همسفر شهدا

همسفر شهدا ، زنده یاد سید علیرضا مصطفوی

همسفر شهدا

همسفر شهدا ، زنده یاد سید علیرضا مصطفوی

همسفر شهدا

فعال فرهنگی ، طلبه بسیجی ، ذاکر اهل بیت (ع) ، پرپر شده راهیان نور و همسفر شهدا
زنده یاد "سید علیرضا مصطفوی"

سید علیرضا مصطفوی در هفدهم تیرماه سال ۱۳۶۶ مصادف با میلاد حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا (ع) در خانواده مذهبی و در محله میدان آیت الله سعیدی (غیاثی) دیده به جهان گشود. مراحل رشد را به همراه آموزه های دینی سپری کرد. پس از جذب در بسیج مسجد موسی ابن جعفر (ع ) ابتدا کانون نوجوانان شهید آوینی و هیئت رهروان شهدا را تاسیس نمود و سپس مسئول فرهنگی بسیج شد و با جذب نوجوانان محله کار فرهنگی را آغاز نمود.
در نهایت در تابستان سال ۱۳۸۸ به دلیل سفر به مناطق عملیاتی دفاع مقدس آسمانی شد.
در این رابطه گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی پس از مصاحبه با خانواده و دوستان و همراهانش ، کتابی با عنوان «همسفر شهدا» تهیه و در سرتاسر کشور توزیع نمودند.

پس از مطلع شدن رهبر معظم انقلاب از زندگینامه وی ، ایشان پیام زیر را به همراه یک جلد قرآن کلام الله مجید به خانواده وی اهدا نمودند.

«خداوند سکینه و سلام بر قلب این مادر دلسوخته و رحمت بی منتها بر قلب آن جوان صالح عطا فرماید»

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با موضوع «وصیت نامه شهدا :: راه و هدف شهدا» ثبت شده است

این راه راهی است که انبیا و اولیاءالله پیمودند. از اینکه من این راه را می‌پیمایم و به یاری خدا به توفیق می‌رسم خوشحال باشید. برای من زیاد گریه نکنید. همیشه به یاد خدا باشید. در دل امام را دعا کنید، و از خدا بخواهید فرج امام را نزدیک گرداند و امام را تا انقلاب مهدی(عج) حفظ بفرماید. همیشه پیرو خط امام باشید. در تنگناها امام را تنها نگذارید، زیرا امام بود که ما را بدین راه هدایت و رهبری فرمود.216

ی مادر و ای پدر، حال که توانستم راه خود را پس از 17 سال پیدا کنم، دوست دارم حق را در این راه یاری کنم. من همین راهی را که شما دوست داشتید ـ که همان راه حسین(ع) و شهیدان است ـ پیدا کرده‌ام. و حال وقت امتحان است، وقت انتخاب راه است. پس، چه بهتر، تا دیر نشده، از فرصت استفاده نماییم و راه خود را انتخاب کنیم. همان‌طوری که امام سوم(ع) فرموده‌اند: «من مرگ را بر زندگی خفت‌بار با ستمگران جز سعادت نمی‌بینم»[1]. و از خداوند می‌خواهم مرا در راهی که انتخاب کرده‌ام موفق کند.217

 

*****************

 

بدانید پسرتان راهی انتخاب کرد که امام حسین(ع) 1400 سال پیش بانی آن بود، و پسرتان فقط به ندای «هَلْ مِنْ ناصرٍ ینصرنی» امام حسین(ع) پاسخ داد.218

 

*****************

 

من رفتم، از برای چه رفتم؟ چگونه رفتم؟ و با که بودم؟ با که هستم؟ بگویید او با حسین(ع) بود، او با خمینی بود او در جوار شهیدان است، در جوار حسین(ع) است، او رستگار است. او با اولین قطرة خونش رستگار شد. او در جایی است که هرگز خصم در آنجا راه نخواهد یافت. او در جایی است که هابیل است، که محمد(ص) است، که علی(ع) است، که فاطمه و زینب(س) هستند. و تو ای بازمانده، راه مرا بشناس و پوینده باش.219

 

*****************

 

برادر و خواهر، با نام من چه کار داری؟ من از نام و جان گذشته‌ام و راه انتخاب کرده‌ام. بگو راه تو چیست؟ تا بگویم راه من اسلام محمد(ص) و علی(ع) و حسین(ع) و خمینی، این فرزند پاک اسلام است. راه همان شعار مقدس و همیشگی تمام مسلمانان یعنی «نه شرقی و نه غربی» است. افتخارم این است که به عنوان یک سرباز اسلام در جبهه‌های حق علیه باطل می‌جنگم، چه چهره‌ای زیباتر از چهرة خونین، و چه عطری بهتر از عطر خون؟ چه زیباست مرگی که آبستن زندگی جاوید باشد.220

 

*****************

 

این راهی است که این جانب با تمام آگاهی و با توکل به خدا آمدم، و راهی است که از جدّم حسین(ع) و پیامبر(ص) سرمشق گرفتم و همچون آنها دوست دارم با خدا داد و ستد کنم. امروز، نشستن و در رختخواب مردن ننگ است. دیگر پایه‌های مستبدان سست و رو به فناست. پس، پیش به سوی جهاد «فی سبیل‌الله». امروز روزی است که باید زمینة ظهور آقا امام زمان(عج) را فراهم سازیم. هنوز دیدگان مستضعفان عالم به روح خدا و قلب تپندة امت حزب‌الله دوخته شده است. پس، به یاری این شیر دلیر بشتابید و پیرو خط امام باشید و حب ریاست و مقام را کنار بگذارید، که همة ما در پیشگاه خدا مسئولیم، و این وظیفة ماست که صادرکنندة انقلاب به سراسر جهان باشیم.221

 

*****************

 

اگر گوش‌هایم را از دست بدهم باز هم گوش به فرمان امام امت هستم. اگر لال شوم باز هم ذکر «لااله الا الله» بر زبانم جاری است. اگر دست‌هایم را از دست دهم باز اسلحه به دوش خواهم کشید. اگر پاهایم را از دست بدهم گام‌های بزرگتری در راه دین خواهم برداشت. اگر جان بدهم اوج سعادت و آرزوی من است، زیرا به دیدار پروردگار خود می‌روم و در جایی قرار می‌گیرم که «برادر شهیدم» در آن جای دارد.222

 

*****************

 

تنها آرزویم «شهادت» است و با ناباوری در مسافتی دور به آن می‌نگرم. راستی من آن‌قدر قابل هستم که کلمة «شهید» را به خود اختصاص دهم؟ این دنیا فانی و بی‌ارزش است. می‌خواهم به معبودم و به هدفم برسم و راهی جز «شهادت» نمی‌بینم. می‌خواهم در راه اسلام و برای اسلام و به خاطر امام، پیشوایم، رهبرم جان دهم، و می‌خواهم به نزد پیامبرم(ص) و علی مرتضایم و حسینم(ع) بروم، و راهی جز «شهادت» نمی‌بینم. خدایا در راه رسیدن به این مقصود یاریم فرما.223

 

*****************

 

خداوند ان‌شاءالله که ما را مصداق آیة «وَلا تَحْسِبَن الّذین قُتلوا...» سازد و ما را در قیامت در کنار سرور شهیدان و شهدای اسلام روزی دهد که شرمساری در آخرت به روی ما نماند، و خجلت‌زدگان را از دشمنان اسلام قرار دهد. در راهی قدم گذاشتم و به امیدی این قدمها را برداشتم که بتوانم دینم را به اسلام و مسلمین ادا نمایم. اما، در این راه مقدس، این نفس اماره ما را به سوی خود می‌کشاند. امید است که این قدم‌های ما بر سر این اشتباهات درآید و ما را از آلودگی‌ها پاک سازد که وست «غفارالذنوب» و اوست «علی کل شیء قدیر».224

 

*****************

 

حالا که جبهه می‌روم و پا در چکمه می‌نهم و سینة دشمن را نشانه می‌روم، نه به منظور کینه و خصومت، بلکه برای احیای دینم و شرافت و حیثیت اسلام و صدور انقلاب است، و از خداوند بزرگ می‌خواهم که مرا در این راه یاری کند. من در این رهگذر هر گلوله که بر تنم وارد شود به یاد خدا تحمل خواهم کرد، و از او می‌خواهم که قدرت و صبر و طاقت به من عطا فرماید.225

 

*****************

 

اگر شربت «شهادت» را نوشیدم، نه فقط برای رضای خدا بوده است، بلکه خواستم به دشمنان اسلام بفهمانم که ما از «شهادت» باکی نداریم و «شهادت» را جزئی از نعمت الهی می‌دانیم، و تا آخرین قطرة خونی که در بدن داریم با دشمنان اسلام پیکار می‌کنیم و هرگز از پای نمی‌نشینیم، تا پرچم اسلام در تمام گیتی برافراشته شود.226

 

*****************

 

خدایا، حالا که در این راه گام برداشته‌ام و بار سفر بسته‌ام و به سوی تو آمده‌ام، تو را به حق محمد(ص) و آل مطهرش سوگند می‌دهم که مرا هدایت فرمایی تا بتوانم بهتر پیام خون تمام «شهیدان» را به ملت عزیز ایران برسانم.227

خدایا، «شهادت» در راه خود را نصیب من گردان که شیرین‌ترین مرگهاست، و «شهادت» دریچة آزادی من از دنیا و منتهای حرکت یک مسلمان است. «شهادت» نهایت آرزوی مشتاقان و عاشقان است.228

 

*****************

 

بارالها، بهترین و شرافتمندانه‌ترین مرگ‌ها که به گفتة رسول اکرم(ص) «شهادت» است برایم برگزین، که جز این راهی نمی‌شناسم.229

 

*****************

 

خدایا، تو می‌دانی که آرزوی من «شهادت» است و من از تو می‌خواهم که این سعادت را نصیبم گردانی. خدایا، جان دادن سخت است، ولی می‌دانم که در راه تو رضایتبخش است. خدایا، شیرین‌ترین مرگ‌ها را نصیبم گردان که همان «شهادت» است. خدایا، اگر «شهادت» را نصیبم کردی، از تو می‌خواهم که مرا همنشین ائمة اطهار(ع) فرمایی.230

*****************

خدایا، «شهادت» در راه خودت را نصیبم کن که بهترین مرگ‌هاست. آری، این «شهادت» است که مرز حق و باطل را تعیین می‌کند.231

*****************

 

خدایا تو خود می‌دانی که من با عشق تو برای برافراشتن پرچم «لااله الا الله» و برقراری دین تو و ادای دین خود به ملت و مملکت قدم در این راه نهاده و ذره‌ای عقب ننشسته و تا دم واپسین برای برقراری و اعتلای حق تلاش خواهم کرد. من ایرانیم، وطنم ایران اسلامی و مذهبم مذهب تشیع است. خدایا، به خداوندیت قسمت می‌دهم ایران اسلامی را از شر کفار و اجانب نجات ده.

 

*****************

 

زمانی آرزو می‌کردم که ای کاش در عصر و زمان حسین(ع) بودم تا آنگاه که وی ندای «هَلْ مِنْ ناصرٍ ینصرنی» سرمی‌داد به کمک او می‌شتافتم، ولی اینک خدا این سعادت را به ما داده که به ندای حسین زمانمان خمینی کبیر پاسخ دهیم. خدایا شکر و سپاس تو را که این آرزوی ما را برآوردی، و اینک از تو می‌خواهم آرزویی که یاران حسین(ع) داشتند و می‌خواستند هفتاد بار کشته شوند و باز در رکاب امامشان بمانند و بجنگند، نصیب ما فرمایی. خدایا، از تو می‌خواهم که ثواب شهادت را نصیب ما بگردانی.232

 

*****************

خدایا، طردم مکن که بنده‌ای محتاج و ذلیل بیش نیستم و به امید فضل تو روی به درگاهت آورده‌ام و پیشانی شرمساری بر خاک نهاده‌ام تا به تو بپیوندم.233

 

*****************

 

خداوندا، اینک به فرمان تو و امر نائب امام زمان(عج) جهاد کرده‌ام. امیدوارم که مرا به فیض «شهادت» برسانی، تا لااقل کفاره‌ای باشد برای پاک شدن گناهانم و زنده نگهداشتن دینم.234

*****************

 

همیشه از خداوند بزرگ، و بزرگ آبرودارندة درگاه او در روی زمین، خمینی عزیز خواسته‌ام که با کار و کوشش و پیکار و مجادله و جهاد در راه اسلام و مسلمین «شهید» شوم، که با این «شهادتم» ـ گرچه در مقابل اسلام خون قابلی ندارم ـ بتوانم پرچم پرافتخار اسلام را در بلندترین نقطة جهان ظلمت و بر سردر سازمان ملل متحد برافرازم.235

 

*****************

 

خدایا، «شهادتم» را پذیرا باش که تنها تو را پرستیدم و تنها از تو یاری خواستم و تنها به سوی تو بازگشتم. خدایا، بهترین عواملی که انسان را دلبند به دنیا می‌کند عشق به پدر و مادر، عشق به زن و فرزند، و زندگی در رفاه و آسایش است. خدایا، تو خود آگاهی که اینان را داشتم و فقط برای تو، و برای دین تو، و برای یاری نایب مهدی(عج) از شهر و دیار هجرت کردم، و از یاران و خویشان گذشتم، و از طریق «شهادت» به تو پیوستم.236

 

*****************

اگر بدنم را تکه‌تکه کنند و مرا بسوزانند و خاکسترش را به دریا بریزند، باز هم خواهم گفت: «اسلام پیروز است، شرق و غرب نابود است».237

***********************

 

ـ اینک که به یاد خدا به جبهه می‌روم، نه برای انتقام، بلکه برای احیای دینم، و تداوم انقلابم پای در چکمه می‌کنم، و خدا را به یاری می‌طلبم و از او می‌خواهم که هدایتم کند به آن راه که خود صلاح می‌داند. هدفم خدا و مکتبم اسلام و مرادم روح‌الله است. می‌روم تا از دریای بیکران شهادت بهره‌ای جویم، که مکتب اسلام و این آب و خاک حقی بر گردنم دارد./ امیر هدایتی

  ********************

ـ به جبهه می‌روم و می‌خواهم تمام بتهای درونیم را بشکنم. می‌خواهم وجودم را مملو از عشق کنم. به جبهه می‌روم تا بیاموزم چگونه جنگیدن و چگونه مردن را، به جبهه می‌روم تا بیاموزم عشق به خدا و عشق به معبود را، به جبهه می‌روم تا بیاموزم که در زیر رگبار تیر دژخیمان دلمان به یاد خدا آرامش می‌یابد، به جبهه می‌روم تا بیاموزم آن را، مقصود آن را و هدف آن را. / محمدهادی سلیمیان

***********************

خون شهیدان از هابیل تا حضرت حسین و از حضرت حسین تا شهدای انقلاب اسلامی ایران صدایم می‌زنند که تو را چه شده و برای چه نشسته‌ای آخر ما مسلمان و از شیعیان امام حسین هستیم ما در عصری زندگی می‌کنیم که ظلم سراسر جهان را فراگرفته ما باید خونمان را بدهیم و آن قدر کشته شویم تا اسلام عزیز با ظهور حضرت مهدی پیروز شود و عدل الهی در سایة توحید برقرار گردد. ای کاش هزاران جان داشتم و فدای اسلام و قرآن می‌کردم.57/حسین علیمرادی

چرا خداوند پیامبر را مأمور نمود؟ و چرا پیامبر را در زمان خاصی فرستاد. امام حسین چرا جهاد نمود با آنکه می‌دانست در این جهاد کشته  خواهد شد و ظاهراً شکست خواهد خورد؟ چرا جوان عالیقدر خود را چون علی اکبر با دست خود به جهاد اعزام نمود تا جام شهادت بنوشد؟ حسین با اینکه می‌دانست اهل بیتش اسیر می‌شوند چرا به چنین اقدامی دست زد؟ همة اینها برای امام هدف داشت و آن هذف زنده نگهداشتن مکتب حیاتبخش اسلام بود. برادرجان ما پیرو اهل بیت عصمت و طهارت هستیم و اینک زمن آن است که به مظلومیت امام حسین پی ببریم چون به فرمودة پیر جماران ما فرزندان عاشورا هستیم. آری، ما فرزندان عاشورا هستیم و وارثان خون حسین و باید یزیدیان زمان و متجاوزین به قرآن را سرجای خود بنشانیم. ما مورد ظلم و تعدّی واقع شدیم و باید به احیای حق و کلمه‌ لالاله الاالله و محمد رسول الله جهاد کنیم.58/محمدعلی رضائی

