جهان بینی شهید 20
گواهی میدهم که بهشت و دوزخ حق است، و روز رستاخیز روز استواری میزان عدل الهی حتماً میآید. مردگان سر از گور برمیدارند و در محضر عدل خدا سر بلند میکنند. / علیرضا پیکاری سیان
******************
میاندیشم که چقدر باعظمت است و چقدر زیبا. قدرت خالق است و آفریننده ما، پس او که ما را یک بار آفرید به فرموده خود در قرآن دگربار بعد از مرگ ما را از نو زنده میکند و زندگی دیگری را برای ما مهیا میسازد. آری بدین ترتیب این زندگی و این عالم تماماً امتحان و آزمایش خداوندی است؛ آزمایشی عظیم برای مخلوقی که خدا او را جانشین خود در زمین قرار داده است. آزمایشی که سرنوشت ما را در آن جهان گویاست. آری، باید در این دنیا رهتوشه جمع کرد تا برای آن جهان (آخرت) راحت بود. / محمد حیدری درمنی
*************
مکتب ما، مکتب انتظار است؛ مکتبی که نقش اعتماد به معاد همواره پیروانش را به بازگشت به سوی خدا میخواند، و این رجعت یعنی به نور حیات رسیدن، یعنی اوج گرفتن و از پستیها کنده شدن، یعنی بندهای وابستگی دنیا را از دست وپ ا باز کردن، یعنی یکپارچه شور و عشق و شهید راه خدا شدن. این بینش و اعتقاد و انتظار است که اسلام را زنده نگه داشته است گویی رمز پویایی و شکوفایی اسلام از این است. / حسینعلی اصلانی
***********
از زمانی که خود را شناختم، و با خدای بزرگ و دین و پیغمبر وامام آشنا شدم، خود را همواره نکوهش و سرزنش نمودهام و غبطه خوردهام، که چرا زودتر از این با چنین آیین از همه جهت شکوفای استعدادها و تواناییهای آدمیان، که برای تمام جهات زندگی، چه در دوره جنینی و چه در دورههای پیری، از بیاهمیتترین آنها قانون و مقررات دارد، و در واقع برای بهبود وضع مادی و معنوی و خداگونه کردن انسانها آمده، و غنیترین، عادلترین، عمیقترین، واضحترین، شکافندهترین، دقیقترین، شیرینترین، لطیفترین، آزادترین و حتی سادهترین مطالب و دانستنیها ـ چیزهای درک کردنی و دانشهای دست یافته و دست نیافته و شناخته شده و نشده ـ را با زبانی که دارای مشخصات ذکر شده میباشد، با منطقی ثابت و نامتزلزل و علمی و همه کس فهم و جاودان و تحریف نشده و بکر، آشنا نشدم و از او فیض نبردم. اما، از آن ساعات و اوقاتی که صرف شناختن اسلام، این ایدئولوژی همواره آبیاری شده از خون شهیدان زمان کردم، بسیار خوشحال و راضی هستم؛ و گرچه من تازه در ابتدای این مسیر تکاملی تدریجی قرا رگرفته ام و هرگز هم به آخر این راه دراز نخواهم رسید، اما هرگز از او سیر نمیشوم و هر چه در او فرو میروم تشنهتر و کنجکاوتر میگردم./ محمد پرسته
**************
هدف از خلقت انسان این بوده است که آزمایشی گذاشته شود بین مردم. این آزمایش چیست؟ این آزمایش عبارت است از اینکه انسان را تحت لوای پرچمی به نام دین قرار دادهاند و این دین روشنکننده راه انسان به سوی خداست. اینکه آزمایش از اینجا شروع میشود، در دین مقدس اسلام قوانینی در تمامی جوانب و اوامر زندگانی وضع شده است؛ و اینکه این دین کاملترین دینهاست، پس یک انسان ابتدا باید به دنبال کاملترین دین برود ـ که ما مسلمانان کاملترین دین را داریم. پس ما باید به قوانین آن هم که فرستاده خداست عمل کنیم، که در اول اصول دین میباشد و سپس فروع دین وغیره./ مرتضی علی
