا را گذار که خواستة او بوده است که این چنین شود./محمدحسین نجفی

******************

و نیز، ای مادر محبوب که قرآن بشارت بهشت زیر پایت را به فرزندانت داده است. این هدیه‌ای که به درگاه احدیت دادی، این‌گونه به تو پیام می‌دهد که اگر هر وقت خبر شهادت مرا شنیدی، مطمئن باش که به دو جای بدنم شلیک می‌گردد: الف) به مغزم، چون برای خدا می‌اندیشد؛ ب) به قلبم، چون برای مردم می‌تپد. و بدان که ما سربازان اسلام همیشه غسل شهادت می‌کنیم. مادر، بعد از شهادت من اصلاً گریه نکن و به جای گریه برایم شادی کن تا منافقین کوردل از شادی تو بیشتر عذاب ببینند. و تو که آرزوی شادی مرا داری، بدان که در جبهه عروسی خواهم کرد با بهترین عروس دنیا و آن یک فشنگ است که به قلب من خواهد خورد و مرا با خود به زندگی ابدیت خواهد برد و با او خوشبخت‌ترین مرد خواهم بود./رضا خرسندی

******************

ای مادر عزیزم، برای من گریه نکن که هر قطره اشک تو تیری است بر جگرم. سرت را بلند کن و فریاد بزن که ما پیروزیم./قدرت‌الله بداغی

******************

مرا حلال کن، مادرجان، می‌دانم که تو چقدر آرزو داشتی که من داماد بشوم و تو شب عروسی مرا ببینی؛ ولی، مادر، این دامادی، برای من، دامادی تا ابد بود و تو از این بابت خوشحال باش./حجت‌الله قربانی

پدر و مادر عزیزم، الآن زمان، زمان حسین ـ رهبر شیعیان ـ است. امید آن دارم که با کارهای خود ما را خشنود سازید. درست است که من شهید شده‌ام اما شما با یک کاری می‌توانید آن شهیدان را زنده کنید، این‌طور که شما رهروان راه شهیدان باشید./رضا بهینه

******************

ای عزیزان، از رفتن فرزندانتان به جبهة جنگ جلوگیری نکنید، زیرا که فردای قیامت نمی‌توانید جواب زینب(س) را بدهید که تحمل هفتاد و دو شهید را کرد. نهراسید و بدانید که تمام اینها آزمایشی است الهی./علی اشرفی رهقی

******************

ای مادر مهربان، ای پدر عزیزم و ای همة کسانی که این متن را می‌خوانید. این دنیا دار امتحان است؛ یک روز همة ما باید در مقابل ثانیه‌ای که از عمرمان می‌گذرد جواب بدهیم. سعی کنید که از امتحان‌های الهی نیکو و سربلند بیرون آیید. خدا در این مقطع حساس امتحان بزرگی برای شما پیش آورده، و آن امتحان میزان و درجة ایمان شماست. یکی از مهمترین پایه‌های ایمان، به قول حضرت علی(ع) صبر است، که نسبت صبر به ایمان مانند سر به بدن است. پس خوب صبر کنید و صبر در مصیبت داشته باشید که نشانگر ایمان قوی شما باشد. اگر روز محشر فرا رسد و خدا از ایمان شما سئوال کند، شما صبرتان صبر بر مصیبتتان نشانگر ایمان قویتان باشد./حسین اسلامیت

******************

از شما می‌خواهم که پس از شنیدن خبر شهادتم حتی‌الامکان گریه نکنید؛ و اگر گریه کردید زنهار که از آن حالت ضعف استنباط نشود! چراکه کسی که قدم در راه حق می‌گذارد قوی است و رهنمون شوندگان او به این راه نیز قوی هستند. ای پدر و مادر گرانقدرم، اگر با بدن لهیده و دست و پای قطع شدة من مواجه شدید، بدانید که از شهید مظلوم، آیت‌الله بهشتی، در نزد خدا عزیزتر نبوده‌ام؛ اگر با بدن سوخته‌ام مواجه شدید، آگاه باشید که در نزد خدا از شهید رجایی و شهید باهنر عزیزتر نبوده‌ام؛ و اگر جنازه‌ام پیدا نشد، بدانید که امانت‌های شما در نزد خدا بیشتر مقبول افتاده است./عباس ابراهیم کاشی

******************

مادر و خواهرانم، شکر خدا را به جا بیاورید که چنین عنایتی به شما کرده که قدر آن را نمی‌دانید. سعی کنید که مدافع انقلاب باشید و هیچ انتظاری نداشته باشید، مادر و خواهران عزیزم، نمی‌گویم گریه نکنید، اگر هم گریه می‌کنید، اولاً برای مصیبت‌های اهل‌بیت(ع) باشد، و ثانیاً در نظر و میان مردم نباشد که دشمنان با خیال واهی خود شاد بشوند. محکم و استوار در مرگ فرزندتان صبر را پیشه کنید و تقوا را ـ که همانا نماز اول وقت و حجاب برای شماست ـ به جا آورید. البته می‌گویم مرگ فرزندتان، هرگز شهید مرده نیست، که هرکس این‌طور پندارد کافر است که قرآن فرموده از این لحاظ می‌گویم که بنده خود را شایسته و لایق چنین فوز عظیم نمی‌دانم. شما اگر صبر کنید و کاری نکنید که اجرتان پایمال بشود، اجر و ثوابتان را برده‌اید. از شما می‌خواهم که حتماً برایم طلب مغفرت از خدا کنید، مخصوصاً در نیمه شبها، به پا دارید نماز را و دعا زیاد کنید و ما را هم دعا کنید که خدا ما را ببخشد. مادر، توجه کن اگر بنده به زیارت امام رضا(ع) می‌رفتم، مگر شما نگران بودید؟ بلکه خوشحال بودید که به زیارت و پابوس امام خویش می‌روم. حال شما نباید اصلاً نگران باشید که چرا بنده به زیارت خدایم و خالق و معشوق خود می‌روم. پس همچون مادران شهیدپرور استوار باش و هرکس خواست کار خلافی بر ضد انقلاب انجام دهد جلویش بایست، حتی اگر از نزدیکترین کسان باشد./منوچهر پلارک 

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۴
همسفر شهدا

خانوادة عزیز، صابر باشید و گریه نکنید. برای مراسم عزاداری بیش از حد خرج نکنید که اسراف است. هزینة مراسم را فقط برای مستمندان خرج کنید./امیرهوشنگ امانی

******************

مادر مهربانم، نتوانستم آن‌طوری که باید برایت خدمت کنم. مادرجان، برای من گریه مکن، زیراکه من خونم را برای نابودی دشمن ریختم و تو با گریة خود قلب دشمن را شاد مکن. می‌دانم که طاقت شنیدن کشته شدن مرا نداری، ولی از تو می‌خواهم، تا آنجا که می‌توانی، مقاومت و صبر بنمایی. به خواهرم بگو که نتوانستم در مقابل جواب برادرم که جلوی چشمم شهید شد پاسخ ندهم./محمد ابراهیمی

******************

من این تکلیف شرعی را به گردن خانواده‌ام می‌گذارم که اصلاً راضی نیستم در جایی و یا مجلسی، چه شما و چه فامیل نزدیک یا دور، به خاطر از دست رفتن من حرفی بزنید، که خلاف روش رسول‌الله و اربابم، امام حسین(ع) است و خدای نکرده اجر خودتان را هم بیهوده از بین می‌برید./هادی آشتیانی عراقی

******************

پدر و مادرم و اقوام من، بر من نگریید، زیرا گریه بر شهید و شیرمردان خوب نیست. بر مزار من تفکر کنید زیرا تفکر عالی‌ترین راه رسیدن به مقصد است./ابراهیم ابراهیمی

******************

در سوگ من مگریید و روح مرا آزار مدهید. از تنها چیزی که نگران آنم، قسم یاد می‌کنم، دوری از شما و نگرانی از این است که شما برای من و نبودنم لحظه‌ای به خود اندوه راه دهید./همایون علم‌بیگی

******************

باید شکر کنی که صفحة آخر شناسنامة من به وسیلة مردن طبیعی، پر نمی‌شود. خودتان می‌دانید که یک چنین چیزی در من نیست. اما باید شکر کنید و باید از خدا بخواهید که این فیض بزرگ نصیب بنده گردد و صفحة آخر شناسنامه‌ام با شهادت پر گردد، و پیش مادران شهید داده سربلند و نزد زهرا(س) روسپید گردید./محمدرضا سرآبادانی

******************

مادر، من به فکر شما هستم و می‌دانم چه زحماتی برایم کشیده‌اید، اما الآن شما را در مرحلة آزمایش قرار داده امیدوارم با صبر و تحملتان از این آزمایش پیروزمند برآیید. پدر، همة ما باید به فکر آخرت باشیم. دنیا کشتزار و مزرعه است برای آخرت. سعی کنیم محصولات باارزش در آن کشت کنیم. مادر عزیزم، از شما خواهش می‌کنم کسی یا چیزی را باعث مرگ من مپندارید. به مردم بگو: «پسرم آگاهانه راه شهادت را برگزید و هیچ‌کس او را مجبور نکرد.» اینها را به ضد انقلابیون بگو./رحیم اسمی

******************

پدرجان، هنگام سختی صبور باش و هنگام خوشحالی به یاد خدا باش و در کارت عدل و انصاف را رعایت کن ـ همان‌طوری که رعایت می‌کردی. راضی به رضای خدا باش و اخلاص در عمل را فراموش نکن./حجّت مقدم

******************

مادر، این را بدان که من این راه را با میل و آگاهی خود انتخاب کردم زیرا که از تن‌پروری و ترس از جنگ و بی‌غیرتی ننگ داشتم، و این را هم بدان که من واقعاً به این کار عشق داشتم./فرهاد میربلوک

******************

مادرم، مرا ببخش. تو خود به من یاد دادی که انسان باشم؛ به من گفتی که نگذارم یاران آل‌محمد(ص) تنها بمانند؛ به من گفتی برای لقای پروردگارت جهاد کن؛ و به من گفتی که اگر هم مُردی، زیر بار ظلم و زور نرو. من چطور می‌توانم در دنیا جبران کنم. فقط کاری می‌کنم که خواستی و می‌گویم چَشم و لبیک، و انجام می‌دهم آنچه خدا از بندة خود خواهد.