**************

پدر جان خوشحالم از اینکه توانستم به ندای سالار شهیدان حسین بن علی لبیک گویم و در راه یاریش قدم گذارم و همانطور که سرورم امام حسین در مقابل کفر ایستادگی کرد به پیروی از او ایستادگی خواهم کرد و این جان ناقابلم را برای برقراری اسلام وقرآن هدیه می‌کنم. و ما با خون خود اقیانوسی خواهیم ساخت که تمامی کشتیهای کفر و الحاد و شرک در آن غرق شوند.71/محمدرضا تیغ‌بند

*****************

به علت گرایشم به راه حسین و عشقم نسبت به اسلام و کشورم این راه را برگزیدم. این عشق همچون خون در رگهایم جریان پیدا کرد و باعث شد عاشق شهادت و ایثار شوم. من چندین بار به جبهه آمدم و چون درسم را در مکتب حسین به پایان نرسانده بودم سالم بازگشتم ولی نمی‌دانم این بار چرا این گونه دربند خودم نیستم روحم در عوالم دیگری سیر می‌کند شاید در این مرحله خداوند مرا لایق بداند و مرا به خود فراخواند.72/اکبر شیخ‌الاسلامی

*****************

من به ندای حسین لبیک گفتم و به سوی خدا شتافتم و به دعوت اسلام لبیک گفتم و سعادت را برای خود تحصیل کردم کشته‌ دین شدم و در راه قرآن به خون غلتیدم و دین حق را یاری کردم.73/سیدمحمود امینی

*****************

اگر من به جبهه رفتم از برای یاری بخشیدن به دین خدا و پاسخ به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین و تحقق بخشیدن با آرمانهای به حق امام امت خمینی بت شکن بوده است.74/مجید کوهستانی

*****************

ما تا آخرین نفس با دشمن کافر می‌جنگیم تا اسلام زنده بماند. 182/محمدعلی تقئی

*****************

آری، ما به راهی رفته‌ایم که سرانجام شوم امپریالیسم و سلطه‌گران اجنبی را هم اکنون در قلة عالم نمایان کنیم.183/داود حسینی

*****************

ای خدای رحمان تو خود می‌دانی که برای چه این راه را انتخاب کرده‌ام و در این راه هیچ کوشش دریغ نکردم، کمک کن تا پرچم اسلام را بر فراز بزرگترین قلل دنیا برافراشته سازیم چون این خون در مقابل اسلام و قرآن ارزشی ندارد.184/رامین فرزین

*****************

خدایا، برای تحقق بخشیدن به اسلام و قرآن و دفاع از کشور اسلامیم، در این راه آگاهانه قدم گذاشتم.185/علی عطاردی

*****************

با قلبی آکنده از مهر و عشق الهی به سوی جبهه روانه شدم و این تصمیم را با آگاهی و تدبیر خود گرفتم و داوطلبانه به حجله‌گاه معشوق گام نهادم، تا شاید تولدی ابدی یابم، تولدی با خون و اگر با کشته شدنم اسلام قوّت خواهد گرفت پس،ای سلاحها مرا دریابید. و می‌دانم این راهی که آمده‌ام دیگر بازگشت ندارد، همة ما یک روز آمدیم و یک روز هم خواهیم رفت. پس، خدایا این رفتن به سوی خود را برای من عارفانه و عاشقانه و خالصانه قرار ده.186/سیدحبیب مهرپور  

 

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۳۹
همسفر شهدا

من با شناخت دقیق و با یقین کامل از این راه (اسلام) هدف را یافته‌ام و به سوی خدا می‌روم، چرا که همه از طرف خدا آمده‌ایم و به سوی او بازگشت خواهیم کرد. خدایا، تو خود می‌دانی که چقدر مشتاق شهادتم.189/سیدمحمدرضا طیبی تفرشی

 

*****************

 

من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر شهید شوم با صدای رسا به گوش منافقان و کفار برسانید که من آگاهانه و با شناخت کافی، بدون هیچ جبر و زوری که تنها بر شما منافقان و کفار وارد است، در این راه قدم نهادم و دوست دارم که شهید شوم. نمی‌خواهم که مرگ به سراغ من بیاید، می‌خواهم خودم به سراغ مرگ بروم، چه مرگی بهتر از اینکه در راه خدا کشته شوم.190/علی‌اکبر شاطرباقر

 

*****************

 

این راهی را که می‌روم و رفتم از روی آگاهی بوده نه از روی هوی و هوس. آیه‌های قرآن  مجید و همچنین مظلومیت انقلاب اسلامی ایران و مظلومیت شهیدان و همچنین ندای«هل من ناصر ینصرنی» حضرت سیدالشهدا ابا عبدالله الحسین(ع) مرا به این راه کشاند.191/اسکندر همایونی

 

*****************

 

راهی را که رفته‌ام، و اگر خداوند «شهادت» در این راه را نصیبم کند، آگاهانه و از صمیم قلب بوده است و در این دنیای فانی یکی از آرزوهای بزرگم همین «شهادت» در راه خداست، که امیدوارم این بار شهد گوارای «شهادت» را بنوشم.192/ولی ملکی

 

*****************

 

من با اعتقاد به «الله»، خالق جهان هستی و درهم کوبندة ستمگران و یار و یاور مستضعفان و وعده‌دهندة پیروزی مستضعفین بر مستکبرین و نجات‌دهندة قومی که خودخواهان دگرگونی و تغییر می‌باشد، آگاهانه، بنابر اینکه در برابر آرمان و اهداف این امت رزمندة قهرمان و ایثاگر و رهبری خردمندانة امام خمینی احساس مسئولیت کردم، در این راه پرافتخار قدم نهادم و مرگ در بستر را ترک نموده و داوطلبانه عازم جبهه‌های حق علیه باطل شدم.193/عباس توانگر

 

*****************

 

«أشهد أن لااله إلا الله و أشهد أن محمداً رسول‌الله»، بدانید که من آگاهانه و با شناخت کامل این راه را انتخاب کردم و جان ناقابلم را به پیشگاه امام زمان(عج) هدیه نمودم، و ندای «هَلْ مِنْ ناصرٍ ینصرنی» امام حسین(ع) را که هزار و چند صد سال پیش در کربلای حسینی طنین انداخت لبیک گفتم. و بدانید من برای «شهادت» به جبهه‌ةای جنگ نرفتم، بلکه فقط و فقط برای رضای خداوند یکتا و پیروزی اسلام به جبهه‌ةا رفتم، ولی در عین حال آرزوی «شهادت» دارم و از خدا می‌خواهم که مرگ مرا «شهادت» در راه خودش قرار بدهد و در روز قیامت مرا با شهدای کربلا محشور گرداند.194/علی‌اصغر مرادی

 

*****************

 

من جبهه رفتن را بر خود واجب عینی می‌دانم، و می‌روم تا با این مزدوران بعثی و این خودفروختگان ـ که حامی منافع ابرقدرت‌ها و در رأس آنها امریکای جنایتکار می‌باشد ـ تا آخرین قطرة خونی که در رگهایم جاری است نبرد کنم. امیدوارم که بتوانم از عهدة چنین عملی برآیم.195/محمد شفایی

 

*****************

 

هدفم اجرای احکام اسلام و سرنگون ساختن متجاوزین و ادای تکلیف بوده، حالا اگر در این راه خون من ریخته شود، امیدوارم که خدا قبول کند. من راهم را آگاهانه انتخاب نمودم، و اگر «شهید» شوم به هدفم رسیده‌ام. با صدای رسا به گوش بیخبران و کفار برسانید که: ما با شناخت کافی و بدون هیچ زور و اجباری در این راه گام نهادیم. دوست دارم «شهید» شوم و نمی‌خواهم مرگ طبیعی به سراغم آید. می‌خواهم خودم به سراغ مرگ بروم و چه مرگی بهتر از کشته شدن در راه خداست؟196/ابوالفضل عباسی

 

*****************

 

همه بدانند که ما این راه را دانسته و با رضای خود انتخاب کرده‌ایم. همه بدانند که فقط برای خدا آمده‌ایم و برای اسلام و قرآن آمده‌ایم، که ما برای پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی ایران به رهبری نایب امام زمان، آیت‌الله العظمی امام خمینی، و به دنبال عشق و ایمان به راهش و برای نجات همة عالم از زیر بار کفر و الحاد و ظلم و ستم و استکبار جهانی در همة زمانها و مکانها آمده‌ایم.197/حسین خادم‌الرضا

همه بدانند راهی را که من انتخاب کردم آگاهانه و بنابر وظیفه‌ای بود که اسلام عزیز به عهدة ما گذاشته بود. و ما که خود را مسلمان و پیرو ائمة اطهار می‌دانیم، باید در راه حفظ اسلام از بذل جان و مال خود دریغ نکنیم.198/محمدهادی محمدی

 

*****************

 

بدانید که من این راه را آگاهانه انتخاب کردم و تا آخرین قطرة خونم اسلام را آبیاری خواهم کرد. ما این دنیا را گذرگاه می‌دانیم نه توقفگاه، و برای همین است که «شهادت» را برای خود برمی‌گزینیم، و اما آسوده بخوابید ای یاران، ای «شهیدان» که یاران می‌آیند.199/محمدجواد صدق‌آمیز

 

*****************

 

بدانید که چشمانم باز است و راهم مشخص، استقامتم و خونم ضامن کلامم می‌باشد.200/علیرضا عماری اللهیاری

 

*****************

 

راهی که من انتخاب نمودم با شناخت بود، و راهی است که در آن باید برای استحکام بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی از خود و جان مایه گذاشت. و اگر در این راه افتخار «شهادت» نصیبم شد به آرزویم رسیده‌ام، زیرا رسالت مکتب ما چنین است که اگر خونی ریخته نشود و نهال اسلام آبیاری نگردد، پس چگونه اسلام گسترش پیدا خواهد کرد. و امروز روزی است که حجت خدا بر همة ما تمام شده است، همچنانکه خداوند می‌فرماید: «أطِیعُواالله و أطیعُواالرّسُولَ و أولی الأمر مِنکُم». پس، من هم با کمال میل به این جبهة مقدس که برای پیروزی اسلام است می‌روم.201/عبدالله نوروزی

 

*****************

 

با آگاهی و شناخت و با یقین به سوی خدا، جهاد و «شهادت» می‌روم و تا پوزة دشمن (آمریکا) را به خاک نمالم از پای نخواهم نشست. می‌روم تا حرکت را به سوی خدا در خط رهبری در این جهان حاکم کنم، و اگر «شهید» شدم «شهادت» آرزویم بود.202/حسین طحان

 

*****************

 

این راه را خودم انتخاب کردم. اسلحه به دوش می‌گیرم و برای مبارزه با جور و ستم و تجاوز راهی شهر «شهادت» می‌شوم.203/اسماعیل روستایی

 

*****************

 

من این راه مقدس را با بینایی و آگاهی کامل انتخاب نموده‌ام، و با قطرات خونم آن را امضا کرده‌ام. و این درس را نیز از سرور آزادگان جهان حسین‌بن علی(ع) آموخته‌ام؛ درس عشق و «شهادت»، درسی که انسان‌های پاک آن را فراگرفته‌اند و به دیگران نیز آموخته‌اند که چگونه زندگی کنند و چگونه مرگ را برگزینند.204/فرهاد مروتی

 

*****************

 

ای قلبهای پاک که با تمام وجود به یقین رسیده‌اید، بر شماست که به آیندگان برسانید که اگر از خانه و کاشانه دور شدید، اگر پدر و مادر و دیگر علایق را ترک گفتید. اگر به طرف گلولة داغ و سرخ بی‌مهابا شتافتید، اگر دهها بار مجروح شدید باز بایستید. اگر بهترین یاران را داده‌ایم هدفی جز الله و یاری او نداشته‌ایم. مردانه جنگیده‌ایم نه برای آب، نه برای خاک، و نه برای خشنود کردن انسانی مانند خود، هدف بالاتر از اینهاست، هرچند که این عمل، آب و خاک در پی دارد. برای همین است که «شهید»، اسیر، مفقود و معلول و یا سالم ماندن مفهومی ندارد. اگر هدف کشورگشایی و یا هدفی غیر از رضای خدا می‌بود ما حاضر نبودیم حتی یک موی از سرمان کم شود.205/محمد شیخ زین‌الدین

*****************

 

 من حقیر «شهادت» را برگزیدم، چرا که سعادتم در «شهادتم» بود واین نشان لیاقت من نبود، بلکه از لطف و کرامت حق تعالی به این فضیلت رسیدم، و این آرزوی دیرینه من بود. / علی غلامحسین دهدشتی

  *****************

ـ «شهادت» را که پلی است به سوی لقاءالله و تزریق خون است به پیکر بی‌رمق جامعه، با آگاهی کامل بر زندگی ننگین مادی به دلایل زیر برگزیدم: 1. شهادت راهی است که انبیای الهی و ائمه اطهار(ع) و صدیقین انتخاب کردند. 2. به فرموده رهبر کبیر انقلاب امام خمینی: هر وقت دیدید کیان اسلام در خطر است جان و مال خود را ایثار نمایید. 3. اگر مرگ را انتخاب نکنیم سرانجام مرگ ما را درمی‌یابد. 4. طبق آیه شریفه: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون» و سایر آیات مربوطه. 5. «شهادت» عملی است که مورد رضای خدای بزرگ و مقربین درگاهش می‌باشد، و پاک کننده گناهان اوج افتخار یک مومن با ایمان است. 6. مرگ سرخ بهتر از مرگ سیاه است. 7. «شهادت» نزدیکترین و بهترین راه برای رسیدن به سعادت و تکامل و لقاءالله است. / ابوالقاسم ناصری

         ********************

ـ هدف «شهادت» نیست، هدف شناخت خداست، در راه خدا حرکت کردن است. «شهادت» وسیله‌ای بیش برای وارد شدن به مرحله تکاملی دیگر نیست. / عباس رحیمی حسینی

        ********************

ـ چه کنم؟ کالبدم گنجایش روح بلندپروازم را ندارد، انگار می‌خواهد آن را بشکافد و به پرواز درآید، ولی چاره‌ای جز این ندارم که بین روح و کالبدم یک هماهنگی به وجود آورم و برای اینکه روحم را نرنجانم به خواسته‌اش جواب مثبت داده و راهی طریق‌الله می‌گردم. شاید بتوانم از این رنج روحی برهم و سبکبال و روشن ضمیر در صف عاشقان قرار گیرد. / بهروز رفیعا

چه جاذبه‌ای است که ما را از بسترهای گرم و آسوده بیرون کشید و عاشقانه به میدان نبرد آورد تا سختی‌ها و مشقت‌ها را به جان و دل بخریم و از شوق وصال معشوق تا پای جان ایستادگی کنیم. راستی این همه زیبایی به بهت و حیرت آمده است از این شکوه‌ها و عظمت‌هایی که پاسداران ما در صحنه‌های مبارزه می‌آفرینند، و این همه ایثار و از خودگذشتگی‌ها علتش این است که با ملاک‌های مادی و دنیایی بررسی می‌شود، حال آنکه منطق ما منطق معنویت است و ایثار و منطق عشق است، و چون شمع آب شدن و روشنی بخشیدن. امروز ما از درون سنگرهای نبرد اعلام می‌کنیم که بانگ «هَلْ مِنْ ناصرٍ ینصرنی» حسین زمانمان را شنیدیم و لبیک گویان عاشقانه به میدان «شهادت» شتافتیم تا بلکه خدا توفیق پیوستن به اولیایش را نصیب ما کند.206/غلامرضا گلستانی

 

*****************

 

آگاه باشید که من در این دنیای فانی چیزی نداشتم که برای آن مبارزه کنم، فقط برای لبیک گفتن به ندای امام، و برای رضای خدا در این راه آگاهانه قدم گذاشتم تا خونم بقای اسلام عزیز را تضمین کند. متوجه باشید که تشنه بودم خدا سیرابم کرد، فقیر عشق خدا بودم کرامتم فرمود. آگاه باشید که من خدا را خواستم و او همه مرا به پیش خود برد، و تا کسی او را نخواهد به پیش او نرود. بدانید که هیچ بودم همه چیزم کرد، خواب بودم بیدارم کرد. بدانید که در این راه آگاهانه و آزادانه و فقط برای رضای خدا قدم برداشتم. به خدا فکر کنید و بدانید که هدف از این دنیا و در این دنیای مادی قدم برداشتن فقط تکامل است برای آخرت و دنیای دیگر.207/محمد زینعلی

 

*****************

 

مبادا به من جوان ناکام خطاب کنید که من به لطف خدا به کام دل رسیده‌ام که آن لقای پروردگار است. من با آگاهی و عشق این راه را برگزیدم.208 /عباسعلی علیزاده

 

*****************

 

برادرم، راه ما راهی است که فقط یاران خدا در آن قدم نهاده‌اند و نهایتش خود خداست. برادرم، اگر من دیگر برنگشتم نمی‌خواهم برایم بگریید، و نمی‌خواهم مادرم به حالم بنالد، و نمی‌خواهم برادرانم برایم اشک بریزند. اگر هم برگشتم خونم لیاقت ریختن را نداشته است. برادرم، ما اینجا می‌جنگیم و از زیر پای کفار، زمینی را که از لوث وجودشان شرمگین است آزاد می‌کنیم و با خون خود عرق شرم زمین را می‌شوییم.209

 

*****************

 

برادر جان، به همه بگو که برادرم آگاهانه مسیرش را انتخاب کرد و فقط برای پیروزی نهایی انقلاب اسلامی و پیروزی خط امام، که همان خط قرآن است، جانش را داد نه برای چیز دیگر.210

 

*****************

 

سنگر «شهیدان» را خالی نگذارید. امام را دعا کنید. برای پیروزی لشکر اسلام دعا کنید. من «شهادت» را دوست داشتم که خدا قسمت کرد.211

 

*****************

 

ما می‌رویم تا راه حسین(ع) را ادامه دهیم. ما می‌رویم تا راه او باقی بماند. شما نیز چنین باشید چون جهاد در راه خدا وظیفة هر مسلمانی است، همان‌طور که پیامبر عزیز اسلام می‌فرماید: همانا بهترین عمل مؤمن جهاد در راه خداست.212

 

*****************

 

ما می‌رویم تا اسلام و امام پیروز شوند و انقلاب پابرجا بماند. ما می‌رویم تا شما زندگی کنید. ما می‌رویم تا شما خدایی زندگی کنید، مانند محمد(ص) و علی(ع) و حسین(ع) و زهرا(س) زندگی کنید. ما می‌رویم تا دین خدا پابرجا باشد. ما می‌رویم تا شما از اسارت شیطان‌های درون و برون آزاد شوید. ما برای رضای خدا و تقرب به او می‌رویم.213

 

*****************

 

من می‌روم چراکه باید رفت. آری، ای برادر، باید رفت اگرچه در این رفتن سختی‌ها و بلاهای زیادی به انسان تحمیل می‌شود. باید عاشق شد، باید رها کرد، باید برید. آری برادر، بنگر و نظر کن، زیرا تا انسان از قید این دنیا نرهد و آن را رها نکند نمی‌تواند به هدف (الله) برسد. ای برادر، بنگر و نظر کن و تعقل کن، فکر کن، «أفلا تعقلون». ببین، از کجا آمده‌ای؟ آیا بیهوده تو را به این دنیا فرستاده‌اند و یا با هدفی مشخص؟ آیا آن هدف غیر از بندگی و عشق به معشوق است؟ ای برادر، رها کن تا آزاد شوی، آزاد شو تا عاشق شوی، عاشق شو تا آدم شوی. دنیا را به حال خود بگذار و ترکش کن.214

 

*****************

 

ای مردم بدانید که من به خاطر اعتلای کلمة الله و نجات اسلام و جنگ با سلطة استکبار قیام کردم و در این راه سلاحی قویتر، انقلابی‌تر و پیروزمندتر از «شهادت» ندیدم و نشناختم و نیافتم. مگر نه اینکه این سلاح سیدالشهدا اباعبدالله(ع) است. و مگر نه اینکه جای جای پهنة زمین کربلا و لحظه لحظة عرصة زمان عاشوراست. پس، من نیز به تأسی از مولایم حسین(ع) از تنها داراییم یعنی جان تیری آتشین ساخته و آن را به خون سوزنده‌ام آغشته و در کمان روح استوار ساختم و به عنوان کماندار تیر حق و به اذن خداوند قهار، در قلب باطل نشاندم، تا تو انسان از خواب بیدار شوی و دریابی که دنیا آزمونکده‌ای بیش نیست؛ آزمونکده‌ای موقت که در آن ایمان‌ها در زیر امواج متصل اضداد امتحان و صابران گلچین می‌شوند. آری، توقفگاهی است که باید در آن پاک شد، عقیده یافت، جهاد کرد، مستقیم ماند و با ایمان رفت.215

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۳۸
همسفر شهدا

من هم به نوبة‌خود که فردی مسلمان هستم برای بارور کردن نهال اسلام در تلاش هستم و امیدوارم این حقیر هم با اعمالم  قطرات خونم سهمی در به ثمر رساندن اسلام داشته باشم هرچند قطرة خون من ارزشی ندارد. شاید با نثار این چند قطرة خون در نزد امام حسین سر افکنده نباشم.141/مصطفی احسانی

 

*****************

 

کسی که در پی دفاع از خاک وطن و دین کشته شود در نزد خدا شهید محسوب می‌شود همه باید کافران را از خاکمان بیرون کنیم. من جز کوچکی از لشکر بزرگ اسلام هستم که علیه این تجاوزکاران به پا خاستم.142/محمدرضا علی‌پور

 

*****************

 

هدفی جز احیای دین محمد و برقراری اسلام نداشته‌ام و به امید دیدار با معبود و محبوبم درراهش وارد شدم، و تنها آرزویم این بوده که اسلام پیروز جهان گردد.143/سیدمحسن مبرقع رضوی

 

*****************

 

من هدفی جز راه اسلام و خدا ندارم. قیامم فقط برای خدا بوده است و می‌دانم که این هدف قلب شما را تسکین می‌دهد. از مرگ من هرگز ناراحت نشوید که از خدایم و به سوی او خواهیم رفت.144/غلامرضا مطلوب

 

*****************

 

رزمندگان عاشق الله با شعارهایشان در طول تاریخ اسلام شهادت داده‌اند. که ما می‌رویم تا اسلام و مروجین اسلام باقی بمانند و ما نیز می‌رویم با امام باشد.145/سیدمحمود میرنظامی

 

*****************

 

به میعادگاه عاشقان شهادت خواهم رفت. می‌روم به شهر آتش و خون تا نظاره‌گر پیرزوی هابیلیان بر قابیلیان باشم. می‌روم تا با دیدن آن قامتم راست گردد، قدمهایم استوار گردد آنگاه سلاح برگیرم و به دشمن زبون بتازم بکشم و کشته شوم.146/علی‌اکبر حماصیان

 

*****************

 

آری، می‌روم تا با قطرة‌ خونم به دریای شهیدان بپیوندم و با گذشت از خون خود شهیدی برای اسلام باشم. که را ه شهید راه خداست. به راستی جملة‌ امام حسین صحیح است که اگر کسی خود را بشناسد خدایش را شناخته و وقتی خدا را شناخت راهش را شناخته است. من بسیار خوشحالم که خود را در جبهة‌ نبرد با دشمن می‌بینم آنجایی که دشمن می‌خواهد حاکمیت خدا را از میان بردارد و حاکمیت شیطان را مستقر کند ولی خوهای پاکی که در راه اسلام ریخته‌شده است و اسلام رنگ خون به خود گرفته است سدّی است که مانع می‌شود. اما هرگز نمی‌گذارم یک وجب از خاک سرزمینمان که سرزمین اسلام است به چنگ دشمن بیفتد.147/محمدعلی راجیان

ما به کربلای حسین می‌رویم. به سوی دیار ابدی می‌شتابیم. به بهشت بی‌نهایت خدایمان می‌رویم. خدایا ما به سوی تو می‌آییم. معبودا ما به سوی تو می‌آییم.149/محمدحسن مسعودی همت‌آبادی

 

*****************

 

موقعی که تمام شهرها و کوچه‌های کربلای ایران بوی شهادت و مجاهدت و می‌دهد. چطور من راضی شوم که از این کاران اباعبدالله الحسین عقب بمانم. من حاضرم که جانم را در راه رضای خدا بدهم. و به حضرت ابا عبدالله الحسین بگویم: من به این راه که راه کاروان کربلای شماست افتخار می‌کنم.150/اسکندر همایونی

 

*****************

 

ما در مقابل این خونهای پاک مسئول هستیم . ماهمه باید احساس کنیم و نگذاریم اسلاحه‌ای که از دست هر شهید می‌افتد بر زمین بماند، و با ید به آن ندای شهیدان که می‌گویند: رهبر خمینی و نهضت حسینی جامة‌ عمل بپوشانیم.151/محمد شفائی

 

*****************

 

خون شهیدان صدایم می‌زنند. باید بگویم: الآن وقت آن رسیده است و حسین زمان خمینی بت شکن را باید یاری کرد. 152/علی گرگان‌بیک

 

*****************  

 

با رالها، تو را گواه می‌گیرم که در مقابل عظمت انقلاب و شهیدان احساس مسئولیت کردم، که از مال و زندگی دست شسته و راه انبیا را می‌پیمایم.153/محمد پورجعفری  

 

*****************

 

آیا کسی می‌تواند با چشم خود ببیند که دشمن قصد نابودی دین و قرآن را دارد، من می‌روم تا راه کربلا را برای دیگر عزیزان باز و جانم را فدای اباعبدالله کنم.154/محمدتقی کیوان‌فر

*****************

شهادت برای ما جوانان ایرانی افتخار است زیرا پیامبران ما زیر بار ظلم نرفتند و ما نیز راه آنها را ادامه می‌دهیم. می‌خواهم به خاطر اسلام امام و آزادی شهید شوم تا اسلام عزیز به تمامی جهان صادر شود.155/غلامعلی جمال‌زهی

 

*****************

از آن زمان که من این راه را شناختم و انتخاب کردم تعقیبش کردم و روز به روز که از عمرم می‌گذشت موفق‌تر می‌شدم. به همه تو صیه می‌کنم که تنها راه رستگاری جهاد در راه خداست. و نصیب هر کسی نمی‌شود.156/مهدی صفایی

 

*****************

 

من و شما راهی را از خداوند منان آرزوی کرده‌ایم که لبیک گوی امام حسین باشیم، و حافظ خون شهدا و رهرو قرآن باشیم.157/سیدابوالقاسم حجازی

 

*****************

 

این جانب حکم شرعی دانستم که به فتوای امام خمینی لبیک گویم و انجام وظیفه نمایم، و این وصیتنامه‌ را در کنار سنگر عشق و شهادت می‌نویسم، و از خدا می‌خواهم که در این امتحان مرا مؤید بدارد و به آرزوی خود که پیروزی یا شهادت است برسم.158/غلامعلی محمدزاده

 

*****************

 

امروز، ضرورت ایجاب می‌کند که تمام اوقات خود را صرف خدمت به اسلام کنم. که علی به خاطرش 25 سال خانه‌نشین شد و پهلوی یگانه دخت نبی اکرم شکست، پس باید از اسلام دفاع کنم.159/بنامعلی محمدزاده

 

*****************

 

من در مقابل یک انتخاب بزرگ و سرنوشت ساز درمانده بودم،  و براستی تصمیمگیری نداشتم. من در این انتخاب واجب دانستم که برای یاری امام حسین و دفاع از خاک وطن و ناموس خودم به سوی جبهه‌ها بیایم.160/جواد سبزی‌پور

 

*****************

 

می‌روم تا وظیفة خود را به کشور ادا کنم. باید به سربازی بروم تا از کسانی نباشم که پیامبر جواب سلام آنان را نمی‌دهد.161/فتح‌الله مرادی‌امید

 

*****************

 

مامسئولیت بزرگ الهی خود را جامة عمل می‌پوشانیم. و با فریاد خود و خشم در مقابل دشمنان خدا و خلق به قیام ایستادیم . برای احقاق حق باید جست و فریاد کشید و سکوت را رها کرد و کفن بر تن کرد تا اینکه بتوان در کشیدن حقّی از حلقوم دشمنان موفق شویم.162/حسین مصدق

 

*****************

آنان تلاش می‌کنند که با مذهب علیه مذهب مانند ابوجهل، و ابوسفیان‌ها قیام کنند. من به جبهه می‌روم تا مسئولیت شیعه بودنم را به اثبات برسانم.163/محمد بختیاری

 

*****************

 

در این زمان بین اسلام و کفر جهانی اختلاف و جنگ و ستیز است و کاری به وسیلة شاهد گرفتن مشخص می‌شود اگر با ریخته شدن خون ما، اسلام بر پا می‌شود پس ما از جان و مال خود می‌گذریم.164/علی محمدی

 

*****************

چرا با این قدرت کم با ابر قدرتها مبارزه می‌کنیم؟ به این علت که مطمئن هستیم خدا با ماست، و با ید برخیزیم و حق از دست رفته‌مان را از دشمنان بگیریم و آن را به صاحب اصلی آقا امام زمان بسپاریم.165/محسن حبیب‌زادگان

 

*****************

فریاد خلقهای تحت ستم و آه و ناله‌های مظلومان تاریخ به گوش می‌رسد و ما را به یاری و کمک می طلبد. و ما مسئولیم و یک لحظه نمی توانیم از زیر بار سنگین مسئولیت شانه خالی کنیم.166/سیدجمال میرشجاعی

 

برادران از اینکه ما این راه را انتخاب کردیم، هدفی را دنبال می‌کنیم و آن دفاع از حق می‌باشد. در طول تاریخ انبیا و امامان و اولیای خدا در ستیز با ظلم و نفاق بوده‌اند و می‌خواستند به بقیة انسانها بفهمانند که همانا زندگی عقیده و جهاد است.167/مجید سلیمان‌زاده

 

*****************

 

من درجهان و در عصری به زیستن ادامه می‌دهم که غارتگران و جهانخواران بین‌المللی در تلاش نابودی اسلام هستند. آخر من هم مسلمانم، بیندیشید که من چگونه نشستنم را توجیه کنم این را بدانید که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است، و من کوشیده‌ام که تسلیم را تمکین نکنم و تابع حق باشم و در جبهه حق خواستار شهادت باشم.168/سیدمصطفی حسینی

 

*****************

 

خدایا، تو شاهدی که امروز ستمگران چقدر آشکارا به بندگان تو ظلم می‌کنند، ما هرگز نمی‌توانیم شاهد این زورگوییها باشیم چرا که گناهی بزرگ است.169/سیداکبر میرمحمدی

 

*****************

 

امروز روزی است که از هر گوشة  جهان صدای مظلومی به هواست و مظلومانه استمداد می‌طلبد ما چگونه بشنویم و این ندا را و آرام بگیریم؟ با دیدگاهی توحیدی به جهان بنگریم و مرگ را در راه خدا زندگی جاوید بدانیم، و سپاس خداوندگاری را که این نعمت بزرگ یعنی روح خدا، خمینی را برای ما فرستاد.170/مسعود کیانی‌ثابت

 

*****************

 

در این زمان که دشمن به کشور ما حمله کرده است و با توجه به آن همه جنایات، آیا وقت آن نرسیده است که زینب وار بانگ بزنیم و علی‌وار در میدانهای نبرد مبارزه کنیم. امام حسین که در کربلا مسلمانان را به یاری می‌طلبد و اکنون زمان لبیک گفتن آن فرا رسیده است.171/کاظم استیری

 

*****************

 

من سرباز اسلام و فرزند خمینی هستم و تصمیم گرفتم که به سهم خود حرکت کنم روحم نیز باید از این بدنم درآید و به عالم اعلا برود، روحم به حیات جاویدان بپیوندد.172/محمد بختیاری

 

*****************

 

وظیفة خود دانستم که در این راه بروم، و با شیطان مبارزه کنم هرچند به قیمت خون خود تمام شود و کشته شوم.173/نبی‌الله نجفی

 

*****************

 

به خاطر این به جبهه رفتم که دیگر نمی‌خواستم زیر بار ظلم باشم.174/علی‌اکبر برغمدی

 

*****************

 

یک پاسدار همیشه سلاح ایمان و شهادت را همراه دارد. یک پاسدار آن قدر می‌جنگد تا بساط کفر از روی زمین برچیده شود.175/ابراهیم رمضانی

 

*****************

 

ما می‌رویم تا اسلام بماند. تا فریاد امام حسین را لبیک گوییم، و پیام خویش را به نسل آینده ابلاغ کنیم.176/حسین رحمان‌آبادی

 

*****************

 

من می‌روم تا اسلام بماند. تا قرآن بماند، من آگاهانه رفتم و آگاهانه مردم، سپاس خدایی را که مرگ مرا مرگ محمد و آل محمد قرار داد.177/محمدتقی عباسیون

 

*****************

 

مافردا می‌رویم تا به یاری خداوند چشم طمع امریکا را در منطقه کور و دستش را در خاورمیانه کوتاه کنیم.178/محمدرضا علیخانی

 

*****************

 

من خیلی خوشحال هستم که این افتخار نصیبم شد که در این جبهه‌های حق و باطل بجنگم.179/مهدی مقدم‌جو

 

*****************

 

به خدا سوگند، تا روزی که انتقام این مظلومان و تمام مظلومان جهان را نگیریم هرگز از پای نخواهیم نشست.180/اسماعیل فراهانی طجه

 

*****************

 

با خون خود چنان گردابی فراهم خواهیم آورد که هر متجاوزی در آن غرق شود.181/احمدرضا دهقان‌نیّری

