همسفر شهدا

همسفر شهدا ، زنده یاد سید علیرضا مصطفوی

همسفر شهدا

همسفر شهدا ، زنده یاد سید علیرضا مصطفوی

همسفر شهدا

فعال فرهنگی ، طلبه بسیجی ، ذاکر اهل بیت (ع) ، پرپر شده راهیان نور و همسفر شهدا
زنده یاد "سید علیرضا مصطفوی"

سید علیرضا مصطفوی در هفدهم تیرماه سال ۱۳۶۶ مصادف با میلاد حضرت ثامن الحجج علی ابن موسی الرضا (ع) در خانواده مذهبی و در محله میدان آیت الله سعیدی (غیاثی) دیده به جهان گشود. مراحل رشد را به همراه آموزه های دینی سپری کرد. پس از جذب در بسیج مسجد موسی ابن جعفر (ع ) ابتدا کانون نوجوانان شهید آوینی و هیئت رهروان شهدا را تاسیس نمود و سپس مسئول فرهنگی بسیج شد و با جذب نوجوانان محله کار فرهنگی را آغاز نمود.
در نهایت در تابستان سال ۱۳۸۸ به دلیل سفر به مناطق عملیاتی دفاع مقدس آسمانی شد.
در این رابطه گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی پس از مصاحبه با خانواده و دوستان و همراهانش ، کتابی با عنوان «همسفر شهدا» تهیه و در سرتاسر کشور توزیع نمودند.

پس از مطلع شدن رهبر معظم انقلاب از زندگینامه وی ، ایشان پیام زیر را به همراه یک جلد قرآن کلام الله مجید به خانواده وی اهدا نمودند.

«خداوند سکینه و سلام بر قلب این مادر دلسوخته و رحمت بی منتها بر قلب آن جوان صالح عطا فرماید»

طبقه بندی موضوعی

۳۱۳ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

محمد (ص): پیامبر و اسوه کامل بشریت . اشرف خلایق و انبیا. رسول و نبی از جانب خداوند که برای عالم نمودن مردم جاهل به حقایق هستی مبعوث شده است. معدن رحمت و مرکز پخش نور الهی . والاترین معلم اخلاق و تربیت . از جانب خداوند مامور شد که انسانها را به عرش اعلی و جایگاه برتر هدایت کند.

*************

محمد (ص) و آلش: آنها که همه چیزشان را برای اسلام  و نجات مردم بدونمنت در طبق اخلاص گذاشتند. آنها چراغ هدایت و نجات بوده ، هستند و خواهند بود.

*************

مردن: عروجی ازدنیای خاکی به دنیای لایتناهی. مسافرتی که انسان به جای پاکیزه و راحت کند و مورد لطف قرار گیرد.

*************

مردهای خاموش و پلید تاریخ: آنان که تن به هر ذلتی می دهند تا زنده بمانند.

*************

مرگ: رها کردن همه امیدها و آرزوها.آتشی که به سراغ همه می آید. غایت آمال، سعادت . هدیه. موهبتی الهی . تحولی بیش نیست. از قفس تن رها شدن و از مهمانخانه به مقصد رسیدن است. یک اثر نفیس و بی شائبه که خالق بشریت به صورت یک پدیده شگرف در طبیعت گسترانده است.آغاز زندگی جدید.

*************

مرگ در راه مکتب: نوعی زندگی است، بالاتر و هدفدار تر از این زندگی.

*************

مرگ دوستان دنیا: اتمام لذات.

*************

مرگ طالبان آخرت: ابتدای زندگی و حرکت.

*************

مساجد: سنگرهای اسلام.

*************

مستحبات: مقدمه ای بسیار عالی بر استواری در انجام واجبات.

*************

مستضعف: افرادی که نان آنها در کودکی جیره بندی است؛ کفش آنها دمپایی و لباس آنها لباس دست دوم است.

مستضعفان: صاحبان راستین وپایه های اصلی انقلاب. نیروی محرکه انقلابات الهی در طول تاریخ.

*************

مسجد: سنگر ، عامل وحدت. سنگر الهی . میعادگاه هر روزمان، مفتاح هر رزم مان، دیواره هرمرزمان، پایگاه دانش مان، پایگاه ارتش مان ، پاسدار روح مان ، پیوند نیایش مان، پیکار خیزش مان ، پاسبان ارزمان. سنگر دین و مرکز ترویج اسلام.

*************

مسخ کنندگان فرنگ اسلامی: شاه حسین ها، سادات و صدامها.

*************

مسلمان نماها: گروههایی که بر ضد امام امت خمینی و روحانیت مبارز و متعهد توطئه می کنند.

*************

مسلمان واقعی: مبارزانی که در جبهه علیه دشمن می جنگند.

*************

معاصی: قلب را سیاه ، عمر را تباه ، توشه را آتش و آخرت را برباد می دهد.

*******************

معلمان قرآن: روحانیت.

*************

مقام راضیه مرضیه: آنجا که عاشق ، دیوانه خدا شود و فقط خدا را ببند و مست تماشای خدا شود و همچون حسین(ع) ندای رضا برضائک سر می دهد.

*************

مقاومت کنندگان: آنان که در حوادث زندگی راه بندگان را پیشه کردند و با تحمل مشقات فراوان در عمل ثابت کردند که فقط بنده الله هستند وبس و شهادت دادند که لا اله الا الله آنان که در راه خدا مبارزه می کنند و از هیچ چیز هراسی ندارند؛ چون با مردن فانی نمی شوند؛ بلکه از دنیایی به دنیای دیگر هجرت می کنند و آفریننده خود را راضی کردند.

*************

مکتب اسلام: بهترین مکتبی که میتواند خواستهای انسانها را در تمام ابعاد جوابگو باشد و آنها را فلاح و رستگاری هدایت کند. مکتبی که صدو بیست و چهار هزار پیامبر خدا به خاطر آن آمده و رفته اند. مکتبی که در طول تاریخ هزاران هزار جان به خاطر آن داده شده.مکتبی که توسط پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) با تحمل کردن شکنجه های طاقت فرسا و طولانی و به شهادت رسیدن در راه آن به دست ما رسیده است.

*************

مکتب حسین (ع): مکتبی که درآن شهادت را می آموزند و در س ایثار را در بین تک تک بچه ها یاد می دهند. در این مکتب حسین(ع) معلم است و شاگردان ممتازی همچون قاسم ، علی اکبر و علی اصغر دارد؛ و شاگردان معمولی آن رزمندگان هستند که در جبهه شهید شدند.

*************

مکتب ما: مکتب انتظار ، مکتبی که اعتماد به معاد همواره پیروانش را به بازگشت به سوی خدا می خواند. هجرت ؛ مکتب مبارزه بر علیه مستکبران است.

*************

ملت مسلمان ایران: ناشران اسلام در جهان و الگو برای ملتها. آنهایی که هم خودشان در جبهه ها حضور دارند و هم فرزندان آنها؛ و فرزند شهید داده اند. آنهایی که در سیل خروشان مشتاقان الله در نماز جمعه شرکت می کنند و رزمندگان اسلام را پشتیبانی می کنند و سختی این انقلاب و جنگ بر دوش آنهاست.

*************

منافق: بیگانه پرست.

*************

منافقان: کوردلان تاریخ. کوردلان ، خونخوارتر از کافران صدر اسلام . سنگ اندازان بین راه انقلاب اسلامی. کسانی که برای نابودی اسلام و انقلاب اسلامی سینه سپ کرده اند و از هیچ جنایتی دریغ ندارند. از کشتن پیر و جوان و سوزاندن طفل پنج ساله و ترور کردن بهشتی ها و مطهری ها ورجایی ها و ... ابایی ندارند.

اجسام و ابدان از فطرت بریده شده؛ کجروان ؛ چند چهرگانی که قلب سیاه خود را در جسمی بی اراده ولی صورتی آراسته از لون می نمایانند ؛ دروغگویان. واماندگان ؛ تفاله های شرق و غرب. تفاله های جهانی .

منحرفان: عده ای مغرض و جاهل که اسلام بدون روحانیت را ترویج می کنند. اینها همانهایی هستند که با نامهای مختلف ولی با یک ماهیت ، مطهری را شهید کردند؛ بهشتی را با تهمتها و فحشها ترور شخصیت و سپس با کینه شیطانی ترور فیزیکی کردند . ینها همانهایی هستند که شیخ فضل الله نوری را بر سردار کردند و شادی کردند. اینها همانهایی هستند که آقای خامنه ای را می کوبند.   اینها دشمنان روحانیت هستند . اینها فقه جدید می سازند . با لباس روحانی ، ولی دشمن روحانیت هستند ؛ با لباس وحدت تفریق وحدت می کنند.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۸
همسفر شهدا

عبادت و بندگی: دور کننده وسوسه و افسونهای ابلیس.

*************

عدم حمایت از خمینی: عدم حمایت از اسلام و قرآن است.

*************

عزت: مردن در راه خدا. مرگ در راه اسلام.

*************

عشق: مایه آسودگی است . آتش سوزان و بحر بیکران است. قصه بی پایان و درد بی درمان است. عقل در ادراک آن سرگردان و دل از دریافت آن ناتوان است.

                                                             *************

عشق جبهه: عشق به حسین (ع) است. عشق به وجود مبارک صاحب الزمان (عج) است؛ و درا صل عشق به خالق یکتاست.

*************

عصر پرفتنه: عصری که شرق و غرب سلطه گر، انسانیت را در زیریوغ بندگی خرد می کنند.

*************

علمای عاملان اسلام: نایبان برحق امام زمان (عج).

*************

علم بدون عمل: وزر و بالی بر دوش حامل آن.

*************

علی (ع): یار و دوست ، برادر، وصی و جانشین پیامبر. شیر مرد صحنه نبرد و پارسای خاضع و خاشع. گرامی ترین معلم صبر و استقامت.

*************

عملیات: ازدواج و جشن و سرور واقعی.

*************

عوامل پیروزی: ایمان به خدا، بر لب داشتن ذکر خدا و برپا داشتن نماز.

*************

غرب: با دادن آزادیهای جنسی و ترویج سایر مفاسد ، کشورها را به زیر سلطه در می آورد؛ مفاسدی که ذات و فطرت پاک انسانی را به زوال می کشد و افراد را تا به حد افراط  در مسائل روزمره زندگانی غرق و آنان را استثمار می کند ومعادن و ذخایر ملی کشورها را به یغما می برد.

*************

غسلخانه: حمام قبل از عروسی.

*************

فدایی خلق: ضد خلقی و غربی.

*************

فرزند: امانت خدا.

*************

فرمان امام خمینی: فرمان ائمه اطهار؛ فرمان و گفتار ائمه اطهار ، گفتار چیامبر ؛ و گفتار پیامبر اسلام، گفتار قرآن؛ و قرآن کتاب خداوند تبارک و تعالی بر رسول الله است.

*************

فرهنگ روحانیت: حرکت زا و انقلاب آفرین است. این فرهنگ از روش علی (ع) سرچشمه می گیرد و در تاریخ خود عاشورا را می سازد.

قبر: حجله زفاف . حجله ای که عروس آن شهادت و فرزندش نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.

*************

قدس: اسیر در چنگال صهیونیزم.

*************

قرآن: داروی دردهای ،شفای دلها، چراغ تاریکیها ، پیام آور حریت و نجات بخش انسانها و شکننده ظلمها و ستمها، پاره کننده زنجیر بردگی، رهاننده خلقها ، آفریننده تمدنها و صفای قلبها و روانهاست. سرچشمه حکمت و معارف الهی . نردبان سعادت و کمال انسان ؛ انسان ساز. دفتر مذهب مان، کتاب انورمان ، نور مشعل مان، انجیل مرجع مان، تورات معبدمان، زیور مقدمان ، صحف محشرمان، سوره مقدس مان . تنها کتابی که انسان را انسان کامل می سازد و بر فطرت اثر می گذارد.

*************

قیام: شجاعت ، شهامت.

*************

قیام الله: قیام امام حسین(ع).

*************

کربلا: میعادگاه عاشقان شهادت. قبله دل عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) . حماسه بزرگ و جاویدان تاریخ بشری ؛ مرکز بزرگترین دانشگاه انسان سازی.

*************

کربلای انقلاب: جبهه های جنگ.

*************

کفن: خلعت دامادی.

*************

گروه باطل: کسانی که برای به کرسی نشاندن اهداف شوم و پلید خود از هیچ جنایتی ابا ندارد و حتی انسانهای پاک و مقدس را مثله می کنند تا بتوانند چند صباحی به عمر ننگین خود ادامه دهند.

*******************

 گروه حق: کسانی که برای استیفای حق خود و تحقق بخشیدن آرمان الهی از هیچ نوع مجاهده و تلاش کوتاهی نکرده و ازبذل جان و مال دریغ نمی ورزند.

*************

گریه بر شهید: همچون تیر است بر جگر شهید.

*************

گفتار امام خمینی: نشات گرفته از نداهای آسمانی .

*************

گلگون کفنان: آنهایی که در راه دین و عدالت به خون گلوی خود رنگین شده اند، در این جهان جز نام و افتخار نخواهد داشت و در آن جهان جز بهشت برین خانه نخواهند کرد.

*************

گمراهی: جهالت و عناد.

*************

لباس رزم: لباس عشق و شرافت.

*************

لباس سپاه: کفن سبز؛ خلعتی از جانب فرزند زهرا(س).

*************

لباس سربازی: کفن سرباز.

لقاءالله: مقصود مومنان.

*************

مبارزه: رمز حیات.

*************

مبارزه حق بر باطل: مبارزه ای که از هابیل تا حسین (ع) و از حسین (ع) تا خمینی و از خمینی تا ظهور یگانه منجی عالم بشریت ادامه خواهد داشت.

*************

محب ائمه: آنکه حب خمینی دارد.

*************

مجروحان: صابران ، نشانه های ایثار برتن دارندگان.

*************

محبت: رمز به عظمت رسیدن و اوج گرفتن.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۷
همسفر شهدا

شهدا: پروانه های جاوید شمع ولایت . آنهایی که نور حقیقت از جبین شان نمایان است. شاهدان دلباخته تاریخ . آنهایی که با بودن و زندگی شان به ما درس ایثار دادند؛ با جهادشان درس مقاومت و با رفتن شان درس عشق به ما آموختند. الگو هستند؛ الگوهایی که انتخاب می شوند برای اینکه چراغ هدایت دیگران باشند.

کسانی که در راه اسلام و برای رسیدن به معشوق و دفاع از میهان اسلامی خویش از هستی خود گذشته و به جبهه رفتند. الگوهای یک جامعه اسلامی . آنان که دنیا را عشق گاه خود با معبود قرار دادند و به عشق بازی گذراندند تا سوختند وبه اصل خویش بازگشتند.

کسانی که اسلام را به خون خود آبیاری کرده و حماسه عاشورا را در کربلای ایران تکرارکردند. ذخایر عالم بقا و فاتح ملک ابد. بندگان شایسته و مخلص پروردگار که پی به عظمت و بزرگی آن دنیای ابدی برده اند؛ دست از این دنیای فانی می شویند و هب دنبال جیات اصلی می روند؛ به دنبال سرچشمه آب می روند. بنگانی که فقط برای رضای حق قدم می بردارند و برای هر عملی که قصد انجامش را دارند او را در نظر داشته و فقط برای رضای این دنیای فانی و مادی قایل نیستند. آنان چیزی را می بینند و به طرفش حرکت می کنند که ما با این چشم دنیایی عاجز از دیدن آن هستیم . آنان لیاقت بزرگ را پیدا می کنند که در راه خدا ، برای خدا و به خاطر خدا با پیکری خونین به دیدارش بشتابند و جان خود را فدای حفظ اسلام و قرآن کنند.

پیامبران کوچک الهی . حاضر، ناظر و شاهد در هر عصری ، قرنی و زانی . گلواژه خون رنگ درخشان انقلاب ماست که در هر سطر و صفحه ای چندین بار تکرار می شود. نماینده عالم غیب در عالم خاک. کبوتر خونینی بالی که از خانه ک.وچک فاطمه زهرا(س) به پرواز درآمده و در طول تاریخ در همه عصرها و برای همه نسلها خط سرخی را که همان خط محمد (ص) و آل محمد (ص) است ترسیم نموده.

کسی که نسبت به زمان خود آگاه و مسئول است. هر عملی که می کند که از روی کمال آگاهی است. شهید بر نفس سرکش، هوا و هواسهای پوچ خود غالب است. شجاعت و سخاوت دارد و شفاعت می کند. کسی که بعد از مرگ نیز زنده و در صحنه از دید بقیه مردم پنهان است. عاشقی روحانی که به معبودش می پیوندد. زنده ، آگاه، پاک و مطهر است.

گواه. کسی که هرگز خود را تنها و بی پناه و سرگردان یا بپوچ و بی ارزش نمی یابد ، بلکه به عکس خود را ذره ای بی انتها و وابسته به ابدیتی بی پایان و جاودانه به عظمتی با شکوه و کمالی بی غایت و بی نهایت دوست داشتنی می یابد و هرگز به نابودی مطلق کشیده نمی شود؛ حتی مرگ او در حقیقت آغاز دوره جدیدی از حیات است.

گزینشگری که شهادت را بر مبنای نیاز زمان خویش آگاهانه بر می گزیند تا با عملش ارزش اسلام را بفهماند و از گذرگاه شهادت می گذرد تا به وصال معشوق برسد. شمع تاریخ، شمعی که می سوزد وبا پرتو خود به ظلمت عفریتیان و دیوصفتان خاتمه می دهد. قلب تاریخ است که در شریان تاریخ می دمد و خون را به جریان وا می دارد. الگوی بنده و عبد بودن برای سایر ردم.

چراغ راهنمای بشر. حضری که آب حیات را باری اجتماع بشری ارمغان می آورد و روح می بخشد. شمعی که می سوزد و روشنایی می بخشد تا راه را برای دیگران روشن سازد. موجودی که تولد دارد، اما مرگ ندارد. انسان آگاهی که با آزادی و عشق و آخر با سلاح خون به نبرد با ظلم بر می خیزد و گستاخانه چون شیرژیان به لشکر کفر می تازد و آنگاه در فوران خون خویش غوطه ور می گردد.

اسوه مظلومیت انقلاب اسلامی ؛ سمبل مقاومت اسلام آزاد در برابر کفر و نفاق ؛ و مظهر قهر خدا با دشمنان بشریت است. آیت آشکار کردگاردر بتخانه دینا و مصدر فروزش نور حق در ظلمات عمیق وجود بت پرستان است. تندیس پیروزی . پروانه ای از جنس آتش، ذبیح عشق. علمدار کاروان نجات.روح تازه حیات . نبض آفرینش. شفیع بهشت. الگوی انسانیت و مظهر فضلیت و والاییها.

*************

شهیدان: زندگان همیشه حاضرند و ناظر تاریخ. مریدان شهید برتر کربلا حسین(ع). روزی خورندگان خوان الهی . به لقاءالله رسیدگان . آنان که با خون خود اسلام عزیز را یاری نموده و نهال نو پای جمهوری اسلام عزیز را یاری نموده و نهال نوپای جمهوری اسلامی را آبیاری نمودند.

رادمردانی که قلم از نگارش صفات شان و زبان از توصیف مقامشان عاجز و عقل از تصور قربشان در تعجب است. آنانکه به عهد خویش وفا کردند و تا آخرین لحظه استوار ماندند و سرخی خونشان گواه صداقت پیمانشان است. آنان که دل خویش را به نور عشق زنده کردند و عاشقانه جان دادند و جاودانه شدند. آنان که برای همیشه زنده اند و نزد خدای خویش روزی می خورند . آن پاکدلانی که به جستجوی پروردگار خویش برخاستن و او را یافتند و به او محبت ورزیدند و لبریز از محبت، عاشق معبود خود شدند و خدا هم عاشق شان شد و تن شان را حجاب چهره جان بود ازمیان برداشت و خود خونبهای شان شد. آنان که از ملکوت هم بالاتر شدند و آنچه که در وهم نیاید آن شدند.

خونین جامگاه وپاره پیکران جبهه توحید . آنان که با نثار قطره قطره خون شان در راه ثبات و پایداری این جمهوری خدادادی کوشیدند. انسانهایی که بی محابا بر دشمن زبون حمله می برند و کشته می شوند ، تکه تکه می گردند، ولی دست از اسلام و خمینی برنمی دارند. آنان به مولای شان حسین(ع) اقتدا کردند و رفتند.

آزادمردان تاریخ. میوه های رسیده و با طراوت باغ زیبا و پرشکوه خلقت که باغبان این باغ آنان را در حالی که در کمال شادابی بودند، چید.

اسطوره های ایثار و مقاومت، الگوهای شهامت و رشادت که در لحظه های خونبار انقلاب اسلامی پیشتازان مبارزه و پاکبازان انقلاب راستین اسلامی بودند و در راه به ثمر رساندند انقلاب اسلامی و مقابله با کفر جهانی از تحمل هرگونه سختی و ناراحتی دریغ نکردند و در تاریکی شب با توکل به خدا و شجاعت هرچه تمامتر بر نیروهای کفار یورش بردند و آنان را نابود کردند.

آنان که با تکبیرهای رسا و با گلوله های سرخ و سربی و با مناجات عرفانی شب و نیمه شبهای شان پشت خصم زبون را به لرزه درآوردند و برای اسلام و قرآن افتخار آفریدند. آنها که شبانه روز در سنگر حق علیه باطل جنگیدند. آنها که سرمای زمستان کردستان را که هر قدمش خون جوانی از گلهای ما ریخته شده با خون دل خریدند. آنهایی که گرمای سوزان و شدید خوزستان را در سنگر تحمل کردند تا خونشان ریخته شد.آنهایی که گمنام ماندند و آثاری از خود برجای نگذاشتند و تمام وجودشان را در کف اخلاص نهادند.

از بهترین و مومن ترین کسانی بودند که به این انقلاب عشق ورزیدند. آنقدر عاشقان تلاش کردند که پروبالشان در کنار معشوق سوخت و خون شان برزمین ریخت و تمام نشستگان تاریخ را به قیام خواندند. اسوهای کمال و رشد متعالی انسانها هستند . گفتار صادقانه و بدون ریاشان و دیگر سجایای اخلاقی آنان همه را شیفته می سازد . آنان می گدازند و می گدازند و از هرچه رنگ تعلق پذیر آزادند . شاهدان تاریخ و گواه دهندگان بر مظلومیت اماممان.

شهیدان پاسدار: حامیان دودمان حسین (ع) که مانند او می جنگند و بسان او شهید می شوند و نهال انقلاب را آبیاری می کنند.

*******************

 شیطان بزرگ: دشمنی که دشمنی او در خون و استخوانم نشسته است.

*************

شیعه: پیرو واقعی ائمه اطهار(ع).

*************

شیعه علی (ع): کسی که علی (ع) را بشناسد ؛ که هرکس علی (ع) را شناخت عاشقش می شود و در راه او عمل می کند.

*************

صدام: از زمره حاکمان روز و نگهبانان زر و هزارچهرگان زیور است.

*************

صدام تکریتی: یزید عراق.

*************

صدام و حامیانش: پاسداران شب و نگهبانان اهریمن تاریکی و ظلمت.

*************

صراط امام خمینی: صراطی مستقیم که از اول اسلام تا کنون بعد از ائمه طاهرین نظیرش دیده نشده.

*************

صهیونیسم: جرثومه فساد تاریخ.

*************

طبیبان اسلام: روحانیت پیشرو و مبارز و متعهد.

*************

طریق مستقیم اسلام: راه محمد(ص)، علی (ع) ، حضرت زهرا(س) و فرزندان شان.

*************

طلاب مسئول: پیام آوران عصرمان که به هرسو پیام شهیدان را می رسانند و مردم را از جرثومه های شوم  آگاه می کنند.

*************

عارفان عاشق: آنان در سرای حیات به جستجوی خدا برخاستند و او را یافتند و به عشق دیدار خدا با پای دل به سویش آمدند و با دیده جان به دیدارش نایل شدند. آنان در طول حیات حتی برای لحظه ای از یاد خدا غفلت نکردند و بی یاد خدا بسر نبردند و یاوری جز خدا نگرفتند و بر کسی به غیر خدا تکیه نکردند و روی به سرایی جز سرای خدا و کویی جز کوی عشق خدا نیاوردند.

*************

عاشق: دلش همیشه بیدار و دیده اش گهربار است. محبت او پیوسته با محنت قرین است.