مادرم، ای فرشتة پاک در زمین، بر دامنت بوسه می‌زنم، زیرا که ؟؟ من افتخار است که در دامن همچون فرشتة پاکی مانند تو رشد کردم و به جنگ علیه سیاهی‌ها رفتم و جان خود را تقدیم معبودم کردم. مادرم، فکر کن هدیه‌ای در دستت بود و تو دوباره آن را تقدیم صاحب اصلی آن کردی. مادرم، اگر خبر شهادت مرا آوردند، در عزایم گریه نکن، و فقط دستانت را بالا ببر و شکر ایزدمنان را به جاآور که بهترین افتخارها نصیب تو شده است.

و اما، پدرم، ای زحمتکش. هنگامی که دیدگانم را بر چهره‌ات می‌دوزم، رنج و زحمت در آن نمایان است. شکر خدا را به جا می‌آورم که تو پدرم بودی و با آوردن روزی حلال توانستم رشد کنم و در راه خدا به شهادت برسم./ابوالفضل منصور

پدر و مادر عزیزم، من از شما شرمنده‌ام، زیرا نتوانسته‌ام حقی را که بر گردن من داشتید، ادا کنم. ان‌شاءالله اگر من از بین شما رفتم، این نکته را همیشه در خاطر خواهید داشت که این جسم من از بین شما رفته است، من از بین نرفته‌ام، بلکه وارد یک زندگی جاودانه گشته‌ام. شما هیچ ناراحت نباشید. افتخار کنید که چنین فرزندی از شما در میدان حق علیه باطل و برای الله فدا گشته است. من از شما نبودم، بلکه امانتی بودم در نزد شما. مرا قدرت دیگری که از تمام نیروها برتر است، به صورت امانت نزد شما گذاشته بود، و حال آمد و امانت خودرا پس گرفت. پس ناراحت نباشید که این امانت را به نحو احسن به صاحب اصلی‌اش برگردانیده‌اید./مرتضی مفاخری

******************

پدر عزیزم، سلام مرا بپذیر. به قدری از شما شرمنده‌ام که رویم نمی‌شود با شما حرف بزنم. شما پدر دلسوز سوختید ولی نگذاشتید که من بسوزم. موی شما در اثر تحمل رنج بزرگ کردن من سپید شده است. پدر بزرگوارم، با همة بدی‌هایم و با همة بی‌وفایی‌هایم از شما تمنای بخشش دارم. اگرچه رضایت معبودم را به جا آورم، ولی عدم رضایت شما باعث آن می‌شود که اگر لطف خدا شامل حالم شد و بهشتی شدم، شما را در آخرت شفاعت بکنم. اگر من این‌طور بار آمدم، حاصل تربیت عالی شماست. مرحبا بر شما که معلم خوبی برایم بودی! موقعی که به دنیا آمدم، اولین کلمه که در گوش من گفتی «الله اکبر» بود که یعنی تنها خداست که باید مورد پرستش قرار داد و تنها باید مطیع امر او بود. از او ترسید و تو از آن اول به من یاد دادی که سر تعظیم به فرعونیان فرود نیاورم. از اول زندگی به من قرآن یاد دادی و روش زندگی کردن را از قرآن به من یاد دادی. قرآن تنها کتابی است که انسان را انسان کامل می‌سازد. قرآن بر فطرت انسان اثر می‌گذارد و تحریکش کرده و او را علیه خودش می‌شوراند. مربی دلسوز و رنج کشیده‌ام، درست است که زحمت فرزند را کشیدن سخت است و به سوگ او نشستن از هر غمی غمناکتر است، اما در عوض افتخار کن که میوة زندگی‌ات هدیه به اسلام شده است. چه زیباست که انسان دست‌پرورده‌اش برای خدا باشد! زندگی دنیوی مثل برق می‌گذرد، حال چه با خوشی، چه با ناراحتی، بالاخره یک روز به پایان می‌رسد اما مهم زندگی اخروی است. مهم این نیست که امروز من روی تخت راحتی خوابیدم یا به روی خاک‌های سوزان و یا سرد؛ مهم نیست که امروز زیر گلولة توپ و تانک، قرار بگیرم، تکه‌تکه شوم، تنم را بسوزانند، اسیرم کنند؛ مهم این است که رضایت خدارا جلب کرده باشم. مهم این است که با هدف زندگی کنم و با هدف بمیرم. مهم این است که با دستی پر، پیش خدای حاضر شوم و روسیاه و شرمنده نشوم و مهم این است تا من زنده‌ام بیگانه بر من حکومت و سروری نکند. پدر بزرگوارم، شکر خدا کن و صر پیشه کن، ما از خداییم و به سوی خدا برمی‌گردیم./سیدجواد موسوی خلیل‌آبادی

۰ نظر ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۲
همسفر شهدا