 

با آگاهی از کم و کیف قضیه راه خود را انتخاب می‌‌کنم و امیدوارم که در عروج روحم از زندان جسم ماتم نگیرید و برای این موهبت الهی و تکامل انسانی سوگوار نباشید وهمان‌گونه که روحم شادی در طیران به سوی لقاءالله را دارد، شما هم شاد باشید.187/محمدکاظم چوبدار

 

*****************

 

برادران و خواهران بدانید که من آگاهانه در این راه قدم نهاده‌ام که با نثار خون خود در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی، وظیفة‌ انسانی و اسلامی را انجام دهم، مگر نه اینکه پایان هر زندگی و انتهای هر حرکت زنده‌ای منزلگاه مرگ است، و رخت بربستن از این دنیا گام نهادن به عالم برزخ. پس، چه مرگی برتر و بالاتر از مرگ در راه الله نیست. به طور یقین درک کرده‌ام که شهادت تصادفی نیست، بلکه لیاقتی بوده و سعادت بزرگ می‌خواهد. خدایا، این رخت بربستن از خانه و کاشانه و دنیای فانی و این خون ناقابل را از این حقیر بپذیر، و آن را مایة‌ خدمت به اسلام و تقویت جمهوری اسلامی قرار بده. این زمان یاری خدا و روح خدا و زمان آزمایش بنده‌های خدا بود؛ دست از همه چیز شسته و با رضا و رغبت راهی جبهه شدم، و این خود نیز از الطاف خداست، چرا که اشتیاق رفتنم بیشتر از شوق ماندنم بود.188/علی‌اصغر چایچی

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۳۷
همسفر شهدا

زمان زمان حسین است، و ایام ایام عاشورا، و من به عنوان وظیفه‌ای که احساس می‌کردم این کار را بر خود و بر کارهای دیگر واجب‌تر و انسانساز تر دیدم، لذا قصد جبهه کردم، و برای صدور انقلاب تا آنجا که بتوانم با جان خود در راه خدا خواهم کوشید.111/مصطفی اقبالی

من در پیشگاه خدای متعال و پیغمبرمان حضرت محمد و ائمة‌ معصومین و در پیشگاه قرآن و امام زمان اقرار می‌کنم که این راه را من نه به خاطر هوس و خدای ناکرده از روی نادانی و یا برای رسیدن به مادیات و غیره انتخاب کردم، نه نه... من اقرار می‌کنم که از روی آگاهی کامل و فقط به خاطر وظیفة‌ شرعی خود که مثل وظایف دیگری که در مسئولیت یک فرد مسلمان است، و دفاع از قرآن و انقلاب اسلامی و اطاعت از نمایندة امام زمان انتخاب کردم و راهی که قدم گذاشتم وظیفة خود دانستم که این وظیفه بر ذمة‌ یک فرد مسلمان و پیرو خط امام و قرآن و... است که تا آنجا که می‌توانند از این سنگر دفاع کنند.112/حاج‌اصغر چاوشی

 

*****************

 

خدایا، تو می‌دانی که امت ما برای حفظ دین تو به پا خاسته‌اند و آنها فتح و پیروزی از تو می‌خواهند، چرا که خود فرموده‌ای «وماالنصر الّا من عندالله» . من آگاهانه و برحسب تکلیف شرعی و برای حفظ اسلام عزیز اسلامی که همه باید فدایش شویم، این راه را برگزیدم و امیدوارم که مورد رضا و خشنودی خداوند غفار قرار گیرد.113/سیدمصطفی ماجدی

 

*****************

 

زمان، تو شاهد باش و تاریخ تو بنویس که ما فقط به خاطر اسلام می‌جنگیم.114/سیدحسین موسوی

 

*****************

ما برای عزت و شرافت و آبروی اسلام می‌جنگیم. پس، باید ما این انقلاب را که پایه ریزی کرده‌ایم با خون هزاران نوجوان آن را به پیروزی رسانیم؛  و در مقابل خون آنها مسئول هستیم و باید ادامه‌دهندة‌ راهشان باشیم.115/بخش‌علی رحیمی

 

*****************

 

هدف ما برای گسترش اسلام عزیز و قرآن کریم در سراسر جهان و به رهبری امام عزیزمان خمینی این قلب تپندة‌ مستضعفین جهان و این سیمای راستین اسلام، که پس از گذشت قرنها از قیام حسین به خونخواهی شهیدان و اسلام مسلمین بر ستمگران مستکبر به پا خاسته است می‌باشد، اسلامی که به گفتة‌ اماممان انسان می‌سازد و انسان تربیت می‌کند، نه یک مشت، درنده و ددمنش. آری، اسلام علی‌ها حسین‌ها، ابوذرها، مسلمانها، و خلاصه خمینی‌ها تربیت می‌کند، که هدفشان جز خدمت به اسلام و مسلمین چیز دیگری نیست، بلکه فریادشان این است که: به پا خیزید ای دریای مواج انسانها، با عبادت به خدا می‌توانید شخصیت گمشدة  خونین را بازیابید و زیر بار استعمار و استثمار نروید. از گسترش کفر جلوگیری کنید که قیام خمینی همان قیام حسین است.116/حسن نصرآبادی

 

*****************

 

انگیزه‌ای که باعث شد به جنگ با نیروی کفار برخیزم اسلام و مذهب شیعه بود، و محرک دیگر نیز فرمان امام عزیزمان خمینی بت شکن می‌باشد، و همانا بس که من در لباس فدایی امام شهید می شوم و این افتخاری عظیم و بزرگ است که خدا نصیب من می‌گرداند.117/سیدمهرداد خاک‌سرشت

 

*****************

 

من گام نهادن در این مسیر خدایی را یک وظیفه می دانم، و در این راه اگر دشمن را شکست دهیم پیروزیم و اگر شکست بخوریم و کشته شویم باز هم پیروزیم.118/علی تهرانی‌مقدم

 

*****************

ما که اسلام را قبول کردیم و هدف را خدا قرار دادیم، حال که باید برای رسیدن به آن هدف با قلم زبان، مال،جان و غیره تلاش نماییم. پس، به هر وسیله و درهر مکان که می‌توانیم خدمت کنیم.119/ناصر رضایی

 

*****************

 

ما برای الگو قرار دادن دین مبین اسلام در تمام دنیا برخاسته‌ایم. برخاسته‌ایم که عزّت، شرف و عدالت و انسانیت را به این جهان برگردانیم.120/حسین طحان

 

*****************

 

می‌دانید چرا به جبهه رفتم؟ می‌دانید چرا شهادت را انتخاب کردم؟ می دانید چرا جنگ و جهاد در راه خدا را بر این زندگی فانی جهان زودگذر ترجیح دادم؟ جواب این چراها مشخص است و آن یک چیز است: به خاطر اینکه اسلام را احیا کنم. الآن اسلام به ما جوانان احتیاج دارد که با نثار خون خود، برادران رزمندة دیگر را یاری کنیم. به خاطر این می‌جنگیم که وطنمان را از زیر چکمة دشمنان بعثی آزاد کنیم، به دنیا ثابت کنیم که ما پیروان مکتب  خونین حسین هستیم و از ریختن خون خود در بهتر شناساندن این مکتب به ملل جهان هیچ هراسی نداریم. می‌روم و سختی راه را بر خود هموار می‌کنم، سردی زمستان و گرمای تابستان را می‌کشم تا نگذارم یک وجب از خاک وطن عزیزم به دست اجنبیان افتد.121/قدرت‌الله کجایی حاج‌آبادی

 

*****************

 

من اکنون برای دفاع از سرزمین عزیز و نوامیس خویش به جبهه می‌روم. خیلی خیلی خوشحال هستم که شاید بتوانم اندک دفاعی از اسلام و این آب و خاک پرگهر انجام دهم، چه با گلوله چه با سنگ و چه با چنگ و دندان باید دفاع کرد. و باز می‌گویم که من برای شهادت می روم.122/شریف آذرپیرا

 

*****************

 

من می‌روم تا بتوانم دین خود را به اسلام ادا کنم. می‌روم تا به آمریکاییها و منافقین و آنهایی که فقط به دنیا و مادیات فکر می‌کنند بفهمانم که این دنیا محل گذری بیش نیست. ما باید آخرت را در نظر بگیریم ما باید معنویات را در نظر بگیریم و باید راه حسین را سرمشق خود قرار دهیم.123/علی گرگان‌بیک

 

*****************

 

آنقدر تلاش می‌کنم که اسلام در جهان پایدار و پیروز باشد و ولایت فقیه و حکومت اسلامی تداوم یابد هرچند دشمنان چشم دیدنش را نداشته باشند. زیرا ما رهروان کتب سرخ شهادتیم و تا برافراشته شدن پرچم لااله الاالله و محمد رسول الله برفراز کاخهای سرخ و سفید ظلم مبارزه می‌‌کنیم که اگر کشتیم به زیارت و اگر کشته شدیم به لقای خدا می‌رویم.124/محمدحسین کنعانی

امروز، همه شاهدیم که اسلام عزیزمان در خطر است و زندگی بدون اسلام اصیل و زیستن هیچ مفهومی ندارد. چنانچه تاریخ را ورق بزنیم خواهیم دید که از روز قیام پیامبر اکرم تا کنون برای پاسداری از این آیین مقدس چه بسا خونهایی که ریخته شده تا توانسته‌اند نهال اسلام را تا بدین روز زنده نگاه دارند. آری، امروز نیز روز ایثار و فداکاری است، امروز دگر بار تاریخ کربلا در میهن ما تکرار شده و ما موظفیم که این قیام و نهضت مقدس را که با خون هزاران جوان پاک و معصوم شکل گرفته با موفقیت به انجام رسانیم چرا که درس ایثار را ما در مکتبمان خوب آموخته‌ایم و الگوهایی زیاد نیز داشته‌ایم. این راهی است که من با آگاهی کامل در آن قدم گذاشته‌ام و با خدای خود عهد بسته‌ام که تا آخرین قطرة‌خون خویش در راه هدفم که چیزی جز دفاع از اسلام و قرآن نیست به مبارزه با متجاوزان بعثی بپردازم، و لحظه‌ای درنگ را گناهی نابخشودنی می‌دانم.125/حمید رستمی

 

*****************

 

هدف ما در این جهاد این است که از دین  مکتب و قرآن دفاع کنیم، و در راه خدا قدم برداریم و اسلام را یاری کنیم و با بیرون راندن دشمنان کافر بعثی و جیره خواران شرق و غرب و استقلال و آزادی میهن اسلامیمان را که به رهبری زعیم عالیقدر تاریخ می‌باشد حفظ کنیم. ما فرزندان و سربازان حضرت مهدی و نایب برحقش امام خمینی هستیم و تا آخرین قطرة‌ خون خود از ولایت فقیه و جمهوری اسلامی ایران دفاع می‌کنیم.126/علی‌محمد طوق‌کش

 

*****************

 

من نه به خاطر هیچ یک از عناصر وجودی یا احتیاجات درونی و برونی به اینجا نیامدم. مادر من فقط و فقط به خاطر خدا آمدم برای اسلام آمدم، برای حفظ قرآن آمدم و به خاطر یاری امام زمان و در نهایت به خاطر امام خمینی.127/محمد ملاطائفه

 

*****************

 

خدایا تو خودت می‌دانی که برای شهادت مطلقاً به جبهه نیامدم، بلکه آمدم تا دین پیامبرت را یاری کنم و ناظر پیروزیها و ان‌شاءالله رسیدن به کربلای حسینی باشم.128/حسین اسماعیل‌پور

 

*****************

 

هدف ما عزت و سرافرازی اسلام و مسلمین است، و برای رسیدن به این هدف یا راه شهادت را می‌پوییم یا بر سپاه کفر پیروز می‌شویم، که هر دو راه آئینة‌ سعادت است. عزیزترین چیزها برای یک فرد مسلمان سرافرازی اسلام و مسلمین است. آیا نابودی اسلام برای ما دردناکتر است یا نابودی وجود ناقابل من و امثال من؟ عزّت اسلام مهمتر است یا خوشی و سلامتی ما؟ احیای ارزشهای پاک اسلامی ضروزت دارد یا زندگی غرق در معصیت؟ هرچه داریم از اسلام است. اگر قرار است که با مرگ من اسلام پاینده بماند حاضرم صدها بار در راه خدا کشته شوم.129/بهروز حاج‌پوران بنام

 

*****************

برای آزادی قرآن و برقراری حکومت عدل اسلامی بود که به فرمودة‌ امام رهبرو عزیزمان به جبهه آمدم.130/محمد رنجبر

 

*****************

درخت اسلام، برای بارور شدن احتیاج به خون دارد، درحالی که از صدر اسلام تا کنون خونهای زیادی ریخته شده‌اند برای اسلام. حبیب بن مظاهر‌ها، علی اصغرها، بهشتی‌ها، و شکر خدای را که توفیق یافتم در راه مبارزة‌ حق علیه باطل شرکت کنم و آنچه را که دارم در طبق اخلاص نهاده و تقدیم ایزد منان کنم و آنچه حسین و یارانش پروانه وار دور او گشته‌ من هم آن را بازیابم. یعنی شهادت.131/سیدمحمود میرعبادینی

*****************

 

ما برای اسلام قیام کردیم. برای آزادی قیام کردیم. فهمیدیم که آزادی کامل در مکتبی جز اسلام نیست. از این رو مکتبمان را اسلام و کتابمان را قرآن و رهبرمان را حضرت رسول و حالا روح الله قرار دادیم، تا بتوانیم خودمان را و برادرانمان و مستضعفین و محرومان و مسلمانان جهان را آزاد کنیم و تمامی این حرفها را در کلمه‌ای به نام لااله الاالله خلاصه کنیم. زمانی که حرف را به زبان جاری کردیم تمام سختیها و مشکلات و مصایب را به جان و تن خریدیم، چرا که هدفی مقدس را اختیار کردیم. هدفی که حاضرشدیم خانه‌هایمان به وسیلة بمبهای کافران بر سرمان خراب شوند، بدنهایمان بر روی مینهای ظالمان تکه تکه شود، و تنهایمان به زیر تانکها له شود، و استخوانهایمان خرد گردد، و عزیزانمان و پسران و پدرانمان و جگر گوشه‌هایمان را در این راه و این هدف دادیم و می دهیم. تنها جرم ما این است که می‌خواهیم آزاد باشیم و بس. حال که قدم به این راه گذاشته‌ایم هیچ دریغ از جانمان نداریم و می‌گوییم که اگر ما در این راه فدا شویم هستند کسانی که دنباله‌رو ما شوند. و در انتها چون اتکال ما به خداست پیروزیم و این پیروزی را جشن می‌گیریم. و خوشحالیم که فرزندان ما از این به بعد آزاد زندگی می‌کنند، و جامعه‌ای پر از عدل خواهند داشت و ما را همین بس است. بهترین راه، همان جاودان ماندن در کنار امامان و پیامبران خود در بهشت است والسلام.132/محسن حبیب‌زادگان  

 

*****************

اکنون که انقلاب اسلامی به خون احتیاج دارد باید رفت و خون داد تا که پایه‌های اسلام استوارتر شود و ریشة‌ این ابرنکبتهای جهانی سست گردد و از بین برود.133/فاضل امیرمظفری

 

*****************

 

هدف من از رفتن به جبهه نه زیارت است نه شهادت، ونه اسارت ونه خاک وطن را آزاد ساختن بلکه فقط و فقط رفتن در مسیر الله است و اسلام عزیز و برقرار کردن جمهوری اسلامی در تمامی مناطق زیر بار ظلم رفته و استثمار شده.134/امیر منصورکلوب

آرزوی من این است که بتوانم سربازی سرافراز برای اسلام و ایران باشم و تصمیم دارم تا آخرین قطرة‌ خونم در بیرون راندن مزدوران بعثی سعی و کوشش نمایم.135/عباس جباری

 

****************

 

شهادت دعوتی است برای همة عصرها و همة‌نسلها که اگر می‌توانی بمیران و اگر نمی‌توانی بمیر«شهادت» و حال زمان آن رسیده که به این دعوت الهی ندای لبیک سر داده و در این مقطع از زمان که کشور و جامعة‌اسلامی ما بیش از هر زمان دیگر محتاج جان نثاران و عاشقان راه الله است به کمک اسلام شتافته تا شاید سهم کوچکی از مسئولیتهایی که بر دوش داریم ادا کنیم، و چه باک برای جویندگان این راه زیرا چه بکشند و چه کشته شوند پیروزند.136/غفور صمدپور

                                                           ***************** 

پس ای خواهران و ای برادران پیکار کنید در راه خدا با جان و مال خویش من وظیفه خود دانستم که به جبهه بیایم و در راه خدا جهاد کنم و در این راه خون خود را بدهم و با  خون خود درخت تنومند اسلام را آبیاری کنم. من برای خود این را ننگ و خواری دانستم که به جبهه نروم و در راه خدا جهاد نکنم و به خاطر همین امر بود که به جبهه آمدم. من به این وسیله می‌توانستم حقی را که شهیدان بر گردن من داشتند ادا کنم.137/رضا سلیم‌پور

*****************

 

امروز اسلام و مسلمانان از جانب گروههای مختلفی که نوکران حلقه به گوش امریکا و استکبار هستند تهدید می‌شوند. بنابراین، برای دفاع از اسلام است که هر روزه جوانان و نوجوانان علما، و پیشوایان دینمان در کوچه و خیابانها به دست منافقین و دیگر عزیزانمان در جبهه‌ها به دست مزدوران امریکایی به شهادت می‌رسند، و من نیز از آنها جدا نیستم و برای پیروزی اسلام جانفشانی می‌کنم و در این راه اگر چه قطعه قطعه‌ام کردند شما به عنوان افراد مسلمان بدون هیچ گونه ناراحتی آن را در کمال صبر و بردباری تحمل کنید و متوجه باشید که دون صفتان فرزند شما را از راه خدا باز ندارند.138/محمدعلی افروز

 

*****************

 

من برای انتقام از کسی و برای چند وجب خاک به جبهه نیامده‌ام هرچند باید دشمن را از خاکمان بیرون کنیم بلکه برای احیای دین حقم اسلام و پایداری جمهوری اسلامی به جبهه می‌روم.139/محمداسماعیل محمدولی

*****************

 

راهی که ما می‌رویم راه دفاع از انقلاب اسلامی و کوشش در راه استمرار و جهانی شدن آن است. مسیری است که دشمنان و استعمارگران جهانی سد راه آن هستند، و ما هستیم و بعد از ما برادران دیگر که باید این مسیر دشوار را بپیمایند مسیری که ائمة‌ اطهار پیموده‌اند، و در استمرار این راه بود که آیت الله بهشتی با 72 تن از یارانش آیت الله مطهری، آیت الله مدنی، دستغیب، باهنر، رجائی، و نیز بهترین و پاکترین جوانان خود را فدا کردند. 140/عبدالحمید روحانیون

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۳۶
همسفر شهدا

این روش یک عشق حقیقی است و باید به این گونه باشیم. روش حسینی یعنی مبارزه با کفر و مرگ سرخ را بر زندگی ننگین ترجیح دهیم و آن رادنبال کنیم، و گرنه یزیدی هستیم.70/عین‌الله حقیقت

من از جملة‌ پیروان حسین هستم. همان حسینی که در مقابل ظلم و ستم قیام کرد و امروز در پاسخ به ندای حسین زمان خمینی بت شکن وظیفة‌ شرعی خود دانستم که به جبهه نبرد با مزدوران آمریکا بشتابم تا بتوانم دینم را نسبت به اسلام و انقلاب ادا نمایم.75/حمید غفاری‌راد

*****************

من این راه را از سیدالشهدا یاد گرفتم این راهی بود که سید الشهدا تمام اهل بیت خود را به این راه آورد. این راه که شهادت در راه خداست، و این شهادت در راه خدا راهی بزرگ است که انسانهای پر از گناه را از منجلاب گناه به اوج آسمانها می‌کشاند و آنها را به سعادت ابدی می‌رساند. شهادت چیزی است که خدا می‌گوید: هر کس در راه من به شهادت برسد با اولین قطرة‌ خونی که از او به زمین می‌ریزد تمام گناهانی را که در طول عمرش کرده است پاک می‌کنم و شهادت چیزی است که امام حسین رفت و تمام یارانش با جان و دل این راه بزرگ را رفتند. و با رفتن خود به تمام دنیا یاد دادند که چگونه د ردنیا زندگی کنند و تن به ذلت ندهند. و شهادت راهی است که واقعاً انسانها را به اولیاء الله و امامان می‌رساند. و من در این راه بزرگ افتادم تا بلکه با ریختن خون ناقابلم هم کمکی به انقلاب کرده باشم و هم به ندای رهبر خودم خمینی بزرگ لبیک گفته باشم.76/پرویز ثقفی

*****************

قلبم آکنده از عشق پیوستن به الله و رسول خدا و حسین بن علی می‌باشد. آنجا که خدای متعال خودش وعده فرموده من این راه پرافتخار را که ائمه اطهار و عاشقان الله پیموده‌اند با شناخت انتخاب و پذیرفته‌ام و داوطلبانه و با تلاش بسیار موفق شدم به جبهه اعزام شوم که یا بکشم و یا به گفتة‌ رهبرم سینه‌ام را آماج گلوله‌ای دشمن قرار دهم و کشته شوم، و در هردو صورت پیروزی با ماست.77/مجید طالبی

*****************

می‌رویم تا خط امام تا راه ولایت فقیه باقی بماند. و همانطور که امیرالمؤمنین می‌فرماید: آنقدر در دریای خون شنا می‌کنیم که به ساحل حقیقت برسیم. ما چون کوفیان نیستیم که فرزند فاطمه را تنها گذاشته و رفتند. قطره قطرة خون ما ندا می‌دهد خمینی. بدانید همة‌ ما آمادة‌رزمیم به یاری خداوند به جبهه آمدیم تا به ندای سرورمان سیدالشهدا لبیک گوییم.78/علی‌ابراهیم قزوینی

*****************

انقلاب اسلامی ایران قدرت اسلام را پس از 14 قرن به جهانیان ثابت کرد و امت شهید پروری به بار آورد که مردمانش فرزندانشان را ابراهیم گونه به قربانگاه می‌برند و در راه خدای تبارک و تعالی قربانی می‌کنند. امامی این انقلاب را رهبری کرده و می‌کند که پیامبر گونه پا به عرصة‌ مبارزه نهاده و وارث به حق حسین است. ابتدا امتش را به جهاد بانفس یا جهاد اکبر دعوت کرد، و سپس به ارشاد جوانان پرداخت. در جهت مبارزه با کفر و سرکوب شیاطین فرموده‌اند: بایک دست قرآن و با دست دیگر سلاح را برگیرید و به سوی دشمن انسانیت نشانه روید. ایشان فرموده‌اند نهال انقلاب اسلامی به خون شهید نیازمند است. ایشان فرموده‌اند در راه خدا جهاد کنید و اگر بمیرانید پیروزید و اگر بمیرید به بهشت می‌روید. فرموده‌اند آنقدر کفر را بکشید تا به حکم قرآن دیگر فتنه‌ای در روی زمین نباشد. آری، امامی که پس از 14 قرن ندای حسین را سر می‌دهد ندای مظلومین را که از صحرای کربلا به گوش می‌رسد. ایشان ما را به اسلام و مبارزه با کفر دعوت فرموده‌اند و من و همفکرانم به این ندا لبیک گفتیم. زیرا که شرف و حیثیت خود را در این راه دیدیم راه علی و راه  حسین و راه خمینی کبیر، خمینی بت شکن که تمام دنیا بر علیه او بسیج شده‌اند. راهی که جز سعادت در آن نیست.79/مجید قهرمانی

*****************

زمان زمان امتحان است و اسلام در این زمان دست ماست. چگونه اسلام را یاری می‌کنید؟ باید مانند امام حسین از اسلام دفاع کنیم تا بتوانیم در این امتحان قبول شویم و مانند اهل کوفه نباشیم که حسین زمان تنها بماند.80/داود نورباشی

*****************

من توفیق پیدا کردم که در این راه قدم بردارم و به حکم امام امت که فرمودند: رفتن به جبهه‌ها تکلیف الهی است. قدم برداشتم، زیرا حکم امام حکم امامان است. و حکم امامان حکم پیامبر است، و حکم پیامبر حکم خداست. این راه، راه علی و حسین و امامان است. این راه راه رستگاری و راه صراط مستقیم است. ای برادرانی که در این راه قدم برداشتید و ستیز می‌کنید و با دشمنان خدا می جنگید هر نفسی که می‌کشید عبادت است، و تمام گناهان بخشوده می‌شود. پس در این راه آن‌قدر می جنگیم و پیکار می کنیم که دشمنان خدا رانابود کنیم.81/فرهنگ صابر

با یاد خدا و به یاری حضرت مهدی و به فرمان امام بزرگم عازم جبهه‌های حق علیه باطل می‌شوم و با رویی شاد و قلبی سرشار از عشق به سوی دیار عاشقان می‌شتابم، به امید اینکه باری از مسئولیتهای سنگین مسلمان بودن و شیعه بودن و پیرو خط رهبر بودن را از دوشم بردارم و بحق پیرو خط امام باشم و با شهادتم راه پر افتخار و جاودانه شهیدان گلگون کفن همیشه جاوید اسلام را ادامه دهم.82/محمود تیشه‌دار

*****************

خداوند توفیقی نصیب کرده است تا بتوانم حسین زمانمان و زبان گویای قرآنمان را یاری کنیم و به فریاد هل من ناصر ینصرنی او جواب دهیم، همچنانکه دیگران دادند و شهید شدند. و استدلال ما در این رابطه این است که ما در زنده بودنمان برای اسلام کاری نکردیم شاید بتوانیم با نثار خون بی‌ارزشمان خدمت کوچکی به اسلام کرده باشیم.و با توجه به اینکه نوع حرکت با پوست و استخوان و با خونمان عجین شده است باید یا حسینی و یا زینبی زندگی کرد، که ما حسینی بودن را برای خود انتخاب کرده‌ایم.83/حمیدرضا کمالی اصل  

*****************

اکنون که اسلام عزیز احتیاج به خون شهیدان دارد و باید به ندای رهبر عزیزمان خمینی بت شکن لبیک گوییم، این جانب با رضایت کامل خود به جبهة‌ حق علیه باطل رفتم، و قول می‌دهم که تا آخرین قطرة‌ خونی که در رگهایم جریان دارد از اسلام عزیز این دین بر حق مسلمین دفاع کنم. من به خاطر رضای خدا به جبهه رفتم.84/علی‌اصغر میرزائی

*****************

ما وظیفه داریم که با تداوم انقلاب خونین خود به یاری خداوند و به رهبری حسین زمان امام خمینی آنها را در جای خود بنشانیم. حرکت من به سوی جبهه‌های جنگ با الهام از قرآن کریم، و برحسب وظیفة شرعی و لبیک به ندای امام حسین زمان امام خمینی آگاهانه صورت گرفت تا شاید مورد رضای معبود واقع شود.85/محمدمهدی مقدسی‌ریشه

*****************

انسان در مرحله‌ای اززندگی خویش به انتخابهای سرنوشت ساز برمی‌خورد که سعادت آیندة او بر اساس این گزینشها تعیین می‌شود لذا بر خود واجب دانستم به امر رهبر لبیک گفته و به جبهة نور و حق پا نهاده و برعلیه کفر و استکبار جهانی اسلحه به دست گیرم و تا آخرین قطرة خون ناقابل خود از فرزند فاطمه و فرزند حسین دفاع کنم. و امیدوارم در پیشگاه حق تعالی مورد قبول واقع شود.86/محمد ساروقی

*****************

امروز وعدة‌ خدا را از زبان روح الله شنیدم و به راه خدا رفتم و با سلاح خدایی که همان ایمان است به جهاد پرداختم و با صدای بلند آشکارا فریاد زدم« هیهات مناالذله» و با مرکب خون و با صفای دل در کاغذ شهادت و نیز وجب به وجب دشتها و خاک کربلا نوشتم که ما را با ظالم الفتی نیست و مستضعف را با مستکبر همنشینی نباید. و این راه خونین هابیل رو را با قدمهایی محکم پوییدم.87/محمد کمالی‌مقدم

*****************

تصمیم گرفتم به امام خودم لبیک گویم و با دشمنان اسلام و دشمنان رهبرمان و دشمنان مستضعفین جهان به ستیز برخیزم، و امام را تا آخرین قطرة‌خون خود تنها نگذارم.88/امیر حمزه قارلقی

به فرمان امام اسلحه بر دوش گرفته و با کفر و صدامیان می‌جنگم. آری می‌جنگم تا به جهانیان نشان دهم که فرزند اسلام از جنگ نمی‌هراسد. می‌جنگم تا بفهمانم که امریکا به گفتة امام هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، می جنگم تابه ندای امام حسین زمان خمینی کبیر پاسخ گفته باشم، و بنیان حکومت کفر پیشگان را براندازم. می‌جنگم تا به پیروی از امام حسین بگویم: اگر بناست با مرگ و کشته شدنم درخت اسلام را آبیاری و بارور کند، پس ای خمپاره‌ها ای گلوله‌ها سینه‌ام را شکافته و بدنم را تکه تکه کنید. که چه شیرین است چنین مرگی که در راه حق باشد و چه گواراست شربت شهادت که در راه اسلام باشد.89/حیدرعلی حاجیان

*****************

 

امام عزیز تکلیفی برای ما معین فرموده بودند و تکلیف مشخص بود. و بنده فقط جهت انجام دادن مسئولیت و تکلیف به جبهه آمدم. احساس کردم که در وضع موجود در جبهه درست نیست که من به فکر راحتی خود باشم و از خطر دشمن غافل بمانم و باید به خاطر دفاع از دین اسلام به جبهه می‌‌آمدم.90/محمد رنج‌پورآذری

 

*****************

 

چون امام امت بت شکن فرمودند رفتن به جبهه واجب کفایی است قدم در اه مبارزه با یزیدیان زمان صدام عفلقی گذاشتم. پس، ناراحت نباشید. درس شهادت را از حنظله یاد گرفته‌ام و پا در میدان نبرد گذاشته‌ام و خریدار بهشت گشته‌ام. بهشت را به بها دهند نه به بهانه و بهای  بهشت جان ناقابل ماست.91/احمد حکم‌آبادی

 

*****************

 

رفتن به جبهه برای ارضای هواهای نفسانی نبوده، برای دامن زدن به آتش ظلم و فساد نیست، بلکه برای ادای وظیفه‌‌ای است که اسلام بر دوش من گذاشته است.92/علیرضا پیکارسیان

 

*****************

 

انگیزة‌من برای آمدن به جبهه لبیک به فرمان امام خمینی است و حتی‌الامکان سعی نموده‌ام که چیزی جز اطاعت از ولایت فقیه و انجام تکلیف شرعی ناشد. ان شاء الله چرا که پیروی از ولایت فقیه و حضرت امام خمینی همانا پیروی از دین پیامبر اکرم و لبیک گفتن به این نداست لبیک به ندای امام حسین است.93/صادق مهدی‌پور

*****************

 

الحمدالله که توفیق الهی شامل حالم شده و در زمان ولایت و در زمان امامت نایب برحق امام زمان خمینی بت شکن در جنگ سپاه اسلام با سپاه کفر تحت فرماندهی مولا امام زمان با آگاهی تمام راه حق و حقیقت را انتخاب کردم و به این نعمت عظیم شهادت و سعادت رسیدم.94/منصور کربلائی محمدی

*****************

 

بارخدایا، توگواه باش که رفتن من به جبهه و این خدمت نه به خاطر اسم است بلکه نشانگر این است که به استکبار شرق و غرب بفهمانم که هر وقت امام و رهبرم فرمان بدهد لبیک گویان به سراغش خواهم شتافت و هرگز او را تنها نخواهم گذاشت تا اینکه به پیشوایان دینی خود ملحق شوم.95/سیدعلی علوی

 

*****************

هدف من از رفتن به جبهه لبیک گفتن به ندای حسین زمان امام خمینی است، و یاری اسلام که در خطر است و جنگ با کافرانی که هدفی جز نابودی اسلام ندارند. امیدوارم که خداوند ما را همواره در این راه استوار دارد و همواره یاریمان کندو ما را از سربازان واقعی امام زمان قرار دهد زیرا بهترین افتخار سرباز امام زمان بودن است.96/محسن سلوتی

*****************

 

من با چشم باز و دید بصیرت و برای لبیک به امام امت به این راه آمدم و تا آخر عمر در راه هدف و آرمان خود تا سرحد امکان یعنی شهادت پابرجا ایستاده‌ام. من از دیار غریبان و مغضوبین و گناهکاران به دیار الهی و به دیار شهیدان و اولیای دین و انبیا خواهم رفت.97/محمدرضا انهاری

 

*****************

 

من یقین به برحق بودن راهم داشتم، و ایمان قلبی به امام دارم، و بدانید که این حرفها را ناآگاهانه نمی‌گویم، بلکه ایمان به آنها دارم و به واسطة  همین ایمانم قدم در این راه که می‌دانستم شهید خواهم شد برداشتم.98/محسن پیکانی

*****************

 