*************

عاشقان کربلا: آنان که آرزو دارند پروانه وار و فارغ از هر اندیشه دنیایی گرد ضریح مطهر حسین (ع) طواف کنند و آن را چون دلسوختگان عاشق ، همانند نگین انگشتری در برگیرند.

*************

فقهای عادل اعلم: جانشینان عام حضرت علی (ع) و یازده فرزندش.

*************

قابیل: جرثومه فساد و تباهی و مظهر بی عدالتی و زور.

*************

قانون اساسی: سرلوحه برنامه های انقلاب.

عاشورای حسینی: یک روز تاریخی و فراموش نشدنی.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۶
همسفر شهدا

زندگی غیر شرافتمندانه: خوردن و خوابیدن ، ساختن و ویران کردن ؛ شبانه روز برای شکم دویدن؛ زیر سیاه سرنیزه زیستن.

*************

زندگی مادی دنیا: فانی است، وسیله ای برای ورود به جهان باقی.

*************

سپاه پاسداران: جای عاشقان الله و سربازان واقعی امام زمان (عج).

سپاه پاسداران: جای عاشقان الله و سربازان واقعی امام زمان (عج).

*************

سپاهیان پاسدار: سپاه اسلام، جوانهای با ایمان.

*************

سران گروهکها: نوکرهای ابرقدرتها.

*************

سربازی: خدمتگزاری به اسلام و مردم.

*************

سرمایه انقلاب: ولایت فقیه و روحانیت.

*************

سرمایه داران: آنان که در صدد پرکردن جیبشان هستند و با احتکار؛ گرانفروشی و اختفای ارزاق عمومی و صدها برنامه افتضاح آمیز ظاغوتی برای جریحه دار کردن انقلاب اسلامی گوی سبقت را می ربایند . آنان در بهترین آپارتمانها خمیازه می کشند و خوبهای سفید و سرخ می بینند. آنان که با پوشیدن لوکس ترین لباسهای مدل غرب به عنوان پرچم ذلت و نوکری به استکبار جهانی و دهان کجی به انقلاب اسلامی هنوز درصدد بدنام کردن این نظام و آلوده کردن جوانان این دیارند. از دسترنج مردم رنجدیده، از سفره انقلاب می خورند و برای بیگانه کار می کنند. اصلا کله شان آمریکایی است و شکمشان را از مراتع استرالیا آورده اند. در واقع بیشترین امکانات انقلاب اسلامی را همینها حیف و میل می کنند. بی حجابی را همینها در جامعه پخش می کنند. زندگی حیوانی را از غرب مشق می گیرن و در انیجا تمرین می کنند . سرمایه دار، سد انقلاب است.

امروز حرکتهای ضد انقلابی در داخل و خارج کشور با دلار همینها اداره می شود. افراد سرمایه دار و فرصت طلب بزرگترین ساختمانها را در طول جنگ ساختند و بیشترین پولها را با گرانفروشی و احتکار در گاوصندوقها انباشتند. اینها ماندند و خوردند و خراب کردند تا انقلاب برود.

*************

سعادت ابدی: اطاعات از اوامر امام خمینی.

*************

سعادتمندان: آنان که راه امام خمینی را برگزیدند و در راه تحقق هدف والای وی از بذل مال و جان دریغ ننمودند و به دنبال احدی الحسین در این جرگه جبهه گام نهادند.

*************

سنگر اسلام : مسجد.

*************

سنگر مسجد: سنگری برای متحد شدن مردم با یکدیگر و درد دل همدیگر را فهمیدن.

*************

سنگرنشینان: خودباختگان در راه خدا که درخت تناور حق را با خون خود آبیاری می کنند و در پی افراشتن پرچم توحید در سرزمین خون و شهادتند.

*************

سنگرها: نماز جمعه، مساجد، مدارس و دعای کمیل.

*************

سنگرهای داخلی : مسجد ، نماز جمعه و دعای کمیل.

*************

شایعه پراکنان: دشمنان انقلاب اسلامی.

*************

شب حمله: شب نور و رحمت ، شب بیداری ، شب غلبه نور بر ظلمت و سرنگونی کفر. شب وداع یاران ؛ شب عشق؛ شب راز و نیاز و گریه های شبانه. برادران همدیگر را در آغوش می گیرند و می بوسند و به یکدیگر وصیت می کنند. از یکدیگر در روز قیامت طلب شفاعت می کنند. دعاهای خالصانه آنها را گوش زمان را نوازش می دهد. عده ای نماز می خوانند . عده ای هم مشغول نوشتن وصیت نامه هستند.

یکی به همسرش می اندیشد، دیگری به دردانه پسرش و دیگری به شیرین زبانی دختر نازنینش. اشک در چشمان همه حلقه می زند، اما یاد خدا همه اینها را از ذهن او پاک می کند. عشق خدا دیگر عشقها را تحت الشعاع قرار می دهد.

شرق: با خفقان و تحت لوای دیکتاتوری موقت پرولتاریا به جهانگشایی و به زیر سلطه درآوردن کشورها به حکومت مشغول است.

*************

شغل مادری: شغل انبیاست.

*************

شکست امام خمینی: خارج شدن و منحرف شدن از اسلام اصیل.

*************

شکست روحانیت: شکست امام خمینی

*************

شهادت: پلی از خانه فانی و کوچک به سوی دنیایی وسیع. سدراه پیشروی منافقان و دورویان. وسیله ای برای اعلام اعتقاد به وحدانیت حق و استقامت در برابر نام لایمات . تحول ، گذر از جهان مادی به جهان معنوی . معامله و تجارتی با خداوند تا در قبال جسم خاکی که به امانت نزد ماست ، بهشت جاویدان را بستانیم و برای همیشه در بهشت خداوند روزی خوریم.

مرگ سرخ در محراب . تنها راهی که انسان می تواند با آن تا خداوند پرواز کند و روح بی قرارش در آن مکان قرار یابد و فنای فی سبیل الله شود. بهترین سلاحی که می توان با آن در قلبهای خفته و تیره عالم رسوخ کرد و آنان را به مبارزه دعوت کرد. سعادتی که نصیب هرکس نمی شود. آنگاه که دو دلداده به هم می رسند و عاشق به وصال معشوق می رسد و بنده خاکی به جمال زیبای حق نظر می افکند و محو تماشای رخ یار می شود؛ آن هنگام که رزمنده ای مجاهد به سوی دشمن حق می رود و ملائک به تماشای رزم او می نشینند وشیطان ناله برمی آورد و پا به فرار می گذارد ، ناگهان غنچه ای می شکفد . خلوت عاشق و معشوق.

"میلادی" در تاریخ و هجرت "میلاد" ی در جغرافیای یک انسان. کلید رمز متقیان و عاشقان با معشوق خود الله است. پایانی در راه انجام وظیفه . حرکتی شتابدار به سوی معشوق ؛ و این شتاب مستلزم خلوص ، پاکی و تقواست . درجه رفیع انسانیت . چشمه ای خروشان که به زندگی طراوت و نشاط خاصی می بخشد و کوتاه ترین راه برای رسیدن به کمال سعادت و خوشبختی است.

مرگ سعادت آمیزی که آغازیدن زندگی پربار و جدیدی را نوید می دهد. گامهای بلند و سریعی که زودتر از هر لحظه ممکن ، انسان را به معبود و معشوقش نزدیکتر می کند. فوز عظیم . بهترین و نزدیکترین راه رسیدن به خدا . مانند گل خوشبو است. جاودانگی . کلمه مقدسی که این روزها سنج و قرب دیگری یافته و متبلور شده خود نمایی میکند و به خفتگان و تازه به راه افتادگان نوید پیروزی حتمی و قطعی می دهد. کلمه مقدسی که فروغ دل دلشکستگان ، محرومان ، مستضعفان و بپا خاستگان درمقابل ظلم و جور است.

رسیدن به نقطه ایثار و تحقق آرمان برتر مکتب تشیع سرخ علوی است. پرواز به سوی خداوند . یگانه طریق رهایی از اسارتهای بی حصار . مرگی نیست که دشمن بر مجاهد با همه آگاهی ، منطق ، شعور ، بیداری و بینایی خویش انتخاب میک ند. شهادت ، در فرهنگ ما و در مکتب ما یک درجه است؛ وسیله نیست، خود یک هدف است . اصالت و تکامل است. نهایت تکامل انسا . اوج زندگی. مرز بین حق و باطل . دریچه آزادی از دنیا. عروس زیبا. رفیع ترین و بزرگترین مقام . وسیله ای برای وارد شدن به مرحله تکاملی دیگر . سعادت است. دعوتی به تمام هدایت شدگان در راه خدا. نهایت آرزوی قلوب عارفان و عاشقان . حرکتی در گریز از پوسیدگی . مسافرتی که انسان به جایی پاکیزه و راحت کند و مورد لطف قرار گیرد. بالاترین درجه انسانیت و آگاه شدن از خویش . راهی برای رسیدن به هدف. یک انتخاب است . مرگ نیست ، حیات است.

مرگ آگاهانه و اختیاری در راه هدف مقدس که از هرگونه انگیزه های باطل مبراست. بهترین نعمت خداوند. یک پیروزی . مقطعی از حرکت تکاملی که انسان به وجود مطلق می پیوندد و از طغیان و زبونی در می آید تا بتواند به ملاقات حق- که منتهای تلاش و کوشش اوست- نایل گردد. آخرین مرحله کمال انسانی . از واژه هایی که جز خدا و شهید کسی توان درک کامل آن را ندارد. سفرعاشقانه خدا تفویض می شود. نوری که دلهای تاریک را روشن می سازد و خفتگان را بیدار و مردگان را زنده می کند. آب حیات بشریت است. رجعتی با هدف به سوی الله . قله رفیع انسانیت . از راههای رسیدن به بهشت و سنت ائمه اطهار(ع) . از جان گذشتن برای پایداری و حفظ عقیده ؛ ایثار خون در پای عقیده.

میانبری برای رسیدن به معشوق . آینده ای از یک عشق گدازنده و یک حکمت عمیق و پیچیده . دوره جدیدی از حیات انسانهای مخلص خداست.

چیدن گلها به دست خدا برای عطر آگین کردن عرش الهی . شیرین تر از قند . معامله بزرگ و بسیار سودمند با خدا. شهادت . دو رکن دارد یکی آنکه طالب آگاهانه آن را انتخاب می کند، دیگری آنکه با هدف مشخص و مقدس دنبال می نماید . سعادتی که تمامی ما به دنبال آن هستم . بهترین شیوه مردن عروج انسانهای پاک و الهی . ارثی گرانبها در انسانهای وارسته . نقطه عطفی برای رسیدن به اهداف بزرگ الهی.

تنها سلاحی که در عصر نتواستند به عنوان حربه قوی و کوبنده در جهت نابودی رژیمهای پوسیده و استکبار در دست مظلومان ستمدیده و مستضعفان در طول تاریخ از هابیل تا ابراهیم و تا محمد (ص) و تا خمینی و ... به کار رفته و می رود. سنت به ارث رسیده از انبیا و امامان راستین شیعه. تنها سلاحی که دشمن را توان مقابله با آن نیست. رمز نزدیک شده به خدا . انتخابی آگاهانه که شهید خواستار آن است.گلچین کردن بهترین گلها از باغ ؛ آن گلی که توانسته از بوی خوشش معشوق را شاد کند و رضایت او را به دست آورد و لیاقت همنشینی او را پیدا کند. شرافتمندانه ترین مرگها . از جان گذشتن برای پایداری مکتب و حفظ عقیده . ایثار خون در پای درخت عقیده ؛ و تزریق خون بر پیکر نیمه جان جامعه . مرگ نیست ، رسالت است ؛ جان دادن نیست؛ فریاد است؛  مردن نیست ، تولد است ؛ سکوت نیست، فریاد است ؛ نفرت نیست، عشق است.

دریچه ای از دنیای خالی به سوی آسمانها. کامی بسیار عالی که فقط نصیب بندگان خالص و مخلص خدا می شود. تولدی دوباره برای زندگی جاودانه. تجلی ظهور حقیقت در دنیای سر و نا آشنا و دروغین ما . عشق به معبود . کلامی که مرگ در آن واژه ای تهی و بی معناست . انتقالی زیبا تحت عنایت الهی ، زیباترین صورت مرگ. پیمانی که انسان با خدای خویش می بندد و بهآن وفا می کند. لبیک گفتن به ثارالله فریادی در سکوت ؛ نوری در ظلمت و چراغ امیدی در سیاهی شب یاس. آرزوی امت محمد (ص) . حیات جاوید و محشور بودن با اولیا الله.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۵
همسفر شهدا

راه خدا: مکتب خمینی ، راه خمینی و مرام خمینی.

*************

راه راست: راه انبیا و شهدا.

*************

راه مومن: راهی که درآن شکست معنا ندارد؛ ذلت و خواری معنا ندارد؛ اسارت معنا ندارد. راهی که درآن ملاکهای مادی ، قدرت طلبی ، خود خواهی ، خود محوری ، و خود بینی نباشد؛ "من" نباشد؛ همه "ما" باشیم و برای خدا باشیم. راهی که منتهای سیر تکاملی اش وجود مطلق و بی منتهای هتی یعنی خداوند است.

 

*************

رستگاری: در رضای خداست. در حزب خدا بودن و همه چیز را برای خدا خواستن. هرکاری را فی سبیل الله انجام دادن. در گرو تبعیت و اطاعت از حضرت محمد(ص) و آلش (ائمه اطهار) است.

*************

روحانیت: طبیبان اسلام. مظهر استقلال و آزادی. یاوران اسلام و قرآن . منادیان اسلام. سربازان واقعی اسلام و مسلمانان . راهنمایان دین هستند و بسان نور افکنهایی که در شبهای تاریک همه جا را روشن می کنند می مانند. پیروان و مروجان اسلام.

اسوه و نمونه اسلام. سنگر آزادی و عدالت و حامی مستضعفان . ستونهای حفظ اسلام. ستونهای انقلابند. تنها قشری که از سالیان سال توانسته در سنگر اسلام بماند و احکام عالیه شرع مقدس را حفظ کند . تنها به وسیله همین قشر است که می تواند حکومتی بدون وابستگی به شرق و غرب روی پای خود بایستد. پرچمداران انقلاب اسلامی . آنانکه روح تازه در کالد اسلام دمیدند و با خون خود درخت اسلام را باور کردند. آنان که درس مبارزه با تجاوزگران و شهادت را به ما آموختند . شاگردان مکتب اسلام.

رزمندگان اسلام

یاوران با وفای آقا اباعبدالله الحسین (ع) . پیشمرگان روح خدا . از خود رسته ها و به خدا پیوسته ها. یاوران قرآن . سربازان امام زمان (عج) . جان برکفان خودباخته . آنهایی که تمام وابستگیها را کنار زده. شیداییان شهادت که در سنگر صیانت از اسالم و انقلاب عزیز اسلامی بار دیگر تحقق بخش رویارویی همه ایمان در برابر همه کفر شده اند. در ناله های نیمه شبها و دعای شان ، در غرور نگاه شان، در صلابت گامهای شان ، در ترنم بغض آلود حسین حسین شان و در چهره های خسته و خاک آلودشان تجلی زیباترین روحهاست.

انسانهایی با چهره های نورانی ، قامتهای استوار ، قلوب مستاق که ذکر "الله" بر لب دارند و جامه خونین حسین (ع) برتن. از جان گذشتگان در راه خدا. آنهایی که کوههای سر به فلک کشیده غرب را و دشتهای جنوب را با خونشان آزاد کردند. کسانی که در صحنه نبرد ، راست قامتانند؛ به خدا اتکال می نمایند. و با توکل بر او به پیش می تازند. نه در سختیها و نه در پیروزیها ، در هیچ کجا از یاد او غافل نمی شوند و محکم و مقاوم چون کوه می ایستند و دشمن را از پای درمی آورند.

گلهای امام حسین(ع) هستند. آبیاری این گلها را امام امت خمینی انجام می دهد. امام همیشه با اینها حرف می زند و با سخنانش مثل یک قیچی باغبانی شاخه های زیادی آنها را که همان تعلقات دنیایی است- قطع می کند تا این گلها بالغ شوند. کسانی که مردانه می جنگند و عاشقانه به شهادت می رسند. انسانهای ساجد و عابد . انسانهای دلباخته ای که شیفتگان شهادتند و عاشقان وصال ، آنان که از هرچه غیر خداست بریده اند وبه حق پیوسته اند. زاهدان شب و شیران دلاور روز. جان برکفا مخلص و ایثارگرند که در راه خدا از بذل هیچ چیز ابایی ندارد. از خانه و خانواده ، جان و مال، دوست و رفقی گذشته اند و خالصانه به انجام وظیفه خود مشغولند. مبارزان و عاشقان حسین شهید (ع) که با فریاد "الله اکبر" و "یاحسین" لرزه بر اندام جهانخواران شرق و غرب انداختند و ثابت کردند که اسلام می تواند با دست خالی و ایمان و فتوای ولی فقیه جهان را به لرزه در آورد.

اسیر معشوق هستند؛ آنهایی که به خاطر سبقت در جبهه رفتن اشکها می ریزند و شیونها می کنند. پویندگان راه حسین (ع) و جویندگان را "الله" هستند.

اینها قصد دارند درسی را که در مدرسه ای به وسعت ایارن با معلمی همچون حسین(ع) درباره ایثار ، جهاد و شهادت آموخته اند به ناظم این جهان بازگو کنند.

عاشقان طریق حسینی ؛ اعجازهای زمان ؛ خالصان پاک . کسانی که دنیای دنی و پست را به مکانی مبدل ساختند که محلی شد برای ارتباط شان با "الله" و نزدیکی و قرب به او.

دریایی از معرفت اند.خالصانه سلاح بر می دارند و شجاعانه می رزمند. این ایثارگران با ایثار خون خود آیات قرآنی را تفسیر می کنند. دعاهایشان گوش دشمنان شان را کر کرده و "یارب یارب" آنان مچون پتکی برسر بعثیها فرود می آید. اینها وارثان سالار شهیدان حسین بن علی (ع) و ادامه دهنده راه او هستند . عده ای از اینها برادران شهدا و عده ای نیز از خانواده های اسرا و مفقودان هستند که سلاح برادرشان را به دوش می کشند. سوخته دلان عاشقی که آروزی وصال حق آنان را بی تاب نموده و در التهاب جانگداز خویش حیرانند.

آنان که با جانبازیهای ایثارگرانه حماسه هایی آفریدند که به جز مقطعی کوتاه از صدر اسلام ، تاریخ بشریت نظیرش را سراغ ندارد. آنان که امام خمینی- پرچمدار والای اسلام- مقتدار و راهبرسان است. بازوهای مسلح ولایت فقیه . کسانی که با عزمی راسخ و استوار در گرمای جنوب و سرمای غرب کشورمان در برابر صدامیان چون سدی آهنینی ایستاده و با سرکوب دشمن دلاوران به پیش می تازند.

*************

روحانیت اصیل: پیشتازان جامعه.

*************

روحانیت مبارز: همیشه منبع الهام و انقلابها و نهضتها بوده و در صف جلو همیشه پیش قدم قیامهاست و از یهچ گونه جانفشانی دریغ نداشته و هرگاه خطر منافقان و دشمنان را برای انقلاب حس می کند ، جوشان و خروشان به مبارزه ی افشاگری  می پردازد و همیشه یار اسلام بوده . آنان که سالها برای پیروزی این انقلاب زحمت کشیده و زجر و شکنجه دیده اند و در زندانهای مخوف رژیم سفاک پهلوی مقاومت و پایداری نموده اند. روحانیتی که همیشه به فکر راهنمایی مردم محروم بودند و خون پاکشان چون"مدرس" ها، "اندرزگو" ها؛ "بهشتی"ها و"باهنر" ها به زمین ریخت ؛ و با خونشان این پیام را به ما دادند : استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی .

*************

روحانیت متعهد: چراغهای راهنمایی هستند که ما را به هدف نزدیکتر می سازند . آنها که پروانه مار دور شمع هستی چرخیدند و به پیمان با خدا وفا کردند.

*************

روحانیت متعهد و مبارز: راهنمایان کتب پویایی اسلام

*************

روحانیت متعهد و مسئول: شروع کننده حامی و غذا دهنده انقلابند.

*************

روحانیت مقاوم: آنان که با مبارزه خونین خود در طی سالیان دراز با کفر و استکبار به مبارزه پرداختند و اسلام و قرآن را یاری کردند . وارثان امامان.

روحانیت مکتبی: اسلام را نسل به نسل حفظ کرده و پرچمدار واقعی آن هستند.

*************

رمز پیروزی: توکل به خدا، وحدت کلمه و پیروی از روحانیت در خط قرآن.

*************

رمز موفقیت: حرکت در جهت رضای خداوند و تمسک به اهل بیت سلام الله علیهم.

*************

روز شهادت: روز عروسی.

*************

روش حسینی: یک عشق حقیقی است. مبارزه با کفر؛ و مرگ سرخ را بر زندگی ننگین ترجیح دادن است.

*************

رهبران راستین الهی: آنان که به حق حرکت و قیامتشان بر تارک تاریخ همچنان می درخشد و نامشان خیزش و جوششی برای خفتگان ؛ و یاد رزمشان بیان تکرار تاریخ نینواست برای از یاد بردگان؛ و فریادشان قیامتی است بر مستکبران ؛ و کلامشان حجتی است بر قاعدان.

*************

ریسمان الهی: قرآن و اهل بیت پیامبر.

*************

زاهدان احمق: جریان خطرناکی با ظاهر فریبنده زهد و گوشه گیری در جامعه. این جریان با عنوان این مطلب که دنبال تقوا بروید و دور از گناه باشید، جوانان ما را دعوت می کند که در هیاهوی مسایل سیاسی جهان شرکت نکند. ذهنیت جوانان پاک و صادق را نسبت به مسئولین خدمتگزاری که تمام وجودشان را برای جلوگیری از انحراف در اسلام ودیعه گذاشته اند ، بدبین می کنند.

*************

زندگانی دنیا: امتحان است؛ صحنه عمل، اثبات صداقت و اخلاص ؛ نه حرف و سخن پراکنی.

*************

زندگی: جولانگاه مرگ، گذشت ایام عمر و شتافتن به دیار نیستی. صحنه ای است؛ سرآغاز دارد و نقطه پایانی . چا زیباست که در پایان صحنه زندگی ، حق تجلی کند . صحنه ای که درآن پیکارگران با شمشیرهای آخته چون ذوالفقار ، توانسته اند کفر و شرک را محو کنند و کتاب حق ، آن کتاب آسمانی را که درآن خالق با مخلوقش زبان به سخن گشوده است  بر جای نشانند.

کوهستانی پرفراز و نشیب که انسان را در خود هضم کرده است . جاده ای پر پیچ و هم که انسان را در خود هضم کرده است . جاده ای پر پیچ و خم که انسان در ان گام نهاده و تنها یک اشتباه کوچک کافی است تا او را به قعر دره های تنگ و تاریک ضلالت و نکبت بکشاند واو را فنا سازد . کوهی بس دور و دراز با پرتگاههای خطرناک که انسان استوار و پابرجا آن را با چشم انداز می پیماید تا به قله عظمت و کمال دست یابد و خود را برای جهانی جاوید مهیا سازد. رویش. جنگ است ؛ جنگ علیه کفر ، فقر ، بیسوادی ، جهل و نادانی ، خرافات، تعصبات خشک و منحط و هوای نفس که مهمترین آنهاست.

مبارزه با خاطر آزادی و آزاد زیستن . سردر راهمعشوق فداکردن و در خون خویش زمزمه عاشقانه سرودن و به لقای معشوق شتافتن . یک کلاس بیش نیست که انسان باید دیر ایزود امتحان پس بدهد. جهاد در راه عقیده . پلی برای رسیدن به خداوند . خوردن و خوابیدن نیست ؛ حرکت و جاری شدن است . و آن زمان معنا پیدا می کند که برای خدا، در جهت خدا ، در کنار خدا و همراه با اولیای خدا باشد . کوشش و مبارزه برای تکامل و بهتر زیستن و ساختن مدینه فاضله است.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۴
همسفر شهدا

خط راستین اسلام: خط امام خمینی و روحانیت متعهد.

*************

خط مستقیم الهی: مسیر الهی امام خمینی.

*************

خط مقدم جنگ: مکان عرفانی بزرگی که وقتی رهسپار هستی ، شیطان با تمام قدرت در مقابل تو ظاهر می شود و چه لذتبخش است وقتی شیطان را از میدان به در می کنی و عاشقانه وارد میدان کارزار می شوی.

*************

خط وحی: خط خدا بنینی و یکتاپرستی . خطی که انسان خدا را برهمه کارهایش ناظر می داند. خطی که هدفش رستگاری در آخرت است و دنیا فقط وسیله ای برای رسیدن به هدف و معبود است. خطی که رهبرش محمد(ص) است .

*************

خون: حنای (عروسی).

*************

خیانت بزرگ: کوتاهی در حمایت از انقلاب اسلامی .

*************

دانش آموزان: آینده سازان انقلاب.

*************

دانشگاه اباعبدالله الحسین(ع): سرپرست دانشگاه خداوند است و معلم آن امام خمینی.

*************

دانشگاه کربلا: استاد، حسین بن علی (ع) ؛ درس ، شهادت ؛ دانشجویان ، شهدا.

*************

درد دل: آدمی را بیدار می کند، روح را صفا می دهد، غرور و خون را نابود می کند، نخوت و فراموشی را از بین می برد، انسان را متوجه وجود خود می کند ، آدمی را به خود می آورد ، حقیقت وجودش را به او می فهماند و ضعف و زوال و ذلت خود را درک می کند و دست از غرور کبریایی برمی دارد و معنی خودخواهی و مصلحت طلبی  و غرور را می فهمد و آن را توجیه نمی کند. دشمنان خارجی: آمریکا، شوروی ، اسرائیل ، انگلیس و فرانسه.

*************

دشمنان خونخوار اسلام: آمریکا ، شوروی و اسرائیل.

*************

دشمنان داخلی : منافقان، توده ایها ، محتکران ، گرانفروشان ، دغلبازان و فرصت طلبان .

*************

دشمن تجاوزگر(ارتش عراق): یکی از مهره های کثیف امپریالیسم آمریکا.

*************

دشمن شماره یک: آمریکای جنایتکار .

*************

دعا: وسیله ای برای رسیدن به خدا . تسکین دردها.

*************

دفاع از روحانیت : دفاع از اسلام.

*************

خمینی: بزرگمرد انقلاب اسلامی در قرن بیستم که جهان بشریت را برای رهایی از استعمار و استثمار بیدار کرد. کسی که قلب مرده ما را به مسیر احیا هدایت کرد و اغلال را از گردن امتی بگسلید و فرو انداخت. خورشید هدایت شرق زمین که بعد از چهارده قرن با نقش توحیدی اش روحی در کالبد پژمرده میلیونها مسلمان و مستضعف جهان دمید و آنان را از خواب غفلت بیدار کرد و خط بطلان بر کارنامه دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی کشید و پیکر ننگینشان را به زباله دان تاریخ فرستاد. نوری بود در ظلمتهای شاهنشاهی و انفجاری بود در سکوت قرنها؛ او که همه ما را از ورطه های فحشا و منکرات به صلاح رهنمون کرد. همه اسلام . تجلی بارز روحانیت راستین اسلام. نعمت بزرگ خداوند در این عصر و زمانه.

نامی که در رگ ، پوست ، خون و قلب ما جای دارد. اسوه خودسازی عصر و نمونه مقاومت ؛یگانه یاور مسلمان در زمان حال و یگانه مردی که تا حال در برابر ظالمان جهان مانند دژ محکمی ایستاده است.

فرزند رشید پیغمبر ، رهبر شیعیان جهان . عصاره خلقت ؛ وارث نبوت. قائدی که قیام کرد و ملت ما را از ناآگاهی ها و گمراهیها نجات داد و مشت محکمی بردهان تمام ابر قدرتها زد. چهره حقیقی اسلام. کسی که با رهری قاطع و روشن خود نیاز را در مقابل اسلام به زانو درآورد و افتخار و شرافت اسلامی را به ملت ایران بازگردانید و اسلام را در این کشور زنده نمود. او که احکام اسلام را احیا نمود و ما را به راه انبیا و اولیا خدا هدایت فرمود . اوو که قیامش موجب زنده شدن انسانیت شد.

محور خیمه اسلام . سیدی پاک ازنسل حسین (ع) منادی ایمان . ادامه دهنده راه شهدا و انبیا؛ ناجی مستضعفان و احیا کننده دین محمدی (ص) است. مجموعه ای از معارف اسلامی که در همه این معارف الگو و اسوه است . چراغ هدایت و کلید فتح. چکیده و پرورده محمد(ص) ؛ پیامبر شهیدان. اسلام ناطق. قرآن و تقوای مجسم. منحنی انسانهای خفته. سرآمد تقوا پیشگان. کسی که اسلام را از انزوا بیرون آورد و حیث و آبروی از دست رفته مسلمانان را بار دیگر به حول و قوه الهی به دامن اسلام و قرآن باز گرداند. بانی استقلال ؛ هادی گمشدگان ؛ مرد دین و سیاست . پیری که کلامش نور، نگاهش امید آفرین، دعایش مستجاب درگاه الهی ، سربازانش راهی راه خدا، پویندگان راهش عشاق مهدی (عج) . آن کس که در خروشش دریاها از خروش می ایستند. نعمتی از طرف پروردگار متعال برای همه مستضعفان به خصوص مردم ایران . پرچمدار عالم انسان و انسانیت و ولی امر مرد و زن  مومن. مشکل گشای شیعیان جهان. رهبری که شبها را تنها به یاد خدا روز می کند حبل الله . اسطوره مقاومت و اسوه تاریخ . بنیانگذار،رهبر و ینگهبان انقلاب اسلامی نوری الهی که بر زمین ما تابیده است . اسوه و الگوی همه انسانها بعد از پیامبران و امامان بر روی زمین. ناجی ایران . نمونه اسلام واقعی . اسوه شجاعت ، بلاغت ، سیاست ، ولایت ، فضیلت ، عدالت ، فقاهت، قضاوت و محمب ؛ و دلیلی آشکار از امام زمان (عج) . شخصیتی که با حکومت بر امت اسلام جرات به خرج می دهد تا کوچکترین حقی از کسی ضایع نشود.

حرکت دهنده نهضت امام حسین (ع). عروه الوثقای زمان و حبل المتین الهی . ادامه دهنده راه انبیا و امامان. معجره خدا در قرن حاضر . آیت حق ؛ نجات دهنده مسلمانان . مشعلدار صراط حقیقت و طلایه دار کراوان فضیلت . هدیه خدا. عارف به حق الله و سالک به طریق الله. شمع سوزان اسلام که پروانه وار دور معشوق خود می چرخد . ستاره امید و نغمه آزادی .کسی که مقام ولای انسانیت را به مردم جهان شناساند و طعم شیرین آزادی را در کامها چکاند . موجودی الهی . اجرا کننده قوانین الهی و  بنیانگذار جمهوری اسلامی که تا کنون هیچ کس بعد از ائمه (ع) نظیر او را ندیده است . احیا کننده اصالت قرآن و مکتب ؛ نایب بر حق حضرت مهدی (عج) .

نمونه بارز تقوا؛ انسانی تکامل یافته. روح متعالی و جلوه ای راستین از تشعشعات ربوبی . عصاره حسین(ع) . زیباترین کلمه قرن. کسی که با کلامش تمامی کاخهای ظلم و ستم را به لرزه می افکند . پیام رسان اسلام راستین . سمبل وحدت امت اسلامی.

مرد آسمانی . اگر آب تمام دریاها مرکب و صفات گیتی کاغذ و شاخه های درختها قلم شوند ، نیم توانند خمینی را توصیف کنند . این مرد بزرگ را تنه خداوند منان یم تواند توصیف کند و چهارده معصوم.

جلوه حق ، مظهر اسما الله . الگوی مقاومت ، محبوب همه ملل محروم و مستضعف . نمونه عالی مکتب و انسانیت . کسی که معیارهای غلط متفکران خود فروخته کفر مارکسیستی را بعد از سالها بهم ریخت و اصالت انسانها را با معیارهای حرکتهای الهی به خودشان بازگردانید ؛ و حرکت کند مسلمانان را بعد از فروکش شدن ، تند نمود و شعله ور ساخت. مستضعفان را از استضعاف فکری نجات داد و ثابت کرد که جهان را پروردگاری است رحمان و رحیم و در انسانها میلی است مذهبی که فطری است. ابر مرد تاریخ بعد از امام حسین(ع).

دنیا: محل توشه برچیدن و امتحان . مسافرخانه موقتی . دارامتحان. آزمایشگاهی که خداوند همه را آزمایش می کند . سرایی که ما در آن چند روزی بیش نیستیم . دینا ، پراز رنگها ئ نیرنگها و دلبستگیهای پوچ است. دریای خطرناکی که انسان زود در آن غرق می شود. جای قرار و سکونت نیست بلکه مانند کوچه و خیابانی است که باید از آن گذشت.

کاروانسرایی که انسانها می آیند در آن و چند روزی منزل می کنند و بعد راهی کاروانسرای دیگری می شوندو تنها چیزی که باقی می گذارند رد پای خود است و پس از چندی همه چیز تمام می شود. این چنین است و هرکس را به نحوی به خود مشغول می دارد و آرزوها و آمال را به کاهی نمی پندارد. جای عبور، نه شهرستان سرور. رباطی بی اقامت و بساطی بی استقامت است و زخم نیشش بی مرهم. هرکس طالب آن باشد ذلیل است و پلی نه برای ماندن که بری گذشتن . عجوزه ای که هراز گاهی خود را برای کسی آرایش کرده و سرابی بیش نیست. دنیا، چون آب دریاست که هرچه از آن بیشتر بیاشامی بیشتر تشنه می شوی تا آخر انسان را به هلاکت می رساند. آمادگاه مسابقه مومن است.

محل تجارت . اتوبوسی که هرکس در یک ایستگاه پیاده می شود. ظلمتکده. آزمایشگاه و مزرعه برای کشت و کار. مانند سایه ای است که بعد از دقایق یا ساعاتی محو می گردد. مانند غنچه ای که برای هیچ کس گل نمی شود ؛ یعنی هیچ کس در این دنیا به تمام آرزوهای خود نخواهد رسید. محل آزمایش و عرصه امتحان برای جهان ابدی. دارای فناپذیر که هیچ کس در آن باقی و برقرار نخواهد ماند جز ذات مقدس احدیت . سرایی ناپایدار کا ساکنانش از یک در می آیند و از در دیگر می روند؛ و کسی موفق است که با توشه آخرت بیرون رود.زرق و برق شیطان است و هرلحظه انسان را به طرف جهنم سوق می دهد .

آزمونکده ای بیش نیست؛ آزمونکده ای موقت که در آن ایمانها در زیر امواج متصل اضداد ، امتحان و صابران گلچین می شوند.آری ، توقفگاه که باید در آن پاک شد، عقیده یافت، جهاد کرد، مستقیم ماند و با ایمان رفت.

*************

دین: روشن کننده راه انسان به سوی خدا.

*************

ذوب شدن درخمینی: ذوب شدن در پیامبر و قرآن است.

*************

راه امام خمینی: راه امام زمان (عج) و اسلام. صراط مستقیم به سوی الله. راه توحید . راهی که تداوم آن همیشه سوی الله.

*************

راه حسین(ع): راهی که از حق مظلومان و مستضعفان دفاع می کند.

*************

راه حقیقت: راهی که اگر عملش با جوهره اخلاص و با رنگ زهد مزین گردد انتهایش نور، رضوان وصل است.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۳
همسفر شهدا

جنگ (تحمیلی عراق علیه ایران): انسانها را از حالت سستی به ستیز وا می دارد. طلیعه نجات مستضعفان را از افق بیکران هستی نوید می دهد و طلایه دار حکومت صالحان محروم گشته است.

بهترین فرصت برای آزمایش ملت اسلامی و به ثمر رساندن انقلاب اسلامی است. سفره رحمت الهی . دانشگاهی آزاد برای ملت ایران، دانشگاه علم و عمل ؛ و دانشی را به انسان می آموزد که از یاد نرود. دفاع از اسلام ؛ همان خط انبیا و اولیای یخداست. جنگ اسلام و غیر اسلام ؛ جنگ سرنگون کردن جمهوری اسلامی ؛ جنگ دنیای تجملات ، عیش و عشرت و فساد و تباهی با معنویت ؛ (جنگ) دنیای مادی با راه و روش انسانی . نبرد افتخار آفرین خون بر شمشیر ، اسلام بر کفر . محک است تا مردان مشخص شوند و چهره های نامردان رسوا.

ادامه صحنه کربلا . بزرگترین توطئه امپریالیسم آمریکا. آزمایشی بس بزرگ و خطیر برای امت مسلمان از طرف خدا . حدیث خونین و سرکش عشقی بود که انقلاب اسلمی یبا خود به ارمغان آورد. برطرف کنند موانع بقاست. بهرتین دانشگاه که شاگردان آن همین سیزده ساله ها هستند.

*************

جنگ جنگ تا رفع کل فتنه: شعاری آمیخته با جان اسلم ؛ گویای یحقیقت زندگی شرافتمندانه . شعاری تعیین کننده و جهت دهنده برای کسانی که می خواهند ظلمی و ظالمی در جهان نباشد. شعار تشیع ؛ فلسفه وجودی تشیع. این شعار عزمی جزم ، اراده راسخ ، برنامه ای متناسب می طلبد.

*************

جهاد: رحمت الهی که فقط بر روی بندگان خاص باز می شود. آهنربایی بسیاری قوی که "من" این براده ی ناچیز را به سوی خود می کشد. یک امر حیاتی و پشتوانه و ضامن اجرای اسلام و عامل پاسداری از دین است که دین را همواره پویا و پرتحرک نگه می دارد و نمی گذارد عوامل سودجو ، غارتگر ، ضدخدا و مردم، با یورش خود این آیین حیاتبخش را سرکوب کنند. این نقش جهاد از صدر اسلام تا کنون بوده است. گذاشتن از علایق نفسانی ، حسین وار و حسین گونه شدن.

*************

جهاد سازندگی : مکان مقدسی است . جای انسانهای از خود گذشته ای است که از همه چیز خود می گذرند؛ از خانه و کاشانه ، از زن و فرزند و از آسایش دوروزه دنیا می گذرند تا آسایش و آرامش از دست رفته محرومان جامعه را باز آرند. میدان آزمایش خداوند است . مکان انسانهای شرافتمند، بی توقع و پرکار است. نهادی که آگاهانه و هوشیارانه در جهت تکامل انقلاب اسلامی حرکت میک ند و جوشیده از قلب امت است . تمام تلاش و کوشش این نهاد برای مردم محروم و مستمند است.

                                                                          **************

جهادگران سازندگی: سنگر سازان بی سنگر . سربازان گمنام امام زمان (عج). پیشتازان مبارز. آنان که تپه ای از خاک را آغشته به خونشان حجاب رزمنده بسیجی می کنند تا چشمان شوم دشمن او را نبیند. آنان که راه می سازند تا بسیجی از آن بگذرد و به قلب دشمن بتازد . و راه می سازند تا پیکر پاک شهید بسیجی را به عقب برگردانند. آنان که غرش لودر و بولدوزرشان وحشت در جان دشمن می افکند و شجاعت و تهورشان لرزه بر اندام خصم زبون می افکند . آنان که جان خود را در معرض خطر قرار می دهند و پیکرشان را رو به روی تیرهای مستقیم دشمن قرار می دهند تا جان عزیز بسیجی را حفظ کنند. آنان که تثبیت کننده خط و حافظ و نگاهدارنده زحمات و ایثارهای عزیز بسیجی هستند.

*************

جهان: دیر ویرانه ای که انسان را برای نزول برکاخ رفیع آن جهان آماده می سازد. آزمایشگاه است و آزمایشها و مشکلات درپی دارد. عرصه نبرد دایمی حق بر باطل ؛ نبردی که از آغاز زندگی بشر شروع شده و همچنان تداوم خواهد داشت. این نبرد و حرکت مستمر تارییخ هر روز به صورتی شکل می گیرد. زمانی هابیل به دست قابیل کشته می شود؛ و هنگامی عیسی (ع) را مسلخ قیصر به بند می کشند؛ و لحظه ای ضربت شمشیر آلود به نفاق منافقی محراب عبادت علی (ع) را به مشهدش مبدل می سازد؛ و زمانی در عاشوار خون حسینیان این شهیدان شاهد صفحه تاریخ را خونینن تر ساخته و نوید فلسفه ای نوین را سر می دهد.

*************

جهان آخرت: دار قرار و منزلگاه دایمی که زندگی ابدی در آنجا است . محل بقا. جهانی که به حساب و کتاب اعمال می رسند. درآنجا راه گریزی وجود ندارد. آنجا باید جوابگوی اعمال خود باشیم . در آنجا عذری پذیرفته نمی شود.

*************

جهانخواران: شرق تجاوز پیشه و غرب غارتگر.

*************

چهارده معصوم: مقربان درگاه الهی هستند و در نزد خدا از آبرو و اعتبار فوق حد درک بشر برخوردارند. شافعان درگاه الهی .

حاکمان برحق ناس: والیان مخلس فقاهت.

*************

حجاب: یکی از بزرگترین سدهای جلوگیری از استعمار است. سنگر پاگدامنی . لباس رزم. همچون جهاد در راه خداست . نشانگر زیبایی روح و اندیشه ؛ تضمین کننده سلامت و پارسایی جامعه.

*************

حزب الله: صاحبان اصلی انقلاب. آنان که حافظ دین و شریعت هستند. مردم فداکار ، صبور و ایثارگر وطنمکه قدم به قدم با امام خود راه پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی را پیمودند و نفس به نفس ، خدارا خواستند و اسلام را طلب کردند و قرآن را وسیله قرب خدا قرار دادند.

*************

حسین (ع): مظهر فضیلت . بنیانگذار انقلاب خونین کربلا که با خون خود و اهلبیتش دفتر آزادگی را امضا کرد. سردار بی سر اسلام که مظلومانه در دشت کربلا به شهادت رسید. بنیانگذار تشیع سرخ که در دامان شهید پرورش ، شهیدانی را پروراند که تثبیت کننده هدف مقدس اوید. معنی انسانیت در زمین و زمان. چراغ فروزان بر مناره تاریخ همه عصرها و همه نسل ها.

معلمترین معلم شهادت . کسی که روح شهادت طلبی و ایثار را در دل هزاران دلداده عاشق بوجود آورد. کسی که روح ایثار و فداکاری را در کالبد بی تفاوتی و انزوا طلبی دمید و در مکتب خود کسانی را تربیت نمود که همچون او نامشان تا ابد برسینه های عشاق حک خواهد شد. سمبل مقاومت در برابر ظالمان.

*************

حسین زمان: خمینی کبیر.

*******************

حسین وار جنگیدن: مقاومت تا آخرین لحظه . در زندگی دست از همه چیز کشیدن.

*************

حکم امام خمینی: حکم امامان است ؛ و حکم امامان حکم پیغمبر است و حکم پیغمبر یعنی حکم خدا.

*************

حکومت ولایت: یعنی فقیه عادلی در راس کلیه امور باشد تا رعایت شود و حرام و حلال ، غصب و غیر آن؛ و برای سیاست داخلی و خارجی باید ولایت فقیه باشد، همان طور که قلب باید برای انسان باشد.

*************

حوزه های علمیه: محلهای انسان سازی

*************

خانواده شهدا: چشم و چراغ ملت ایارن. مالکان اصلی انقلاب . صبوران ، شکیبایان، دلاوران مدافع اسلام در کلیه صحنه ها و میدانها. بندگان مخلص خدا. انصار روح الله . راهی کنندگان (رزمندگان) به سوی جبهه ها. گذشته از جانها و مالها.

*************

خدا: خالقی که رحیم است، رحمان و قهار است. عزیز و خالقی که جهانیان را آفریده و نشانه حیات در آن بوجود آورده است. تنها معشوق عاشقان از خود رسته ؛ تنها مراد جانبازان از مرید رهیده؛ تنها خائفان و راجیان از بند گسسته.

*************

خذلان و خسران: تعلل و سرپیچی از امر امام خمینی.

*************

خط آمریکا: متشکل از منافقان ، ملی گراها ، کمونیستها و لیبرالها.

*************

خط اسلام راستین: صراط مستقیم این دنیاست. و دراین زمان در خط امام خمینی تجلی کرده است.

خط امام خمینی: خط فرط خدا جوی انسان  با ویژگی شهادت.

راه ولایت و راه مرجعیت. سعادت ، رستگاری و خیر دنیا و آخرت. خطی که مبارهز با شرک را در انحصار خود دارد. خطی که به اثبات رسانده تنها امید مستضعفان جهان و حرکتهای اسلامی است. و تنها این خط می تواند (قدس) را نجات دهد.

خطی که از ابراهیم آغاز شد و در تداوم سرخ خویش با دستهای پاک محمد (ص) و علی (ع) به قلب پرشور امام امت رسید تا رنجبران زمین را از جور حکومت قابیلیان برهاند. خطی که تبلور قاطعیت بر علیه جباران ، عصاره عصیان مستضعفان بر علیه مستکبران ، فریاد همیشه مظلومان و راه پیروز محرومان است. خطی که رسالت گسستن زنجیرهای اسارت از دست و پای (محرومان) زمین را بر عهده دارد. خطی که پیام قیام پیروزمند و مستضعفان  را بر تارک تاریخ خواهد داشت و پوزه کثیف جلادان را سر انجام به خاک خواهید مالید. خطی که راه پیروز انقلاب کبیر اسلامی خلق دلاور ایران است و باید که حماسه قیام را تا دور دستها بکشاند و نهال انقلاب را در دل خلقهای ستمدیده جهان بنشاند. خطی که با نفی هرگونه سازشکاری و ستمکاری ، نوید نابودی سازشگران و ستمکاران را ابا خود همراه داشت. خطی که پاسدار خون رزمندگان دلیر و شهیدان به خون خفته امت قهرمان ایران است. خطی که سرانجام شوم امپریالیسم و سلطه گران اجنبی را هم اکنون بر قله عالم نمایان ساخته و دژ مستحکم توحید را در دور دستهای هر ستمکده برپا خواهد داشت.

خط حسین(ع) و اسلام است. خطی که حسین (ع) با هفتاد و دو تن از یارانش در این راه با جان خود معامله کردند.تبلور اسلام حضرت محمد (ص).

خط رسول خدا و ائمه اطهار . خط اصیل و صراط مستقیم است . خطی که تمام ابرقدرتها از آن می ترسند ؛ خطی که همان اسلام راستین است . خط اصیل انقلاب.

*************

خط رای: خط خودخواهیها و خود بزرگ بینی ها و شرارتهاست. خطی که خدا را از یاد انسان می برد، معنویت را می گیرد و مادیات را جلوی چشم ظاهر می سازد ؛ و شیطان او را هدایت می کند.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۲
همسفر شهدا

بیست و دو بهمن: روز شکستن زنجیرهای استعمار ، استثمار و استبداد و قطع کردن دست ابر قدرتها و نا امید ساختن سرمایه داران و قدرت طلبان و انحصار طلبان و فرصت طلبان.

*************

بی نظیران جهان: آیت الله خامنه ای ، حجت الاسلام رفسنجانی ، آقای میرحسین موسوی ، دولت ، مجلس ، روحانیت مبارز.

*************

پاسداران: عاشقان اسلام و امام خمینی.

*************

پاسداری: قبول فرهنگ شهادت تحت لوای ولایت فقیه.

*************

پدر و مادر: گران قیمت ترین هدیه در زمین.

*************

پرچم امام حسین (ع): پرچم رهبری و ولایت فقیه.

*************

پرهیز از مکروهات: پیش پرداختی بر دوری از محرمات.

*************

پیامها و رهنمودهای امام خمینی: مرهمی بر جراحات و التیام بخش تلاش شبانه روزی مردم مستضعف و رزمندگان.

*************

پیراهن سربازی: زرهی آهینین که دست فداکاری و غیرت آن را بر اندام جوانمردان خونگرم و فعال می پوشاند . این جامعه فاخر در زندگی لباس شرافت و پس از مرگ حریر بهشت خواهد بود.

*************

پیروان خط اسلام: روحانیت یرو خط امام خمینی.

*************

تاریک اندیشان و کج فهمان مارق: کسانی که برای رهایی از گرداب حسد در مرداب نفاق فرو می روند.

*******************

تربیت شدگان مکتب امام صادق (ع): تنها گروهی که گول شیطان و شیطان صفتان را نخورده و بر مبانی صحیح اسلامی خود باقی مانده اند.

*************

تشیع: مکتب خون و شهادت.

