پیام شهید به پدر و مادر 15
خانوادة عزیز، صابر باشید و گریه نکنید. برای مراسم عزاداری بیش از حد خرج نکنید که اسراف است. هزینة مراسم را فقط برای مستمندان خرج کنید./امیرهوشنگ امانی
******************
مادر مهربانم، نتوانستم آنطوری که باید برایت خدمت کنم. مادرجان، برای من گریه مکن، زیراکه من خونم را برای نابودی دشمن ریختم و تو با گریة خود قلب دشمن را شاد مکن. میدانم که طاقت شنیدن کشته شدن مرا نداری، ولی از تو میخواهم، تا آنجا که میتوانی، مقاومت و صبر بنمایی. به خواهرم بگو که نتوانستم در مقابل جواب برادرم که جلوی چشمم شهید شد پاسخ ندهم./محمد ابراهیمی
******************
من این تکلیف شرعی را به گردن خانوادهام میگذارم که اصلاً راضی نیستم در جایی و یا مجلسی، چه شما و چه فامیل نزدیک یا دور، به خاطر از دست رفتن من حرفی بزنید، که خلاف روش رسولالله و اربابم، امام حسین(ع) است و خدای نکرده اجر خودتان را هم بیهوده از بین میبرید./هادی آشتیانی عراقی
******************
پدر و مادرم و اقوام من، بر من نگریید، زیرا گریه بر شهید و شیرمردان خوب نیست. بر مزار من تفکر کنید زیرا تفکر عالیترین راه رسیدن به مقصد است./ابراهیم ابراهیمی
******************
در سوگ من مگریید و روح مرا آزار مدهید. از تنها چیزی که نگران آنم، قسم یاد میکنم، دوری از شما و نگرانی از این است که شما برای من و نبودنم لحظهای به خود اندوه راه دهید./همایون علمبیگی
******************
باید شکر کنی که صفحة آخر شناسنامة من به وسیلة مردن طبیعی، پر نمیشود. خودتان میدانید که یک چنین چیزی در من نیست. اما باید شکر کنید و باید از خدا بخواهید که این فیض بزرگ نصیب بنده گردد و صفحة آخر شناسنامهام با شهادت پر گردد، و پیش مادران شهید داده سربلند و نزد زهرا(س) روسپید گردید./محمدرضا سرآبادانی
******************
مادر، من به فکر شما هستم و میدانم چه زحماتی برایم کشیدهاید، اما الآن شما را در مرحلة آزمایش قرار داده امیدوارم با صبر و تحملتان از این آزمایش پیروزمند برآیید. پدر، همة ما باید به فکر آخرت باشیم. دنیا کشتزار و مزرعه است برای آخرت. سعی کنیم محصولات باارزش در آن کشت کنیم. مادر عزیزم، از شما خواهش میکنم کسی یا چیزی را باعث مرگ من مپندارید. به مردم بگو: «پسرم آگاهانه راه شهادت را برگزید و هیچکس او را مجبور نکرد.» اینها را به ضد انقلابیون بگو./رحیم اسمی
******************
پدرجان، هنگام سختی صبور باش و هنگام خوشحالی به یاد خدا باش و در کارت عدل و انصاف را رعایت کن ـ همانطوری که رعایت میکردی. راضی به رضای خدا باش و اخلاص در عمل را فراموش نکن./حجّت مقدم
******************
مادر، این را بدان که من این راه را با میل و آگاهی خود انتخاب کردم زیرا که از تنپروری و ترس از جنگ و بیغیرتی ننگ داشتم، و این را هم بدان که من واقعاً به این کار عشق داشتم./فرهاد میربلوک
******************
مادرم، مرا ببخش. تو خود به من یاد دادی که انسان باشم؛ به من گفتی که نگذارم یاران آلمحمد(ص) تنها بمانند؛ به من گفتی برای لقای پروردگارت جهاد کن؛ و به من گفتی که اگر هم مُردی، زیر بار ظلم و زور نرو. من چطور میتوانم در دنیا جبران کنم. فقط کاری میکنم که خواستی و میگویم چَشم و لبیک، و انجام میدهم آنچه خدا از بندة خود خواهد.
