جهان بینی شهید 15
از شما میخواهم که هرچه میتوانید از دنیا کنارهگیری کنید و خود را به خداوند متعال نزدیکتر کنید. زیرا همه چیز فانی و نابودشدنی است بجز خداوند متعال، و بازگشت ما هم به سوی او میباشد. پس، این دوران زندگانی را در امور دنیوی سپری نکنید که خود شاهد هستید چسان سریع میگذرد، و مانند آب رودخانهای است که همیشه میرود و دوباره برمیگردد. اما عمر ما میرود و جای آن دیگر نمیآید، و از روز حساب بترسید که بسیار نزدیک است. این قدر به دنیا نزدیک نشوید زیرا که دنیا مثل آب شوری است که هر چه آدمی از آن بنوشد تشنهتر میشود./ حبیب حسین پورخیاط
****************
دنیایی که روز به زوال است چیزی جز معرکه آزمایش و میدان ابتلا نیست. به دنیا نیامدیم که فقط بخوریم و بپوشیم و ... بلکه، به دنیا آمدیم تا پرواز کنیم، به دنیا آمدیم تا روح و جانمان را به وسیله جسم و بدن نورانی کنیم وبه خدا نزدیک شویم. آری، دنیا آزمایشگاهی بزرگ است که هر کس در آن به نحوی آزموده میشود و تنها و تنها در این میانه آنانی روسفید از امتحان الهی بیرون میآیند که دامن صبر و شکیبایی از دست ندهند و بزودی دست از مقاومت برندارند./ محمدرضا قرائیان
*************
ما که یقین داریم هر چه که مادی است رو به فناست، و بقایای مادیات در عروج آنه به سوی معنویات است،بنابراین ما انسانها که مرگ بالاخره یک روز به سراغمان میآید «کل نفس ذائقه الموت» چه چیز بهتر از اینکه هر چه داریم و هر چه دنیا به ما وعده داده است به آخرت بفروشیم و در زمره «تریدون عرض الدنیا و الله یرید الاخره والله عزیز حکیم» نباشیم. آری، خداوند عزیز و حکیم به ما میفهماند: ای بنده جاهل و سرکش سعادت اخروی خود را تامین کن، این دنیا جز محل گذر چیزی نیست. هر که دل به این دنیا ببندد آخرت خود را از دست داده، و هر که آخرت را به دست آورد یقیناً در دنیا رنج و سختی برای او به وجود خواهد آمد. به گفته امیرالمومنین(ع): «الدنیا والاخره کالمشرق و المغرب. اذا قربت من احدهما بعدت عن آخر.» آری، حضرت(ع) دنیا و آخرت را به غرب و شرق زمین تشبیه نموده است که هر چه به سوی مغرب رویم از مشرق دور میشویم، و هر چه به سوی مشرق برویم از مغرب دور میشویم. بنابراین نتیجه میگیریم که باید به وضع زندگی خود بنگریم. اگر در زندگی ما نقص و کمبودی نیست،نه آفت است نه بلا،نه بیماری نه مرض و نه فقر، بنابراین باید در آخرت خود شک کنیم که جزو کدامین گروه هستیم؟ آیا به این سادگی آخرت خود را به دنیا نفروختهایم؟ خدایا، خدایا ترا به عزتت حرارت دنیا را نصیب من و پدر و مادرم بگردان و حلاوت آخرت را نیز به همچنین، زیرا علی(ع) میفرماید: «حلاوه الدنیا مراره الآخره، و مراره الدنیا حلاوه الآخره»./ محمدرضا باقری نراقی