برای اطاعت از امام به جبهه اعزام شده و در صف مبارزین حق علیه باطل قرار گرفته‌ام با قلبی آکنده از ایمان و به امید پیروزی و به عشق زیارت مرقد مطهر فرزند زهرا در کربلا مانند کفر ستیزان صدر اسلام به پیش می‌روم. به امید روزی که پرچم توحید در جهان افراشته شود و چشم مسلامانان راستین دنیا به ظهور حضرت مهدی روشن و اسلام در همه جا حاکم باشد.99/محمدعلی عیوضلو میانجی

 

*****************

 

مگر امام حسین نفرمود: هل من ناصر ینصرنی آیا کسی هست که حسین را یاری دهد؟ چون راه حسین و خمینی عزیز این نایب امام زمان یکی است ما همه چیز خود را به راه الله داریم. آیا خدا از سر تقصیرات ما نخواهد گذشت؟100/جعفر فتاحی

*****************

 

به فرمان امام اسلحه بر دوش می‌گیرم و تا آخرین قطرة‌خونم از وطنم حفاظت خواهم کرد. من امروز عازم جبهة حق علیه باطل جبهة‌حسین و یزید جبهة‌ اسلام و کفر می‌شوم تادر کنار برادران جانبازم از خاک وطنم حراست کنم و درخت اسلام را با خون خود آبیاری کنم. می‌روم تا به صدام و صدامیان و مزدورانشان و جهان و جهانیان بفهمانم که ایران دیگر ویران نخواهد شد. ایران ایران است با تمام ابعاد و مردمش. می‌روم تا درخت اسلام را پس از 1400 سال بار دیگر با برادران و خواهران خود با خونهایمان آبیاری کنیم.101/عباسعلی چناری

ما آگاهانه و عاشقانه راهی را انتخاب کردیم که راه حسین است. امام بزرگوارمان خمینی عزیز را در خط خدا و انبیا و امام حسین دیدیم و عاشق او شدیم و فرمانش را با جان و دل و تمام وجود خریدیم و رو به سوی جبهه‌ها کردیم و آمادة هرگونه ایثار و از خود گذشتگی شدیم.102/حسن قلی

 

*****************

 

حال که فریاد امام حسین زمان خود را لبیک گفتیم و به یاری امام عزیز و اسلام شتافته‌ایم تا علیه یزیدیان زمان جهاد کنیم، فقط برای خدا و به خاطر خدا و با توکل به او به میدان رزم خواهم رفت و همچون علی اکبر حسین با دشمنان اسلام مبارزه کرده و مانند او شجاعانه جان خود را در راه اسلام و خدا فدا خواهم کرد.103/محمود کمالو

 

 

*****************

 

آری جوشش خون شهید از اولین شهید تاریخ هابیل این درهم کوبنده طاغوت تا معلم شهادت امام حسین و دیگر شهیدان راه حق و عدالت بود که ما را بر آن داشت تا به جهادی بزرگ علیه کفار دست زنیم تا پیام خونبارشان را و رسالت کبیرشان را بر دوش گیریم تا خود نیز قلب تاریخ شویم.104/عباس ذوالفقاری

 

*****************  

مسئولیت و عشق به مبارزه وادارم کرد که من هم مانند سایرین خودم با مسلمان بدانم و تسلیم باشم، و شاید اگر خدا بخواهد شهید شوم. اگر توانستم آنچه را که در پشت جبهه شب و روز ادعایش را داشتم در این جا به کرسی بنشانم می‌توانم ادعا کنم که مسلمانم.105/شاهپور حیدری

 

*****************

 

ایمان به خدا و پیامبر و دریافت این حقیقت که جانبازی در راه حق تنها مقامی است که شایستة یک انسان حق پرست است، شور و هیجانی را در من ایجاد نمود که بر آن عشق چیره گردید و این تسلیم شدن مطلق در برابر حق است که یکی از شرایط مسلمان بودن است.106/حمیدرضا پورمحمد

 

*****************

 

ای تاریخ خونبار شهید، تو شاهد باش که این حسینیان زمانند که این چنین بی‌پروا قدم به وادی آتش و خون گذاشتند تا اسلامیان را از تحریف و انقلابشان را از شکست نجات دهند. و تو شاهد باش که این عاشقان راه خدا شربت شهادت نوشیده‌اند که بی‌مهابا با غریو تکبیرشان دیوارهای استکبار را فرو ریخته تا زمینه را برای ظهور حضرت مهدی این منجی بشریت باز کنند.

 

ای خدا بزرگ، چه بگویم و با چه الفاظی بیان کنم. تو از هرکس بیشتر بر اعمال من آگاهی همه وجودم را تاریکی فرا گرفته است و می‌خواهم در پیشگاه تو کمی بنالم. من یک مسافر هستم که از بار گناه پشتم خم شده، و این بار را بر زمین نهاده‌ام تا کمی در سایة‌ مهر تو بیاسایم به جبهه آمده‌ام تا در این کارخانه انسان سازی شاید مقداری از گناهانم پاک شود، و اگر لیاقت آن را داشتم به درگاهت رجعت کنم. ای حسین جان، اگر چه گلوی حقیقت گوی ترا بریدند، و به نظرشان می‌خواستند ندای ترا خاموش کنند، اما چه فکر احمقانه‌ای می‌کردند و هنوز هم بعد از سالها صدای ملکوتی تو در جهان پیچیده و دشمنان را به لرزه درآورده است.107/ابراهیم خلیل‌نژاد

 

 

*****************

 

ما شلاق خوردگان تیره‌ترین، سردترین، و بلندترین شبهای جور و ستم بودیم. ما زخم خوردگان بلای ستم بودیم. اولین شعار فجر را که دیدیم خیز گرفتیم و عاشقانه به سوی عشق دویدیم تا در چشمه خونین اسلام زخمهای وارد از جور و ستم  شبهای بلند شلاق و تازیانه خوردنهای وارد از طاغوتیان و فئودالها را بشوییم. آری، سرخ بالاترین رنگ است نه سیاهی.108/اکبر قره‌حسنلو

 

*****************

 

اکنون که درخت اسلام در اوج انقلابها و درگیریها و گیرودارهای گوناگون عمر خون می‌خواهد تا با شهادت فرزندانش شاهد حیات اصیل همه جانبه گردد، ما جان برکف این ندای پرشکوه اسلام را صمیمانه پاسخ می‌گوییم، تا با جانمان و خون رگهایمان در رگهای پیکر تازه جان مکتب و آیینمان که در تنگناهای تاریخ و در مذبح جلادان و جباران قرون بی‌رمق گشته جریان یابد، و نسلهای مسلمان شاهد اسلامی آراسته و پویا و آزاده و متحرک و برخوردار از تمام اصول و مبانی اصیلش گردند، و در سراسر جهان حکومتی اسلامی بر پا شود و وعدة راستین الهی «و نریدُ انْ نمنُّ علی الذینَ استضعَفوا فی الارضِ وَ نَجعَلْهم ائمهً و نجعلُهم الوارثینَ» تجسم یابد.109/حسن مهدوی

 

*****************

 

امروز اسلام عزیز غریب مانده و ما باید با تمام امکانات جانی و مالی خدماتی را صرف سربلند کردن این دین الهی و انسانساز کنیم. رفتنم به جبهه به این دلیل است که به یاری خداوند بر دشمنان بشریت پیروز شده و زمین را به دست وارثان حقیقی آن که مستضعفین هستند بسپاریم. به این دلیل بود که دور از همة زرق و برق دنیا دور از هر گونه مسائل خودنمایی فخر فروشی ریاست طلبی و یا وارد شدن به محیطی و نهایت سوء استفاده کردنها، به این دین واقعاً انسانساز که بشریت را از تمام منجلابها نجات می‌دهد کمک کرده و آن را احیا کنیم. به جبهه می‌روم که اسلام را یاری کنم که ان‌شاءالله مردم محروم و مستضعف عراق  و لبنان، فلسطین، افغانستان، و... از بند چپاولگران شرق و غرب این مکندگان خون ضعفا رهایی بخشیم. از اسلام دفاع می‌کنم که فردا و فرداها اسلام به یاری خداوند و آن چیزی که وعده اوست دست به دست گشته و به دست صاحب اصلیش آقا امام زمان برسد. به جبهه می‌روم که درآینده فرزندم و تمامی فرزندان در محیطی که احکام اسلام حاکم است تربیت شوند.110/سیدابوالقاسم حجازی

 

 

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۳۶
همسفر شهدا

آنچه منجر به مرگ آگاهانه در راه هدف مقدس الهی می‌شود در مکتب ما به  صورت یک اصل درآمده و جهاد نام دارد. این تنها اسلام است که به انسان ارزش و آزادی همراه با مسئولیت می‌دهد و اسلام است که انسان را از لجن به نور الهی رسانده است. من بنا به وظیفه‌ام که در مکتب خود بر عهده دارم و آن را از اصول روح بخش مکتبم می بینم در این برهه از زمان اصل جهاد رابر خود واجب می‌بینم پس به جبهه می‌روم و دفاع از مرزهای میهن اسلامی خود می‌کنم و با کفار به نبرد برمی‌خیزم همچون امام عزیزم که با قیام خود خط سرخ شهادت را با کاروانی پر از شهید به ما نشان داد.37/رحم‌الله علاف‌بهبهانی

*************

آنان که در محراب خون و در قبلة‌ شمع و با بانگ سوختن نماز عشق خواندند و در حول کعبة‌معشوق هستی خود را پروانه‌وار سوزاندند  به منادی چنین ندا سر دادند که: ای حق پرستان و پویندگان راه حق زمانة‌ جهاد و حرکت است نه درنگ. پیر ما چنین امر فرموده است: باید جهاد کرد جهاد با دشمن اسلام. در حالی که در دل و قلب خود حجابهایی از گناه کشیده بودم ولی به برکت بسیج و اسلام این ندای روحانی از این پرده‌ها رد شد و به قلبم رسید. با تمام وجود احساس کردم که باید بروم و رفتم.38/مجید جلالی

************

جهاد یکی از بزرگترین وظایف هر فرد مسلمان و متعهد است که باید آن را انجام دهد و باید در این زمینه گوش به فرمان امام بزرگوارمان باشد و همانطور که خداوند در قرآن می‌فرمایند: «الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله بأموالهم و أنفسهم أعظم درجه عندالله» یعنی: آنان که ایمان آوردند و در راه خدا مهاجرت کردند و با مال و جانشان جهاد نمودند، مرتبه و درجه‌ای بزرگتر در نزد خدا دارند. البته جهاد باید فقط برای خدا و در راه خدا و در راه مصالح واقعی خدا صورت گیرد. جهاد یک امر حیاتی است و پشتوانه و ضامن اجرای اسلام و عامل پاسداری از دین است، که دین را همواره پویا و پرتحرک نگه می‌دارد و نمی‌گذارد عوامل سودجو و غارتگر و ضد خدا و ضد مردم با یورش خود این آیین حیاتبخش را سرکوب کنند. این نقش جهاد از صدر اسلام تا کنون بوده است.39/محمد شفائی

*************

برادران من هدف از زندگی چیست؟ خداوند قادر متعال انسان را آفرید تا به کمال برسد و ما که دارای مکتبی پرمحتوا و غنی هستیم باید در راه اسلام و خدا جهاد کنیم و برای شهادت آماده باشیم و از بذل جان و مال خویش دریغ نورزیم. بار گران انقلاب خونبارمان بر دوش ما نهاده شده است. پس بکوشیم اصالت و رسالتمان را تا پای جان حفظ کنیم.40/اکبر خیرالهی

**************

من به جبهه آمدم تا با یاری رساندن به روح خدا و اهدافش حکومت اسلامی را در کشورمان و کشورهای دیگر برقرار سازیم. آمدم تا رهرو شهیدان زندة‌ دیگر باشیم آمدم تا رهرو راه بقیه الله الاعظم باشم، آمدم تا رهرو پرچم لااله الا الله باشم، آمدم تا رهرو خون حسین شهید باشم، آمدم تا رهرو قرآن باشم و در این راه تا آخرین قطرة  خونم جهاد می‌کنم و امیدوارم مورد قبول الله قرار گیرد.41/علی عبدی

**************

بهترین راه این است که شهید در راه خدا بشوم و به آن اجری برسم که خداوند خواسته است. پس بهترین راه جهاد در راه خداوند متعال است، و من این راه را مانند برادرانم که شهید شدند انتخاب کرده‌ام.42/محمد بنکدار

****************

جهاد ما برای خدا و آزاد سازی همة‌سرزمینهای اسلامی از زیر سلطة‌ ابرقدرتهاست. جنگ برای گرفتن خاک نیست جنگ برای به خاک مالیدن پوزة ابرقدرتها و برافراشتن پرچم اسلام است.43/ولی‌الله ملکی

**************

افتخار کنید که برای اسلام عزیز داوطلبانه به جهاد رفتم که خداوند گفته است: هیچ قطره‌ای در نزد خدا از قطرة‌خونی که در راه او ریخته شود بهتر نیست. می‌خواهم که با این قطرة خون به معشوقم برسم.44/کیومرث اسماعیلی‌رسا

**************

حال که من سعادت جهاد را یافتم، می‌روم تا در کنار سایر برادران در سنگر جهاد برای پیکار با دشمنان اسلام و انسانیت و حرّیت و استقلال به نبرد بپردازم و دینی را که در قبال انقلاب اسلامی بر دوش داشته‌ام بتوانم به نحو احسن و اکمل ادا کنم. لذا، گام در راهی برداشتم که سرور شهیدان حسین بن علی معلم بزرگ آزادگی و شهادت به ما آموخت که مشتاقانه از اسارت این دنیای زودگذر برهیم و در فضای لایتناهی ایمان به لقاء الله بشتابیم. در این راه با اسلحة‌شهادت زنجیرهای بندگی را گسیخته و اسماعیل وار وارد قربانگاه عشق الهی جان باخته تا به سعادت ابدی نایل آییم.45/اکبر قره‌چنلو

این راهی است که باید طی گردد. سفری است که باید به پایان برسد. پس، چرا پایانمان مانند امام علی نباشد؟ همانند حسین شهید نباشد؟ آری، چرا زندگی ننگین و زودگذر را ترجیح دهیم برمرگ سرخ؟ بله، شهادت یک انتخاب است نه یک اتفاق که شهید آن را انتخاب می‌کند. شهید آزمایش می‌شود امتحان می‌دهد. خدای تبارک و تعالی به انسان آزادی داده است، تا راه خود را برگزیند: رضای الهی یا رضایت شیطان را، سعادت یا فلاکت، رضای خداوندی یا غضب خدا. شهادت در راه خدا یا مردن در بستر را. مسلمین بدانند و به همه بگویید اجباری در کار من نبود با آگاهی کامل و هدفی مشخص پای در میدان آزمایش می‌نهیم و شعار لا اله الاالله و محمد رسول الله را به مرحلة‌ عمل در می‌آورم. آن قدر می‌جنگم تا یا پیروز شوم یا جانم را فدای او کنم چرا که در زیر بار سنگین گناهان مانده‌ام و جز یک راه، راه خمینی، به هر سو نظر می‌کنم و به هر راهی می‌روم شیطان را می‌بینم. اگر خدا بخواهد آغاز می‌کنم جهاد و شهادتم را، اگر این فریضه‌ام صورت گیرد و شایستگی و لیاقت آن را داشته باشم که پای در راه خدا نهم و برای خدا بجنگم و مورد لطف و عنایت خدا قرار بگیرم آن وقت است که این جسم متحرک بظاهر می‌میرد ولی من زنده می‌شوم و تولد می‌یابم و زندگی حقیقی و جاوید خود را شروع می‌کنم. چه زیباست چه با شکوه است آن گونه تولد یافتن چه غرورانگیز است این گونه زیستن.46/محمدکاظم زارع‌شهند

*************

 

من پاسداری هستم از سلالة‌ خون جملة‌شهدای اسلام و وارث خونهای پانزده قرن خط سرخ شهادت تشیّع. در زمانه‌ای پر مخاطره قرار گرفته‌ام بار مسئولیت بر دوشم سنگینی می‌کند، آینده را با چشم خویش می نگرم و به نتیجه‌ای جاودانه دست یافته‌ام. اکنون دو راه در پیش دارم: یکی اینکه حسین وار مانند شهدای گذشته با تمامی وجودم راه پوییدن و رفتن را انتخاب کنم و به صف شهدای گذشته بپیوندم، یا اینکه مانند یزیدها حیوان‌وار بخورم و بخوابم و هیچ حرکتی و هجرتی نداشته باشم، این دنیا در نزد خداوند  متعال و در برابر خون شهدا مسئول و در آن دنیا به آتش دوزخ گرفتار شوم. اینک، راه اول را برگزیده‌ام و می‌خواهم چهارچوب تنگ زمانه را درهم کوبم و هجرت کنم.47/محمد بختیاری

*****************

 