**************
من ارزشها را در غرب دیدم و صورت دیگر آن را در شرق، و اکنون اصالت ارزشهای واقعی انسانی اسلام را با تمام وجودم احساس میکنم و به آن عشق میورزم. چه نیک فرمود حضرت محمد(ص) که شیعیان علی(ع) رستگارند؛ و چه زیبا، عاشقان علی که همچون مولایشان از علاقه مادری به طفل به مرگ نزدیکترند./ محسن رنگرز
****************
اسلام سوای اعمال ماست. همچنان که مرواریدی به دست بیخردی ارزش خود را از دست نمیدهد، اسلام نیز به جهت سوء اعمال ما ارزش خود را هرگز از دست نخواهد داد. چگونه ممکن است دینی که سرمنشأ اعتقاد و اعتماد به آن از یگانه سرچشمه حیات یعنی وجود خدا آغاز میگردد بیبها و کارساز در زندگی نباشد. علت اصلی عدم تغییر و تحول جدی در زندگی فرد فرد ما مسلمانها در مقابل علم به این معانی و علم به احکام و قوانین اعتقادی اسلام، کاستی اعمالمان میباشد. ما همه میدانیم جهان را صاحبی است خدای نام، و همه چیز به مشیت اوست و به سوی او باز میگردد و ... اما در مقابل این اعتقاد، ایمان علم را نیافتهایم./ الطفات شرافتی
************
اسلام حافظ و پشتیبان مستضعفین و بیچارگان است، و دین اسلام راهنمای بشر است. و ما آنقدر این راه را ادامه میدهیم تا ریشه ظلم و ستم را برکنیم و به ابرقدرتها بفهمانیم که با قرآن و اسلام و اسلامیمان نمیتوانند مقابله کنند، چون رهبرش روح خدا نایب بر حق امام زمان میباشد. / زیادعلی حیدری
*****************
شناخت راه مهم است، ولی مهمتر از آن سیر کردن در آن راه است که مبادا لغزشی از انسان سر نزند و به خاطر یک خطا تمام اعمال او به نابودی کشیده شود. برای اینکه انسان این راه را بدون لغزش به انتها برساند خداوند برای انسان پیامبران را قرار داد و بعد از آنها ائمه اطهار(ع) را؛ و در این زمان رهبر و مرشدمان امام زمان(عج) است./حسن محبی
ای جوانان، اسلام به کمک احتیاج دارد، درخت اسلام خون میخواهد، و اگر به حد کافی خون به این درخت نرسد این درخت خشک میشود، و اگر این خون امروز ریخته نشود فردا خواهد ریخت./ رضا فراهانی خیرآبادی
*************
مکتب اسلام، به انسان راه میدهد و ایمان میبخشد که هیچگونه سر تسلیم در برابر ظلم و ستم فرود نیاورد. /ابوالفضل عباسی
*************
همه را بدانند که اسلام ما ذلیل نیست، اسلام ما سرافراز است، اسلام حسین(ع) است؛ اسلامی است که حسین عزیز(ع) در آن صحرای گرم و سوزان همه چیزش را برای آن داد و تنها رضای خدا را خواست./ احمد لباف
*****************
قدرت اسلام، قدرت غیرمادی است و آن نیروی غیبی و درک مطالب انسانسازی است، قدرت اسلام تا به آنجاست که رهبر مسلمین خمینی کبیر میفرماید: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»، این مهم است. این سخن محتاج تفکر است، آیا انسان میتواند بدون زمینه چنین گوید؟ نه، هرگز. زمینه چنین سخن عظیمی رابطه با خداست، رابطه با نیروی غیبی و رابطه با حضرت مهدی(عج) است./ محمدمحسن فلاحپور