***********
انسان با کمی اندیشه و تدبر و تعمق درمییابد که موجودی که دوبعدی و میتواند هر یک از این دو بعد و دو مسیر را انتخاب کند؛ یکی بعد مادی و حرکت در مسیر مادیات است، دیگری بعد معنوی و حرکت در مسیر معنویات. در بعد اول، انسان کارش فقط خوردن و خوابیدن است و انسانی که فقط به این بعد وجودی خود توجه کند و به آن بپردازد چنان در این مجلاب گیر میکند که بعد معنوی را فراموش میکند و قلوب چنین انسانهایی سیاه و کدر میشود. اما حرکت در بعد معنویات برخلاف بعد مادیات است. و در این بعد است که انسان خداوند را به رحمانیت و رحیم بودن ستایش میکند و از ابزار و وسایل مادی برای رسیدن به معنویات و حقایق استفاده میکند. وانسانها در این بعد نهایت تلاششان رسیدن به لقاءالله و فانی شدن در وی میباشد و با کسب فضایلی چون تقویف ایمان،ایثار، شجاعت،بردباری و ... سعی در کامل شدن خود مینمایند./ احمدرضا رمزی سراوانی
**********
سوگند به مشیت خداوند، رام تو نخواهم شد ای دنیا، از تو دور میشوم ای دنیا، و ریسمان مهارت را در گردنت میاندازم و از چنگ تو میگریزم و از دام تو میرهم و از رفتن به لغزشگاههایت دوری میجویم. کجا هستند کسانی که تو آنها را با شوخیهای خود فریفتی؟ کجایت امتهایی که به زیورهایشان آنها را در فتنه واجبات پروردگارش را انجام دهد و بر مشقات صبر نماید و چشمش را شب از خواب بشوید حتی اگر خواب بر او غلبه کرد، فرش خود را زمین و دسترش را بالش قرار دهد و زبانش به یادآوری خدایش آهسته زمزمه کند و گناهش از زیادی استغفار از بین برود و جان خود را سپری برای اسلام کند. اینان، از حزب خدا به شمار میروند، همان حزبالله و حزبالله همانا رستگار است./ غلامحسین پازشگر حسنآبادی
**********
روزگار سخت و غریبی را میگذرانید؛ راه پر پیچ وخم و طولانی، و توشهای اندک. باید رفت و از این زندان خلاصی یافت. مسلمان زندگی کردن در این دنیا و عصر مغشوش و پر از فتنهها پایمردی میخواهد. امید دارم که خداوند، به حق شهیدان گلگون کفن، این توفیق و سعادت را نصیب ما و تمامی خفتگان در فراموشی عنایت فرماید که هدایت شویم، و به سوی او راه گیریم و از این ظلمتکده به منبع نور، صداقت، پاکی، استقامت، از خود گذشتگی، ایثار و فداکاری رسیده و از این سرچشمههای الهی سیراب شویم./ محمد کریمی
***********
زندگی من در چارچوب تولد، تولید، مصرف و مرگ خلاصه نمیشود. این زندگی برای من نیستی است. این زندگی، زندگی حیوانات است. زندگی کرم خاکی است. زندگی که فقط خوردن و خوابیدن باشد و در تمام مدت آن انسان سرش را در لاک خود فرو برده و به مسائلی که در جامعه میگذرد بیتوجه باشد و کاری نداشته باشد که افراد جامعهاش در چه وضعی بسر میبرند و چه مسائل و مشکلاتی برایشان وجود دارد، برای من مرگ است و زندگی نیست./ امیرحسین سیفی
*************
بدانید دنیا رهگذری بیش نیست و انسان هم همینطور است. «الدنیا خلقت لغیرها و لم تخلق لنفسها» دنیا منزلی از منازل راه تکامل انسان بوده ولی سرمنزل نیست و شایستگی دلبستگی ندارد، و میبایست در این سرای آزمایش آمادگیهای لازم را برای زندگی در سرای باقی تحصیل کرد و به سوی مقصد اعلی شتافت.چنانچه مولای متقیان امام علی(ع) هم در خطبه خود میفرماید: ای مردم، بدانید که دنیا خانه عبور و جهان آخرت خانه قرار است. از گذرگاه خود برای محل اقامت خود بهره گیرید... دلهای خود را از دنیا خارج سازید و از دلبستگی به لذات دنیوی رها شوید. قبل ازاینکه بدنهای شما از آن خارج شود و با مرگ آن را وداع کنید، شما در دنیا آزمایش میشوید و برای هدفی غیر ازآن خلق گشتهاید و به مقصد نهایی شما در دنیا نیست./ احسان سهرابی کاشانی
