شهید حاج محمد ابراهیم همت - ویژگی ها و شهادت
ویژگیهای برجسته شهید
او عارفی وارسته، ایثارگری سلحشور و اسوهای برای دیگران بود که جز خدا به چیز دیگری نمی اندیشید و به عشق رسیدن به هدف متعالی و کسب رضای خدا و حضرت احدیت، شب و روز تلاش میکرد و سختترین و مشکلترین مسؤولیت های نظامی را با کمال خوشرویی و اشتیاق و آرامش خاطر میپذیرفت.
سردار رحیم صفوی درباره وی چنین میگوید :
او انسانی بود که برای خدا کار میکرد و اخلاص در عمل از ویژگیهای بارز اوست. ایشان یکی از افراد درجه اولی بود که همیشه مأموریت های سنگین برعهده اش قرار داشت. حاج همت مثل مالک اشتر بود که با خضوع و خشوعی که درمقابل خدا و در برابر دلاورمردان بسیجی داشت، درمقابله با دشمن همچون شیری غرّان از مصادیق اشداء علی الکفار، رحماء بینهم بود. همت کسی بود که برای این انقلاب همه چیز خودش را فدا کرد و از زندگیش گذشت. او واقعاً به امر ولایت اعتقادکامل داشت و حاضر بود در این راه جان بدهد، که عاقبت هم چنین کرد. همیشه سفارش میکرد که دستورات را باید موبهمو اجرا کرد. وقتی دستوری هرچند خلاف نظرش به وی ابلاغ میشد، از آن دفاع میکرد. ابراهیم از زمان طفولیت، روحی لطیف،عبادی و نیایشگر داشت.
پدر بزرگوارش میگوید :
محمدابراهیم از سن 10 سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز ونشیبهای سیاسی ونظامی، هرگز نمازش ترک نشد. روزی از یک سفرطولانی و خسته کننده به منزل بازگشت. پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید. ابراهیم آن شب را با همه خستگیهایش تا پگاه، به نماز ونیایش ایستاد و وقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ای کاش به سراغم نمی آمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمیگرفتی.
این انسان پارسا تا آخرین لحظات حیات خود، دست از دعا ونیایش برنداشت. نماز اول وقت را برهمه چیز مقدم میشمرد و قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. او به راستی همه چیزش را فدای انقلاب کرده بود. آن چیزی که برای او مطرح نبود خواب وخوراک و استراحت بود. هر زمان که برای دیدار خانوادهاش به شهرضا میرفت، درآنجا لحظهای از گره گشایی مشکلات و گرفتاریهای مردم بازنمیایستاد و دائماً در اندیشه انجام خدمتی به خلقالله بود.
شهید همت آنچنان با جبهه وجنگ عجین شده بود که در طول حیات نظامی خود فرزند بزرگش را فقط شش بار و فرزند کوچکتر خود را تنها یکبار در آغوش گرفته بود.
او بسان شمع میسوخت و چونان چشمهساران درحال جوشش بود و یک آن از تحرک باز نمیایستاد. روحیه ایثار و استقامت او شگفت انگیز بود. حتی جیره و سهمیه لباس خود را به دیگران میبخشید و با همان کم، قانع بود و درپاسخ کسانی که میپرسیدند چرا لباس خود را که به آن نیازمند بودی، بخشیدی؟ میگفت: من پنج سال است که یک اورکت دارم و هنوز قابل استفاده است!
او فرماندهی مدیرو مدبّر بود. قدرت عجیبی درمدیریت داشت. آن هم یک مدیریت سالم در اداره کارها و نیروها. با وجود آنکه به مسائل عاطفی و نیز اصولمدیریت احترام میگذاشت و عمل میکرد، درعین حال هنگام فرماندهی قاطع بود. او نیروهای تحت امر خود را خوب توجیه میکرد و نظارت و پیگیری خوبی نیز داشت. کسی را که در انجام دستورات کوتاهی مینمود بازخواست میکرد و کسی را که خوب عمل میکرد تشویق مینمود.
بینش سیاسی بُعد دیگری از شخصیت والای او به شمار میرفت. به مسائل لبنان و فلسطین وسایر کشورهای اسلامی بسیار میاندیشید و آنچنان از اوضاع آنجا مطلع بود که گویی سالیان درازی در آن سامان با دشمنان خدا و رسول ص درستیز بوده است. او با وجود مشغله فراوان از مطالعه غافل نبود و نسبت به مسائل سیاسی روز شناخت وسیعی داشت.
از ویژگیهای اخلاقی شهید همت برخورد دوستانه او با بسیحیان جان برکف بود. به بسیجیان عشق میورزید و همواره در سخنانش از این مجاهدان مخلص تمجید و قدرشناسی میکرد. من خاک پای بسیجیها هم نمیشوم. ای کاش من یک بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمیشدم.
وقتی درسنگرهای نبرد، غذای گرم برای شهید همت میآوردند سؤال میکرد : آیا نیروهای خط مقدّم و دیگر اعضای همرزممان در سنگرها همین غذا را میخورند یا خیر؟ و تا مطمئن نمیشد دست به غذا نمیزد.
شهیدهمت همواره برای رعایت حقوق بسیجیان به مسؤلان امر تأکید و توصیه داشت. او که از روحیه ایثار واستقامت کمنظیری برخوردار بود، با برخوردها و صفات اخلاقیاش در واقع معلمی نمونه و سرمشقی خوب برای پاسداران و بسیجیان بود و خود به آنچه میگفت، عمل میکرد. عشق وعلاقه نیروها به او نیز از همین راز سرچشمه میگرفت. برای شهید همت مطرح نبود که چکاره است، فرمانده است یا نه. همت یک رزمنده بود، همت هم مرد جنگ بود و هم معلمی وارسته.
نحوه شهادت
شهید همت در جریان عملیات خیبر به برادران گفته بود: باید مقاومت کرده و مانع از بازپسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه اینجا شهید میشویم ویا جزیره مجنون را نگه میداریم. رزمندگان لشکر نیز با تمام توان دربرابر دشمن مردانه ایستادگی کردند. حاجی جلو رفته بود تا وضع جبهه توحید را از نزدیک بررسی کند، که گلوله توپ در نزدیکی اش اصابت میکند و این سردار دلاور به همراه معاونش، شهید اکبر زجاجی، دعوت حق را لبیک گفتند و سرانجام در17 اسفند سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به لقاء خداوند شتافتند.
شادی ارواح طیبه شهدا به خصوص سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت صلوات
الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم