نیایش شهید 1
خدایا، به من قلبی ده که تو در آن جای گیری، و چشمی ده تا راهم را از میان کورهراهها بیابم، و گوشی ده تا صدای الهیات را از میان نغمههای شیطانی جدا کنم. خدایا، دستی ده تا بدان سنگلاخهای راهم را کنار بگذارم، و پایی ده تا که آن را بپیمایم و آنگاه، در پایان، شهادتی ده تا بدان به سرمنزل مقصود رسم./علی صفاری
******************
خدایا، دل دردمندم شوق آزادی دارد تا از این غربتکدة سیاه، تا از این زندان عاشقان وصالت، ندای خود را به وادی عدم بکشاند و فقط با خدای خود به وحدت برسد.
خدایا، اگر من لایق بخشش تو نبودم، مرا در این کوهها، در این جبههها و در این سنگرها نمیخواندی. تو مرا لایق دیدهای که در رحمت شهادت را بر من گشودهای.
خدایا، من این همه راه را به عشق تو پیمودهام. خدایا، دیگر امیدی ندارم؛ با همه وداع گفتم. خدایا، مرا در جوار قربت آرامش بخش... «یا منزل السکینة فی قلوب المؤمنین یا آمال الغارمین.»/علیحسین آقایی
******************
الهی، ببین که چگونه قبطیان زمین با فرعونیان سرکش در این سیارة کوچک چنگهای کثیفشان را به هم انداختهاند تا بر دین محمد(ص) بکوبند. خدایا، پس به پارههای آهن بگو تا مرا دربر گیرند. خونم را، ای هستیبخش،بر این زمین شهیدپرور بریز تا دین خدا و رسول خدا زنده بماند. مگر نه این است که همه چیزم و روح انسانیم را در من به ودیعت نهادهای و تمام توانم و قدرتم از تو بوده است. پس مرا، ای پروردگار محمد(ص)، در صراط خداییات محکم کن تا در تحکیم دین رسول تو زیباییهای شهادت را با روحم در آغوش کشم. ای معبود من، مرا نزد امام روسفید کن. الهی، جان ناچیز مرا بگیر و به پای نهال اسلام و انسانیت بریز. الهی، اگر با اولین قطرات خونم که بر سرزمین شهیدپرور میریزد، لایق آمرزش تو نمیشوم، زمین را از خونم سیراب کن. اما، ای خدای بشریّت و انسانها، به فرشتگانت که مأمورند تا جان از قلبم برگیند، امر کن قدری بر من آسان گیرند، زیرا من گنهکارم و تحمّل عذاب جان کندن را ندارم. و من این راه را انتخاب کردم که در پیشگاه تو حاضر شوم و خود شفاعت گناهانم را میکنم. براستی که حیات و جاودانگی در سایة شهادت است./مجید سراجیان قلیزاده
******************
بار پروردگارا، به من توفیق عطا کن که بندة خوبی برای تو باشم. هم اکنون از تو میخواهم که به من خوب بودن را یاد دهی و در راه خوب شدن یاریام دهی.
خدایا اگر گناهی کردهام از روی نادانی و جهل بوده است؛ مرا ببخش. الها، به من یاری ده تا غیر از تو اله و معبودی نداشته باشم. پروردگارا، قلب من در عشق کمک به مستضعفین میتپد. همة آنها را از خزانة کرمت بینیاز کن.
خدایا، معبودا، از تو میخواهم، همانگونه که تاکنون مرا یاری دادهای و من کمکهای تو راحتی به چشم خود دیدهام، هیچگاه مرا به خودم وامگذاری و همیشه مرا یاری دهی، یار مظلومان./حسن شهرابی فراهانی
******************
خدایا، به من بیاموز که چگونه تمام افکارم برای جلب رضای تو باشد. خدایا، به من بیاموز که چگونه تمام کارهایم برای رضای تو باشد. خدایا، به من بیاموز که چگونه زندگی کنم که رضای تو در آن باشد. خدایا، به من بیاموز که چگونه کلامی گویم که کلام تو در آن باشد. خدایا، به من بیاموز که چگون هبسویت رجعت کنم. خدایا، به من بیاموز که چگونه این جان را ـ که عزیزترین و تنها دارایی من است ـ برای رجعت کردن به سوی تو بدهم. پس، خدایا، زیستن چون حسین(ع) را به من بیاموز و مردنی همچون او را./امیرعباس سادات
******************
خدایا، خداوندا، همانگونه که من روی سیاه خود را به آب تو میشویم و پاک میگردانم، تو درون سیاهم را با نور خود روشنایی بخش و صیقل ده. خدایا، خداوندا، مغز مرا و فکر مرا و تصور و اندیشة مرا از بدیها و زشتیها محفوظ و دور نگهدار، و چشمان مرا از دیدن نامحرمان و ناپاکیها کور بگردان، و گوشهایم را از شنیدن مهملات کر بگردان، و نفس کشیدن بیهودهام را از من باز ستان، و لبها و زبانم را از بازگو کردن دروغ و تهمت و افترا و بازگو کردن گناه بسته بگردان، و دستهایم را از انجام دادن گناهان و پاهایم را از رفتن به راه گناه قطع بگردان. خدایا، خداوندا؛ درون سیاهم را با ور خود روشنایی ببخش و قلب سیاهم را با وجود خود صیقل ده و روشن بگردان./حسن سقّا
******************
خدایا، با اینکه تو نعمت را بر من تمام کردی، از تو روی گرداندم. با اینکه اسلام را دادی، باز مسلمان واقعی نبودم. با آنکه ما را در برهههایی از زمان قرار دادی که انقلاب اسلامی و رهبری همچون امام وجود دارد، باز ـ آنگونه که باید ـ در جهت انقلاب قرار نگرفته و برای اسلام کاری نکردم. با آنکه نعمت جنگ را فراهم کردی، باز مسامحه کردم. با آنکه نعمت پدر و مادر را دادی، باز قدردانی نکردم. اینک بعد از سالها تقصیر، با دلی نادم و شکسته، به سوی تو میآیم و جز تو بخشندهای نیست و جز وجود مبارک تو کسی نمیتواند این بندة فراری را دریابد./رضا کارآمد یزدانآبادی
******************
معبودا، پروردگارم، چه زیباست جلوهگاه جمالت و چه باشکوه است نمایشگاه جلالت. در حیرتم، ای خداوند، من چگونه شکر گذارم؟ نمیتوانم از شوق توفیق و افتخاری که به من دادی قدم در راه تو بردارم. آیا این منم که توفیق نصیبم شد؟ نه، نه، این تویی! ای که از کرمت این سعادت را به من دادی، آیا این منم که توفیق نظاره بر فروغ تابناک ملکوتی را یافتهام؟ آری، ای رب اعلای من، ای دانای درونی و بیرونی من، ای ستارالعیوب، تویی که میتوانی از تقصیرات این حقیر ضعیف بگذری و راه حق را در پیش پایم گذاری. خدای من، عزت و ذلت در دست توست. الهی، تو را قسم به آنهایی که به درگاهت پذیرفته شدهاند مرا به خودم وامگذار./سیدجلال معصومی
خدایا، این ملت مستضعف و این ملت به پا خاسته برای دین تو و مکتب و عقیدة خود تن به جنگ تحمیلی داده است. پیروز و موفقش بدار. خدایا، تو را قَسَمت میدهم به مناجات شبانة امام عزیزمان و تو را قسم میدهم به اشک چشم یتیمان و سوز دل مادران و حجلههای بیداماد عروسان. هرچه زودتر این ملت مبارز و مسلمان را بر استکبار شرق و غرب پیروز بگردان./عیوض عبدی
******************
الهی، قرار ده مرا از آن بندگان خالصت. الهی، اگرچه بسیار گنهکارم و سرتاسر وجودم نافرمانی توست، رحم کن و صبر عنایت فرما، بدانگونه که باعث معراج روح گردد و علی(ع) و اولیایت شفاعتم کنند. آنقدر سخن بسیار است که نمیدانم از کجا بگویم ـ از آهنربای عشق تو که این برادة ناچیز را به سوی خود میکشی، یا از دنیای فانی بگویم که میخواهد این نیروی آهنربا را خنثی کند.