زندگی بدون هدف و عقیده و جهاد، جز زندگی حیوانی چیز دیگری نیست، و زندگی تنها خوردن و خوابیدن و خوشگذرانی بپردازد روزی به پایان خواهد رسید و روزی مرگ به سراغمان خواهد آمد و انسان نباید به این چیزها امید و دل ببندد. زندگانی آخرت پایدار است./ علیاصغر خامسی
**************
بدانید که هدف از این دنیا، و در این دنیای مادی قدم برداشتن، فقط تکامل است برای آخرت و دنیای دیگر.../ محمد زینعلی
**********
«الا بذکرالله تطمئن القلوب» (با ذکر و یاد خدا قلبها آرام میگیرد). مرگ حق است و برای همه، منتها چیزی که مهم است برداشت اشخاص از مرگ است؛ و در مورد مرگ دو نظر کلی وجود دارد: عدهای مرگ را پایان میدانند و عدهای آغاز، و هر کس مبنای زندگی خود را بر پایه نظر خود در مورد مرگ میگذارد. هر که آن را پایان میداند به دنبال خوشبختی در دنیاست و این خوشبختی را در پول و ثروت میبیند. به همین دلیل سعی میکند از هر راهی که شده بر ثروت خود بیفزاید. او همه عمر خود را به دنبال افزودن به ثروت خود میگذراند و وقتی مرگش فرا میرسد میبیند از آن مقدار اموالی که به دست آورده استفاده کامل نکرده است. این موضوع را میتوان در مورد تمامی کسانی که طرز فکرشان چنین است دید که چگونه بعد از یک عمر تلاش برای به دست آوردن ثروت، آن هم نه از راه حلال،بلکه از هر راه حرامی که شده، قبل از آنکه بتوانند از ثروت خود استفاده کنند مرگ به سراغشان میآید. اما دسته دوم، مرگ را آغاز زندگی جاوید میدانند. آنها خوشبختی را در ثروت واموال دنیا نمیدانند و ثروت و مال را هدف خود قرار نمیدهند و بارزترین نمونههای آن یکی آن است که وقتی قریش به پیامبر اسلام(ص) پیشنهاد میکند که اگر دست از حرفهایی که میزند بردارد به او ثروت و بهترین مقام و منصبها را میدهند، پیامبر اسلام(ص) پیام فرستاد که: «اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارید دست از دین خدا برنمیدارم». و جای دیگر علی(ع) میفرماید: «اگر تمامی جهان را به من بدهند برای اینکه پوست جوی را از دهان موری بدر آوردم، به خدا سوگند این کار را نخواهم کرد». این رفتارها متخذ شده از دیدگاه این انسانهای والا در مورد مرگ است. آنها به معاد اعتقاد دارند و به حساب پس دادن به خداوند تبارک و تعالی معتقدند و برای همین، تعهد و مسئولیت برای خود احساس میکنند، که افراد دیگر این حسابها را نمیکنند؛ و اعتقاد به معاد بهترین ضامن اجرای قوانین است و کوچکترین احتیاج به زور و قدرت برای اجرای قوانین ندارد، بلکه آن شخصی که به معاد و روز قیامت اعتقاد دارد مواظف است کار خلاف قوانین الهی انجام ندهد و برعکس افرادی که به معاد اعتقادی ندارند برایشان این ضمانت اجرای قانون وجود ندارد. آنها احساس مسئولیت نمیکنند و برای کارهایی که انجام میدهند لازم نمیدانند که به کسی پاسخگو باشند. کسی که به معاد معتقد است حساب کوچکترین چیزها را دارد. مسلماً حکایت آمدن طلحه و زبیر به پیش حضرت علی(ع) را شنیدهاید و میدانید که امام چگونه رفتار فرمودند. این رفتار ایشان از آنجا سرچشمه میگرفت که به روز محشر معتقد بودند. کسی که به معاد