مادرم، ای فرشتة پاک در زمین، بر دامنت بوسه میزنم، زیرا که ؟؟ من افتخار است که در دامن همچون فرشتة پاکی مانند تو رشد کردم و به جنگ علیه سیاهیها رفتم و جان خود را تقدیم معبودم کردم. مادرم، فکر کن هدیهای در دستت بود و تو دوباره آن را تقدیم صاحب اصلی آن کردی. مادرم، اگر خبر شهادت مرا آوردند، در عزایم گریه نکن، و فقط دستانت را بالا ببر و شکر ایزدمنان را به جاآور که بهترین افتخارها نصیب تو شده است.
و اما، پدرم، ای زحمتکش. هنگامی که دیدگانم را بر چهرهات میدوزم، رنج و زحمت در آن نمایان است. شکر خدا را به جا میآورم که تو پدرم بودی و با آوردن روزی حلال توانستم رشد کنم و در راه خدا به شهادت برسم./ابوالفضل منصور
پدر و مادر عزیزم، من از شما شرمندهام، زیرا نتوانستهام حقی را که بر گردن من داشتید، ادا کنم. انشاءالله اگر من از بین شما رفتم، این نکته را همیشه در خاطر خواهید داشت که این جسم من از بین شما رفته است، من از بین نرفتهام، بلکه وارد یک زندگی جاودانه گشتهام. شما هیچ ناراحت نباشید. افتخار کنید که چنین فرزندی از شما در میدان حق علیه باطل و برای الله فدا گشته است. من از شما نبودم، بلکه امانتی بودم در نزد شما. مرا قدرت دیگری که از تمام نیروها برتر است، به صورت امانت نزد شما گذاشته بود، و حال آمد و امانت خودرا پس گرفت. پس ناراحت نباشید که این امانت را به نحو احسن به صاحب اصلیاش برگردانیدهاید./مرتضی مفاخری
******************
پدر عزیزم، سلام مرا بپذیر. به قدری از شما شرمندهام که رویم نمیشود با شما حرف بزنم. شما پدر دلسوز سوختید ولی نگذاشتید که من بسوزم. موی شما در اثر تحمل رنج بزرگ کردن من سپید شده است. پدر بزرگوارم، با همة بدیهایم و با همة بیوفاییهایم از شما تمنای بخشش دارم. اگرچه رضایت معبودم را به جا آورم، ولی عدم رضایت شما باعث آن میشود که اگر لطف خدا شامل حالم شد و بهشتی شدم، شما را در آخرت شفاعت بکنم. اگر من اینطور بار آمدم، حاصل تربیت عالی شماست. مرحبا بر شما که معلم خوبی برایم بودی! موقعی که به دنیا آمدم، اولین کلمه که در گوش من گفتی «الله اکبر» بود که یعنی تنها خداست که باید مورد پرستش قرار داد و تنها باید مطیع امر او بود. از او ترسید و تو از آن اول به من یاد دادی که سر تعظیم به فرعونیان فرود نیاورم. از اول زندگی به من قرآن یاد دادی و روش زندگی کردن را از قرآن به من یاد دادی. قرآن تنها کتابی است که انسان را انسان کامل میسازد. قرآن بر فطرت انسان اثر میگذارد و تحریکش کرده و او را علیه خودش میشوراند. مربی دلسوز و رنج کشیدهام، درست است که زحمت فرزند را کشیدن سخت است و به سوگ او نشستن از هر غمی غمناکتر است، اما در عوض افتخار کن که میوة زندگیات هدیه به اسلام شده است. چه زیباست که انسان دستپروردهاش برای خدا باشد! زندگی دنیوی مثل برق میگذرد، حال چه با خوشی، چه با ناراحتی، بالاخره یک روز به پایان میرسد اما مهم زندگی اخروی است. مهم این نیست که امروز من روی تخت راحتی خوابیدم یا به روی خاکهای سوزان و یا سرد؛ مهم نیست که امروز زیر گلولة توپ و تانک، قرار بگیرم، تکهتکه شوم، تنم را بسوزانند، اسیرم کنند؛ مهم این است که رضایت خدارا جلب کرده باشم. مهم این است که با هدف زندگی کنم و با هدف بمیرم. مهم این است که با دستی پر، پیش خدای حاضر شوم و روسیاه و شرمنده نشوم و مهم این است تا من زندهام بیگانه بر من حکومت و سروری نکند. پدر بزرگوارم، شکر خدا کن و صر پیشه کن، ما از خداییم و به سوی خدا برمیگردیم./سیدجواد موسوی خلیلآبادی