می‌روم، تا به ندای هل من ناصر ینصرنی سید شهیدان لبیک گویم. مدتهاست که به انتظار شهادت نشسته‌ام و از شهرمان هجرت می‌کنم، از جایی که نفاق و دورنگی است به جایی می‌روم که یاران جان خود را فدای الله و قرآن و اسلام می‌کنند، جایی که مردان حق از تمام وابستگیهای دنیوی چشم‌پوشی کرده‌اند تا به حق بپیوندند، می‌روم تا شاید بتوانم با قطره‌ای از خونم خدمت کوچکی به اسلام و دینم کرده باشم که اسلام به خون احتیاج دارد تا آبیاری شود و تمام مستضعفین جهان از بند جهانخواران نجات یابند.48/عبدالله عظیمی

***************

 

ما پیروان حضرت محمد و علی و ادامه دهندگان راه حسین که زندگانی را در فنا یافت و سربازان خمینی و منتظران مهدی هستیم و حال نوبت به ما رسیده است که انتخاب کنیم مرگ باعزت را یا زندگی ذلت‌بار را، و ما نیز شاهدانه و به حول و قوة الهی و ان‌شاءالله تزکیه شده عاشقانه پا در کوی معشوق می‌گذاریم تا اگر ظلم و جور در روی زمین نباشد، حق را لبیک گو باشیم تا با خون ما درخت اسلام آبیاری شود و حقانیت اسلام بر همگان روشن گردد. و با پیروزی کامل جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی آن پیر اهل حق، آن رهبر کبیر تمام مسلمین بر تمام غاصبان جهان و صاحبان زر و زور و تزویر قیام کرده و بی‌صبرانه منتظر ظهور حضرت ولی عصر امام زمان هستیم تا پرچم لااله الاالله  را خمینی کبیر به حضرتش بسپارد.49/غلام‌علی مینائی‌فر

 

**************

 

به یاری پیامبر به بدر و احد وخندق می‌رویم به یاری امام علی به جمل و نهروان می‌رویم و به یاری حسین به کربلا می‌رویم به یاری عباس‌ آن سردار تنها و به یاری سجاد آن امام بی‌یاور می‌رویم. ما می‌رویم تا زنجیر از دست ائمة دربندمان باز کنیم. و می‌رویم به یاری مهدی تا زمینه را براب قیامش آماده کنیم، ما به یاری امام بت شکن‌خمینی روح خدا می‌رویم تا به دنیا بگوییم: ای جهانخواران بدانید اگر قطعه قطعه‌مان کنید دست از یاری امام و اسلام برنمی‌داریم زیرا که تکلیف الهی ما چنین است.50/جعفر داوری

 

**************

 

امروز نیز حسین زمان تنهاست، امروز سپاه اسلام در برابر سپاهیان کفر ابرقدرتهای پست، بی‌یاور است. امروز کربلای انقلابمان خون می‌خواهد و من می‌روم تا شاید نینوایی بیابم، و در عاشورای دوران هدیة‌ ناقابلی را در راه پیروزی حق بر باطل و اسلام بر کفر در پیشگاه مولایم مهدی تقدیم کنم و به پروانگان جاوید شمع ولایت بپیوندم.51/اکبر پروانه‌پور

 

**************

 

ای انسان آگاه و بیدار بدانید که ما دفاع از حقی می‌کنیم که روزی موسی کلیم الله با عصایش، و ابراهیم خلیل الله با تبرش، و محمد رسول الله با قرآن جاودانش و علی (ع) با ذوالفقارش و امام مجتبی با صبرش و امام حسین با خون مقدسش از آن دفاع کردند.52/سعید قربانی‌نژاد

***************

 

من برای خاک نمی‌جنگم چون عاقبت خاک مرا می‌بلعد من برای آب نمی‌جنگم چون همیشه آب از آسمان می‌بارد. من برای آن می‌جنگم که پیامبر در احد جنگید.53/سیامک جعفرزاده جهرمی

*************

 

ما سربازان امام زمان هستیم و باید راه حسین را که همان شهادت است ادامه دهیم و نباید زیر بار ذلّت زندگی کینم. وظیفة‌ ما دفاع از اسلام و سرزمین اسلامی خود از چنگال متجاوزان است.54/یدالله نوری

*************

 

به خدا قسم برای من هیچ چیز بهتر از شهادت در راه خدا نیست و این آرزوی من است. پیامبر برای اسلام زجرها کشید حضرت علی و امام حسین و ائمه برای اسلام کشته شدند. علما و بزرگان برای اسلام کشته شدند. آیا خون من از خون آنان رنگین‌تر است؟ آیا وجود من نافع‌تر از وجود آنان است؟55/محمدرضا علیزاده رشدی

 

****************

 

امروز من در راه جاودانه‌ای گام نهاده‌ام که انتهای آن حکومت مستضعفین بر جهان است. راه و حرکت ما امروز یا چند روز پیش آغاز نشده است بلکه از اول تاریخ و داستان هابیل و قابیل شروع شده است.56/جواد تاجیک کلهر

کاروان امام حسین در حال حرکت است، قافله حرکت می‌کند، عاشقان ثارالله با همه وداع می‌کنند و عازم کربلای حسین می‌باشند حسین زائر حسینی می‌طلبد، و زائر حسین عاشق است و عاشق در حال پیدا کردن معشوق خود می‌باشد.59/محمد مکاریان

 

**************

 

فکر کردم که ما همیشه در زندگی از کربلا حرف می‌زدیم وهمان طور که در زیارت عاشورا می‌خواندیم آرزو می‌کردیم که ای کاش ماهم در آن روز در آنجا بودیم و احساس کردم که حالا همان موقعیت است با یزیدی و با حسینی و با کربلایی و عاشوراهای دیگر. پس، باید راه را انتخاب کرد و حرکت کرد، که اگر این کار را نمی‌کردم تمام حرفهایی که از امام حسین و کربلا می‌گفتیم و آرزو می‌کردم که «یالیتنی کنتُ معکم» همه را دروغ گفته‌ایم، و موقع امتحان دیگر دستمان کوتاه است. دیگر موقعیتی که به دست آمده باید استفاده کرد چون در جایی که می توان پرافتخار مرد، در بستر بیماری مردن ننگ است.60/علی‌اصغر کنعانی

 

*****************

 

حال که پای در پوتین می‌کنم و به جبهه می‌روم و سینة‌ دشمن را نشانه می‌روم نه به خاطر کینه و خصومت شخصی است، بلکه برای پیروی از رهبر عزیزم حضرت سیدالشهدا امام حسین است یعنی برای احیای دینم و برافراشته شدن پرچم لااله الاالله.61/هادی قربانعلی

 

*****************

 

ما باید در جبهه‌ها جای کسانی را پر کنیم که زاهدان شب و شیران دلاور روز بوده و هستند. این دلاوری و زهد را از مولایشان علی (ع) آموخته‌اند. ما شیعة امام علی هستیم و باید همچون او دلاور رزمنده شجاع و متّقی باشیم. باید از هیچ واقعه‌ای ترس و واهمه نداشته باشیم. اگر مرگ به سراغ ما آمد و یکی از نزدیکان ما راگرفت روحیة خود را نبازیم. چون خداوند می‌گوید:«ولن یؤخذ الله نفساً إذا جاءأجلها» تأخیر نمی‌اندازیم نفسی را هنگامی که اجلش سررسد. انسان در آن لحظه‌ای که خداوند تعیین کرده از دنیا خواهد رفت، چه با مرگ طبیعی در بستر و رختخواب چه در تصادفات و سوانح و چه مرگهای دیگر. حال که انسان یک مرگ بیشتر ندارد، چه خوب است در راه خدا جانش را بدهد و به خدا بفروشد چه طرف معامله‌ای بهتر از خدا، که در مقابل یک جان  را به انسان عطا می‌کند. شهادت در راه اسلام یک اصل مسلم است. شهید در اسلام اجری بزرگ دارد. در روایات آمده که مجاهدین راه خدا و شهیدان بدون حساب از پل صراط رد می‌شوند و به بهشت می‌روند. من نیز به شهادت در راه اسلام یک اصل مسلم است. شهید در اسلام اجری بزرگ دارد. در روایات آمده که مجاهدین راه خدا و شهیدان بدون حساب از پل صراط رد می‌شوند. و به بهشت می‌روند. من نیز به شهادت در راه خدا افتخار می‌کنم.آرزوی من این است که در راه خدا شهید شوم. معصوم در این باره می‌فرماید: هر قطرة‌خونی که از شهید بر زمین بریزد گناهانش بخشیده می‌شود.62/حسن آبادیجو

 

*****************

 

به جبهه رفتم تا دشمنان اسلام بدانند که «هل من ناصر ینصرنی» حسین بدون لبیک و پاسخ نماند، و من با نثار جانم ندایش را لبیک گفتم و به جبهه رفتم تا با ریخته شدن قطره قطرة‌ خونم و تکه تکه شدن بدنم نایب امام زمان خمینی عزیزم و امام زمانم زنده شدن اسلام را به مردم نوید گو باشم.63/سیدطاهر شریفی‌منش

 

*****************

 

ما می‌توانیم با نثار خون خود که در مقابل عظمت اسلام بسیار ناچیز است زمینة‌ برقراری حکومت عدل مهدی را فراهم آوریم.64/فرهاد حسین مرادی

*****************

 

مردم بدانند که من با کمال میل این راه را پذیرفته‌ام و از خداوند مهربان به خاطر این انتخاب شکر گزاری می‌کنم، زیرا که این راه راه علی است و راه اماممان خمینی بت شکن و راه حسین می‌باشد. این راه برای من افتخار است و راه صراط مستقیم می‌باشد راه خشنودی است و راه پیوستن به یاران حضرت مهدی می باشد.65/علی کرمعلی‌نژاد

 

*****************

 

من راهی را که انتخاب کرده‌ام ان شاء‌الله راه همة انبیای خداوند و راه همة  معصومین می‌باشد. بهترین راه، راه خداوند است.66/جعفرعلی چگینی

 

*****************

 

حسین از برای چه فرزندان و خانمان خودش را فدا کرد؟ زیرا می‌خواست اسلام زنده بماند و با نثار خون خود و خانمانش نهال کوچک اسلام را از خشکیدن برهاند. آری، تاریخ دوباره زنده می‌شود و حالاما باید چه کنیم؟ همان کاری را که یاران باوفای حسین کردند. باید غیرتمندانه از دین و ناموس و میهن خود دفاع کنیم حتی اگر برای آن بهایی به قیمت خون خود بپردازیم. آری، حالا وقت پاسخ به فریاد امام حسین است که از اعماق تاریخ ما را فرا می‌خواند لبیک یا حسین جان.67/عبدالله رئیسی

 

*****************

 

مسیر ما ادمة‌ مسیر حسین است. انسانهایی می‌توانند در آن گام نهند که از دنیا و تمام ظواهر آن بریده‌اند انسانهایی که به فکر اقامت در دنیا نیستند و می‌خواهند از آن گذر کنند و در فکر ره تو‌شه‌اند و دریافته‌اند که دنیا جز صحنه‌ای برای آزمایش ما نیست و نه در انتظار آزمایش که هیچ بلکه در پی امتحانات الهی آوارة‌ بیابانها شده‌اند.68/علی صادقی‌قمی

 

*****************

 

من راهم را که همان راه حسین است شناخته‌ام دنبالش رفته و خوشحالم از این انتخاب. امروز این احساس در من زنده است که حماسة‌ کربلا تکرار می‌شود. پدر جان، آیا می‌شود جواب فرزند پیامبر را نداد و به ندای او اعتنایی نکرد؟69/مهرعلی ملاپور

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۳۵
همسفر شهدا

به نام الله یکتای بی‌همتا، به نام الله یاری‌دهنده قلبها، به نام الله جان پناه دلها؛خدایی که ما را آفرید و جان داد، دل و فکر عطا فرمود و ما را از چشمه‌سار معنویت بهره‌مند ساخت؛ خدایی که تنها امید مستضعفان است، یاور درماندگان و دستگیر بینوایان، امید ناامیدان و پناه بی‌پناهان و خدایی که ما را بیافرید و روزی داد. می‌میراند و زنده می‌کند. و به نام خدای شهیدان. / رضا شفیعی‌معز

                                        ********************

ـ شکر و سپاس خداوند متعال را که ما را مورد لطف و رحمت بی‌پایان خودش قرار داد و برای جهاد فی سبیل‌الله انتخاب نمود. و سپاس بیکران خدای را که بر ما عزت نهاد و ما را در عهدی زندگی داد تا بتوانیم راه خود را، که همان راه اسلام پاک محمدی است، دریابیم و در راه اسلام عزیز حرکت کنیم و به خواست و اراده خلل‌ناپذیرش و به فرمان امام بزرگوار در سرافرازی پرچم خون‌رنگ اسلام، که همان شعار «لا اله الا الله ومحمد رسول الله و علی ولی‌الله» است بکوشیم تا ملت شهیدپرورمان از ما راضی گردند. / جعفر حسین‌آبادی

                                     *********************

ـ با یک نگرش کوتاه بر زندگی شهیدان، می‌بینیم که هر یک چه ویژگیهای خاصی داشتند. آیا مگر می‌تون بدون خلوص و صفای قلب و پاکی نیت به لقاءالله و دیدار خدا، تنها معشوق عاشقان از خود رسته، تنها مراد جانبازان از مرید رهیده، و تنها امید خائفان و راجیان از بند گسسته پیوست؟ عجیب است «شهید و شهادت». او می‌بیند حضور ملائکه در نزدش را،‌ او می‌بیند آنچه را که خداوند برای او آماده کرده از نعمتهای بهشت، او می‌بیند «عند ربهم یرزقون» را. آری، او می‌بیند از نزد پروردگارشان رزق داده می‌شوند؛ آنهم چه رزقی! راستی، ‌چه خوب هدایت یافتند،‌چه زیبا معنای هستی و زندگانی را یافتند، دریافتند که باید بنده خدا بود و ره قرب به خدا را پیمود. و چه زیبا و دلرباست برای آنان که کوتاهترین راه، ایثارگرانه‌ترین راه و جانبازانه‌ترین راهِ «شهادت» را یافتند. مگر نه این است که هر لحظه زندگی را باید به یاد خدا بود، و باید هر لحظه ره قرب به خدا را پیمود. پس، چه بهتر که حکیمانه‌ترین راه، کوتاهترین راه، ‌عاشقانه‌ترین راه، ‌خالصانه‌ترین راه و جاودانه‌ترین راه «شهادت» را پیمود. و شهیدان چه زیبا در مسلک صالحان طریقِ حق ره معشوق را درنوردیدند. سالکان راه حق، راه انبیا، راه صدیقین، راه شهدا و صالحین ـ که در پیمودن راهشان و نیل به قله‌های بلند رستگاری و فلاح ـ از هیچ چیز نمی‌هراسند و از هیچ چیز باکی به دل راه نمی‌دهند و از هرگونه وابستگی رهیده‌اند، زیرا که خدایشان را خوب یافته‌اند. آنان خود را از قید فرزند، ‌همسر، مظاهر مادی، شهرت‌طلبی و مقام‌پرستی، عجب و خودپرستی و هر چیزی که او را به خود بندد واز خدایشان دور سازد رها کرده‌اند. آری، آنان همانگونه که خدایشان، اسلامشان، قرآنشان، پیامبرشان و امامشان رهنمودشان داده‌اند، نایب امام زمان(عج) را که حجت اوست بر انسانها وبا پیام خونین خویش چه زیبا و دقیق شناخته‌اند و پیرو و مقلد او در تمامی ابعاد شده‌اند. در این زمان این نعمت بزرگ خداوندی در وجود حضرت آیت‌الله العظمی امام خمینی تبلور یافته است. / سعید نوری‌تاجر

                              *********************

ـ من نیز در قله‌های بلند سعادت به جستجوی «شهادت» پرداخته، و همانند سرور شهیدان حسین بن علی(ع) مرگ با عزت را بر زندگی ننگین ترجیح می‌دهم. / علیرضا فرخ

                             ********************

ـ من که قطره‌ای از دریای حق‌طلبان هستم با شنیدن صدای پرهیبت مجاهدان، و نعره‌های جاودانی شهیدان، و احساس سوز دل مادران، نوحه‌سرایی خواهران داغدار، و آهسته قدم برداشتن پدران، و خیره نگاه کردن برادران عزادار، و در فکر فرو رفتن دوستان و آشنایان، خود را مسئول می‌دانم که باید با چنگ و دندان انتقام خون آنها را از این ستمگرهای زمان گرفت و باعث التیام دل خانواده‌های آنها شد. خود را مسئول می‌دانم که پرچم توحید را در دست گرفته و با شعار «الله‌اکبر» لرزه بر کاخ‌نشینان بیندازم. خود را مسئول می‌دانم که هرگاه دیدم نمی‌توانم در برابر خواست استعمارگران قد علم کنم، به زندگی خود به وسیله جهاد خاتمه داده و به دنیای ابدی و حقیقی بپیوندم. /محمداسماعیل محمدی