اعتقاد دارد اگر یک خودکار در دستش باشد محال است کوچکترین خطی بدون دلیل بکشد، و اگر دفتری در دست دارد هیچگاه بیخودو بیدون دلیل و یا برای کارهای بیهوده حتی از یک ورق آن استفاده نمیکند. بزرگترین چیز در مورد افرادی که به معاد اعتقاد دارند عشق به مرگ است. در حالی که کسانی که به زندگی بعد از مرگ اعتقاد ندارند بدترین اتفاق در زندگیشان را مرگ میدانند. روزی کسی از ابوذر پرسید: چرا از مرگ میترسیم اما تو از مرگ نمیترسی؟ ابوذر جواب داد: شما دنیای خود را آباد کردهاید و آخرتتان را خراب، و من دنیای خود را خراب کردهام و آخرتم را آباد. کسی که به زندگی بعد از این عالم اعتقاد دارد خود را برای مرگ همیشه آماده نگاه میدارد و مصداق آن این سخن است از امام علی(ع) که میفرماید: اگر کاری مربوط به دنیا برایتان پیش آمد عجله نکنید و فکر کنید کهعمری طولانی دارید و وقت بسیار، اما اگر کاری مربوط به آخرت برایتان پیش آمد عجله کنید که هر چه زودتر آن را انجام دهید و مرگ را در یک قدمی خود بدانید، و قرآن میفرماید: وقتی یک نفس کشیدید مطمئن نباشید که نفس بعدی را میکشید، و وقتی قدمی برداشتید اطمینان نداشته باشید که قدم بعدی را برمیدارید. عدهای نیز هستند که اعتقاد به معاد در قلب آنها نرفته است و کارهای خود را مطابق قوانین الهی نمیکنند و رفتارهای اینها همانند رفتار گروهی است که به معاد اعتقاد ندارند و برای توجیه کردن کارهای خود میگویند جهنم و بهشت به آن صورتی که شما اعتقاد دارید وجود ندارد، بلکه این یک چیزی در ذهن انسان است./ حجتالله آبنیکی
************
زندگی، نه آنقدر شیرین است و مرگ نه آنقدر تلخ که انسان شرافتش را به خاطر آن بفروشد. انسان باید بیندیشد که چرا به دنیا آمده و چرا از دنیا میرود./ مهدی احمدیان
*********
خداوند تبارک و تعالی مکرر در آیات قرآن ما را متذکر به مرگ میسازد؛ و مرگ طوقی است در گردن بنیآدم، و هر کس خواهناخواه باید شربت مرگ را بچشد و کسی را از مرگ خود خبری نیست. و چه بسا اشخاصی در حین اینکه گمان نداشتهاند از دنیا رفتهاند./ میرابراهیم تسلطی
**********
اکنون که مرگ من حتمی است بگذار مرگی را انتخاب کنم که آبستن زندگی باشد./ صالح محسن دوست
**********
برای یک مسلمان مرگی وجود ندارد و این مردن حالتی به حالت دیگر شدن بیش نیست./ مهدی تنساز
************
و بدانید مرگ حیاتبخش است، و مرگ آخر زندگی نیست، بلکه تبدیل صورت زندگی است. از زندگی آمیخته به بلا به زندگی طیبه بیخوف و حزن؛ و این تبدیل به عقیده علمای اسلام خلع لباس است. آن حقیقت و محتوای «من»، که میگوید دست من و پای من و اعضای من و جوارح من، آن «من» لباس خود را که کالبد و قفس دنیاست از تن میاندازد و لباس بهتری میپوشد و زندگی بهتری مییابد./ حسن احمدی
*********
بدانید که مرگ نیستی و فنا نیست، بلکه انتقال از دنیای فانی به دنیای باقی و پایدار است. مرگ انتقال از جهان کشت و عمل به جهان نتیجه و محصول است./ عبدالله غیاثی
انسان هر موقع که عمرش تمام میشود مرگ سراغ او میآید. پس، چه بهتر در جنگ و فیسبیلالله باشد. بنابراین، اگر انسان به دنبال کمال برود خداوند او را طلب میکند./ محمد حاج فتاح