تشیع سرخ علوی : تشیعی با کوله باری از مظلومیتهای تاریخ که همواره طالب حق مظلومان بوده و خواهد بود . در این میان چهره های هابیل گونه ای چ.ن خمینی ها را مشاهده می کنیم که با شعار "قولو اله الله تفلحوا" کاخهای پر زرق و برق قابیلیان  را واژگون می کنند و حق مظلومان را از آنها می ستانند و در این میان می بینم که قابلیان زمان ، چون آمریکا و شوروی و ... کمر به نابودی هابیلیان بسته اند.

*************

تقوا: سپری پولادین در مقابل جنود جهل و شیطان . شالوده اسلام است. انسان را در همه جهات انسانی سوق می دهد و به کمال سعادت می رساند . مقدمه همه عروجها ، شهادتها و وصلهاست و مایه برتری انسان بر دیگران می شود.

*************

تنها گذاشتن امام خمینی: تنها گذاشتن امام حسین (ع) در سال شصت و یک هجری قمری است.

*************

تنهایی: یک عبادت و فرصتی مطلوب برای رهنمون شدن انسان در مسیر تکامل روح و دستیابی به دنیایی بازتر و سراسر روشنایی است.

فرصتی برای تجدید نظر در ذهنیاتی که در خرد انسان انباشته گردیدیه ؛ و تصفیه مغز از ناپاکی ، کجی و قدمی در راه تزکیه نفس است . غنیمتی برای یافتن روزنه ای به سوی نور در منطق دین.

عبادتی بالاتر از چندین سال ذکر حق . نعمت (تنهایی) از بشر مشرک "حر" می سازد و هر کسی را لیاقت آن نیست که در این مرحله توقف کرده و بر این نعمت بزرگ دست یابد.

*************

تنهایی امام خمینی: تنهایی اسلام.

*************

جان: عزیزترین سرمایه.

                                                            *************

جاهلان و غافلان: آنان که همه چیزشان را در دنیا می بینند و از آخرت و خدای خویش غافل هستند . حیات را فقط در دنیا دیده و شکست و سختی در دنیا را تحمل نکرده و زبان اعتراض به مشیت خداوند می گشاید . امیدید به نور و ایمانی به پاداش صبر درآن سرای ندارند . خدا را به خشم می آورند و آتش جهنم را برای خویش فراهم می کنند.

*************

جبهه اسلام : محل ایثار و مبارزه

*************

جبهه باطل: دنیای کفر به رهبری ابرجنایتکاران ؛ چون آمریکا ، شوروی و انگلیس. با چهره های مختلف و متضاد و نهایتا متحد و واحد علیه حق ، هر زمان با حیله ای متناسب روزگار وارد عمل شده است.

*************

جبهه حق: ایران اسلامی بپاخاسته به رهبری امام خمینی . (جبهه ای که) همیشه با یک خط مشخص و در یک صراط مستقیم درگیر مبارزه با باطل بوده.

*************

جبهه داخلی: متشکل از منافقان ، ملی گراها ، کمونیست ها، لیبرالها؛ همگی در نهایت یک خط را دنبال می کنند که همان خط آمریکا است.

*************

جبهه نورانی اسلام: بهترین جایگاه اعلام مواضع و سنجش ایمانها ؛ موثرترین وسیله کسب رضای الهی و سازندگی ؛ نمایانگر مبارزات حق جویان مبارز.

*************

جدایی از روحانیت(در خط امام ): جدایی اسلام و پشت کردن به رسول الله و ائمه (ع) است.

*************

جمهوری اسلامی: موهبت الهی . نهال به خون نشسته حکومت الله. مبارزه با کفر ، دزدها ، محتکران ، بی حجابی و کثافتکاریهای مختلف . امانت الهی . مقدمه ظهور جهانی حضرت مهدی (عج).

جبهه: کلاس درس و مدرسه عشق به  خدا و اسلام . کشتی و بلمی است نجات دهنده از ظلمت و گمراهی  به سوی ساحل ایمان. صحنه عاشورا و کربلا . معبدگاه عشق. جای رهروان راه حسین (ع) منزلگاه عاشقان و پیروان پیرخمین . مدرسه عشق و شهادت . جایی مقدس که انسان را به خدا نزدیکتر می کند. مکان خودسازی و امتحان ؛ همان جایی که انسان خود را می شناسد و امتحان می دهد . میعدگاه عشق و ایمان . دیار مردان حق. آنجا که زمینش عطر خون شهید دارد؛ آسمانش جلای شجاعت و پایمردی است ؛ نسیمش صفای محبت و عشق دارد و آفتابش گرمای مروت است ؛ مهتابش ترنم سرود زیبای جاودانگی است . آنجا که آوای شبانه دریادلان عاشق بسیجی ، پرده نشینان حرم عفاف را شرمنده می سازد. همان جایی که رزمندگان سیر کمال تا رتبه قرب الی الله را و مقام رفیع شهادت را می پیمایند.

در جبهه همه پاک اند. انگار همه پیامبران و ائمه و صالحان در جبهه جمع هستند که به رزمندگان این همه نور و صفا و پاکی داده اند. معنی عشق و انسانیت را در جبهه می شود فهمید. مکان عبادت و خودسازی . نمی دانید در جبهه چه خورشیدهایی هستند. جایی دور از همه وابستگیها. جایی که مال و ثروت و جاه و مقام برای افراد مفهومی ندارد. بهترین مدرسه و دانشگاه . قربانگاه عاشق . دانشگاه علم و عمل که مدرکش رسیدن به اعلی علیین است.

دانشگاهی که مدرکش پاک بودن، خلوص نیت و صبر و تحمل است. حرم خدا. دانشگاه خودسازی؛ محل ایثار و از خودگذشتن؛ محل میثاق بستن با معشوق و رفتن به سوی کمال بی نهایت و خدا گونه شدن است.

جبهه ، نور است علیه تاریکی ؛ هدایت علیه ضلالت؛ اسلام علیه کفر ؛ بشریت علیه حیوانیت ؛ شهادت و سعادت ابدی علیه هلاکت و عذاب جاوید . در یک طرف صف ، خیل رادمردان، آزادگان ، پارسایان، مومنان ، مهاجران ، مجاهدان و پیروان عزیز خدا ؛ و در طرف دیگر گمراهان ، از راه بازماندگان و به گمراهی کشیده شدگان ، آلت دست کفر و الحاد و نفاق قرار گرفتگان و پیروان شیطان بزرگ که دنیا و آخرت خویش را با دست خود به تباهی کشیده اند. سنگر اباعبدالله الحسین (ع) ؛ سنگری که علی اکبر و قاسم و علی اصغر و هفتاد و دو تن در آن به شهادت رسیدند. سرزمین توحید ، رزمندگان عاشقان الله.

محل خروج از قلب حیوانی و ورود به قلب انسانی . دانشگاه عاشقان خدا. میعادگاه عاشقان الله. سمبلی از نظام واحد جهانی. دانشگاه بزرگ عروج انسانها. دانشگاه بزرگ تجلی روح خدا گونگی در وجود آدم . کانون گرداب عشق الهی . آزمایشگاه انسانهای پاکباخته. محل نابودی دلبستگیها.

دانشگاه کربلا که حامیانش ائمه و استادانش خوبان امت رسول اکرم(ص) هستند که با اخلاص و آگاهیهای الهی انسان افزون می گردد؛ خدا را قلبا می شناسد ، معاد را درک می کند و با کسب همان آگاهیهای الهی و اخلاقی در درست کردن اعمال خویش کوشش می نماید. مسجدی که تمام اعمال در آن عبادت است و انسان سعی در هرچه بیشتر کردن حسنات خود دارد.

دانشگاه امام حسین (ع) ؛ دانشگاه علم ، اخلاق و فضیلت. دانشگاه انقلاب ؛ دانشگاهی که دانشجویانش رمندگان پرستیز اسلام ، قلمش ایمان مستحکم رزمندگان ، کتابهایش قرآن و نهج البلاغه ، درسهایش ایثار ، جهاد ، فداکاری ، ایمان ، الاص و هجرت ؛ و معلم بزرگش سرور شهیدان اباعبدالله است . اینک استادانی چون صاحب الزمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی دارد. مدرکش شهادت است و تجدیدی و مردودی نیز دارد. معراج انسانهاست. مسجد ، معبد  و مشهد است.

منزلگه انسانهایی است که خدا را ساجدند . دلباختگان ، شیفتگان شهادت و عاشقان وصال ؛ آنان که از غیر خدا بریده و به حق پیوسته اند. دیاری که یادآورد تجدید تاریخ اسلام است. صداهایی رعدآسا در آن حکمفرماست که انسان را به یاد وحی و نزول آیه از جانب الله می اندازد. دیار مضلومان و مستمندان که پابرهنگی عربهای مظلومش با آن چهره آفتاب خورده و قلبهای پاک ، انسان را به یاد عربهای زمان محمد (ص) و علی (ع) می اندازد. دیاری که نخلهایش مدینه را ماند و آبهایش دجله و فرات را ، وسعت زمینهایش و لوتی آن ، مخیله را در صحرای تمرکز می دند که خونهایش در دشت نینوا و صحرای کربلا جاری است . رزمندگانش جنگجویان صدر اسلام را مانند که در خاک و خون می غلتند و پی در پی شعار لااله الا الله و الله اکبر سر می دهند و به این وسیله به ملحدان درس می دهند: ایمان ، ایمان . دانشگاهی که کنکورش ایثار ، کلاسش تقوا و درسش شهادت است.

مکان مقدسی که انسان خود را می شناسد و استعدادهای خود را کشف می کند. صحنه امتحانات الهی . دانشگاهی که استادش حضرت ولی عصر (عج) و نایب وی خمینی بت شکن و شاگردانش جان برکفان مخلص و ایثارگرند که در راه خدا از بذل هیچ چیز ابایی ندارند. از خانه و خانواده، جان و مال ، دوست و رفیق گذشته اند و خالصانه به انجام وظیفه خود مشغولند و نتیجه اش قبولی  در پیشگاه خداوند متعال است و ان هنگامی است که به درجه شهادت- ه قلم و زبان از وصفش عاجز است می رسند.

تجلی بخش آرمانهای قلبی رزمندگان؛ جایگاه آقا امام زمان (عج) ؛ مکان عارفان. دانشگاه بزرگ علم و ادب اسلامی . شهرنور و یدار مولا ؛ شهری که حصار ندارد؛ شهری در بان ندارد. یک مکتب ، جوار الله. محلی که انسان می تواند به وجه الله تعالی نظر کند.

معبد بزرگ ، مکان مقدسی که درآن رنگ و بوی دنیوی نیست و هر آنچه هست معنویت ، عشق و عرفان است. (محلی که ) انسانها دریایی از معرفت اند. سلاح برمی دارند و شجاعانه می رزمند و عاشقانه جان به جان آفرین تسلیم می دارند. دانشگاه عشق . جای ذکر است. حرکت کردن برای خداست. عرق ریختن ، ذکر خداست. حرفها صلوات است و نمازها با شور و شوق برگزار می شود. جوانان ، جوانی را فراموش کرده اند و خیلیها پیران دل بریده از وابستگیهای دنیا شده اند. دریایی از نر که محبان خدا را در خود فرو می گیرد . کارخانه آدم سازی . آیینه تمام نمای اسلام و انسان.

محلی که معنویت ، ایمان ، خلوص، عشق ، صفا و ایثار در آنجاست . مدرسه عشق و شور ، معلمش امام خمینی ، مدیرش امام زمان (عج) ، کلاسش سنگر ، زنگ مدرسه اش رگبار مسلسل ، گلوله هایش آثار کفر ، شرک و نفاق را نابود می کند . مکانی که گویا خداشناسی تجربی در آن امکان پذیرتر است . دانشگاهی به ریاست خدا به استادانی چون هابیل ، ابراهیم (ع) ، علی (ع) ، مهدی (عج) و نایب او رهبر کبیر انقلاب امام خمینی. کتاب آن قرآن و درسش جهاد و ایثار که عصاره توحید ، نبوت ، معاد ، عدل و امامت است. فقط تعدادی به دانشگاه راه می یابند و تعداد از این دانشگاه قبولی می گیرند. مدرکی که با خون نوشته می شود ، مدرک شهادت و گیرنده آن شهید است.

دانشگاه و تربیت گاه مردان واقعی . دریای بیکران عرفان و ایثار . دانشگاه اسلام است و انسان درش انسانیت ، ایثار و از خودگذشتگی را در می یابد. دانشگاهی که کنکورش اخلاص و درسش ایثار و مدرکش شهادت است .

کلاسی که درس ایمان ، اعتقاد ، استامت، شجاعت ، بردباری و خشم در برابر دشمن را به انسان می اموزد . جایی کخ یاران حسین (ع) عاشقانه و با نیتی پاک جان خود را فدای "الله" و "قرآن" و "اسلام " می کنند. جایی که مردان حق از تمام وابستگیهای دنیویی شم پوشی کرده اند؛ از زن ، فرزند، خانواده ، پدر و مادر دور شده اند تا به حق بپیوندند.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۲
همسفر شهدا

اسلام: مکتب نجاتبخش . راهنمای بشر. حافظ و پشتیبان مستضعفان و بیچارگان . راه درست در کل جهان. تنها راهگشای تمام مشکلات ملتها.

دینی که ملت رنجدیده ما را از زیر یوغ شاهنشاهی رهانید . دینی که مسیر زندگی ما را از ظلمت به طرف نور تغییر داد. دینی که خونهای بسیاری برای حفظ آن ریخته شده تا به دست ما رسیده است . همان دینی که امام حسین (ع) و یاران گرامیش برای حفظ آن در کربلا شربت شهادت نوشیدند. دینی که وقتی رهبرمان خمینی کبیر نامش را می آورد همه دشمنان اسلام دگرگون می شوند.

مکتب هجرت و مبارزه با شخص ، گروه یا هر طایفه ضد خدا ؛ چه در لوای اسلام مانند صدام و چه در لوای کفر مانند اسرائیل.

دینی کامل که خداوند به وسیله آن راه و روش درست زیستن و استفاده از زندگانی معنو و مادی را به تمامی انسانهای حق جو می آموزد . دینی که به تمام معنا دارای دستورالعملهای عملی برای سیر و سلوک به سوی حق تعالی است و آیینی که سعادت انسانها را در دو جهان "غیب" و "شهود" تضمین کرده و داروی همه دردهای مادی و معنوی است . آفریننده انسانها با توجه به نیازهای بشر در جهت تکامل و رسیدن به مقصود و هدف آفرینش ، اسلام را یعنی دین تسلیم شدن و گردن نهادن در برابر اوامر خالق جهان هستی ، کامل ترین و جامع ترین و نیکوترین و بهترین دین قرار داده  به بشریت توسط واسط وحی و مرسل و نبی خاتم سفارش اجرای احکام الهی را نمود و ایشان را واسط فیوضات الهی برای انسانها قرار داد.

مکتبی که همواره در مقابل جباران ایستاده است. مکتبی جهانی که برای همه انسانها فرستاده شده است. تنها نجات دهنده مسلمانان و مستضعفان عالم از چنگال استکبار جهانی . اسلام از بدو ظهورش همواره با کفر در ستیز بوده و با تلاش و مبارزه پیامبران و امامان معصوم این رسالت سنگین الهی به ما رسیده است . مکتب هجرت و مبارزه علیه مستکبران .

مکتبی انسان ساز که به انسان راه می نماید و ایمان می بخشد تا هیچ گاه سر تسلیم در برابر ظلم و ستم فرود نیاورد.

عصاره جهادها و خونها و رشادتها و شهادتهایی که پیش از ما توسط مجاهدان خدا صورت گرفته و بعد از این هم تا فرج ولی عصر (عج) همین است. تسلیم شدن به تمام معنا در برابر خدا و احکام الهی . دین حق ، رحمت و عدالت .

مکتب نجاتبخش مستضعفان جهان. دینی که تمام رسولان و ائمه به خاطر آن تمام مشکلات را بر جان خود تحمل کردند و تا آخرین لحضات عمرشان توصیه حفظ آن را می کردند و ضربات شمشیرهای دشمن را برای عزت آن برجان خود خریدند . مکتب تکاملی.

اسلام آمریکایی: اسلام بدون مبارزه و شهادت .

*************

اسلام یزیدی: اسلام بدون مبارزه و شهادت.

*************

اشک: زیباترین محصول حیات که وجهی به عشق و ذوق دارد و وجهی دیگر به غم و درد.

*************

اطاعت و پیروی از امام خمینی: دوستی خداوند و اطاعت از پیامبر اکرم (ص) است.

*************

الگوهای جامعه: ارتشیان ، سپاهیان و بسیجیان.

*************

الله اکبر: سرود پیروزی مان، فریاد عصیان مان ، ناله دردمان، صدای خروش مان ، نوحه هزای مان، بانگ جهادمان ، شعرحیات مان، غریو خشم مان، آیه نمازمان اذان زندگی مان، نغمه مرگمان.

*************

امامان معصوم: عالمان الهی ، عزیزانی پر حکمت ، آنان که با نور هدایتشان امت حزب الله را بری یاجرای احکام شرعیه و عالیه اسلام و نیز رسیدن به الله رهنمون ساختند.

*************

امپریالیسم: جرثومه فساد تاریخ. بزرگترین مانع رشد انسانیت.

*************

امت اسلامی: دژی با صلابت و استحکام که عرصه روزگار را بر تمام شیطانهای روی زمین تنگ خواهد کرد.

*************

امت امام: علمدار اسلام در جهان .

*************

امت حزب الله: ادامه دهندگان راه شهدا و لبیک گویان به ندای حسین(ع) بندگانمخلص خدا . انصار روح الله . راهی کنندگان رزمندگان به سوی جبهه ها . گذشته از جانها و مالها.

*******************

 انبیا: دستگیره های الهی .

*************

انجمنهای اسلامی : پاسداران گمنام و سربازان واقعی امام زمان (عج).

*************

انجمنهای اسلامی (در شهرستانها): بلندگوی اسلام در روستاها.

*************

انسان : موجودی که آسمان و زمین مسخر در اراده اش است و تمام ملائکه مسجود او هستند .او خلیفه خدا در روی زمین است و دارای ویژگی های مخصوص و نیروهای منحصر به فرد است . یکی از این نیروها قوه تعقل و  سنجش است ؛ یعنی از لحظه ای که انسان در روی کره خاک پدید آمده و حرکت خود را در این دنیا شروع کرده ، همیشه دو راه و دو انتخاب در برابرش بوده. یکی انتخابی در جهت هوسهای نفس و حرفهای خلق و جلوه های دنیا ؛ یعنی جهتی پایین تر از استعداد وجودی اش و را خسران و زیان ، و دیگر انتخابی برتر از خودی و برای رشد استعدادها و تکامل نیروهای درونی اش. از همان ابتدا این دو راه مشخص می شود. "قابل" راه خسر را انتخاب می کند و جلوه دنیا و هوای نفس او را می فریبد و دچار خسارت می شود و جاودان در آتش ؛ و "هابیل" راه رشد را طی می کند و به رضوان خدا می شد. امانتی در روی زمین که هرگاه خالق او را نزد خود بطلبد ، باید عاشقانه پرواز کند.

*************

انسان با تقوا و خدا دوست: کسی که همه دستورهای الهی و ائمه معصومین و جانشینان آنها را اطاعت می کند.

انسان مسلمان: کسی که با شناخت اصول اسلام و با معرفت و ایمان قلبی که به اصول متعالی آن دارد در هر لحظه از عمر خویش در می یابد که در محضر خداست . ایمان خود را با عشق به یگانه منجی عالم بشریت تحکیم می بخشد و در راه او از هیچ کوششی دریغ نمی کند. تمام کارهای خود را بر اساس دستورهای او تنظیم می کند و خود می بیند و در بلندای این باور ، ترس ، اندوه ذلت و پلیدی را رها می سازد و به استقبال شهادت می رود و حرکت در بستر را ننگ و ذلت می شمارد و دلش با یاد و محبت خدا زنده می شود و با عظمت ، شکوه و مقام پروردگار متعال آشنا می گردد.

*************

انسان واقعی: کسی که تا حق را تشخیص داد جانب آن را گرفته و جامعه ذلت که همانا خاموشی در این میان است ، نپوشد.

*************

انسانهای آزاده: آنان که حاضرند جان بدهند ولی برده کسی نباشند. و هرگز زیر بار ظلم نمی روند.

*************

انقلاب: زیرو رو شدن ، تغییر ملاکها و ضابطه ها.

*************

انقلاب اسلامی: ثمره خون شهدای اسلام. ادامه انقلاب سرخ حسین (ع) . زمینه ساز انقلاب مهدی (عج) . نور خدا. درختی جوان است که برای آبیاری احتیاج به خون دارد . محور و ارکان آن اسلام است . انقلابی که ثمره خون همه پیامبران و ائمه هدی و اولیای حق است.

انقلابی که نیاز به پاسداری و نگهبانی دارد. انقلابی که ناخالصیها و ناپاکیها را به خاطر روح معنویت و قداست اسلامی اش به کناری زده و خواهد زد. انقلابی که می خواهد همه برنامه هایش را براساس اسلام تدوین کند. انقلابی الهی که اسلام را زنده می کند و کوخ نشینان را بر علیه کاخ نشینان می شوراند و بساط آنان را در هم می کوبد و برسرشان ویران می کند. انقلاب الهی و اسلامی که بر ضد طاغوتهاست و بدون وابستگی به غرب و شرق ، صراط مستقیم را آغاز کرد. عصاره زحمتهای پیامبران استمرار حکومت انبیاست . ثمره خون صدها هزار شهید ف معلول و یتیم . نعمت الهی.

*************

انگل جامعه: عالم بدون همل و منزوی و غافل از دردهای محرومان و مستضعفان.

*************

ایران اسلامی: تنها کشوری که اسلام راستین را مطرح می کند و در مقابل همه جهانخواران و ایادی آنها ایستاده است.

*************

ایمان: همان نیرویی که ابرقدرتها را در هم کوبید و قدرت خودش را در برابر توپ و تانک نشان داد."عشقی" بین شهید و شهادت . ایمان "قوه" فهم و استنباط به انسان می دند ؛ همان قوه ای که پوزه طاغوتیان را به خاک می مالد و آنان را به درک واصل می کند.

به حقیقت گروید . اطمینان یافتن و قوبل داشتن به طور یقین . محور و اصل اسلام و احکام که کلیه اعمال براساس اصول آن محکم و استوار است.

*************

ایمان زبانی: مانند ثبت نام در کلاس است.

*************

باطل: صدام و سپاهیانش.

*************

بسیج: مکانی که سعادت دنیا و آخرت را برای انسان به ارمغان می آورد. مدرسه عاشقان شهادت.

*************

بسیجی: شیر روز و زاهد شب. پرده نشین حرم عفاف . پشتوانه انقلاب و وارث حقیقی خون شهدا. صاحب اصلی انقلاب.

*************

بسیجیان: مخلصان راه حق. مرغان آغشته به خونی که جایشان در این دنیا نیست. فرزندان پاک و بدون ادعا که خالصانه برای خدا و اسلام در شرایط سخت جنگ همچون شمعی برای روشنایی محفل امت حزب الله می سوزند. جان برکفمان ؛ سلحشوران ؛ افتخار آفرینان اسلام ؛ امید نسل آینده انقلاب ؛ عاشقان عارف؛ جنگجویان عاشق.

محبوبان ولی الله ، یاران روح الله ؛ کوبندگان عدوالله؛ حقیقت جندالله ، تجلی حزب الله ، خاصه اولیا الله؛ ایستادگان در راه خدا؛ برپادارندگان عدالت.

بهشت: جایزه مومن.

*************

بهشتیان: بینایان قابلان ، یافتگان حق و رهروان صراط مستقیم.

*************

بهشتی مظلوم : سیدالشهدای انقلاب اسلامی .

*************

بی حجابها: تفاله های طاغوت.

*************

بی حجابی: حربه ای بزرگ از جانب استکبار برای ایفای مظاهر غربی و ترویج فساد.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۰
همسفر شهدا

این بنده حقیر تشخیص دادم که «شهادت» تصادفی نیست، بلکه سعادت بزرگی است، لذا آگاهانه راه خود را یافته‌ام و قدم در این راه نهادم و از همه شما تقاضا دارم که بعد از مرگ من ـ که امید است در راه اسلام و قرآن باشد ـ پیش کسی اظهار نگرانی و ناراحتی و نارضایتی نکنید. به همه بگویید که «حمید» امانتی بود از خدا نزد ما، حال خود خواسته بگیرد رضا باشید به رضای خدا و دعایم کنید./ حمید بابائی روندگان

  ****************

با سپاس فراوان از خدایم و شکرگزار از اینکه قدرت شناخت و تشخیص حق و باطل را به ما عطا نمود تا در راه حق که همان اسلام و راه امام بزرگوارمان خمینی کبیر می‌باشد بر علیه طاغوت و طاغوتیان زمان بشوریم و تا برپایی حکومت مستضعفین و حاکمیت الله بجنگیم تا توفیق شهادت یا مقام شهید نصیبمان شود. و چه نیکوست، زمانی که شربت شیرین «شهادت» را نوشی. آن زمان است که ملائکه می‌آیند و شهید را با خود می‌برند و چه بلندمرتبه است شهید. آرزو می‌کنم که توانسته باشم خصوصیات شهید را داشته باشم، و اگر توفیق «شهادت» نصیبم شد از همه دوستان و خویشان طلب بخشش می‌نمایم./ عباس دلاوری

*******************

«شهادت» مقام بسیار والایی است، و من از زمانی که پا در این راه گذاشتم خیلی از خدا تقاضای این مقام را کردم، خودم را آنچنان سرزنش می‌کردم که، من کی به «شهادت» می‌رسم و شهید شدن من اتفاقی نبود، بلکه انتظاری بود و مدت زیادی انتظار می‌کشیدم و حتی آن وقتی هم که با برادران رزمنده شوخی می‌کردیم می‌گفتند: برادر حسن تو شهید می‌شوی من خوشحال می‌شدم و در دل با خدا می‌گفتم کی نصیبم می‌شود./حسن پارسائیان

  **************

خدایا،‌من همیشه از تو «شهادت» در راهت را خواستار بودم و از تو خیلی سپاسگزارم که خواسته‌ام را قبول کردی و مرا پیش خودت بردی./ رضا نیکوسخن لامع

**************

  «شهادت»، آرزوی من است زیرا که تنها و کوتاهترین راه رسیدن به معبود لاشریک می‌باشد، و راهی است که در محشور شدن در آن دنیا در مقابل آقا اباعبدالله(ع) خجالت زده نباشم، همچنین در مقابل آقا ابوالفضل العباس(ع)./ مصطفی کاشفی 

  ****************

برادرها، ما با خون وضو ساختیم تا اسلام را جاودان کنیم، و بر سجاده‌های عشق و ایمان «شهادت» را یافته‌ایم که سعادت در دو جهان است، مبادا این فوز الهی نصیبمان نشود و با اعمالمان در ضلالتها غوطه‌ور شویم./بخشعلی گردویی 

  ***************

  «شهادت» آرزوی من است و بالاخره پس از انتظارهای فراوان به نقطه اوج و تکامل که همان «شهادت» در راه اسلام و قرآن و دینم است و به آرزویی که همه آرزوهایم در آن نهفته است نزدیک می‌شوم. خدای را می‌ستایم که به من لیاقت عملی یعنی «جنگ با کفار» را عنایت نمود./ بهروز ملکان

  **************

وقتی مرگ حق است «کل نفس ذائقه الموت» (و تمام نفوس خواهند مرد)، و بهترین نوع مردن «شهادت» در راه خدا می‌باشد، «شهادت» را انسان انتخاب می‌کند و مردن بر اساس انتخاب می‌باشد،‌نه مردنی که بر انسان تحمیل شود. و این بنده سالهاست که خود چگونه مردن را انتخاب کردم که امیدوارم خداوند نصیبم کند./ محمد کچوئی

  *****************

سخنی را که اکنون بر روی تکه کاغذی می‌خوانید وصیتنامه من نیست،‌بلکه پیام من به همه نسل های آزاده جهان است، زیرا که هر وصیتنامه از آن مرده است و «من» زنده‌ام، زنده‌ای در میان شما،‌در روح تو ایرانی مسلمان، زنده‌ای تا ابد، نظاره‌گری جاوید. بشر به میزان شناختی که نسبت به اعتقادات خویش دارد شخصیت بلکه انسانیت دارد./ محمدعلی حاجی آخوندی

وصیتنامه نوشتن به معنای این است که انسان خود را برای مرگ آماده می‌سازد، و مرگ یعنی رها کردن تمام امیدها و آرزوها، که اگر انسان به این دنیا بیندیشد برایش بسیار سخت است و دردناک. ولی، یک مسلمان هر لحظه باید خود را برای مرگ آماده کند و مرگ را در برابر دیدگان خویش قرار دهد. چه خوب است قبل از اینکه مرگ تو را دریابد و هیچ کاری از تو برنیاید به خویش بازگردی و ببینی در کوله‌بارت چه داری. و وای بر تو اگر تمام عمرت غرق در گناه، تمام عمرت در پوچی و بیهودگی باشد. / محمود داودآبادی

  ***************

شکر خدا می‌کنم که قدری مهلتم داد تا اسلام واقعی را بشناسم و در خاموشی جهل از دنیا نروم. انقلاب اسلامی باعث شد من از لاک خود بیرون ‌آیم و دور و بر خود را نگاه کنم، به زندگی از دید دیگر نگاه کنم و خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب محمد(ص) و علی(ع) می‌کنم، و افتخار می‌کنم که دینم اسلام است. و در واقع، من از زمانی توانستم راه واقعی اسلام را بیابم که به خدمت مقدس سربازی آمدم تا بهتر به مکتبم آشنا شوم، تا آنجا که خونم را نثار این مکتب می‌کنم./ نادر فرمانی موالو

*******************

«شهادت» سعادت است که به هر کس نخواهند داد جز افرادی که سعادت داشته باشند و امیدوارم که من نیز سعادت «شهادت» را داشته باشم./ حسین کریمی

  ***************

  «شهادت» شربتی است که هر کس نمی‌تواند آن را بنوشد مگر از تمام قید و بندهای ظاهری اعم ازمال و جان خود گذشته و در راه حق علیه باطل فدا کند. بله،‌این راه راه سعادت و پیروزی است، که هر فرد مسلمان باید در این راه آنقدر بجنگد تا دشمن را از خاک خود بیرون راند، یا اینکه در این راه شهید شود./ سیدحسین پاکزادیان 

  **************

  «شهادت» از عسل شیرین‌تر است./ علیرضا رهبری آزاد

  **************

فکر می‌کنم در پیمانی که با خداوند و حسین(ع) بسته‌ام قصور کرده‌ام، و آن متاعی را که قرار بود چند صباحی پیش به خداوند تقدیم کنم به فراموشی سپرده‌ام، و خود را در دریای ذلت و خواری دنیا غرق نموده‌ام، و این امانت الهی را ندانسته بدست گرگهای بیابان سپرده‌ام. اما نه، خداوند همیشه بخشنده است و مرا نسبت به این قصور می‌بخشد و متاعم را اگر چه نیازی به آن ندارد با تمام ارزش و به قیمت خود می‌خرد. پس، دیگر تأمل برای چیست؟ آیا نه این است که ما می‌خواهیم او را داشته باشیم پس کوتاهی برای چیست؟ مگر نه این است که ما می‌خواهیم محمد(ص) و علی(ع) را پیروی کرده باشیم،‌پس دیگر قصور برای چیست./ عبدالمتین مسعودی

  *************

  «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و ...» (و ما اراده‌ کرده‌ایم تا مستضعفین زمین را پیشوایان خلق گردانیم) و من در اراده این خط سعی کرده‌ام، بدین جهت حاضرم که تا آخرین قطره خونم را نثار این جمهوری اسلامی گردانم که وعده خدا حق است./ مجتبی احمدپور سامانی

  ************

هجرت من نه برای کسی یا چیزی یا برای افراد محدودی است، بلکه فقط و فقط برای خداست و در راه خداست که هرگونه انحراف از این مسیر خلاف و غلط است./ احمدرضا سعیدی 

  *************

  «شهادت» هدیه‌ای است الهی برای کسانی که لایق آن باشند. به سوی خدا رفتن راهی پیمودنی است و دنیا سفری پایان یافتنی. پس، چرا نباید زندگی علی‌گونه و یا در خط سرخ حسینی باشد؟ و چرا نباید «شهادت» را بر مرگ در بستر ترجیح داد؟ شهید انتخاب می‌کند، آزمایش می‌شود،‌امتحان می‌دهد،‌قبولی می‌گیرد. خدای تبارک و تعالی به انسان آزادی داده است تا اینکه رضای او را به دست آورد، یا رضای شیطان را. بدین وسیله اعلام می‌دارم اجباری در کار نبوده،‌بلکه با هدفی مشخص پا به میدان آْزمایش نهادم تا شعارم ـ لااله الاالله، محمد رسول الله، علی ولی الله ـ را با جنگیدن و نثار خون خود تحقق بخشم، چون زیر بار گناه احساس سنگینی کرده و شیطان را سد راهم می‌بینم و تنها راه خمینی عزیز راهگشای من است. امیدوارم که خداوند قبول کند از من این شهادت را./ ماشاءالله غرقی

  *******************

پروردگار را سپاس می‌گویم که به من فرصت داد تا اسلام را بشناسم، تا در خاموشی جهل و شرک از دنیا نروم. آری، انقلاب اسلامی باعث شد تا من از زندگی مادی و پست و زودگذر دنیا خارج شوم و با دیدگاه توحیدی و بینشی وسیع به جهان بنگرم و «شهادت» و مرگ را تولد دیگر در جهت جاودانگی انسان بدانم. مدتهاست که به انتظار «شهادت» نشسته‌آم و از شهرمان هجرت و به جایی می‌روم که یاران حسین(ع) عاشقانه و با نیتی پاک جان خود را فدای الله و قرآن و اسلام می‌کنند؛ جایی که مردان حق از تمام وابستگی‌های دنیوی چشم‌پوشی کرده‌اند، از زن و فرزند و خانواده و پدر و مادر دور شده‌اند تا به حق بپیوندند. می‌روم تا با آخرین قطره خونم خدمت کوچکی به اسلام و دینم کرده باشم، چونکه اسلام به خون احتیاج دارد تا آبیاری شود؛ می‌روم تا مستضعفین جهان از دست جهانخواران مستکبر نجات یابند،‌و آرزویم این استک ه در راه مکتبم کشته شوم و اگر خداوند مرا بپذیرد «شهید» شوم. امیدوارم خونی که از من ریخته می‌شود در راه اسلام و مکتب و پیروزی مستضعفان جهان باشد./ امیرمختار محمدحسینی 

  ******************

اکنون که شما این متن را می‌خوانید به یقین من «هفت شهر عشق» را زیر پا گذاشته‌ام و به کوی معشوق رسیده‌ام؛ معشوقی که سرانجام به وصالم راضی شد و من در جوارش آرام گرفتم. بر من، و بر وصل خونبارم مگریید و هرگز شهادتم را مرگ نخوانید که به یقین این زندگی است. در آنجا که خداوند می‌فرماید: «به شهیدان راه حق مرده نگویید، آنان زنده و جاودانند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند»، این وعده خداوند است و بر این وعده چه قلبها که پرطپش و ناآرام در سینه‌اند و چه دلها که به انتظار روزی خویش بیقرارند. عزیزانم، دلشاد و مطمئن باشید از موهبتی که نصیبم گشته و از این سعادت که به آن مفتخر گشته‌ام، الله اکبر که از این خیل عظیم منتظران «شهادت» من از منتخبین بوده‌ام./ محمدعلی مهماندوست

  ***************

فریاد می‌زنیم «الله» خدای ماست و «محمد»(ص) فرستاده اوست. هرکس به ندای حق لبیک گفت خداوند جانش را به بهای بهشت می‌خرد و آن وقت «شهید» است. شهید زنده است. پروردگارا، مرگ مرا «شهادت» در راهت قرار بده./ رضا سعیدی 

عروس من «شهادت» است. و صفیر گلوله عقد ما را خواهد خواند و در پوششی از خون تازه رخ خود را بزک خواهد کرد و در غلغله شادی مسلسلها و بارش نقل سرب در حجله، سنگر عروس «شهادت» را در آغوش خواهم کشید. عروس من «شهادت» است، و فرزند من و او نامش «آزادی است./ سیدفاضل میراسماعیلی 

 

*******************

آخرت: کتابی که انسان در جهان به دست خود می نویسد . روزی که انسان با دو دست خود آنچه  را از پیش ساخته و فرستاده با دوچشم خود می بیند و اگر چیزی نساخته و با دست خالی برود در آنجا به دست او چیزی نخواهند داد.

***************

آمریکا: دشمن شماره یک ملتهای مسلمان . دشمن شماره یک بشریت در جهان . غده سرطانی عصرما . مظهر شیطان .

***************

ائمه: مشعلدار حکومت الله. واسطین بین رب و ناس؛ شافعان درگاه الهی . {کسانی } که از روح حضر حق وجود گرفتند و با وجود خود بقاء و حیات را بر قامت هستی معنا دادند . عالمان به اسلام . الگوها و اسوه های ما .

*************

ابر قدرتها: انسان نماهای وحشی.

*************

اتحاد: بزرگترین عامل شکست دشمن خونخوار.

*************

ارگانهای انقلابی: فرزندان انقلاب مقدس ایران .

*************

استغفار و دعا: بهترین درمان برای تسکین درد.

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۹
همسفر شهدا

«شهادت» بهترین مردن است؛ و این مرگ سراغ هر کسی نمی‌آید، بلکه سراغ افرادی که خداوند دوست دارد می‌آید. سرور آزادگان و سالار شهیدان حسین‌بن‌علی(ع) این راه را به ما آموخت و حضرت زینب(س) نیز با ادامه آن راه به ما یاد داد که ادامه دهندگان راه شهدا باشیم./ علیرضا آشیانه

 «شهادت» پلی است از عالم ماده به عالم معنا. امیدوارم که در عبور از این پل موفق شویم./ داوود گیلانی 

  *************

  «شهادت»، این واژه بزرگ که هیچ چیز را نمی‌توان با آن مقایسه کرد. که «الشهاده افضل موت» (شهادت بالاترین مردنهاست.) «شهادت» سلاحی است که هیچ قدرت و ابرقدرتی نمی‌تواند با آن مقابله کند، این رمز پیروزی ماست که ابرقدرتهای شرق و غرب را به لرزه و وحشت انداخت و بر سلاحهای پیچیده آنها که هر لحظه مدرن‌تر می‌شود، پیروز می‌گرداند و می‌بینیم امام عزیز می‌فرماید: «پیروزی را خون می‌آورد و شهید یعنی حاضر.» / سیدحسن میرمحمدی 

  ************

  «شهادت» یعنی گلچین کردن بهترین گلها از باغ گل؛ آن گلی که توانسته از بوی خوشش معشوق را شاد کند و رضایت او را به دست آورد و لیاقت همنشینی او را پیدا کند. پس، خوشا به حال او که چنین لیاقتی پیدا می‌کند که به لقاءالله بپیوندد و روح او به پرواز درآید و شاد گردد. چه دست جدا شود، چه پا، و چه سر، در اولین دقایق دیگر آن جسم چیز جز تکه گوشتی نیست. روح آن جدا می‌شود و هر کسی لیاقتش بیشتر باشد تکه تکه شدنش بیشتر است. و خوشا به حال آن شهیدی که همچون حضرت عباس(ع) دو دستش قطع شود و چشمانش تیر بخورد و همچون امام حسین(ع) سرش از تن جدا شود و جالبتر از آن جسدش که تکه تکه شود و همچون شهیدان گمنام بمیرد./ مصطفی معافی 

************

  «شهادت» فوزی است که نصیب هر بنده‌ای از بندگان خدا نمی‌شود؛ شهادت سعادتی است که خداوند عزوجل به بندگان خاص خود عطا می‌کند و یا به کلام مولا علی(ع): «ما هر جا باشیم باید به راه مرگ برویم و این راه را طی کنیم.» چه بهتر مرگمان، کشته شدنمان در راه خدا باشد. ما که تحت سلطه اوییم و پیوسته بر لب داریم «ولا یمکن الفرار من حکومتک» پس، چه بهتر و سعادتمندانه‌تر از اینکه هنگام یاری دین او به وصال مرگ برسیم. و چه زیباست که لبخند بر مرگ را با دست رد به سینه دنیا توام بگردانیم و بدانیم که اگر به یاری دین خدا پرداختیم او هم ما را یاری می‌کند و خودش فرموده «یا ایها الذین آمنوا ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم.»/ مهدی محقق امین 

  ***********

  «شهادت» یعنی رسیدن تشنه به آب، رسیدن عاشق به معشوق، رسیدن رهرو به مقصد و در یک کلام رسیدن انسان به خدا./ علیرضا مقدم سلیمی 

  ***********

  «شهادت» راحت‌ترین، آسانترین و بهترین راه برای رسیدن به خداوند می‌باشد. «شهادت» بالاترین درجه کمال انسان است./ حمیدرضا ملاحسنی 

  *********

  «شهادت» تولدی است برای زندگی جاودانه، و ای کاش که جانها داشتم و بارها فدای اسلام عزیز می‌کردم. «شهادت» حد نهایی تکامل انسان است وب ا جاری شدن خونمان است که حکومتها تغییر می‌کنند و به حکومت عدل الهی آخر زمان متصل می‌شوند. از خدا بخواهید که شما را توفیق «شهادت» بدهد، توفیق عزت «شهادت» بدهد./ محمدرضا نکوفرد 

  **********

بدانید که «شهادت» نه یک باختن و شکست که یک انتخاب است، و مجاهدان فی سبیل‌الله با تمامی آگاهی آن را انتخاب کرده‌اند و خدا را سپاسگزاریم که چنین مرگی داشته‌ایم./ علی افغانی

**************

در مکتب اسلام «شهادت» نابودی نیست، بلکه یک سعادت، یک تولد، یک هدیه الهی است. من که با میل و اراده خود حاضر شدم به جبهه‌های نور علیه ظلمت روانه شوم، مصمم‌ام که تا آخرین نفس و تا ‌آخرین لحظه و آخرین قطره خون در راه خدا و در راه پیروزی اسلام و نابودی هر چه سریعتر خودفروختگان به شرق و غرب و آزادسازی کربلا و قدس عزیز از لوث متجاوزین ایستادگی نمایم. خدایا، مرا ببخش و بیامرز و در آن دنیا از عذابت مصون و محفوظم بدار./ محمدرضا ضیاءاصغرپور 

  ************

  «شهادت» دریچه آزادی انسان از دنیاست، «شهادت» منتهای حرکت یک مسلمان است، «شهادت» آرزوی قلبهای دردمندان و عاشقان است، «شهادت» رسیدن عاشق به معشوق است./ مجتبی کاظمی میاندشتی 

  **************

  «شهادت» اوجی است که هر پرنده‌ای توان دستیابی به آن را ندارد. خدایا، ما را توانایی ده تا خوبترین را به چنگ آریم./ غلامعباس فضلی 

  ******************

  «شهادت» خورشیدی است در ظلمت، و راهی است از لجنزار مرگ و فنا به سوی حیات طیب. بیکرانهای وجود را درنوردیدن است و به خاک اکتفا نکردن، عشقی است پایان‌ناپذیر و نامحدود، و حرکت به سوی سعادت، و صعودی برتر از هر تصور./ طاهر لطفی 

  *************

  «شهادت» راهی است که انسان آگاه با آگاهی به تمام واقعیتهای آن قدم در آن می‌گذارد و راه صد ساله را یک شبه می‌پیماید. «شهادت» مسیر تکامل است. «شهادت» کوتاهترین راهی است که انسان را از خاک به والاترین درجات الهی می‌رساند. امیدوارم که بتوانم یکی از رهروان این راه باشم و بتوانم در اره اسلام و قرآن و خدا خدمت کنم و اگر خداوند این حقیر را لایق شهادت دید آنگاه این فوز عظیم را نصیبمان می‌گرداند./ محسن سلوتی 

«شهادت» رستگاری قطعی و کمال مطلق است. امیدوارم سعادت داشته باشم و خدا هم منتی بر سرم بگذارد و شهادت را نصیبم کند و بتوانم در راه خدا جهاد کرده و دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کرده و «شهادت» را با جان و دل بخرم. پیامبر اکرم(ٌ) درباره «شهادت» می‌فرماید» «شهادت»، بالاترین مرحله تکامل عملی است، بالاتر از هر نیکوکاری، کار نیک دیگری است تا ‌آنکه مرد در راه خدا شهید شود. همین که در راه خدا شهید شد بالاتر از آن نیست یعنی «اشرف الموت قتل الشهادت» (شرافتمندانه‌ترین مرگها شهادت در راه خداست)./ مهدی صفایی 

  **************

 

اگر هر چیزی کوچکی دارد بی نهایت کوچکتر می‌شود و هر بزرگ بی‌نهایت به بزرگی می‌رسد، و اگر تلخی بی‌نهایت باشد و شیرینی هم، در زندگانی لذت و شوق هم بی‌نهایت دارد که خداوند آن را به عزیزترین و پرهیزگارترین بندگانش عنایت می‌فرماید که آنهم «شهادت» است. یعنی آخرین مقام را، و بهترین لذتها و خوشبختی ها و خوشحالی هاست./ خلیل احمدی 

 

**************

  «شهادت» مقطعی است از حرکت تکاملی که انسان به وجود مطلق می‌پیوندد و هیچ اجباری در این پیوند نیست، بلکه باید انسان راه رشد را بیابد و از طغیان و زبونی درآید تا بتواند به ملاقات حق که متضمن تلاش و کوشش اوست نایل گردد. بدرستی که ما از اوییم و بازگشت همه بسوی اوست. مگر نه اینکه شهدا از نیکان هستند و شرط به فیض نایل آمدن اخلاص و عمل نیک است، که من نه عمل نیک دارم و نه اخلاص. اما، وقتی نگاهی به رحمت واسعه الهی انداختم دلگرم شدم. خدایا، گناه من بیش اما رحمت تو از گناهان من بیشتر است، روی همین انگیزه خودم را برای «شهادت» آماده کردم./ محمدجواد صدق‌آمیز 

  *************

 

شهید یعنی حاضر، گواه، شاهد؛ الگو؛ و «شهادت» حرکتی است در گریز از پوسیدگیها، که «شهادت» اوج حرکت یک انسان است./ محمدقربان تیموری 

  **************

 

شهید گزینشگری است که «شهادت» را بر مبنای نیاز زمان خویش آگاهانه برمی‌گزیند تا با عملش ارزش اسلام را بفهماند، و از گذرگاه «شهادت» می‌گذرد تا به وصال معشوق برسد، و در این هجرت خونین خود یک آرزو دارد اینکه راهش ادامه داشته باشد./ ماشاءالله غلامحسین دهدشتی 

  *******************

 

شهدا سبزی نهال های بهشت را در سرخی خونشان می‌بیند و تا بدانجا صعود می‌کنند که «عندربهم یرزقون» از نزد خدا روزی کسب می‌کنند. آنها با روح پرغلغله‌شان همیشه در یادها جاویدانند. «من» و «شما» امروز به عنوان وارثان خون این عزیزان همیشه باید در تقویت روحیه مردم کوشیده و سعی در یکی نمودن پشت جبهه و خط مقدم جبهه نماییم. آن موقع است که شکست نامیسر خواهد شد. / کریم صیامی معین‌لو

 

*******************

 

آری، بوی خون همچون بوی عطر در سراسر کربلای جنوب به مشام می‌رسد و گویا خبر از بی‌عدالتی تاریخ و ظلم روزگار را بر پیکر پاک یاران خدا می‌دهد، گویا این نغمه را می‌سراید که باید برویم تا دین خدا بماندو گویا خبری عظیم را نجوا می‌کند که یاران منتظرند. نه، این بوی دل‌انگیز همان بویی است که عاشق خواهان اوست و آن بو، بوی «شهادت» است؛ بویی که سالهاست مر ما آشناست. اما هیچگاه معرفت برای درک آن را پیدا نکرده‌ایم./ احمد خانبان قزوینی 

  ***************

چه چیز بالاتر از این استکه خالق جهان و آفریننده هستی به انسان کوچک و ضعیف که ابتدا از نطفه کوچکی خلق شده بگوید که: «ای مخلوق و بنده من از تو راضی شدم و تو را داخل بهشت گردانیدم و گناهانت را بخشیدم» چرا؟ به سبب اینکه تو جانت را در راه من فدا کردی؛ کدام جان؟ همان جانی که خدا خود به ما عطا کرده. پس خدایا، تو چقدر مهربان و بخشنده‌ای، جانی که خود به ما دادی به بهای گرانقدری خریداری و مشتری چیزی هستی که خود به ما عنایت فرموده‌ای. پس، چه چیز می‌تواند مانع از این شود که با تو معامله نکنم. ای معبود، جان دادن در راهت برایم آسانتر است از زندگانی در این دنیای فانی؛ دنیایی که بی‌وفاست، دوستانش را می‌فریبد و به نافرمانی تو وامی‌دارد. ای رب‌العالمین، دنیا برای دشمنانت زیباست، وسیع و فریبنده و دلرباست. اما، برای عاشقانت قفس است، جز درد و رنج نیست، حال این معشوق و معبود من، ای آنکه هستی من در دست توست و تو بر هر چیز قادری، از حضورت عاجزانه با حالتخضوع و خشوع تقاضا دارم تا شهادت در راهت را نصیبم گردانی، زیرا که دیگر زندگی کردن در این دنیای کوچک برایم سخت است، یار را شناخته‌ام اما، ‌جسم خاکی‌ام مانع دیدنش می‌شود. خدایا تا کی حسین حسین بگویم ولی او را نبینم، تا کی خدا خدا بگویم ولی دور از تو باشم، به حال دوستان کوچکم که سن کمی داشتند غبطه می‌خورم که چرا آنها لیاقت «شهادت» را پیدا کرده‌‌اند و انشاءالله ما هم به آنها ملحق شویم./ رجبعلی افسری 

  **************

آری، منطق شهید است که راه خدا را آگاهانه، با اینکه می‌داند تمام خطرات برای او وجود دارد، انتخاب می‌کند و «شهادت» را بر ماندن ترجیح می‌دهد. آری، منطق شهید همان منطق سوختن و جذب و حل شدن در جامعه برای روشن کردن و احیای جامعه است، چرا که در تاریکیهای مخوف غیرخدایی و ضد خدایی است که شهید آنچنان می‌درخشد که تمام آن تاریکی ها را برطرف می‌کند و به روشنایی مبدل می‌سازد، که این بی‌منطقان رسوای ملحد و منافق و دیوان نحس سیاهی جرات بیرون آمدن از سوراخهای خود را پیدا نمی‌کنند، و چه افتخاری از این بالاتر که انسان در راه خدا در میدان نبرد شهید بشود و با خون خود وضوی عشق ساخته و به لقای الله برسد و زمین خاکی گسترده را محراب خویش سازد برای عبادت الله./ علی کاظمی مجرد

انسان یک روز به دنیا می‌آید و یک روز هم باید از این دنیا هجرت کند. پس، چه بهتر که با نفسی مطمئن و قلبی آرام و سبکبال از قید و بندهای زندگی به سوی معبود خویش پرواز کند./  محمدحسین معینی‌زاده

  *****************

اکنون زمان رفتن است که ما «موجیم و آسودگی ما عدم ماست.» اکنون احساس تشنگی شدیدی نسبت به خدایم دارم، آه، چه لذتی دارد لقای رب‌العالمین./ محمد تندسته (بهرام)

  ***************

تا حال من مرده بودم و این لحظه آغاز جهاد و «شهادت» است، این احساس را در خود می‌بینم که تازه دارم متولد می‌شوم و زندگی جاویدان خود را آغاز می‌کنم./ محسن حسینی

  ************

بدانید، بهترین آرزویی که مرا سیراب می‌کند «شهادت» در راه خداست./ علی پورمشیر

  ************

از امام امت آموختم که شهادت کمال انسانیت است. آرزو دارم که شهید باشم، آرزو دارم که خدا عاشقی مرا بپذیرد و به کمال انسانیت برسم. انشاءالله به امید آنکه خدا این بنده حقیرش را ناامید نکند خیلی امید به رحمت و بخشش او دارم. بارها برای «شهادت» تضرع و زاری و ناله‌ها کردم./ اسماعیل میرآبی

  ***********

خدایا، «شهادتم» را در راه دین اسلام و قرآن، که خاری در چشم دشمنان است، بپذیر./ امیر ذوالفقاری تهرانی

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۸
همسفر شهدا

آری، سخن از «شهادت» است،‌تنها سلاحی که در عصر نتوانستنها به عنوان تنها حربه قوی و کوبنده در جهت نابودی رژیمهای پوسیده و استکبار در دست مظلومان ستمدیده و مستضعفین در طول تاریخ، از هابیل تا ابراهیم و تا محمد(ص) و تا خمینی و ...، به کار رفته و می‌رود «شهادت» است. این سنت به ارث رسیده از انبیا و امامان راستین شیعه است./ محمد محسنی رادآقاسی 

  ***************

مگر «شهادت» ارثی نیست که از مولایمان به دست ما رسیده است؟ از آنان که حیات را عقیده و جهاد دانستند و در راه مکتب پرافتخار اسلام با خون خود و جوانان عزیز خود از آن پاسداری می‌کردند به ملت شهیدپرور رسیده است. مگر عزت و شرف ارزشهای انسانی گوهرهای گرانبهایی نیستند که اسلام صالح این مکتب عمر خود و یاران خود را در حراست و نگهبانی از آن وقف نموده است؟ مگر ما پیروان پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم که از «شهادت» عزیزان خود به دل تردیدی راه می‌دهید؟ مگر دشمنان اسلام می‌توانند جز این خرقه خاکی از دوستان خدا وعاشقان پاکباخته اباعبدالهل الحسین(ع) بگیرند؟ بگذارید این ددمنشان که جز به «من» و «ما»های خود نمی‌اندیشند و «یأکلون کما تأکل الانعام» عاشقان راه حق را از بند طبیعت رهانده و به فضای آزاد جوار معشوق برساند./ محمد پوررضا کردمحله 

  *******************

شما می‌دانید و بدانید که «شهادت» برای فرزندان اسلام و ذریه پیامبر عظیم‌الشأن(ص) و اولاد فاطمه(س) و یاران حسین(ع) در راه هدف و اسلام عزیز و قرآن چیز عادی نیست و با رفتنشان به سوی معبود درخت پربرکت انقلاب، که پایه‌گذار حکومت عدل جهانی است، را آبیاری می‌کنند. پیروی از راه خمینی، پیروی از راه حسین(ع) است./ حسین رضائیهای جوادی تنها

**************

            قبل از هر چیز باید بگویم که کشته شدن من و هزاران جوان مسلمان دیگر فقط به جرم اعتقاد به وحدانیت خدا و رسالت محمدبن عبدالله(ص) می‌باشد. و بدانید که این کشته شدنها یک نوع باختن نیست بلکه، یک فوز عظیم است که خدا هر کدام از بندگانش را که شایسته این فوز بداند او را به این نعمت بزرگ مفتخر می‌سازد. بنابراین، بدیهی است که در چنین کشته شدنی هیچ گونه حزن و اندوهی و سوز و ‌آهی روا نیست./ حسین پژمان 

  *************

احساس می‌کنم که «شهادت» اگر چه برای ما هدف نیست، بلکه وسیله‌ای برای اعلام اعتقادمان به وحدانیت حق و استقامتمان در ناملایمات می‌باشد، و راهی است بس نزدیک برای رسیدن به معشوق حقیقی. چه نزدیک است و چه ما کم سعادت./ محمدابراهیم احمدپور 

وقتی که به «شهادت» فکر می‌کنم می‌بینم که واقعاً چه نعمیت در دسترس مسلمانان قرا ردارد که باید بدان توجه کرد و علاقه نشان داد. من خوشحال هستم که جانم را نثار اسلام و مکتب محمد(ص) و علی(ع) می‌کنم و ایدئولوژی من اسلام است؛ اسلامی که به من فهماند چگونه بیندیشم و چگونه راهم را انتخاب کنم./ محمدرضا موحددانش 

 

  *****************

  «شهادت» در راه عقیده روح شجاعت و قهرمانی را می‌دمد، و هنگامی که انسان فرزندان امت خود را می‌بیند که در راه عقیده جان خویش را فدا کرده‌اند، وجدانش آرام و به این مسئله قانع می‌شود که عقیده بهتر از هر چیزی است. در نتیجه اقدام به بذل جان خود به منظور حفظ عقیده که همان اسلام عزیز است می‌نماید./ انور رمضانی 

 

  ***************

هر مکتبی برای پیشرفت و تکامل خودش احتیاج به خون شهیدان زمانش دارد تا بتواند خود را به سوی ملکوت سوق دهد./ غلامرضا جوادیان 

 

  **************

در صورت قبول شهادتم از جانب خدا، این را خوب می‌دانم «شهادت» نه یک باختن است، بلکه یک انتخاب است که مجاهد با انتخاب خویش در راه آرمانهای الهی ـ که مطمئناً دور از جامعه و مستضعفین جامعه‌اش نیست ـ در آستانه معبد آزادی و محراب عشق پیروز می‌شود؛ مرگ زینت مرد است،‌چه شهید با مرگ خویش بر دشمن پیروز می‌شود و اگر دشمنش را از پا درنیاورد او را رسوا می‌کند. ما همه نسبت به انقلابمان ـ که انقلاب مستضعفین نه فقط ایران، که تمام جهان و تمام مسلمانان و تمام پابرهنه‌هاست ـ مسئولیم، و مسئولیت فقط از اگاهی و ایمان به خدا پدید می‌آید نه از قدرت و امکان. پس هر کس که بیشتر آگاهی به درد جامعه و به درد پابرهنه‌ها و از همه مهمتر به اسلام عزیز دارد بیشتر باید احساس مسئولیت کند؛ و اینها هستند که با خون خود هیچگاه نباید اجازه سازش با دشمنان خدا را بدهند. نفس انسان بودن، آگاه بودن، ایمان داشتن، زندگی کردن، انسان را مسئول جهاد می‌کند و کسانی می‌توانند خوب زندگی کنند که می‌توانند خوب بمیرند./ محمدرضا غلامی 

  **************

  «شهادت» یعنی انتقال یافتن از زندگانی مادی به زندگی معنوی و الهی، و «شهادت» در مکتب اسلام یک مسئله انتخابی است که انسان وارسته با تمامی آگاهی آن را انتخاب می‌کند و با «شهادت» خویش شمع راه انسانهای پاک و نورانی می‌شود؛ و من با انتخاب آگاهانه، راه شهیدان را تا رسیدن به جاده اهداف الهی ادامه خواهم داد تا خود را به لقاءالله برسانم که «شهادت» حد نهایی تکامل است و خون شهید هدر نمی‌رود و در پیکر اجتماع وارد شده و انسانهای متعدد به مکتب تحویل جامعه می‌دهد./ اصغر افتادگان 

 

  ******************

منظور از «شهادت» در حقیقت اهد اکردن جان ناقابل و بی‌ارزش است که ما بندگان خدا آن را آنقدر دوست می‌داریم که بعضی مواقع غافل می‌شویم که این جان ناقابل را همان کسی که به ما داده هر موقع که بخواهد می‌تواند بگیرد. پس، چه بهتر که خود انسان آن را اهدا نماید و به خدا هدیه کند و در واقع با خدا معامله نماید. بعضیها فکر می‌کنند که همیشه شاهد مرگ دیگری هستند و خود نمی‌میرند و آنها چه سخت در اشتباهند. بشتابیم تا بساط معامله با خدا هست استفاده کنیم؛ و هر چه بیشتر در این دنیا باشیم بیشتر غرق می‌شویم./ حسن پناهی 

  ****************

  «شهادت» انقالی زیبا و تحت عنایت الهی است؛ و زیباترین صورت مرگ کشته شدن در راه خداست. ما که در هر صورت خواهیم رفت، بهترین فوت نیز «شهادت» در راه خداست که حاصلش فوز ابدی است. این منطق برای افرادی که مذهبی نیستند و یا مذهبی‌اند و ایمانشان در حد ضعیفی است قابل درک نیست. به هر صورت من در مسئله «شهادت» رضا به رضای خدا داده‌ام که هرگاه خدا مرا خواست بروم. و از خدا خواسته‌ام مرا در بهترین حالات پیش خود ببرد. شاید عده‌ای فکر کنند که «شهادت» من و مرگ من در این راه بیهوده بوده است، ولی حقیقت این شهادت را در آخرت انشاءالله خواهیم دید./ قاسم وثوق 

  ***************

  «شهادت» عبارت است از قربانی شدن قهرمانی که در جنگ به دست دشمن کشته شده. «شهادت» مرگی نیست که دشمن ما بر مجاهد تحمیل کند، که یک دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش انتخاب می‌کند. «شهادت» در مکتب ما یک درجه است. امروز شهیدان پیام خویش را با خون می‌نگارند. خداوندا، این انتخاب را که همراه آگاهی و بصیرت و با تمام وجود صورت گرفته بر من حلال گردان، و گناهان مرا که ناشی از ناآگاهی و بی‌ایمانی و غرق شدن در هواهای نفسانی بوده است بر من ببخش. از شما می‌خواهم که راه مرا ادامه دهید و از پاسداران انقلاب و یاران امام باشید./ سعید احمدی 

**************

 «شهادت» هدیه‌ای الهی است که از جانب خداوند تبارک و تعالی برای آن کسانی که لایق هستند می‌رسد، و این شهادتهاست که باعث می‌شود احکام اسلام و انقلاب پیشرفت کند. ما انسانها باید بدانیم که این زندگی نه هدف، بلکه وسیله‌ای است برای رسیدن به کمال هر چه بیشتر در حیات اخروی و جاودانی ما، و حتماً مستلزم این استکه روی از باطل برگردانیم. و چنانکه رسول اکرم(ص) می‌فرماید «شهادت ارمغان است برای مومن که از طرف خدا می‌آید.»/ علیرضا افشار 

دلدادگان معشوق چون کبوتری خوش‌الحان از میان شبنم اشکهای نیم شب با بالهای خونین و با وجودی آتش گرفته در قرب به وصال یار به دیدار خدایشان می‌شتابند. «شهادت» مرگ نیست، رسالت است. جان دادن نیست، بلکه جان یافتن است. به اجبار رفتن نیست، به اختیار رفتن است. مردن نیست، تولد است. تنفر نیست، عشق است. ما نیامده‌ایم که بمانیم؛ پس، چه بهتر که درست برویم./ امیر وفائی 

  *************

  «شهادت» عشق به معبود است. «شهادت» کلامی است که مرگ در آن واژه‌ای تهی و بی‌معناست. شهادت یک زندگانی دباره است و شهادت زندگی همیشه جاویدان در بارگاه اقدس متعال است. آری، «شهادت»، و ‌آن هم «شهادت» در جبهه‌های حق علیه باطل، «شهادت» در جبهه‌هیا نور علیه ظلمت؛ جبهه‌ای که دانشگاه الهیات می‌باشد، دانشگاهی که استادش حسین(ع) و شاگردانی چون شهدای ما دارد و اینها شاگردانی هستند که در این دانشگاه الهیات با نمرات عالی قبول شده‌اند و جزو شاگردان ممتاز این دانشگاه بوده‌اند./ مهدی نقیبی 

                                                                  **************

«شهادت» تجلی ظهور حقیقت در دنیای سرد و ناآشنا و دروغین ما، و کوتاهترین راه برای رسیدن به لقای خداوند رحیم است. راهی کوتاه به بلندای یک قدم خالص. آری، شهادت میدان جهاد است و شهید تندیس پیروزی. «شهادت» شمع است و «شهید» پروانه‌ای از جنس آتش. «شهید» ذبیح عشق است. «شهید» علمدار کاروان نجات است. «شهید» روح تاریخ حیات است. «شهید» نبض آفرینش است. «شهید» شفیع بهشت است. «شهید» ولی خدا، حجت خدا، روح خدا و ... چه گویم «شهید» پیامبر کوچک خداست. آری، شهدا پیامبران کوچک الهی‌اند./ حمیدرضا نظام 

  ************

  «شهادت» مرگ سعادت‌آمیزی است که آغاز دیدن زندگی پربار جدیدی را نوید می‌دهد. «شهادت» در نزد من مانند مادری است که فرزندش را با تمام وجود به آغوش می‌کشد./ محمد احمدی 

  *************

  «شهادت» حرکتی شتابدار است به سوی معشوق، و این شتاب مستلزم خلوص و پاکی و تقواست. از شما می‌خواهم که دست از دامان اسلام وامام امت برندارید. اگر چنین نکنید بر سرمان آن خواهد آمد که بر کوفیان آمد./ ابوالقاسم محمدگنجی 

  **************

  «شهادت» بالاترین مرحله‌ای است که انسان به آن می‌تواند برسد؛ و آن مرحله‌ای است که انسان به هوای نفس خود پاسخ نمی‌دهد و غالب بر آن است و دنیا برای او ناچیز. نمی‌تواند بماند و دنیا همانند زندانی است که او را در آن به زور گذاشته باشند. او رد این حال به یکی از نفسهایی ـ که بالاترین آنها نفس مطمئنه است ـ رسیده و خداوند تبارک و تعالی برای دنیا او را نمی‌تواند بپذیرد و او را به سوی خود می‌طلبد. و مسئولیت ما این است که دفاع کنیم و برای انقلاب ـ این نهال نوشکفته ـ اگر شده با خون خود این نهال را به ثمر برسانیم. و تکلیف بر ماست و تکلیف بر امت اسلام است و خداوند به ما توفیق انجام این کار را عطا فرماید./ مرتضی توکلی 

  ************

  «شهادت» مقطعی از حرکت تکاملی انسان است کهانسان به وجود مطلق می‌پیوندد. هیچ اجباری در این پیوند نیست، بلکه باید انسان راه رشد را بیابد و از طغیان و زبونی درآید. انسان که در سر دوراهی قرار می‌گیرد باید یکی را انتخاب کند یا عزت یا ذلت، یا حسین(ع) یا یزید، یا «شهادت» یا کفر را./ محمد جهانگیری 

  *****************

  «شهادت» دعوتی است به همه عصرها و به تمام نسلها، و این من تنها نیستم که به این میهمانی خدا دعوت شده‌ام. از صدر اسلام تاکنون بر سر این خوان، خون ایثارگران و جانبازان ریخته و خون ناچیز من قطره‌ای است بر این خوان گلگون./ علیرضا حاتمی 

  *************

  «شهادت» آخرین راهی است که به خدا می‌پیوندد. «شهادت» رستن است. رها شدن است. رها شدن از زندان، زندان تن، زندان خاک. شهادت پرواز است، پرواز مرغی از قفس به آشیانه خویش. «شهادت» آخرین احتیاج پویندگان راه خداست. عشقی است که در دلها خانه کند و نیازی است که بر جانها اوفتد، «شهادت» انتخاب است، انتخاب مرگی آزادانه، «شهادت گذشتن از عزیزترین عزیزها یعنی جان است؛ آنجا که همه از مرگ می‌گریزند مجاهد راه خدا به استقبال آن می‌ؤود تا در دریای خون شنا کند و به ساحل نجات برسد. «شهادت» مرگی است که در راه خدا باشد و نیز آگاهانه و با اختیار، که اگر این دو نباشد، هر چه باشد «شهادت» نیست. «شهادت» در اوج خفقانهای حاکم بر زمان و در حاکمیت وحشتهایی که طاغوتان زمان را بر جوامع بشری تحمیل می‌کنند، فریادی است در سکوت، نوری است در ظلمت و چراغ امیدی است در سیاهی شب یأس. «شهید» در کالبد مرده و افسرده جامعه روح می‌دمد، همه را به حرکت وا می‌دارد. رگهای خشک جامعه را خون می‌دهد. همه را آماده خیزش و قیام می‌کند. «شهید» چون شمع می‌سوزد، آگاهانه می‌سوزد، پرتو می‌افکند، چراغ راه می‌شود،‌همه را فیض می‌دهد، خود می‌رود تا دیگران بمانند. خود می‌سوزد تا دیگران نسوزند. زندگی خویش را می‌میراند تا دیگران زندگی یابند. «شهید» اجتماعات را از جمود و پوسیدگی و مرگ تدریجی می‌رهاند. خونش چون رودی خشمگین می‌جوشد،‌می‌خروشد و رسواگر و ویرانگر ستم و ستمگر می‌شود. «شهید» همیشه حضور دارد، شاهد است، الگو است. نام «شهید»، یاد «شهید» مظلومیت شهید، مبارزه شهید، حماسه شهید همواره زنده است. ما امتی شهیدپروریم و شهادت‌طلب؛ دشمن بداند که مهیای پذیرش نیزه‌هاشان بر سینه‌هامان هستیم و آماده «سازش و تسلیم نه.» دشمن بداند که راه ما تا ابدیت است و برای رساندن خویش بدانجا بر فنا شدن در راهش شوری در سر نمی‌پروریم. ما امتی شهیدپروریم و شهادت‌طلب؛ آنجا که سلاح آهنین در کف داریم و در زندگی و رزمگاههای آن می‌ستیزیم، چه بر خصم چیره شویم و زنده بمانیم و چه کشته شویم پیروزیم. و آنجا که دستهامان از هر سلاحی تهی است، جانهامان را بر کف گیریم و سخت بر فرق دشمن فرو کوبیم و پیروزی خون بر شمشیر را تحقق بخشیم./ حسین هادی

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۸
همسفر شهدا

آن چیزی که به زندگی معنا می‌دهد و زندگی را از حالت طبیعی بودن خارج می‌کند، آن مهم است. پس، مسئله مرگ مطرح نیست. مسئله آن است که علاقه به ماندن در دنیا محرک انسان در فعالیتها نباشد، این مسئله عشق به رفتن است. اگر کسی در عین عشق به رفتن بماند، این عین کمال است. کسی که در حال نفرت از رفتن برود عین سقوط است. پس، آن چیزی را که فرد باید به دست بیاورد این است که نسبت به شهادت عاشق باشد. چه نصیب او بشود و چه نشود، یعنی در نظر او لقای پروردگار لذتش بیش از ملاقات دنیا باشد. ممکن است کسی 60 سال 70 سال در این عشق بسوزد که این عشق سازنده است؛ او را می‌سوزاند و می‌سازد./ محمدرضا محمددایی نائینی 

  ***************

آری، این سرای جاودانی نیست و فناشدنی است. آنچه باقی می‌ماند سرای دیگر است. به فکر سرای دیگر باید بود. اینجا منزل موقت است. منزل حقیقی جای دیگر است. لحظه‌ای در مرگ تفکر کنید. از مرگ هیچ فراری نیست و شربتی است که همه آن را می‌چشند./ علی صادقی قمی 

  ***********

وقتی که خداوند عالم درها را باز گذاشته چرا انسان پشت در بسته برود؟/ حسین ریاضی شوفر 

  ************

چه خوش و با صفاست که مرگ را استقبال کنیم و به سراغ مرگ برویم و آن را با آغوش باز بپذیریم و نگذاریم که با خفت و زاری در خانه ما را به صدا درآورد./ حسین حسن‌زاده 

  ************

خدا که می‌گوید بازگشت همه شما پس از چند روز آزمایش به سوی من است پس، چرا از مرگ بترسیم؟ و زمانی که نباید از مرگ بترسیم پس چرا مرگی را انتخاب نکنیم که با افتخار باشد؟ مرگ با عزت بهتر از زندگی با خفت است./ غلامحسین اربابی رشید 

  ************

از آنجا که مرگ حق است و حقیقتی و هیچ کس را یارای مقابله و فرار از مقابل این حکم و منطق الهی نیست،‌و بالاخره روزی مرگ به سراغ همه خواهد آمد و همه طعم مرگ را خواهند چشید، پس چه بهتر که انسان مرگی را انتخاب کند که آغاز زندگی نوین و جدیدی باشد؛ زنگی و راهی که انسان با قبول «شهادت عارفانه و آگاهانه» انتخاب می‌کند، زندگی و راهی که سراسر آن معنویت و عشق و علاقه به الله باشد، زندگی و راهی که در آن صراط مستقیم الهی و رضایت و خشنودی پروردگار قرار گرفته، زندگی و راهی که به مراتب از عسل شیرین‌تر و باصفاتر از این زندگی مادی می‌باشد./ محمدرضا تیغ‌بند 

************

خواهران و برادران عزیزم، اکنون که این وصیتنامه را می‌خوانید مدتی است که از میان شما رخت بربسته و به دیار دیگری کوچ کرده‌ام. در ظاهر به این عمل مرگ می‌گوییم، ولی در واقع زادنی جدید است. تا موقعی که نوزاد در رحم مادرش زندگی می‌کند از دنیای خارج بی‌خبر است و از نعمات آن بی‌بهره، ولی با تولد او درهای نیکی و لطف خداوند بر روی او باز می‌شود؛ پس با این مثال دیگر هیچ جای اندوه برای شخصی که فوت شده نیست. به خدا قسم برای من از شهد شیرین‌تر است. بعد از من صبر پیشه کنید و همواره این نغمه را بر زبان داشته باشید که: «الهی رضی برضائک و تسلیماً لقدرتک و لا معبود لی غیرک.»/ احمد ملائی 

  *********

این یک حق طبیعی است که باید امانت را به صاحبش برگرداند؛ و باز هم این یک واقعیت روشنی است که نباید در امانت خیانت کرد. بنابراین، همه ما امانت خدا هستیم و هرگاه خداوند رحمان و قهار مصلحت بداند این امانت را پس خواهد گرفت، زیرا خداوندمی‌فرماید: «وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (و ما خلق نکردیم جن و انس را مگر برای عبادت کردن و بندگی)، در نتیجه وقتی عبودیت و بندگی پیش آید باید به تمام معنا دربست در اختیار خدا قرار گرفت و همانطور که خدا فرموده: «الذین اذا اصابتهم مصیبته قالوا انالله و انا الیه راجعون» (آنانکه چون به حادثه سخت وناگواری دچار شوند صبوری پیشه گرفته و گویند ما به فرمان خدا آمده و به سوی او رجوع خواهیم کرد) و این‌آیه برای بازماندگان شهدا مخصوصاً پدرو مادر باید عاملی برای حمد و ثنای خدا باشد./ محمد راسخی

**************

در جوامع متمدن غربی روز به دنیا آمدن انسان را روز تولد می‌گویند و جشن می‌گیرند. اما مادر، روز مرگ مرا روز تولدم بدان زیرا از این دنیای خاکی به سرای باقی خواهم رفت./ حسین منعم پارچه‌باف 

  *************

مردن انسان عروجی است از دنیای خاکی به دنیای لایتناهی. انسان مومن همواره می‌کوشد که در زندگی، سرافراز و با افتخار، همیشه در برابر ظلم قامتی افراشته داشته باشد و مرگی زیبا و موثر و زیبنده زندگیش. این مرگ زیبا «شهادت» نام دارد. شهید یعنی همواره زنده و شاهد، مرگی که برای هر کس مقدور نیست. در آخر امیدوارم که به درجه اعلای «شهادت» بتوانم برسم تا شاهد و سرمشقی برای دیگران باشم./ ایرج بابایی فلاح 

  **************

انسان وقتی به دنیا می‌آید باید به فکر مرگش باشد؛ و اول و آخر همگی ما خواهیم مرد، و چه بهتر در راه خدا رویم و در راه او جان را نثار کنیم و شهید شویم./ جلیل کاظمی 

  **************

وقتی مرگ حق است «و کل نفس ذائقه الموت» (و تمام نفوس خواهند مرد) و بهتری نوع مردن «شهادت» در راه خدا می‌باشد؛ شهادت را انسان انتخاب می‌کند و مردنی براساس انتخاب است، نه مردنی که بر انسان تحمیل شود. و این بنده سالهاست که خود چگونه مردن را انتخاب کردم، که امیدوارم خداوند نصیبم کند. کسانی که از مرگ می‌ترسند که از اعمال گذشته خود وحشت دارند، ولی کسیکه اعمال نیکو انجام  داده باشد آرزو دارد هر چه سریعتر اعمال درست خود را ببیند./ کاظم سروری 

کشته شدن مرا یکی از الطاف خداوند نسبت به من بدانید، زیرا بنده گناهکاری مثل من لایق این مقام نیست، و «شهادت» برای من لطف خدای است، و این باید برای افراد گناهکار یک درس خوبی باشد که اگر از کارهای گذشته خود دوری کنند و خدا را یاد کنند، خدا هم آنها را می‌بخشد./ سیدحسن محمودی 

  **************

مرگ حق است، و مرگ آغاز زندگی جدیدی می‌باشد، و این دنیا ماندنی نیست، و دنیا فریبکاری است که زیان می‌رساند و ما همگی آدمیان که در زمین هستیم روزی از این دنیا خواهیم رفت. پس، بهتر خواهد بود که کوله‌بار عمل صالح را برای سفر آماده کنیم./ نعمت‌الله مرادی 

  *********

فاصله بین حیات و مرگ به درازی طول عمر است، لیکن، به سستی باد. یعنی ساده‌ترین وسیله قادر است این حیات را از انسان بگیرد، از پشه نمرود گرفته تا یک تکه از مربعات نارنجک. گاهی اینها در کار نیست، شب خفته‌ای هنوز صبحگاهان از خواب برنخاسته‌ای که دنیا را وداع می‌کنی. راستی حال که حیات انسان چنین است، پس چرا به سوی مرگ شرافتمندانه نرویم. حال، که ملک‌الموت سراغ هر کسی می‌رود چرا او را در لحظات مناسبی نخوانیم که مورد توجه خداوند هستیم. آیا نه این استکه باید دل به این دنیای فانی و گذرا نبست؟ دل به حیات موقت این دنیای دون نبست؟ باید چشم به افق دور تابناک دشت فردا دوخت که جاودانگی و نعمات همیشگی است، نه در این شیرینی‌های کوتاه و زائل‌شدنی دنیا./ حاج علیرضا قدمی

**************

جوانهای عزیز، باید بدانیم که مرگ هر موقع که باشد به سراغ ما خواهد آمد، پس چرا ما به سراغ مرگ نرویم و آن را در آغوش نگیریم، که مرگ ما را در آغوش بگیرد. و این دنیا جای ماندن نیست و باید همه برویم. «اکرم الموت القتل فی سبیل‌الله» شرافتمندانه‌ترین مرگ، «شهادت» در راه خداست و من از خداوند می‌خواهم که مرگ مرا شهادت قرار بدهد./ غلامعلی محمدزاده 

  *************

راستش از آن هنگام که در عملیات والفجر هشت زخمی شدم و تا دل مرگ پیش رفتم بنا به مصلحت خداوند به این دنیا بازگشتم، از لحظه‌ای که به عینه دیدم و با تمام وجود لمس کردم که فاصله مرگ و زندگی هیچ است، مرگ و زندگی در داخل همند و زندگی عین مرگ و مرگ عین زندگی است، و دنیای واقعی سرای آخرت و دنیای مادی سرابی بیش نیست، نسبت به زندگی در این دنیای فانی و پست بی‌علاقه گشتم و امروز نیز که در جبهه هستم با تمام وجود از زندگی در این دنیا بیزارم./ علی‌اصغر یزدانی 

  ***************

هر چه افکارم را کاویدم جز این ندیدم که لحظه لحظه‌های زندگی در ظاهر با این همه آب و تاب فقط تار مویی با مرگ فاصله دارد، و با توجه به آیه شریفه اگر اجل بیاید ـ خواه در رختخواب باشیم خواه در حفاظ محکمترین اسباب و یا در جبهه ـ لحظه‌ای تقدم و تأخر نخواهد پذیرفت. پس، چه بهتر که انسانهایی اینچنین عاصی که قلبشان از سیئات تیره و کور گردیده بهترین مرگ را، که همانا «شهادت» فی‌سبیل‌الله است، انتخاب کنند./ محسن میرزائی گرگانی 

**************

روز مرگ، زمانی که تابوت من روانه گورستان است، تو گمان مکن که من درد و اندوه ترک کردن این دنیا را دارم؛ برای من گریه مکن و دریغ و افسوس مخور، زیرا افسوس و دریغ در آن است که تو به دام شیطان و هوی و هوسها اسیر گردی. زمانی که جنازه مرا می‌بینی فریاد جدایی و دوری سر مده، چون آن زمان برای من وصال رسیدن به مطلوب دست داده است. آنگاه که مرا به گور گذاشتی خداحافظی و وداع مکن زیرا گور، مرا پرده آرامش بهشت است. چون فرو رفتن در خاک را دیدی، بیرون آمدن از آن را نیز مشاهده کن، با فرو رفتن خورشید و ماه در پس کوهها برای مردم زیان و ضرری نیست، چون دوباره سر برمی‌آورد و طلوع می‌کند. تو کدام دانه را در زمین فرو کردی که سرانجام بیرون نیامد؟ تو چرا به دانه وجود آدمی گمان نابودی برده‌ای؟ گمان می‌‌کنی که با قرار دادن جسم در خاک همه چیز به پایان رسیده است؟ در نظر تو چنین جلوه می‌کند که من در خاک فرو رفته‌ام، در حالی که هفت آسمان اکنون در زیر پای من قرار گرفته است. شبهای دوستان وعاشقان، بهترین و روشنترین صبح است، و شبی که بدون یاد خدا سپری می‌کنند تاریکترین شب خواهد بود. برای دوستان خدا شب تاریک ترس و وحشتی ندارد و کسی که شب را بی‌ذکر خدا بگذراند آن شب تاریکترین شب خواهد بود؛ و این را به همه کس بگو هر که با بدان بنشیند نیکی نبیند، و این را به زیبارویان بگو که هرکس صورت زیبا دارد یقین نیست که سیرت زیبا و پسندیده داشته باشد. ارزش آدمی به باطن است نه به ظاهر، ارزش را محتوای پوسته دارد نه خود پوسته./ نصرالله کشاورز هدایتی 

  ****************

کسی که به هزار دلیل زندگی می‌کند، نمی‌تواند به یک دلیل بمیرد. اما کسی که به یک دلیل زنده است به همان یک دلیل هم می‌میرد... و آنگاه درمی‌یابی که چه رشته‌های دروغینی تو را با زندگی پیوند داده است. خیال می‌کنی از همه چیز آزادی، ولی وقتی می‌خواهی بروی می‌بینی چون عنکبوتی در تارهایی که دور خود کشیده‌ای گرفتار شده‌ای، پا داری و توان رفتن نه، بال داری و توان پریدن نه، همه دلایل زندگی را خط باطل می‌کشی که رفتنی هستند. یکی می‌ماند که رفتنی نیست و خودت هم راه می‌افتی و می‌روی که رفتنی هستی./ رضا ساروخانی 

****************

هنگامی که به هستی فکر می‌کنی و به بودن خود در این سرای ناپایدار، هنگامی که به اصالت انسان و مسئولیت سنگینی که بر دوشش نهاده شده نظر نمایی، و هنگامی که قرآن تو را به نام خلیفه‌الله می‌شناسد، و هنگامی که جنایت استکبار جهانی را می‌بینی که بی‌رحمانه به غارت و خیانت مشغول است، و هنگامی که ... آن وقت است که این جهان را برای خود تنگ می‌بینی و می‌خواهی مانند رعد غرش کنی، زیستن را هرگز سزاوار نمی‌دانی، خاموشی را به سنگینی گناهان کبیره احساس می‌کنی؛ چرا حالا باید برویم؟ چرا مرگ ما را انتخاب کند؟ چرا در کمال عجز و زبونی در رختخواب بمیریم؟ چرا ما این راه را آگاهانه همانند یک شیر نعره‌زنان با آغوش باز نپیماییم. شهید با منطق حق‌طلبانه، عارفانه، ‌عاشقانه و حماسه‌ای خویش که با ایثار قطره قطره خون پاکش آن را مزین می‌کند، ارزشهای الهی وانسانی را از زنجیر اسارت طاغوتیان متکبر نجات می‌بخشد. و من شرمم می‌آید که این لحظات را زنده‌ام، چون عزیزان ما با عشق به خدای بزرگ به معشوق خویش پیوستند و ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم./ غلامرضا علی‌عسگری 

  ********************

مرگهای با عزت باعث دوام بخشیدن به انقلاب می‌شود، و «شهادت» هم یک مرگ با عزت است، که هم در این دنیا و هم در آن دنیا پرارزش می‌باشد./ غلامرضا طالب‌لو 

خط سرخ شهادت خط آل محمد(ص) و علی(ع) است. شهادت مرگی است که انسان به اختیار آن را طلب می‌کند، پیمانی است که انسان با خدای خویش می‌بندد و به آن وفا می‌کند، لبیک می‌گوید به ثارالله. «اشهد ان الموت حق» و شهادت می‌دهم مرگ حق است،‌چه دل‌انگیز است که انسان به اختیار خویش مرگ را بپسندد. ما بسیجیها مرگ سرخ را به زندگی ننگین ترجیح می‌دهیم. شهادت مرگی است که به واسطه آن انسان به معبود خویش می‌رسد، به کسی که جان را به وی داد و او را برای اهداف خود آفرید./ حسن وفادارایدلو 

  **********

ملتی که تازه عروسش و تازه دامادش برای شهادت داوطلبند و خود را برای هر پیشامدی در راه خدا مهیا کرده‌اند ا زچه می‌ترسند؟ (امام خمینی) در عظمت «شهادت» همین بس که شخصیتی مثل امیرالمومنین علی(ع) در آرزوی آن بود و برای رسیدن به آن دعا می‌کرد. کدام واژه را درمی‌یابید که در مفهومش معنایی به عمق دریاها و رفعتی چون اوج آسمانها و وسعتی به عظمت عالم نهفته باشد جز «شهادت»؟ کدامین واژه را سراغ دارید که در کران تا کران معنایش تمامی ارزشهای والا و حقایق متعالی و همه کمالات انسانی و کرامتهای پرارج آدمی چون شرف، فضیلت، حریت،‌بلندنظری، آزادگی، حق‌پرستی، عدالت،‌ایثار، فداکاری، دفاع از حق، خروش و فریاد بر باطل، حیات ترقی، و اعتلای محبت، توجه به حق، تسلیم و ... متبلور باشد جز «شهادت»؟ کدامین عامل موثر و قوی  است که آدمی را حضیض این خاکدان پست به ملکوت آسمانها و برتر از آن به نزد خدا و حضور پروردگار سیر داده و بالا برده باشد جز «شهادت»؟ کدامین انسان است که تبلور و تجسم تمامی این حقایق و نمایش همه این کمالات و نامش در میان هاله‌ای از عظمت و قداست و عزت و افتخار و آرزو باشد جز «شهید»؟! کدام کسی را تو می‌یابی که مرغ خیالش در آسمان آرزو و میل به چنین مقامی والا و مرتبتی عظیم پرواز نکند؟ در مقام شهید همین بس، که خداوند متعال در قرآن آنان را در مقام «عند ربهم» (نزد پروردگار) معرفی می‌نماید./ نایب‌علی رمضانیان 

  ***************

جنگ ما جنگ سلاح با سلاح نیست. جنگ معنویت با سلاح است، جنگ ایمان با سلاح است و این عیناً در تممی جبهه‌ها قابل حس است. و «شهادت» این واژه بزرگ که نمی‌توان آن را با چیزی مقایسه کرد وب الاترین مردنهاست سلاحی است که هیچ قدرتی نمی‌تواند با آن مقابله کند. این رمز پیروزی ماست که ابرقدرتها را به وحشت انداخته و می‌بینیم که امام عزیز می‌فرماید که: «پیروزی را خون می‌آورد نه شمشیر». کسانی که مرگ سرخ را به دست خویش به عنوان نشان دادن عشق خود و به عنوان تنها سلاح برای جهاد در راه ارزشهای بزرگی که دارد انتخاب می‌کنند. «شهید» یعنی حاضر و ناظر و شاهد در هر عصری و قرنی و زمانی، آنها که تن به هر ذلتی می‌دهند تا زنده بمانند مرده‌هیا پلید تاریخند. ببینید کسانی که سخاوتمندانه با حسین(ع) به قتلگاه آمدند و مرگ خویش را انتخاب کردند در حالی که صدها گریزگاه و توجیهات دینی و شرعی و ‌آبرومند برای زنده ماندنشان بود، ولی توجیه و تأویل نکردند و «شهید» شدند. اینها زنده هستند یا آنها که تن به ذلت و رها کردن حسین(ع) و تحمل یزید دادند؟/ سعادت احمدی 

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۶
همسفر شهدا

از شما می‌خواهم که هرچه می‌توانید از دنیا کناره‌گیری کنید و خود را به خداوند متعال نزدیکتر کنید. زیرا همه چیز فانی و نابودشدنی است بجز خداوند متعال، و بازگشت ما هم به سوی او می‌باشد. پس، این دوران زندگانی را در امور دنیوی سپری نکنید که خود شاهد هستید چسان سریع می‌گذرد، و مانند آب رودخانه‌ای است که همیشه می‌رود و دوباره برمی‌گردد. اما عمر ما می‌رود و جای آن دیگر نمی‌آید، و از روز حساب بترسید که بسیار نزدیک است. این قدر به دنیا نزدیک نشوید زیرا که دنیا مثل آب شوری است که هر چه آدمی از آن بنوشد تشنه‌تر می‌شود./ حبیب حسین پورخیاط 

  ****************

دنیایی که روز به زوال است چیزی جز معرکه آزمایش و میدان ابتلا نیست. به دنیا نیامدیم که فقط بخوریم و بپوشیم و ... بلکه، به دنیا آمدیم تا پرواز کنیم، به دنیا آمدیم تا روح و جانمان را به وسیله جسم و بدن نورانی کنیم وبه خدا نزدیک شویم. آری، دنیا آزمایشگاهی بزرگ است که هر کس در آن به نحوی آزموده می‌شود و تنها و تنها در این میانه آنانی روسفید از امتحان الهی بیرون می‌آیند که دامن صبر و شکیبایی از دست ندهند و بزودی دست از مقاومت برندارند./ محمدرضا قرائیان 

  *************

ما که یقین داریم هر چه که مادی است رو به فناست، و بقایای مادیات در عروج آنه به سوی معنویات است،‌بنابراین ما انسانها که مرگ بالاخره یک روز به سراغمان می‌آید «کل نفس ذائقه الموت» چه چیز بهتر از اینکه هر چه داریم و هر چه دنیا به ما وعده داده است به آخرت بفروشیم و در زمره «تریدون عرض الدنیا و الله یرید الاخره والله عزیز حکیم» نباشیم. آری، خداوند عزیز و حکیم به ما می‌فهماند: ای بنده جاهل و سرکش سعادت اخروی خود را تامین کن، این دنیا جز محل گذر چیزی نیست. هر که دل به این دنیا ببندد آخرت خود را از دست داده، و هر که آخرت را به دست آورد یقیناً در دنیا رنج و سختی برای او به وجود خواهد آمد. به گفته امیرالمومنین(ع): «الدنیا والاخره کالمشرق و المغرب. اذا قربت من احدهما بعدت عن آخر.» آری، حضرت(ع) دنیا و آخرت را به غرب و شرق زمین تشبیه نموده است که هر چه به سوی مغرب رویم از مشرق دور می‌شویم، و هر چه به سوی مشرق برویم از مغرب دور می‌شویم. بنابراین نتیجه می‌گیریم که باید به وضع زندگی خود بنگریم. اگر در زندگی ما نقص و کمبودی نیست،‌نه آفت است نه بلا،‌نه بیماری نه مرض و نه فقر، بنابراین باید در آخرت خود شک کنیم که جزو کدامین گروه هستیم؟ آیا به این سادگی آخرت خود را به دنیا نفروخته‌ایم؟ خدایا، خدایا ترا به عزتت حرارت دنیا را نصیب من و پدر و مادرم بگردان و حلاوت آخرت را نیز به همچنین، زیرا علی(ع) می‌فرماید: «حلاوه الدنیا مراره الآخره، و مراره الدنیا حلاوه الآخره»./ محمدرضا باقری نراقی 

  ***********

انسان با کمی اندیشه و تدبر و تعمق درمی‌یابد که موجودی که دوبعدی و می‌تواند هر یک از این دو بعد و دو مسیر را انتخاب کند؛ یکی بعد مادی و حرکت در مسیر مادیات است، دیگری بعد معنوی و حرکت در مسیر معنویات. در بعد اول، انسان کارش فقط خوردن و خوابیدن است و انسانی که فقط به این بعد وجودی خود توجه کند و به آن بپردازد چنان در این مجلاب گیر می‌کند که بعد معنوی را فراموش می‌کند و قلوب چنین انسانهایی سیاه و کدر می‌شود. اما حرکت در بعد معنویات برخلاف بعد مادیات است. و در این بعد است که انسان خداوند را به رحمانیت و رحیم بودن ستایش می‌کند و از ابزار و وسایل مادی برای رسیدن به معنویات و حقایق استفاده می‌کند. وانسانها در این بعد نهایت تلاششان رسیدن به لقاءالله و فانی شدن در وی می‌باشد و با کسب فضایلی چون تقویف ایمان،‌ایثار، شجاعت،بردباری و ... سعی در کامل شدن خود می‌نمایند./ احمدرضا رمزی سراوانی 

  **********

سوگند به مشیت خداوند، رام تو نخواهم شد ای دنیا، از تو دور می‌شوم ای دنیا، و ریسمان مهارت را در گردنت می‌اندازم و از چنگ تو می‌گریزم و از دام تو می‌رهم و از رفتن به لغزشگاههایت دوری می‌جویم. کجا هستند کسانی که تو آنها را با شوخیهای خود فریفتی؟ کجایت امتهایی که به زیورهایشان آنها را در فتنه واجبات پروردگارش را انجام دهد و بر مشقات صبر نماید و چشمش را شب از خواب بشوید حتی اگر خواب بر او غلبه کرد، فرش خود را زمین و دسترش را بالش قرار دهد و زبانش به یادآوری خدایش آهسته زمزمه کند و گناهش از زیادی استغفار از بین برود و جان خود را سپری برای اسلام کند. اینان، از حزب خدا به شمار می‌روند، همان حزب‌الله و حزب‌الله همانا رستگار است./ غلامحسین پازشگر حسن‌آبادی 

  **********

روزگار سخت و غریبی را می‌گذرانید؛ راه پر پیچ وخم و طولانی، و توشه‌ای اندک. باید رفت و از این زندان خلاصی یافت. مسلمان زندگی کردن در این دنیا و عصر مغشوش و پر از فتنه‌ها پایمردی می‌خواهد. امید دارم که خداوند، به حق شهیدان گلگون کفن، این توفیق و سعادت را نصیب ما و تمامی خفتگان در فراموشی عنایت فرماید که هدایت شویم، و به سوی او راه گیریم و از این ظلمتکده به منبع نور، صداقت، پاکی، استقامت، از خود گذشتگی، ایثار و فداکاری رسیده و از این سرچشمه‌های الهی سیراب شویم./ محمد کریمی 

  ***********

زندگی من در چارچوب تولد، تولید، مصرف و مرگ خلاصه نمی‌شود. این زندگی برای من نیستی است. این زندگی، زندگی حیوانات است. زندگی کرم خاکی است. زندگی که فقط خوردن و خوابیدن باشد و در تمام مدت آن انسان سرش را در لاک خود فرو برده و به مسائلی که در جامعه می‌گذرد بی‌توجه باشد و کاری نداشته باشد که افراد جامعه‌اش در چه وضعی بسر می‌برند و چه مسائل و مشکلاتی برایشان وجود دارد، برای من مرگ است و زندگی نیست./ امیرحسین سیفی 

  *************

بدانید دنیا رهگذری بیش نیست و انسان هم همین‌طور است. «الدنیا خلقت لغیرها و لم تخلق لنفسها» دنیا منزلی از منازل راه تکامل انسان بوده ولی سرمنزل نیست و شایستگی دلبستگی ندارد، و می‌بایست در این سرای آزمایش آمادگیهای لازم را برای زندگی در سرای باقی تحصیل کرد و به سوی مقصد اعلی شتافت.چنانچه مولای متقیان امام علی(ع) هم در خطبه خود می‌فرماید: ای مردم، بدانید که دنیا خانه عبور و جهان آخرت خانه قرار است. از گذرگاه خود برای محل اقامت خود بهره گیرید... دلهای خود را از دنیا خارج سازید و از دلبستگی به لذات دنیوی رها شوید. قبل ازاینکه بدنهای شما از آن خارج شود و با مرگ آن را وداع کنید، شما در دنیا آزمایش می‌شوید و برای هدفی غیر ازآن خلق گشته‌اید و به مقصد نهایی شما در دنیا نیست./ احسان سهرابی کاشانی 

زندگی بدون هدف و عقیده و جهاد، جز زندگی حیوانی چیز دیگری نیست، و زندگی تنها خوردن و خوابیدن و خوشگذرانی بپردازد روزی به پایان خواهد رسید و روزی مرگ به سراغمان خواهد آمد و انسان نباید به این چیزها امید و دل ببندد. زندگانی آخرت پایدار است./ علی‌اصغر خامسی

**************

 

بدانید که هدف از این دنیا، و در این دنیای مادی قدم برداشتن، فقط تکامل است برای آخرت و دنیای دیگر.../ محمد زینعلی 