*****************
همانطور که همگان میدانند انسان آزاد آفریده شده و انسان آزاد هدف میخواهد که باید در میان ایدئولوژیهای مطرح شده آنی را که انتخابش درست باشد برگزیند. و در این میدان تاخت و تاز باید دانست آن مکتبی بهتر است که از هر نظر انسان را به کمال برساند و آدرس دقیق را که انسان از کجا آمده و به کجا میرود بیاموزد. من نیز به درست بودنش شکلی ندارم، و همه خصوصیات انسان کامل را در این مکتب میبینم. به طوری که انسان آگاه به آن مکتب عاشق میشود و وجود خویش را با عشقی معنوی فدایش میکند. ایمان و یقینم به خداست و به او امید دارم، چرا که قانونگذاری است همه بُعدی، و وجود را با تمام خصوصیاتش به نام قالب انسانی به انسان داده است، و برای چگونه بودن و چگونه آرامش داشتن، قانونی وصف کرده است که انسان بتواند به تکامل انسانیش دست یابد./ محمد مشیری
**************
خداوند متعال قرآن را فرستاد تا مردم را از ذلت و گمراهی به عزت و جوانمردی و ایثار هدایت کند، چون قبل از اینکه قرآن مقدس بر رسولالله(ص) نازل گردد همه انسانهای آن دوره در گمراهی و جهل سیاه زمان جاهلیت فرو رفته بودند و ارزش انسانی خود را از دست داده بودند. همه ملاکهای ارزش از ملاکهای انسانی به ملاکهای حیوانی تبدیل یافته بود. رسول اکرم(ص) برگزیده شدند تا این فرورفتگان را با نور قرآن هدایت کنند و با تلاشی که در مدت رسالت نمودند توانستند عزت از دست رفته انسانها را باز گرداند و روح انسانیت را در آنها زنده کنند. مردم آن دوره ملاک برتری را پول، فرزند و ثروت بیش از حد و مقام میدانستند. ولی بعد از ظهور اسلام، زحمات آن پیامبر عظیمالشأن و نور آیات الهی آنها را تزکیه و پاک کرد، و علم خود نگهداری و ایثار و فداکاری به آنها آموخت. از آن پس ملاک عکس شد، تغییر کرد، انقلاب سختی در درون آنها شد، ارزشهای حیوانی جای خود را به ارزشهای انسانی داد. از آن پس کسی نبود که به داشتن مقام و ثروت و اولاد و قبیله برتری جوید و خود را از همه بالاتر بداند. اسلام به آنها آموخت که ایثار کنند، فداکاری کنند و پرهیزکار شوند و ارزشهای انسانی خود را بازیابند. بعد از ظهور اسلام کسی ارزش و عظمت داشت که تقوا، ایمان و ایثار داشته باشد، خود را وقف جامعه اسلامی خود کند، و بیشتر در مقابل خدا و قانون خدا خاضع باشد؛ به یک کلمه تمام، کسی والا و ارجمند بود که تقوا داشته باشد، در کلام خداوند متعال میبینیم که: «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» هر کس تقوایش بیشتر باشد انسانیت او کاملتر است. انسانیت هر چه به کمال برسد قرب و نزدیکی او به الله بیشتر میشود؛ قرب و نزدیکی به الله میسر نمیشود مگر به تقوا. تقوا مرتبه اعلای ایمان است و از همه فضایل گرامیتر است، زیرا شایستگیهای انسان از قبیل: علم و عقل و صفات پسندیده، اگر با تقوا همراه نباشد چندان ارزشی ندارد. هر کسی تقوا داشته باشد، تقوا او را به حرکت وا میدارد و شخص را از سکون نجات میدهد و کسی که حرکت کند و در جایی دردهای مردم مستضعف را ببیند، احساس مسئولیت میکند. انسان مسئول خود را موظف میداند، لذا برای انجام وظیفه، مسئولیت قبول میکند و آن زمان است که میوههای ایمان رشد کرده و نتیجه خود را نمایان میکند. میوههای ایمان چیست؟ میوههای ایمان، صرف کردن مال و فدا کردن جان در راه الله است. راهی که از میان مردم عبور میکند، این دو عزیزترین چیزها در بین انسانها میباشند. گروه مومن و با تقوا این عزیزهای خود را فدای عزیزی که بالاتر و والاتر و ارجمندتر و ارزشمندتر و محبوبتر است میکنند و آن محبوب همانا الله است. مردم با تقوا کسانی هستند که خدای خود را بر همه محبوبها ترجیح میدهندو محبوبترین محبوبها در نزد گروه با تقوا همانا الله است و بس؛ در نتیجه خود را فدا میکنند، شعارشان نابودی استکبار و استبداد و استثمار است تا برقراری عدالت و قسط اسلامی. و در این میان راه شهدا راه اصلاح است و آزادکنندگان ملت از بند اسارت ستم. و آقای تمام این گروه ایثارگر و سرکرده شهیدان راه حق و آزادی امام حسین(ع) است که با شهادت خود و کسانی که با او بودند، به بزرگواری بنیهاشم و دیانت حضرت محمد(ص) و معارف قرآن و شعایر اسلام، اخلاص و زندگی بخشید. و هم اکنون، عاشقان راه حسین(ع) برای اینکه آرمان خود را متصل به آرمان حسین میدانند عشق به شهات و حس فداکاری و جوانمردی در آنها نمایان است. چرا؟ برای اینکه مکتب آنها مکتب حسین، کتاب آنها کتاب حسین، رهبر آنها رهرو حسین و هدف آنها هدف حسین است. لذا شب و روز درصدد برانداختن حکومتهای جور و ستم و برقرار کردن حکومت عدل اسلامی هستند. چرا؟ برای اینکه سرور و آقای آنها هم چنین هدفی داشت. اینها همانند حسین که شعارشان همواره این بود که «هیهات مناالذله»، شعارشان همین است «هیهات مناالذله» (از ما دور است که زیر بار ذلت زندگی کنیم). تا آخرین قطره خونمان برای احیای حق و برقراری حکومت عدل اسلامی (تلاش) خواهیم کرد. این نهضت را امام حسین(ع) با خونش پیریزی کرده است و ما وارثان خون حسین هستیم و مسئولیت و نگهداری و پاسداری از این نهضت بر مردم و تک تک جوانان و نوجوانان مومن مسلمان انقلاب لازم و ضروری است. پشتیبانی از این نهضت پشتیبانی از حسین است، و پشتیبانی از حسین پشتیبانی از رسول خداست، و یاری کردن رسول خدا یاری کردن خدا و دین خدا میباشد. / محمود طهماسبیپور
حکومت جز حق خدا نیست، فرمان داده است جز او را نپرستید، این است دین راستین اسلام. حکومت انسان بر انسان ـ که عبارت است از وضع قوانین به وسیله خود انسان و اجرای آن ـ پرستش غیر خداست. بشر ناگزیر است مقررات نظام آفرینش را اطاعت کند و خواستهای خود را با آن منطبق سازد. هر کس به منظور ارضای خواهشهای نفسانی خویش از قوانین خلقت قدم فراتر بگذارد و به تصور آزادی بیحساب از عوامل طبیعت سرپیچی نماید، قطعا با کیفر اجتنابناپذیر مواجه خواهد شد. / محمد محسنی راد آقاسی
******************
ایمان محور آموزش اسلام است؛ ایمان به معنای گرویدن به حقیقت و اطمینان یافتن است، و قبول داشتن به طور یقینی. ایمان محور و اصل اسلام و احکام آن است که کلیه اعمال براساس اصول ایمان محکم و استوار است. هر اندازه ایمان انسان بالا باشد و محکم، تقوای فرد نیز زیاد میشود و پرهیز از گناه نیز زیاد؛ پس ایمان رابطه مستقیم با تقوا دارد. فرشتگانن خدا خدمتگزار مومنین، و مومنین همیشه در پناه خدا، و بهشت از برای آنان است؛ و در کل اقرار و معرفت و کردار اساس و رکن اصلی ایمان هستند، که همان اصل اقرار به زبان و عقیده قلبی و عمل به ارکان است. تهذیب به معنای پاک کردن خود از خویها و عادات حیوانی است، هرگاه صفات رذیله را از وجود خود بیرون نمودیم آنگاه خود را میشناسیم، و هرگاه خود را شناختیم خدای خود را بهتر میتوانیم بشناسیم، و یکی از بهترین راههای شناختن نفس و تهذیب خود بجا آوردن نمازهای واقعی است که در آن فقط و فقط خدا مدنظر باشد./ توکل قرهگزلو