الهی، دیگربار سعادتی به من عطا فرما تا در میان فرشتگان زمین، یعنی انسانهای خالص، باشم. خدایا، تو که چنین لطف کردی و این بندة ذلیل را به این سعادت نایل گرداندی از تو میخواهم که مرا دست خالی برنگردانی و از ناخالصیها بسیاری که در اعمال من بوده است بگذری.
الهی، وقتی کسانی را میبینم که سوار بر اسب سرکش نفس به طرف دنیا میتازند، دنیایی که فردا باید گذاشت و رفت، از تو میخواهم که مرا از آنان قرار ندهی.
خدایا، علی(ع) در دنیا از تو یک چیز خواست و آن شهادت خالصانة فی سبیلالله بود، شهادتی خونین که در آخرت مایة نجات شود و خلوص که سبب استخلاص گردد. پروردگارا، من هم از تو یک چیز میخواهم، و آن این است که هرگز مرا به خودم وامگذاری. پروردگارا، هرچند که این جمله جسارت است به درگاه مقدمت، این بنده کلامی جز این ندارد.
خدایا، اگر میدانی عاشقت شدهام، مرا از بندگان خالصت قرار ده. خدایا، در این دنیا خود گفتهای ناامیدی گناه بزرگی است؛ به لطف تو دل بستهام و به انتظار نشستهام./غلامرضا محمدعلیزاده
******************
خدایا، تو خود میدانی که مرا، این بندة کوچکت را، آفریدی و به او اختیار دادی و او را رها کردی تا خود راه را پیدا کند. ولی من جز اطاعت از «مَنِ» نفسانی خودم کاری دیگر نکردم و یک عمر خود را ، در غفلت گذراندم و هیچ به فکر خود و اندیشة خود نبود. و اینک از تو میخواهم این بندة ذلیل و حقیر را، که به درگاه تو آمده، رد نکنی و او را مورد آزمایش خودت قرار دهی که من طاقت عذاب الهی را ندارم./حسین شیرغلامی
******************
خدایا، تو میدانی که بندة گناهکار توست که با تو راز و نیاز میکند. خدایا، تو خود میدانی که دیگر از کارهایم قدم به قدم ترسیده و دست برداشتهام. اما هنوز هوای نفس من سرکشی داشت که برای تو قدم به خودت سربازی گذاشتم. خدایا، محیط مرا تحت تأثیر خود قرار داده بود ولی تا توانستم خود را به طرف تو سوق دادم. تو خود میدانی که آرزوی شهادت داشتم. بیش از این هم میتوانستم هوای نفس خود را سرکوب کنم، ولی سستی کردم. اینک میدانم که خداوند بخشنده است و توبهپذیر./بهرام قنبری
******************
خدایا، این جان و این مال در نزد ما به امانت است. بارخدایا، تو خودت مرگ ما را شهادت قرار بده و بپذیر از ما. ما را به بهشتی که خود به آن وعده دادهای قرار بده، یالله، یالله، یالله، رحم کن به این بدن ضعیف ما!
خداوندا، امروز که دست از رفاه و آسایشی که تو برایم فراهم آوردهای میشویم، تو بهتر از هرکسی میدانی که منظور و مقصودم تو هستی و ذرهای از قلب و وجودم را صمیمانه و مخلصانه در اختیار هیچکس جز تو قرار ندادهام. اینک تو فقط میدانی که وجودم از عشق به تو شعله میکشد. و اکنون که پس از سالیان دراز گمشدهام را باز یافتهام احساس آرامش میکنم. خداوندا، ناگاه خود را در برابر تو یافتم از شرمندگی سر به زیر افکندم. هنوز باورم نشده بود که ندایم را پاسخ دادی؛ ولیکن با آن شکوه و جلال و مهربانی، که فقط در شأن توست، مرا به سوی خود خواندی.
پروردگارا، مرا دریافت که زیباترین نامها را داری. اینک با تمامی قلبم و وجودم ـ که از محبت تو سرشار است ـ صدایت میکنم که مرا هم، مانند دیگر عاشقانی که به سوی خود خواندی، به سوی خویش بخوانی. ای خداوند بزرگ، اگر لحظهای محبت خویش را از من دریغ کنی جز خسران و تباهی دنیا و روسیاهی و شرمندگی فیضی نخواهم برد. پس، خدایا، مرا یار باش و مرا از عاشقان خاص درگهت ساز، ای ارحمالراحمین و ای معبود من./مرتضی حسینیرستمی
******************
پروردگارا، ریا سراسر وجودم را گرفته و هرکاری که برای رضای تو کردم برای دیگران تعریف کردم و مزدش را از تعریف دیگران گرفتم. بنابراین، دستهایم تهی و کولهام از توشة آخرت خالی است. خدایا، اگر با عدالتت با من رفتار کنی، وای بر من! پروردگارا، به فضل و کرم و بخشش تو چشم دوختهام. پروردگارا، مپسند بندهای را که دوست دارد دیگران او را به نیکی یاد کنند. خدایا،اگر با منافقین و گناهکاران محشورم کنی، جواب پیامبران و معصومین و شهدارا چه بدهم؟
خداوندا، جدایی از تو را چه کنم؟ خداوندا، اگرچه من بندهای گناهکارم و هواهای نفسانیام بر من غالب گشته است، دوستت دارم و دلم میخواهد که مؤمن باشم و جز رضای تو کاری انجام ندهم. ولی چه کنم که ایمانم سست است و عقلم مغلوب هواهای نفسانیام میشود. خداوندا، به شهدای کربلا قَسَمت میدهم ما را نیز جزء شهدا محسوب کن. خدایا، عمرم را به بطالت گذراندم؛ چه کنم روزی که از عمرم سؤال میشود؟ چه کنم روزی که از نعمتهایت از من سئوال میشود؟/علی یاری
******************
خدایا، اگر لحظهای مرا به خودم واگذاری، همیشه در غفلت خواهم بود. پس مرا به خودم وا مگذار. خدایا، هر چه بخواهم کم است، و هر چه بگویم ناکامی، و هر چه بشنوم ناقص، و هر چه از تو بخواهم و تو بدهی لازم، و هر چه درک کنم ناکامل، و هر چه حس کنم و هر چه ببینم نامعلوم. پس، خدایا، آنی به من عطا کن که با داشتن آن تو را بهتر درک کنم.
خدایا، آنچنان قدرتی به من عطا کن و آنچنان لطفی در حق من بنما که در آخرین لحظات عمرم نام تو را به زبان داشته باشم.
خدایا، سپاسم را بپذیر. خدایا، بهترین لذتهای آخرتی و دنیایی را به من عطا کن و آن لذت بهترینی را که میدهی در عبادت کردن قرار بده. خدایا، به من آنی عطا کن که در به کار رفتن آن از مقربین تو باشم. خدایا، میدانم آنچه تو میخواهی میکنی. مرا بر آن راهی بگذار که مصلحت توست. خدایا، تو خدایی، یعنی آفرینندهای و من هیچم. ولی، خدا، بنا به حکم تو بشر میتواند به جایی برسد که فقط تو هستی. خدایا، به من لیاقت رسیدن به این مقام را بده. /علی طائی
خدایا،
با صنع تو هر مورچه رازی دارد با شوق تو هر سوخته سازی دارد
ای خالق ذوالجلال، نومید مکن آن را که به درگهت نیازی دارد
خدایا، شکر و سپاس که پوشانیدی از دیگران اشتباهاتم را و عزت و آبرو بخشیدی مرا. معبودا، بیکس و تنها، با کولهباری از گناه، چه کنم؟ خدایا، غیر از در خانة تو کدامین در را بزنم؟ تو نیز اگر راهم ندهی و از من روی بگردانی به که روی بیاورم؟ بارالها، خودت گنهکاران را خطاب کردی و بازخواندی و به آنها وعدة مغفرت دادی. سزاوار نیست که بندة روسیاهی را که با دلی شکسته به در خانه تو روی آورده جواب کنی.
معبودا، من روسیاه با این همه گناه که پیش تو آبرویی ندارم. خدایا، اهلبیت محمد(ص) را پیش تو واسطه قرار دادم؛ دستم گیر که جز تو پناهی ندارم. خدایا، هرچند که من گنهکارم، تو غفاری؛ هرچند من زشتکارم، تو ستاری. سزاوار است که از خطای من نگذری؟
بارالها، در این دنیا لطف و کرمت شامل حالم گردیده و از تو میخواهم که در آن دنیا هم لطفت را شامل حالم کنی. به فضل و کرمت گناهانم را عفو کن.
هر روز من از روز پسین یاد کنم بر درد گنه هزار فریاد کنم
از ترس گناه خود شوم غمگین باز از رحمت تو خاطر خود شا کنم
بارالها، خودت درقرآن فرمودی: «آنان که میخرند آخرت را به زندگانی دنیا و کسی که پیکار کند در راه خدا پس کشته و یا پیروز گردد؛ میدهم به او پاداش گران.» خدایا، من هم به عشق دیدار تو و اهلبیت محمد(ص) پا به جبهه گذاشتم. خدایا، مرا جز تو امیدی نیست و جز تو مرا معشوق و مرادی نیست. خودت رامعشوقترین من قرار بده و مرا عاشقترین خویش. بارالها، مبادا مرا ناامید کنی.
در عشق تو من کیم که در منزل من از وصل رخت گلی دمد بر گل من
این بس نبود ز عشق تو حاصل من کاراستة وصل تو باشد دل من
خدایا، درد عاشقان را تو دردمندی.
مرا تا باشد این درد نهانی، تو را جویم که درمانم تو دانی
بارالها، با دلی شکسته اینطور با تو سخن میگویم. این دل شکسته را جز دستهای مهربان تو درمانی نیست. خدایا، چشمانم در انتظار دیدار توست. طلب جانم کن که دیگر طاقت دوری تو را ندارم./مهدی احمدخانی
******************
پروردگارا، در انتظار حکومت اسلامی چه رنجها و مشقتها که تحمل شد! چه گلهای تازه شکفته که پرپر شد! چه پدران و مادرانی که به سوگ عزیزانشان نشستند! چه جانها و مالهایی که در این راه بزرگ هدیه شد تا سرانجام چشم مسلمانان به ظهور نور رهاییبخش و خدایی جمهوری اسلامی ـ که مقدمه ظهور جهانی حضرت مهدی(عج) است ـ روشن گشت. و اینک، خدای بزرگ، این معنای هستی، ای وجود مطلق، ما وارثان خون شهیدان امانتداران این امانت بزرگ تو گشتهایم. یقین داریم که هیچ قومی و ملتی تاکنون مسئولیتی به بزرگی و سنگینی مسئولیت ما بر دوش نداشته است.
خدایا، توفیقمان عنایت کن تا با وحدت کلمهای که امام عزیزمان، خمینی بتشکن، پیوسته به ما میگوید اختلافات را کنار گذاشته، خودخواهیها و مقامپرستیها را رها کنیم و فقط به اسلام و قرآن و جمهوری اسلامی بیندیشیم.
خدایا، شاهد باش که این کلمات را در این میدان کربلا به بندگان مخلص تو مینویسم. به امید اینکه خون بیارزش من این نوشته را به خواهران و برادرانم برساند./محمدعلی نعمتی
******************
چه زیباست از خود جدا شدن و در لحظات اوج با او بودن!
خدایا، این چه حکایتی است که ایران را یکباره تکان دادی؟ مگر نه اینکه هرچه داریم از تو داریم؟ و نیز گوهری که به ما نااهلان دادی تا ما را اهل کند گوهر شبچراغ، پیر و مرادی که چراغ در کوچههای ظلمانی گرفت و ما را به ره برده و میبرد، رهبری به نام روح خدا، امام خمینی است؟ وای بر ما! که اگر بدون عشق او بمیریم، اعمالمان ضایع است./سیداحمد هاشمی
******************
سپاس خدا را که بر ما منت گذاشت و چنین نعمت بزرگی را نصیب ما کرد و ما را از ظلمات به نور هدایت کرد تا بتوانیم چنین تحول عظیمی را نه تنها در کشور خود، بلکه در جهان به وجود آوریم. شهادت بالاترین مرحلة تکامل است، و من از خداوند میخواهم که شهادت نصیبم گرداند و به کلیة مشتاقان این فرصت را بدهد که ثواب شهید شدن را ببرند./رضا امارم
******************
خدایا. این احساسها از اعماق وجودم برمیآید. خدایا، مرا به حال خودم رها مکن، تنهای مگذار، یاریم کن تا انسان باشم که تو میخواهی. خدایا، مگذار برای غیر تو کار بکنم. خدایا، مگذار دروغپردازیها، تهمتها و سرزنشها در ارادة من سستی و خلل ایجاد کند. خدایا، ناب و خالصم کن، به آشیانة دلم جز پرندة عشق خودت را راه نده. یاریم کن تا با نفس سرکشم درافتم. یاریم کن که بندة تو باشم و فقط سر به خاک پاک تو بنهم و برای تو زندگی کنم و برای تو بمیرم. چنان کن که در غم و شادی، سختی و آسایش، بیماری و صحت، ضعف و قدرت، تو را شکرگزار باشم./رضا خانمحمد
******************
بارالها، ما را از زمرة کسانی به شمار آور که عادتشان شوق و آسایششان به سوی تو شادمانی از یاد تو و روزگارشان آه و ناله به درگاه توست؛ پیشانیشان از عظمت تو بر خاک است و چشمانشان در خدمت تو بیدار و اشکشان از بیم بزرگی تو روان و دلهایشان به محبت تو وابسته و درونشان از مهابت تو در تب و تاب و از همه چیز گسسته.
پروردگارا، تو پاکی و منزه. راههایی که تو راهنمای آن نباشی چه بس تنگ است و چهقدر حق نزد کسی که راه را به او بنمایی روشن است.
الهی، ما را رهنمون راهی کن که به تو میرسد و برای رسیدن به تو ما را در نزدیکترین راه سیر ده. راه دور را بر ما نزدیک گردان و دشواری شدید را آسان و ما را به آن بندگانت بپیوند که برای سبقت به آمرزش تو میشتابند؛ پیوسته در رحمت تو میکوبند و در شب و روز تنها تو را میپرستند و از هیبت تو بیمناکند. به آن بندگانت که آبشخورشان را پاکیزه گردانیدی و آنان را نزد آنچه بر آن اشتیاق داشتند رساندی و برای رسیدن به منظور، به آنان توفیق دادی و از فضل خود آنچه را خواستند برآوردی و ضمیرهاشان را از محبت خود سرشار فرمودی و از آبشخور زلالت سیرابشان کردی و به وسیلة تو، به راز و نیاز شادیبخش تو پیوستند و از تو دورترین مقصودشان حاصل گردید. به کسانی که به تو روی میآورند روی میآوری، و به آنان که از تو غافلند رئوف و رحیمی، و برای جذب آنان به درگاه خود، پرمهر و پرعاطفهای.