  **********

  «الا بذکرالله تطمئن القلوب» (با ذکر و یاد خدا قلبها آرام می‌گیرد). مرگ حق است و برای همه، منتها چیزی که مهم است برداشت اشخاص از مرگ است؛ و در مورد مرگ دو نظر کلی وجود دارد: عده‌ای مرگ را پایان می‌دانند و عده‌ای آغاز، و هر کس مبنای زندگی خود را بر پایه نظر خود در مورد مرگ می‌گذارد. هر که آن را پایان می‌داند به دنبال خوشبختی در دنیاست و این خوشبختی را در پول و ثروت می‌بیند. به همین دلیل سعی می‌کند از هر راهی که شده بر ثروت خود بیفزاید. او همه عمر خود را به دنبال افزودن به ثروت خود می‌گذراند و وقتی مرگش فرا می‌رسد می‌بیند از آن مقدار اموالی که به دست آورده استفاده کامل نکرده است. این موضوع را می‌توان در مورد تمامی کسانی که طرز فکرشان چنین است دید که چگونه بعد از یک عمر تلاش برای به دست آوردن ثروت، آن هم نه از راه حلال،‌بلکه از هر راه حرامی که شده، قبل از آنکه بتوانند از ثروت خود استفاده کنند مرگ به سراغشان می‌آید. اما دسته دوم، مرگ را آغاز زندگی جاوید می‌دانند. آنها خوشبختی را در ثروت واموال دنیا نمی‌دانند و ثروت و مال را هدف خود قرار نمی‌دهند و بارزترین نمونه‌های آن یکی آن است که وقتی قریش به پیامبر اسلام(ص) پیشنهاد می‌کند که اگر دست از حرفهایی که می‌زند بردارد به او ثروت و بهترین مقام و منصبها را می‌دهند، پیامبر اسلام(ص) پیام فرستاد که: «اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارید دست از دین خدا برنمی‌دارم». و جای دیگر علی(ع) می‌فرماید: «اگر تمامی جهان را به من بدهند برای اینکه پوست جوی را از دهان موری بدر آوردم، به خدا سوگند این کار را نخواهم کرد». این رفتارها متخذ شده از دیدگاه این انسانهای والا در مورد مرگ است. آنها به معاد اعتقاد دارند و به حساب پس دادن به خداوند تبارک و تعالی معتقدند و برای همین، تعهد و مسئولیت برای خود احساس می‌کنند، ‌که افراد دیگر این حسابها را نمی‌کنند؛ و اعتقاد به معاد بهترین ضامن اجرای قوانین است و کوچکترین احتیاج به زور و قدرت برای اجرای قوانین ندارد، بلکه آن شخصی که به معاد و روز قیامت اعتقاد دارد مواظف است کار خلاف قوانین الهی انجام ندهد و برعکس افرادی که به معاد اعتقادی ندارند برایشان این ضمانت اجرای قانون وجود ندارد. آنها احساس مسئولیت نمی‌کنند و برای کارهایی که انجام می‌دهند لازم نمی‌دانند که به کسی پاسخگو باشند. کسی که به معاد معتقد است حساب کوچکترین چیزها را دارد. مسلماً حکایت آمدن طلحه و زبیر به پیش حضرت علی(ع) را شنیده‌اید و می‌دانید که امام چگونه رفتار فرمودند. این رفتار ایشان از آنجا سرچشمه می‌گرفت که به روز محشر معتقد بودند. کسی که به معاد اعتقاد دارد اگر یک خودکار در دستش باشد محال است کوچکترین خطی بدون دلیل بکشد، و اگر دفتری در دست دارد هیچگاه بیخودو بیدون دلیل و یا برای کارهای بیهوده حتی از یک ورق آن استفاده نمی‌کند. بزرگترین چیز در مورد افرادی که به معاد اعتقاد دارند عشق به مرگ است. در حالی که کسانی که به زندگی بعد از مرگ اعتقاد ندارند بدترین اتفاق در زندگیشان را مرگ می‌دانند. روزی کسی از ابوذر پرسید: چرا از مرگ می‌ترسیم اما تو از مرگ نمی‌ترسی؟ ابوذر جواب داد: شما دنیای خود را آباد کرده‌اید و آخرتتان را خراب، و من دنیای خود را خراب کرده‌ام و آخرتم را آباد. کسی که به زندگی بعد از این عالم اعتقاد دارد خود را برای مرگ همیشه آماده نگاه می‌دارد و مصداق آن این سخن است از امام علی(ع) که می‌فرماید: اگر کاری مربوط به دنیا برایتان پیش آمد عجله نکنید و فکر کنید کهعمری طولانی دارید و وقت بسیار، اما اگر کاری مربوط به آخرت برایتان پیش آمد عجله کنید که هر چه زودتر آن را انجام دهید و مرگ را در یک قدمی خود بدانید، و قرآن می‌فرماید: وقتی یک نفس کشیدید مطمئن نباشید که نفس بعدی را می‌کشید، و وقتی قدمی برداشتید اطمینان نداشته باشید که قدم بعدی را برمی‌دارید. عده‌ای نیز هستند که اعتقاد به معاد در قلب آنها نرفته است و کارهای خود را مطابق قوانین الهی نمی‌کنند و رفتارهای اینها همانند رفتار گروهی است که به معاد اعتقاد ندارند و برای توجیه کردن کارهای خود می‌گویند جهنم و بهشت به آن صورتی که شما اعتقاد دارید وجود ندارد، بلکه این یک چیزی در ذهن انسان است./ حجت‌الله آب‌نیکی 

  ************

زندگی، نه آنقدر شیرین است و مرگ نه آنقدر تلخ که انسان شرافتش را به خاطر آن بفروشد. انسان باید بیندیشد که چرا به دنیا آمده و چرا از دنیا می‌رود./ مهدی احمدیان 

  *********

خداوند تبارک و تعالی مکرر در آیات قرآن ما را متذکر به مرگ می‌سازد؛ و مرگ طوقی است در گردن بنی‌آدم، و هر کس خواه‌ناخواه باید شربت مرگ را بچشد و کسی را از مرگ خود خبری نیست. و چه بسا اشخاصی در حین اینکه گمان نداشته‌اند از دنیا رفته‌اند./ میرابراهیم تسلطی 

  **********

اکنون که مرگ من حتمی است بگذار مرگی را انتخاب کنم که آبستن زندگی باشد./ صالح محسن دوست 

  **********

برای یک مسلمان مرگی وجود ندارد و این مردن حالتی به حالت دیگر شدن بیش نیست./ مهدی تن‌ساز 

  ************

و بدانید مرگ حیاتبخش است، و مرگ آخر زندگی نیست، بلکه تبدیل صورت زندگی است. از زندگی آمیخته به بلا به زندگی طیبه بی‌خوف و حزن؛ و این تبدیل به عقیده علمای اسلام خلع لباس است. آن حقیقت و محتوای «من»، که می‌گوید دست من و پای من و اعضای من و جوارح من، آن «من» لباس خود را که کالبد و قفس دنیاست از تن می‌اندازد و لباس بهتری می‌پوشد و زندگی بهتری می‌یابد./ حسن احمدی 

  *********

بدانید که مرگ نیستی و فنا نیست، بلکه انتقال از دنیای فانی به دنیای باقی و پایدار است. مرگ انتقال از جهان کشت و عمل به جهان نتیجه و محصول است./ عبدالله غیاثی

انسان هر موقع که عمرش تمام می‌شود مرگ سراغ او می‌آید. پس، چه بهتر در جنگ و فی‌سبیل‌الله باشد. بنابراین، اگر انسان به دنبال کمال برود خداوند او را طلب می‌کند./ محمد حاج فتاح

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۵
همسفر شهدا

دنیا آزمونکده‌ای بیش نیست، آزمونکده‌ای موقت که، در آن ایمانها در زیر امواج متصل اضداد امتحان و صابران گلچین می‌شوند. آری توقفگاهی که باید در آن پاک شد، عقیده یافت، جهاد کرد، مستقیم ماند و با آنچنان ایمانی رفت که هرگز خداوند هستی و رحمت و سعادت ناپایان او را در ازای یک قاچ میوه و یا ... نفروخت./ حمیدرضا نظام

    ***********

این دنیای پست جز عجوزه‌ای بیش نیست که هرازگاهی خود را برای کسی آرایش کرده و جز سرابی بیش نیست. دنیا چون آب دریاست که هرچه از آن بیشتر بیاشامی بیشتر تشنه می‌شوی تا آخر انسان را به هلاکت می‌رساند. خود را از این دنیا دور کنید تا راه هجرت و سیر به وجود واقعی خویش باز شود. سعی کنید از بودن به شدن، و از شدن به شدنی دیگر در حال حرکت باشید، و این دنیا سدی پوشالی بیش نیست./ محمد ساروقی 

    ***********

این دنیا زرق و برق شیطان است و هر لحظه انسان را به طرف جهنم سوق می‌دهد. بترسید از جهنمی که روز قیامتش فقط 50 هزار سال است. از جهاد در راه خدا غافل نشوید که عاقبت شومی دارد. خداوند از ما پیمان گرفته که ما را به جان و مال و زن و بچه وعزیزترین کسان و چیزها آزمایش خواهد کرد؛ اگر دادیم خوشا به حال ما و اگر ندادیم وای به حال ما. در روز حساب شما دارید مسیر مرگ را می‌پیمایید، چه بهتر که خود تسلیم شوید که سربلند باشید و پیش از این اسیر شیطان نشوید که در کمین شماست./ اکبر ملکی نوجده‌ای

    *************

اوصیکم بتقوی الله و اینکه دنیا برای کسی باقی نبوده و برا یمن و شما هم همین‌طور خواهد بود. امروز سفره‌ای هست که معلوم نیست دیگر پهن شود و بر فرض پهن شود این دنیا بهتر است یا آخرت، به آسمان بالا رفتن یا به زمین چسبیدن؟ راه را باید رفت و همه منظور ما الله است. پس، راهی را برویم که حتماً برسیم، نه اینکه برویم و خدای ناکرده همه زحمت را در راه کج و انراف بکشیم و بعد بفهمیم شیطان را ولی خود قرار داده‌ایم./سیدعبدالمجید صفوی

    **************

دنیا دار آزمایش است و خوشا به حال مقاومت‌کنندگان، و آنان که در راه خدا مبارزه می‌کنند و از هیچ چیز هراسی ندارند. چون با مردن فانی نمی‌شوند،‌بلکه از دنیایی به دنیای دیگری هجرت می‌کنند؛ و گذشته از همه این حرفها آفریننده خود را راضی کردند و چه کاری بهتر از این کار. و ما در آخرت هم پیش فاطمه زهرا(س) روسفید هستیم جون پسر بزرگوار او را یاری کردیم، و او امام برحق ما حضرت آیت‌الله امام خمینی است که یار و یاور مستضعفین جهان است./ رضا قلبیربند  

آاین دنیا فانی است و همه چیز در فنا شدن است، همه چیز در طبیعت می‌میرد، ولی شهید زنده است و در پیش خدای خود روزی می‌خورد و فنا نمی‌شود. برای همین من این راه «شهادت» را انتخاب کرده‌ام.برای آنهایی که باقی می‌مانند بعد از «شهادت» ما مسئولیت سنگینی باقی می‌ماند./ اسماعیل احمدلو

    ************

این را بدانید و در نظر داشته باشید که دنیایی که شما در آن زندگی می‌کنید فناشدنی است. و همه ما ـ چه زود و چه دیر ـ باید از این دنیا برویم؛ و حال شما فکر کنید و بنگرید، چه بهتر است که با سر از پیکر جدا مانند مولایمان اباعبدالله الحسین(ع) از این دنیا برویم./ جعفر گروسی 

    **************

این دنیا سرایی است که ما در آن چند روزی بیش نیستیم. این دنیا پر از رنگها و نیرنگها و دلبستگی‌های پوچ می‌باشد که مانند ماری خوش خط و خال انسان را به خود مشغول می‌کند و ما دو راه بیشتر نداریم؛ یا ماندن و غوطه‌ور بودن در این منجلاب دو روزه، یا دل کندن و جهش کردن و روح را پرواز دادن به ملکوت اعلی./ احمد سلیمانی

    *************

دنیا مانند ماری است زهری؛ و مار پوست نرم و رنگارنگی دارد، ولی زیر این پوست زهر کشنده‌ای وجود دارد. پس، نباید به این دنیا دلبستگی پیدا کنیم./ غلامرضا مریم‌زاده 

    *************

این دنیا مزرعه‌ای برای آخرت است، و هر چه در این دنیا انجام دهیم در آن دنیا فقط اعمالمان هستند که جوابگوی مسائل ما هستند. این دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم همه‌اش وسایل مادی برای مردم است ـ جز چیزهای معنوی. حال اگر ما بخواهیم کفران نعمت کنیم و بخواهیم در این دنیا به عیش و نوش بگذرانیم و در آن به اوامر الهی و دستورات ـ همچون جهاد ـ عمل نکنیم، در قیامت خداوند جلوی پل صراط نگهمان می‌دارد و از ما بازخواست می‌کند و خدا کند همچون روزی پیش نیاید./ محمدرضا هیزمی آرانی

*************

باور کنید دنیا مزرعه و گذرگاه آخرت است. حال، من و تو مختاریم که این مزرعه را آباد کنیم یا ویران. خوشا به حال مؤمنینی که با دست پر از عمل نیک و صالح با دنیا وداع می‌کنند./ غلامرضا بیات سرمدی 

    ***********

این دنیا جاودانی نیست و فنا شدنی است. آنچه باقی می‌ماند سرای دیگر است. به فکر سرای دیگر باید بود؛ اینجا منزل موقت است. منزل حقیقی جای دیگر است. لحظه‌ای به مرگ فکر کنید، از مرگ هیچ فراری نیست و شربتی است که همه آن را می‌چشند. مرگ برای دوستان دنیا اتمام لذات و برای طالبان آخرت ابتدای زندگی و حرکت است. کمی به فکر آخرت باشید و هرگز غافل نشوید؛ دنیا و ظواهر آن انسان را به سوی غفلت می‌کشاند و چون چسبهایی به خود می‌چسباند. از دنیا چشم بپوشید، این دنیا بازیچه است و ارزش دلبستگی را ندارد و به جای دیگر دلبسته باشید و علایق و دلبستگیهای دنیوی را ببرید و به محاسبه اعمالتان بپردازید./ علی صادقی قمی

    ************

دنیا جای ماندن نیست، بلکه پلی است که باید از آن گذر کرد و به سرای ابدیت پیوست. خوشا آنان که از این ره‌توشه‌ای برداشتند و به جوار رحمت حق پیوستند./ حسین آزمایش

    ***********

دنیا را نباید بیش از یک پل فرض کنیم، پلی برای عبور است و از روی این پل باید سریع عبور کرد. منزل گزیدن خطا می‌باشد؛ مشغول شدن به دنیا اولین مرحله گمراهی است./ داوود بنی‌جمال 

    ***********

دنیا از ‌آب بینی یک بز پست‌تر است. آنقدر پست و فانی است که ارزش ندارد انسان آخرتش را حتی لحظه‌ای به تمامی دنیا بفروشد؛ مگر نمی‌دانید که بهای انسان بهشت برین است. پس، این بها را از دست ندهیم و بشتابیم که آخرت خود را بیمه کرده و روسفید در روز محشر حاضر شویم. حال اگر چنین چیزی می‌خواهید، به شما بگویم اصل دوری ما از خدا به خاطر عشق به دنیای فانی است. پس،‌اول عشق به دنیا را در خود بکُشیم و دلبندی خود را قطع کنیم و این زنجیرهای اسارت ـ که ما را در بند دنیا کرده ـ پاره کنیم، آنگاه عشق به معشوق یعنی الله جل جلاله را در دل جای کنیم و خانه دل را فقط به خدا بدهیم و بس./ محمدرضا هادیان دولت‌آبادی 

    ************

    «الدنیا مزرعه الآخره» دنیا مزرعه آخرت است،‌سعی کنید به دنیا وابسته نباشید، چرا که وابستگی به دنیا به قول پیامبر و امامان عزیز در رأس تمام خطاهایی است که از انسان سر می‌زند. مگر دنیا چست؟ «ان هذه الحیوه الدنیا لهو ولعب» به گفته قرآن دنیا بازیچه است پس چرا ما بیشترش کنیم. وقتی تمام اعمال ما برای سرگرمی انسان است، چرا بیشتر سرگرم بشود. دنیا محل آزمایش و امتحان است، دنیا محل عبور است. بمانند درختی که در بیابان خشک باشد و باید برای مدتی استراحت از سایه آن درقت استفاده کرد تا راحت‌تر به راه و به مقصد رسید. هیچگاه خدا را فراموش نکنید چرا که فراموشی خدا همانا و به أسف سافلین رفتن همانا. عالم محصر خداست./ اکبر مظاهری

    ***********

این دنیای چند روزه ارزش این را ندارد که خود را به بازیچه‌های زودگذر دنیوی سرگرم نماییم و خداوند متعال بارهادر قرآن کریم فرموده که دنیا جز بازی و لهو چیز دیگری نیست. «وما الحیوه الدنیا الا لعب و لهو والدار الاخره خیر للذین یتقون افلا تعلقون» و انسان باید خودش را برای سفر آخرت آماده نماید و این سفری است که به قول مولا علی(ع) راه طولانی است و باید در این سفر طولانی توشه به اندازه کافی به همراه داشته باشیم تا بتوانیم صحیح و سالم به مقصد نهایی یعنی به معبود و معشوق خود برسیم. انسان اگر در این دنیا پا بر روی هوی و هوسهای زودگذرش بگذارد و با آن مخالفت نماید در آخرت زندگی سراسر نشاطی را خواهد داشت./ مهدی صدیقی

همه ما یک روز می‌میریم و این دنیا پایدار نیست؛ این دنیا محل گذر است. هدف جای دیگر است که اگر افرادی که در این گذر هستند بتوانند خداوند را از خود راضی کنند و دستورات خداوند را اجرا کنند به آن هدفی که جایی جز بهشت نیست می‌رسند. و آنهایی که از دستورات خداوند سرپیچی کردند،‌خداوند آنها را به سزای عمل خود می‌رساند و آنها را از رفتن به بهشت باز می‌دارد. پس همه باید از این دنیا برویم، چه بهتر که این رفتن افتخارآمیز باشد. با افتخارترین رفتن هم «شهادت» است.  «شهادت» در راه خدا، در راه تحقق بخشیدن به قوانین الهی، در راه حاکمیت بخشیدن تمام مستضعفان جهان بر کره زمین؛ و ما معتقدیم که وعده خدا حق است./ حسین رضائی

    ************

زندگی دنیا کوتاه است و یک روز خواهیم رفت. پس، چه بهتر که سربلند و سرافراز و سعادتمند برویم تا به چهره و روی امام زمان(عج) و نایب بر حقش و قرآن محمد مصطفی(ص) و اسلام الهی با سربلندی نگاه کنیم. آری، می‌رویم اما با کوله‌باری از گناه، می‌رویم تا شاید از سنگینی بکاهیم./ عادل کرمی

************

دنیا گذرگاهی بیش نیست، وآخرت کتابی است که انسان در جهان به دست خود می‌نویسد، آخرت روزی است که انسان با دو دست خود آنچه را از پیش ساخته و فرستاده با دو چشم خود می‌بیند، و اگر او چیزی نساخته و با دست خالی برود در آنجا به دست او چیزی نخواهند داد. پس، چه بهتر که در مسیری گام بردارید و عملکردهایتان طوری منطبق بر مسیرتان باشد که بتوانید محصول کار خویش را هر چه پربارتر در آخرت درو نمایید./ غفور صمدپور

    ***********

همه چیز ما در این دنیا آزمایشی بیش نیست و حالا که ما می‌دانیم این آزمایش برای آخرت است چرا جان را برای الله ندهیم؟ جانی که او به ما داده تا ما را در آزمایش قرار دهد و جواب آن روز قیامت، که روز معاد است، ‌معلوم می‌شود. کسانی که گول این دنیا را خورده‌اند باید روز جزا جوابگو باشند. قسم به الله و کتابش قرآن که انسان در اشتباه است، مگر اینکه به خدا ایمان آورد و راه امامان را پیشه خود کند و عمل خوب انجام دهد و راه مستقیم، که راه انبیاست، پیش گیرد./ حسن محبی

    *************

بدانید که خوشی مطلق در این دنیا وجود ندارد و نکند حب دنیا شما را در بر گیرد، چون حب دنیا از صفات کفار است و در قرآن می‌فرماید: «رضوا بالحیوه الدنیا واطمأنوا بها» کفار به زندگی دنیوی دلخوش شدند و به آن قرار گرفتند./ هاشم کارگشا

    **********

ما مسافری بیش در این دنیا نیستیم، و مرگ هر لحظه بر روی سرمان سایه افکنده است. در قرآن می‌فرماید زمانی که بچه می‌خواهد متولد شود دوست ندارد، و جای خود را در آن فضای کوچک خوب می‌پندارد و هیچ جای دیگری را مانند آنجا نمی‌پندارد، و پس از تولد بر این گمان است که این دنیا بهترین مکان است و آرزوی آخرت و بهشت می‌رسد، می‌گوید: که ای کاش زودتر به این عالم پا می‌گذاشتم. ما هم همین هستیم و می‌گوییم که دنیا بهترین جا برای ماست و قرآن می‌فرماید که: بالاترین و بهترین جای ممکن در عالم دیگری است، ولی ما باز برخلاف همیشه می‌خواهیم در اینجا بمانیم./ رضا بصیری آق قلعه

    **********

آری، بایستی از مظاهر دنیا که بسیاری از پیشنیان را به ضلالت در این دنیا و عذاب سخت بعد از مرگ کشانده است گذشت. باید بدانیم که ما در این دنیا همچون مسافری می‌باشیم که صبحگاهان باید ترک مسافرخانه کنیم و به سوی مقصد اصلی بشتابیم؛ و این دنیا مانند مسافرخانه‌ای است که مدتی کوتاه در آن باید توقف کرد و خداوند مقصد اصلی ما را در آخرت تعیین فرموده است، و این دنیای فانی و پرفتنها را سبب آزمایش بندگان خویش قرار داده تا که چه‌سان عمل نمایند./ محمدتقی حاج محمدیزدی

    *************

از آنجا که این عرصه دنیا، این وجود و عدم، و این زندگانی ابتلا و آزمایش الهی است، اینجا (دنیا) مکانی است ظلمانی که هر کس دست به سویی دراز می‌کند. و فردایی نورانی است که مشخص می‌گردد آنچه را که این دستها کسب کرده‌اند، و معلوم می‌شود چه کشت کرده‌اند و حصال کشتشان چیست./ قاسم رستمی

    ************

هر وقت قلبتان گرفت به یاد امام حسین(ع) و مظلومیت او گریه کنید. وقتی دنیا به عزیزترین موجود بر روی خود رحم نمی‌کند، چگونه می‌خواهید به دیگران رحمت و مروت نشان دهد؟ اینجا محل قرار نیست، اینجا محلی نیست که سرمایه عمرمان را در جهت ساختن و ‌آباد کردن آن صرف کنیم، چرا که چون نقش بر روی آب می‌ماند که اثری به دنبال نخواهد داشت. پس، چه بهتر که انسان با خدا معامله کند و با او طرف حساب باشد. حال که قرار است ما را به زور از این دنیا ببرند،‌چه بهتر با میل و با احترام خودمان در رفتن از این خانه بلا و مصیبت پیشقدم شویم و نگذاریم کارمان به جاهای وخیم و خراب بکشد و نگذاریم حیثیت فطری و خدادادیمان با مرگ در کنج بیغوله‌ها و خرابه‌های بظاهر آباد لکه‌دار شود./ غلامعباس محمدی

    *************

بر شماست که دین را هدف قرار دهید. از دنیا دوری نمایید و آن را وسیله‌ای قرار دهید برای رسیدن به دین و جلب رضای خدا. ممکن است در دنیای لذتهای فراوانی موجود باشد و نفس اماره را تحریک کند که دل به آنها بندیم. اما، می‌پرسم که این زندگی که حداکثر 100 سال یا کمی بیشتر است، انسان چقدر می‌تواند از آن لذت ببرد که به اندازه لذت نزدیک به خدا باشد، به اندازه دوستی با آفریدگار آن لذتها باشد. پس، خدا را هدف قرار دهید و دنیا را وسیله‌ای برای رسیدن به آن هدف؛ و دوری کنید از آن چه دور می‌سازد شما را از خدا و روی آورید به کارهایی که نزدیک می‌کند شما را با به خدا./ محمد کریمی

این دنیای فانی تمام زرق و برقهایش گذراست، تمام چیزهایی که ما به آن دل خوش کرده‌ایم و آنچه موجبات سرافرازی ما می‌شود سپاس و ستایش خدای یکتاست. / سعید مرزآبادی فراهانی 

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۵
همسفر شهدا