                            ********************

ـ تنها آرزویم «شهادت» است، و همیشه از خداوند متعال خواسته‌ام که به این فوز عظیم و نعمت الهی برسم. همیشه فکر می‌کردم خدایا می‌شود روزی آید که «شهادت» نصیب من هم بشود که خدمتی به رهبرم امام خمینی و ملت ایران کرده باشم. / اسماعیل علائی‌فر 

چه مرگی بهتر از کشته شدن در راه خدا است: «شهادت» مقطعی از حرکت تکاملی است که انسان به وجود مطلق می‌پیوندد، ‌و هیچ اجباری در این پیوند نیست، بلکه باید انسان راه رشد را بیابد و از طغیان و زبونی درآید تا بتواند به ملاقات حق که متضمن تلاش و کوشش اوست نایل گردد. / سیدمحمد هاشمی

 

                                                                **********************

 

ـ در این مرحله از زندگیم این باور را قبول کرده‌ام که نباید در یک خط ثابت و یک مکتب الهی حرکت کنم. در یک زندگی مکتبی که انسان هدف دارد، و برای رسیدن به هدف مبارزه می‌کند، دیگر جایی برای احساس باقی نمی‌ماند. ای خدا، مرا یاری کن تا راهی را که می‌روم به سرمنزل مقصود برسانم./ محمد حیدری

  ************************

 

ـ «شهادت» را نه برای فرار از مسئولیت اجتماعی، و نه برای راحتی شخصی می‌خواهم، بلکه از آنجا که شهادت در رأس قله کمالات است و بدون کسب کمالات «شهادت» میسر نیست،‌ با تقاضای شهادت از خدا در حقیقت می‌خواهم که وجودم سرتاسر خدایی شود، و با کشته شدنم در راه دین اسلام و خدا بر ایمانم و طاقت و پایمردی‌ام در راه دین، و بر عشق پاکم به او مهر قبولی بزند./ علی‌اصغر کوخانی

  *******************

 

ـ و من به امید خداوند از میان همه راهها راه خدا و رسولش را انتخاب کردم، و از میان همه تجارتها آن تجارتی را که خدا راهنمایی کرده بود برگزیدم، و هم اکنون عازم جبهه هستم. در آنجا لشگریان اسلام با مزدوران و کفر در ستیزند. کشور اسلام و قرآن مورد هجوم ابرقدرتها قرار گرفته و می‌رود تا در این کشور همه جا حکم خداو قوانین قرآن و سنت پیامبر(ص) به رهبری شخصی از فرزندان پیامبر و نایب بر حق امام زمان(عج) یعنی امام خمینی اجرا و پیاده شود. در این موقع فاسدان و کافران و منافقان و ابرقدرتها دست در دست یکدیگر داده‌اند،‌ تا این نور را خاموش و این حرکت را متوقف کنند. می‌روم تا از مرز اسلام و حکومت اسلامی که با خون صدها هزار شهید آبیاری شده، و در حال شکفتن و به ثمر رسیدن است دفاع کنم؛ و به فرمان خدا گردن نهم، و به یاری امام خمینی ـ که حرکت‌دهنده نهضت امام حسین(ع) است ـ بشتابم و لبیک گویم. انشاءالله اگر در جنگ پیروز شدیم و برگشتیم عبادت خدا را در روی زمین انجام می‌دهیم و بندگی او را می‌کنیم. اگر هم برنگشتیم راضی هستیم به رضای خداوند و خوشنودی او. / علی نیکچه فراهانی

  ********************

 

ـ انسان، دیر یا زود رفتنی است و در هر کجا که باشد مرگ او را به کام خویش فرو می‌کشد، ولی این مومن است که زیباترین نوع مرگ را انتخاب می‌کند و با شعف تمام به استقبالش می‌رود. خدایا آنچنان ایمانی به من ده که مرگ را خود انتخاب کنیم. راهی که مؤمن انتخاب می‌کند، راهی است که در آن شکست معنا ندارد، ذلت و خواری معنا نداردف اسارت معنا ندارد؛ راهی که منتهایش سیر تکاملی‌اش وجود مطلق و بی‌منتهای هستی یعنی خداوند است؛ خداوندی که ابراهیم(ع)، موسی(ع)، محمد(ص)، حسین(ع)، و خمینی را آفرید، تا تمامی مستضعفان تاریخ را از زیر سلطه استضعافگران بیرون کشند. همان راهی که در آن نیکی، برابری، برادری و تمام ارزشهای متعالی انسانی وجود داشته باشد. همان راهی که در آن ملاکهای مادی، قدرت‌طلبی، خودخواهی، خودمحوری و خودبینی نباشد و بالاخره راهی که در آن من نباشد، همه ما باشیم و برای او باشیم. تنها آرزویم همین چند کلمه بیش نیست: «فنا شدن در وجود مطلق الله و پیوستن به لقاءالله.» / سیدامیر صدری

  *********************

 

ـ حال که باید بروم چرا با شهدا نروم؟ چرا سعادتمند نروم؟ چرا شرافتمندانه نروم؟ چنانکه پیامبر اسلام(ص) فرموده: «اکرم الموت القتل فی سبیل الله«: «شرافتمندانه‌ترین مرگها مرگ در راه خداست» و به امر امام عزیز و نایب بر حق امام زمان(عج) و فرمانده کل قوا به جبهه آمدم، تا امام را تنها نگذاشته باشم، و بدین وسیله دین خود را که امروز احتیاج به یاری دارد به قدر کوچکی یاری کرده باشم، و در روز حساب بتوانم جواب شهدا را بدهم. / مصطفی مغادی

 

  ******************

ـ بار خدایا، تو شاهدی که هدف من از رفتن به جبهه به جز رضایت تو نبوده و نیست. تو شاهدی که هدف من از شرکت در این جهاد بزرگ پاسخ به ندای نایب به حق امام زمان(عج) و فقط برافراشتن پرچم «لا اله الا الله و محمد رسول‌الله» بر تمام جهان است و بسم. من آنقدر به این راه اعتقاد دارم که تا آخرین قطره خونم از پا نخواهم نشست، و سعادت دنیا و آخرت در همین راه است. / علی افکاری

  *******************

 

ـ برای اعزام شدنم چند هدف داشتم: اولاً، به خاطر اسلام عزیز، این دین همیشه پاینده و عقیده من، و اگر کسی عقیده‌ای داشت باید حتی تا پای جان هم از عقیده خود دفاع کند، بخصوص که این عقیده اسلام باشد. در راه اسلام هم «شهادت» پیروزی است و هم خود پیروزی، موفقیت است. ثانیاً، این نصیحت قرآن را قبول داریم که: «ما همه از خدا هستیم و به سوی او بازمی‌گردیم». پس، چه بهتر که در این بازگشت همگانی ـ که همه باید این راه را بپیمایند ـ برای اسلام و برای خداوند جان بدهیم، و یا در این راه حداقل کاری کرده باشیم. ثالثاً به فرموده امام عزیزمان، این رهبر حزب‌الله و این پیر همیشه خروشان بر ضد غیراسلام، که فرموده: «جوانان بروند به جبهه و به این مسئله خاتمه دهند.» / محمدرضا میرزایی

  ****************

 

ـ هر کس که بخواهد در این راه قدم بردارد باید خودسازی بکند، و در مقابل سختیها و رنجها و فشارها ایستادگی کند. البته کسی می‌تواند تحمل این سختیها را بکند که هدف خود را مشخص، و عقیده و معنویت او فقط در راه خدا باشد، و در این راه ایمان خود را نسبت به هدفش قوی سازد. اگر انشاءالله این سعادت عظیم را پیدا کردم ـ که خدا مرا قبول کند تا به سوی او بروم ـ به آرزوی دیرینه خود رسیده‌ام. /  علی محمدی

 ای خدا، می‌دانی که من فقط برای رضای تو به این راه قدم گذاشتم و جان ناقابل خود را در این راه پاک و مقدس شهیدان هدیه می‌کنم. ای خدا، تو خود می‌دانی که من آگاهانه و با میل فراوان به این راه آمده‌ام. ای کفار، ای منافقان، ای از خدا بی‌خبران، بدانید اگر صد جان هم داشتم در این راه می‌دادم. / محمدرضا فخیمی ستوده

  *******************

 

ـ چه چیز مرا وادار کرد که به سوی جبهه بیایم؟ باید عرض کنم، معبودم را در اینجا دیدم و پیدا کردم. خواستم عروج کنم، پرواز کنم، خود را به خدای خود برسانم، خواستم با خدای خود سخن بگویم و دین خود را یاری کنم. از خدا می‌خواهم که مرا با دوستان خود قرار دهد. خواستم با خون خود اعمالم را پاک کنم، با قلبی پر از عشق به سوی خدا حرکت کنم. این آرزوی من است. کی می‌شود عروج کنم؟ هنگام رفتن به سوی جبهه، آن قدر برایم لذت‌بخش بود و هست که من آن را از بهترین لحظات زندگیم می‌دانم. آن زمان که خمپاره‌ها و توپها فرود می‌آیند، انگار خدا را پیدا می‌کنم. دلم پر می‌زند که بروم به سوی خدا. ای خدا می‌شود عروج کنم. / نورعلی محمدنژاد

 

  *******************

ـ هیچ هدف و مقصودی در رفتن به جبهه جز انجام وظیفه شرعی و کسب رضای الهی محرک من نیست. باید عرض کنم سعی کرده‌ام که فقط و فقط برای رضای خدا و خشنودی او و اطاعت امر او به جبهه بروم، و هیچ نیرو و عامل دیگری را در این رابطه حتمی به مخیله خود راه ندهم. کوشیده‌ام که حتی «شهادت» نیز ـ که خود کمال بزرگی است ـ هدف من قرار نگیرد. همانطور که بارها تذکر داده‌ام به نظر من در این برهه از زمان و مکان که اسلام شدیداً به یاری و حمایت احتیاج دارد و ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین(ع) هر چه رساتر بلند است، در چنین موقعیتی نه تنها «شهادت» بلکه حتی فکر به «شهادت» نیز فرصت‌طلبی است. پس، من نه با عشق به شهادت و نه با هدف اینکه از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنم، ونه به این منظور که به جبهه بروم و شهید شوم و از این دنیا خلاص شوم و خود را از گرفتاریها و بدبختیهای آن آزاد کنم، بلکه خدا خودش می‌داند، همیشه از او می‌خواستم که به من توفیق این خدمت و اطاعت و عبادت عطا فرماید. هر چه رج و گرفتاری در این دنیاست انسانساز و در جهت قرب او و مایه تکامل و سیر الی‌الله است. خلاصه، ‌هر رنج و المی که رضا و خواست اوست از من دریغ نفرماید که بودن در این دنیا و عبادت او کشیدن رنج و درد در راه خدا، بالاترین لذت را دارد. البته،‌از خدا می‌خواهم که مرگ مرا «شهادت» در راه خودش قرار دهد، و مرگم را در بستر مقدر نفرماید. می‌خواستم که در بستر نمیرم، بلکه کشته شوم و به خون خود بلغتم، و حتی بسوزم و خاکستر شوم و از بین بروم، بلکه کشته شوم و به خون خود بغلتم، و حتی بسوزم و خاکستر شوم و از بین بروم، تا بدنم نیز گوشه‌ای از این دنیای فانی را اشغال نکند، و با تمام وجود و با همه هست و نیستم به سوی او پر بگشایم. دیگر اینکه من برای هوی و هوس به جبهه نرفتم، زیرا هوی و هوس چیزی نیست که در مسئله جان و زندگی همچنان بتواند محرکی باشد، و لااقل برای من اینطور بوده که من جانم را بیشتر از این دوست داشتم که بخواهم در راه امیال و خواهشها و خواسته‌های نفسانی از دست بدهم، زیرا تا جانی نباشد دیگر هوی و هوس در کار نیست. تنها راه قصاص خود من از طریق ادامه راهم ـ که همان حمایت از اسلام و جمهوری اسلامی و امام امت است ـ می‌باشد. / علی‌اکبر کفشکنان

  *******************

 

ـ اینک، به یاد تو به جبهه می‌روم، نه برای انتقام، بلکه به منظور احیای دینم و تداوم انقلابم پای در چکمه می‌کنم، و به خدا و به آن سوی و آن راه که صلاح می‌دانم می‌اندیشم. هدفم خدا و مکتبم اسلام است. آرزو می‌کنم قدمی که برمی‌دارم و گلوله‌ای که شلیک می‌کنم و قلب دشمن را هدف می‌گیرم به یاد خدا باشد. و جز رضای خدا و جهاد در راه او مقصودی ندارم. / عبدالله عبدالجباری

  *******************

 

ـ وظیفه شرعی خود دانستم که به جبهه حق علیه باطل بروم و دنباله‌رو راه شهیدان کربلای حسین(ع) و شهیدان کربلای این زمان باشم. باعشقی که به خدای خود دارم به سوی او می‌شتابم. امیدوارم که در این راه به آنچه آرزو دارم برسم و خریدار خون من خدا باشد. وقت رفتن به جبهه، باید نیتها پاک و خالص باشد. خدایا، این تن خاکی را از من قبول کن، آرزو دارم با شهادتم از تمامی گناهانم بگذری. / اباسعد حنیفه نیک‌آبادی

  *********************

 

ـ راهی که من رفتم راه حق بود، و چون راه حق بود و تشنه بودم و عاشق شهادت و عاشق لقاءالله،‌پس همچون کسی که تشنه لب است و به سرچشمه‌ای می‌رسد، من هم مانند او شهادت را چون نوشیدن آب زلال و گوارا دوست دارم بنوشم. / مرتضی حسینی رستمی

 

  *********************

 

ـ افسوس که فقط یک جان در کالبد خود بیشتر ندارم که در راه تو ـ که راه اسلام و راه امام زمان(عج) است و راه نایب بر حق امام زمان، خمینی عزیز است ـ فدا کنم. / حسین نظرکرده

 

  ***************

 

ـ اگر صد جان داشتم باز هم آن را در راه خدا و هفد تو نثار می‌کردم. خدایا، قدرتی به من ده تا فرسودگی اعضای بدنم و تا پایان یافتن نیروی جسمانیم در راه تو بجنگم./ ابوالقاسم کریمی کاشانی

 

  ******************

ـ ای کاش، همه مردم این احساس را که من هم اکنون دارم و احساس دیگر رزمندگان است داشتند، که خالی از تمام سمائل دنیوی است. توجه ما فقط به الله است. و هدف عالی که در پیش داریم هدفی است که امام حسین(ع) در پیش گرفته بود، و عاقبت به خاطر همین هدف به شهادت رسید. همانطور که ادامه‌دهندگان راه او در این راه شهید می‌شوند، من هم این راه را شناخته و به این راه قدم نهاده‌ام، و تا آخرین قطره خونم را فدای اسلام عزیز می‌نمایم، همانطور که حضرت قاسم در این راه فدا کرد./ داود یوزباشی 

 بار الها، تو آگاهی که تلاش و پیکار ما نه از آن جهت است که به پایگاه قدرت و منصب برسیم و یابه زرق و برق بی‌ارزش دنیا چنگ بزنیم، بلکه بدان جهت است که بیرق تو را به اهتزاز در آوریم. و پیروزی اسلام را بر کفر جهانی به ارمغان آوریم.32/قاسم خاوه‌ای

****************

خداوندا، تو گواهی می‌دهی که هدف ما در این جنگ اعتلای کلمة حق است و سرنگونی ستمگران. این جوانان که از دست مردم رفته‌اند جزو بهترین جوانان بودند و هدفشان حفظ و برقراری اسلام و قرآن بوده است.33/علی ندائی

*****************

من با ایمان به خدا و کلام حق او و اتمام حجتی که بر من شده با یقین در این راه به جهاد فی سبیل الله آمدم. و چنان آرامش قلبی دارم که به دنیای آخرتی که خداوند وعده داده مشتاق‌ترم تا این دنیای پر فریب و ریا.34/علی‌حسین احمدی

**************

هدف پیروزی نیست، هدف لبیک به ندای معشوق است. تکلیف ما را سیدالشهدا معلوم کرده است.35/مجید جلالی

*************

مولا علی می‌فرماید: نه زندگی آنچنان شیرین است و نه مرگ آنچنان تلخ، که انسان شرافتش را برای یک لحظه بفروشد. این خود یک راه است، راهی که با آگاهی کامل به مقام رهبریت امام خمینی فرزند و نایب امام مهدی انتخاب کردم تا شاید بتوانم از شرافت خود که همان حرکت به سوی کمال و انسانیت و رسیدن به الله یعنی معبود و معشوق است دفاع کنم و خونم را برای تحقق قرآن این امانت الهی هدیه کنم.36/اصغر علی‌اصغری

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۳۴
همسفر شهدا