بارخدایا، طاعت خود را بر ما الهام فرما و از نافرمانی خویش دورمان کن و رسیدن به آنچه را مایة خشنودی توست بر ما آسان کن و مارا در میان بهشت خود فرود آور و جای ده. ابر تردید از جلوی چشمان ما یکسو کن و از دلهای ما پردههای بدگمانی و حجاب بردار و از ضمیر ما نقش باطل بزدای و در باطن ما حق را برجای ثابت نگهدار. چه شک و ظن تخم فتنه میکارد و صفای بخشش را تیره میکند.
بارالها، مارا با کشتی نجات خویش ببر و از راز و نیاز جانپرورت بهرهمند ساز و بر سرچشمة دوست داشتن خود وادار کن و شیرینی مهر خویش و نزدیکی به خویش را به ما بچشان و جهادها را در راه خود و کوشش ما را در اطاعت خود قرار ده و طینتهای ما را در معاملات با خود خالص گردان./علی اکرامی
بارخدایا، ما جز رضای تو راه دیگری و هدف دیگری را نمیخواهیم. ما در برابر حقیقت یکسره تسلیم هستیم و جز در برابر عظمت و قدرت و جبروت ت در برابر هیچ قدرت و شوکتی کرنش و بندگی نخواهیم کرد. خدایا، ما در راه گسترش و تبلیغ قوانین اسلام ـ که دین برگزیده است ـ از هیچ جانبازی و فداکاری فروگذار نخواهیم کرد، اگرچه این کار بر قدرت طلبان و خودباختگان فرومایهی دنیا ناخوش آید. خدایی و معبود، و پروردگاری جز تو ـ که ما را از شکم مادر تا بدین روز پرورش داده ـ نیست. فقط تویی، تویی که منبع قدرت و عظمت عزت و رحمتی، و ما راست قامتان جاودانهی تاریخ خواهیم ماند. /علیرضا شاهرخی
******************
خدایا، برای رسیدن به وصال تو بارها حاضرم شهید و زنده شوم و جهاد کنم. خدایا، تو خود میدانی که برای رفتن به بهشت و رهایی از مشکلات دنیا نیامدهایم، بلکه عشق پرسوز و حقانیت بندگی توست که ما را به این وادی کشانده. دیگر این چه التهابی است کهدر وجودم احساس میکنم. دیگر روحم در این بدن خاکی نمیگنجد./محمد شیخزینالدین
******************
خدایا، شهادت نصیبمان گردان. خدایا، در هنگام شهادت، در هنگام رفتن، از دنیای زشتیها بریدن، در هنگام کندن از این بودنها، یادم باش. خدایا، وقتی به خاکم میسپارند، یادم باش، چراکه در زنده بودنم همیشه با یاد تو همراه بودم. خدایا، تو میدانی که من در این دنیای فانی جز یک جان چیز دیگری ندارم، و این جان را با کمال میل و آرامش خاطر تقدیم به تو میکنم./عبدالعظیم خالدی
******************
خداوندا، مرغ ناچیز و محبوس در قفس چشم به تو دوخته و با لرزاندن بالهای ظریفش آمادة حرکت به سوی توست ـ نه برای اینکه از قفس تن پرواز کند و در جهان پهناور هستی بال و پر گشاید، نه! زیرا زمین و آسمان، با آن همه پهناوری، جز قفس بزرگتری برای این پرندة شیدا نیست. او میخواهد آغوش بارگاه بینهایتت را باز کنی و او را به سوی خود بخوانی./سعید هدی
******************
خدایا، چه خوش است هجرت گزیدن و جهاد کردن! خدایا، چه خوش است جهاد کردن و به شهادت رسیدن! خدایا، چه خوش است از علایق بریدن و به ذات کبریاییات پیوستن! خدایا، آنقدر در این راه پای مینهم تا از پای بیفتم؛ آنقدر بر خاکت سجده میکنم تا تو را پیدا کنم؛ آنقدر دعا میکنم تا قلبم را خانهات گردانم؛ آنقدر در میزنم تا به رویم در واکنی و مشتری جانم شوی./عباس محمدی